امام به منظور اشاعه و ترویج فرهنگ ماله کشی اقدام به برپایی مسابقه بین المللی روشنفکری دینی نمودند. برای شروع فردی را بصورت تصادفی از میان تماشاگران فراخوانده و او را سر بریدند، سپس با زن و بچه اش در انظار عمومی جماع کردند و بعد آنان را نیز قطعه قطعه نموده و بر اجسادشان بول و غائط کردند، سپس رو به ماله کشان فرمودند حالا این را از منظر اسلام توجیه کنید… بازیکن اول شهید مطهری گفت: «در اسلام رابطه انسان و جهان از نوع رابطه کشاورز است با مزرعه و چه زیبا امام این رابطه را نشان دادند، ابتدا مزرعه را با جماع مبارکشان بذر پاشی و سپس با شمشیر خود چون داس درو کردند و در نهایت مزرعه را کود دادند» صحابه متحیر مشغول ربط دادن موضوع بودند که بازیکن دوم دکتر سروش گفت: «من نیز در ورای این عتاب و غلاظ و شداد نوری از رحمانیت دیدم، عمل هرچه که بود ماحصل مقصود است و آن حقیقت اسلام است که می ماند» صحابه همچون عفیر در گل مشغول پیدا کردن معنی عتاب و غلاظ شدند که ناگهان دکتر شرینقی قائطید: «شمشیری که با عشق و خلوص فرود آید درد ندارد، آنچه دل را به درد می آورد نفاق است، ای کاش من هم زیر تیغ عشق میرفتم» صحابه دچار فرج پریشی فلسفی شدند که کدیور رسید و کل ماجرا را از بیخ عوض کرد: «اصلا چه کسی میگوید اینها را امام کشتند؟ اینها عده ای مرتد بودند که به عذاب الهی گرفتار شدند» در این لحظه صحابه که خشتک فنگ شده بودند نعره زنان به سوی بیابان گریختند و امام جایزه ویژه ماله زرین را به خاطر کار تیمی خوب به چهار شرکت کننده اعطا نمودند