نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ادبیات سکولار
#1

با توجه به حکومت و قدرت بلند مدت دین در جامعه دایره لغات سکولار در خیلی زمینه ها خالی بنظر میرسه،بنظر شما مهم هست که این خلا پر بشه یا همینطوری خوبه،و اگر باید پر بشه چطوری؟
مثلاً چطور میشه با خانواده یک نفر که تازه فوت شده با زبان خودمانی همدردی کرد؟

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#2

Russell نوشته: با توجه به حکومت و قدرت بلند مدت دین در جامعه دایره لغات سکولار در خیلی زمینه ها خالی بنظر میرسه...
درود بر شما russell عزیزمن زیاد متوجه منظورت نشدم و درست درک نکردم چی می خوای بگی اما اگر حدس زده باشم منظورت اینه که با توجه به حاکمیت طولانی دین در جامعه ما در بسیاری از ابعاد زندگی تعابیر و اصطلاحات دینی حاکم شده مثل همون مثالی که زدی. اما به اعتقاد من دایره فرهنگ و لغات مورد استفاده مردم در جامعه بستگی به شرایط جامعه داره یعنی با تغییر محیط فرهنگی و اجتماعی و مذهبی و ... جامعه این دایره لغات هم تحت تاثیر قرار می گیرند و خود به خود عوض می شن. نتیجتا من لزومی نمی بینم که بخوایم در این زمینه زیاد تمرکز کنیم بلکه باید شرایطی رو فراهم کنیم که مورد اول تحقق پیدا کنه بعد مورد دوم خودش تغییر می کنه. البته امروز هم با توجه به آگاه شدن مردم نسبت به گذشته بسیاری از این واژگان داره جای خودش رو باز می کنه...

قلم به ساعتی آن کارها تواند کرد/ که عاجز آید از آن کارها قضا و قدر!
پاسخ
#3

Russell نوشته: مثلاً چطور میشه با خانواده یک نفر که تازه فوت شده با زبان خودمانی همدردی کرد؟


مگر نخستین مورد، دیگر مورد‌ها خود به خود سکولاریستی هستند:
  • خدا رحمت کند
  • امیدوارم غم آخرتان باشد
  • تسلیت ما را بپذیرید
  • ما را در غم خود شریک بدانید
  • برایتان آرزوی صبر و سلامتی دارم
  • برای شما و خانواده‌ گرامی‌تان آرزوی صبر و شکیبایی دارم
  • روانشان شاد باشد
  • بقای عمر شما باشه

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#4

قلم نوشته: درود بر شما russell عزیزمن زیاد متوجه منظورت نشدم و درست درک نکردم چی می خوای بگی اما اگر حدس زده باشم منظورت اینه که با توجه به حاکمیت طولانی دین در جامعه ما در بسیاری از ابعاد زندگی تعابیر و اصطلاحات دینی حاکم شده مثل همون مثالی که زدی. اما به اعتقاد من دایره فرهنگ و لغات مورد استفاده مردم در جامعه بستگی به شرایط جامعه داره یعنی با تغییر محیط فرهنگی و اجتماعی و مذهبی و ... جامعه این دایره لغات هم تحت تاثیر قرار می گیرند و خود به خود عوض می شن. نتیجتا من لزومی نمی بینم که بخوایم در این زمینه زیاد تمرکز کنیم بلکه باید شرایطی رو فراهم کنیم که مورد اول تحقق پیدا کنه بعد مورد دوم خودش تغییر می کنه. البته امروز هم با توجه به آگاه شدن مردم نسبت به گذشته بسیاری از این واژگان داره جای خودش رو باز می کنه...

البته بستگی به این که گوینده سخن چه کسی باشد هم دارد.

شیوایی و سادگی زبانی که سخنگو بکار می‌برد نشان از فرهیختگی او دارد. در برابر آن کسی که با واژه‌های
قلمبه سلمبه و بی‌معنی سخن می‌گوید تنها به نادرستی و باورناپذیری (قابل اعتماد نبودن) خود اشاره می‌کند.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#5

مهربد نوشته: مگر نخستین مورد، دیگر مورد‌ها خود به خود سکولاریستی هستند:
  • خدا رحمت کند
  • امیدوارم غم آخرتان باشد
  • تسلیت ما را بپذیرید
  • ما را در غم خود شریک بدانید
  • برایتان آرزوی صبر و سلامتی دارم
  • برای شما و خانواده‌ گرامی‌تان آرزوی صبر و شکیبایی دارم
  • روانشان شاد باشد
  • بقای عمر شما باشه
مقصود من عبارات غیر رسمی و خودمانی هستند که بتوانند احساسات را منتقل کنند.
در گفتمان غیر رسمی بسیاری از موارد بالا را نمیتوان غیر سکولار بیان کرد.
مثلاً:روانشان شاد میشود روحش شاد.
آرزوی صبر و سلامتی برای شما دارم میشود،انشالله خدا بشما صبر بده
این مشکل در زبان انگلیسی هم تاحدودی هست،البته اصطلاح رایج I'm sorry است که من بسیار دوست میدارم.ولی مثلاً در مورد همین فوت هیچنز این مساله باز با عبارات مثلی rest in peace ,... خود را نشان میداد.
ولی اگر مثلاً با کسی صحبت میکنید و او یادی از فرد فوت شده ای میکند جز خدا بیامرزتش و روحش شاد عبارت متداولی وجود ندارد،نمیتوانید بگویید برای شما آرزوی سلامتی دارم یا بقای عمر شما باشد.
من چند باری در مجالس ختم دفت کرده ام،واژگان متداول همه اش حول خدا و روح و بهشت و تقدیر و این موهومات میگردد.
بقای عمر شما باشد و غم آخرتان باشد تنها واژگان نسبتاً خوبی هستند که بندرت استفاده میشوند.

البته در زبان فارسی این مشکل معنی نامناسب واژگان غیر رسمی و حتی رسمی بسیار بیشتر است،مثلاً نوکرم و چاکرم و یاعلی و... در حال و احوال کردنها.
در اکثر گفتمان متداول واژگان کاملاً خالی از معنی هستند،شما باید بین غیر رسمی صحبت کردن و انتخاب درست کلمات یکی را انتخاب کنید

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#6

قلم نوشته: درود بر شما russell عزیزمن زیاد متوجه منظورت نشدم و درست درک نکردم چی می خوای بگی اما اگر حدس زده باشم منظورت اینه که با توجه به حاکمیت طولانی دین در جامعه ما در بسیاری از ابعاد زندگی تعابیر و اصطلاحات دینی حاکم شده مثل همون مثالی که زدی. اما به اعتقاد من دایره فرهنگ و لغات مورد استفاده مردم در جامعه بستگی به شرایط جامعه داره یعنی با تغییر محیط فرهنگی و اجتماعی و مذهبی و ... جامعه این دایره لغات هم تحت تاثیر قرار می گیرند و خود به خود عوض می شن. نتیجتا من لزومی نمی بینم که بخوایم در این زمینه زیاد تمرکز کنیم بلکه باید شرایطی رو فراهم کنیم که مورد اول تحقق پیدا کنه بعد مورد دوم خودش تغییر می کنه. البته امروز هم با توجه به آگاه شدن مردم نسبت به گذشته بسیاری از این واژگان داره جای خودش رو باز می کنه...
درود و خوشامد بشما قلم گرامی.
البته این سخن شما درست است،ولی ما سکولارها تا آن زمان که چندان نزدیک هم نمینماید نیاز به زبانی برای صحبت داریم،با وجود واژگان زیاد ولی پیدا کردن واژه بامعنی و غیر خرافی که در ذهن شنونده آشنا و راحت باشد بعضی مواقع شدیدن دشوار میشود.

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#7

درود بر شما بله متاسفانه زمان اندک است و عمر ما کوتاه. من گاهی فکر می کنم باید این آرزو رو با خودم به گور ببرم اما چه میشه کرد؟ به هر حال بنده شخصا در این زمینه تلاش می کنم مثلا به خودم و خانوادم همیشه تاکید می کنم به جای واژه انشاالله از واژه زیبای امیدوارم استفاده کنیم اما همونطور که رسیدن به سکولاریسم دشواره جا انداختن این کلمات هم سخته. در واقع پدیده های زیادی مثل ادبیات سینما تلویزیون مطبوعات و ... باید دست به دست هم بدن تا این مهم امکان پذیر بشه!!!ایدون باد.بدرود.

قلم به ساعتی آن کارها تواند کرد/ که عاجز آید از آن کارها قضا و قدر!
پاسخ
#8

بابا چه قدر سختش میکنید !
یک تسلیت میگویم ساده کار را تمام میکند دیگر ! خیلی هم رایجه 3

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#9

sonixax نوشته: بابا چه قدر سختش میکنید !
یک تسلیت میگویم ساده کار را تمام میکند دیگر ! خیلی هم رایجه 3

البته اگر گیر پارسی بودن واژه را هم اضافه کنیم سخت‌تر هم می‌شود 21

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#10

Russell نوشته: مقصود من عبارات غیر رسمی و خودمانی هستند که بتوانند احساسات را منتقل کنند.
در گفتمان غیر رسمی بسیاری از موارد بالا را نمیتوان غیر سکولار بیان کرد.
مثلاً:روانشان شاد میشود روحش شاد.
آرزوی صبر و سلامتی برای شما دارم میشود،انشالله خدا بشما صبر بده
این مشکل در زبان انگلیسی هم تاحدودی هست،البته اصطلاح رایج I'm sorry است که من بسیار دوست میدارم.ولی مثلاً در مورد همین فوت هیچنز این مساله باز با عبارات مثلی rest in peace ,... خود را نشان میداد.
ولی اگر مثلاً با کسی صحبت میکنید و او یادی از فرد فوت شده ای میکند جز خدا بیامرزتش و روحش شاد عبارت متداولی وجود ندارد،نمیتوانید بگویید برای شما آرزوی سلامتی دارم یا بقای عمر شما باشد.
من چند باری در مجالس ختم دفت کرده ام،واژگان متداول همه اش حول خدا و روح و بهشت و تقدیر و این موهومات میگردد.
بقای عمر شما باشد و غم آخرتان باشد تنها واژگان نسبتاً خوبی هستند که بندرت استفاده میشوند.

البته در زبان فارسی این مشکل معنی نامناسب واژگان غیر رسمی و حتی رسمی بسیار بیشتر است،مثلاً نوکرم و چاکرم و یاعلی و... در حال و احوال کردنها.
در اکثر گفتمان متداول واژگان کاملاً خالی از معنی هستند،شما باید بین غیر رسمی صحبت کردن و انتخاب درست کلمات یکی را انتخاب کنید

فرآیند خودمانی کردن گفته در زبان شیرین پارسی:
  • امیدوارم غم آخرتان باشد
  • غم آخرت باشه
  • دوستم غم آخرت باشه

این مرز خودمانی کردن برای واژه‌های نه چندان محاوره‌ای و گفتاری است.

خودمانی کردن:
  • گویش و لهجه بومی را بکار گرفتن (در تهران: آخرتان -> آخرتون)
  • آوا و لحن : تاکید (استرس) نداشتن روی واژه‌ها و واگویش آن‌ها: اگر یک واژه نه چندان آشنا به شیوه‌ای بیان شود که گویی یک واژه روزمره است، شنونده به سادگی روزمرگی آن را می‌پذیرد مگر آنکه واژه بحث‌برانگیر و یا بسیار ناآشنا باشد. واژه‌های که با این شیوه ردکردنی هستند: (پارسی به جای فارسی؛ پایه‌ای به جای اساسی؛ پیشروی به جای جلو رفتن و ..)

هر آینه رسمی بودن یا نبودن یک واژه از دو فاکتور ریشه می‌گیرد:
  • جایگاه طبقاتی کسانی که آن واژه را بکار می‌برند: (استفتاءات جنسی-> جایگاه طبقاتی آخوند؛ بر و بکس (خیابانی)؛ ..)
  • تعداد زمان‌هایی که شنونده آن واژه را در گفتگوهای روزمره می‌شنود. به ترتیب از زیاد به کم: گرداندن، گردوندن، چرخوندن؛ برای، واسه؛ نگریستن، نگاه کردن، دیدن؛ چگونه، چجوری و ...)


که هر دو با بکارگیری واژگان و با گذر زمان به سوی دلخواه خواهند رفت. اگرچه در هر حالتی،
بکار گرفتن یک واژه ناآشنا اندکی عجیب خواهد بود و تنها راه آن نیز بکارگیری بیشتر و پافشاری است.




اما واژه "روح"، تا آنجاییکه من می‌دانم روح همان تازی روان است و لزوما پیوندی به روح شبح‌وار سپید رنگی که در فیلم می‌بینیم ندارد.
روان در حقیقت همان چیزی است که به کالبد و جسم آدمی زندگی می‌بخشد و می‌توان آن را نرم‌افزار مغز در نگر گرفت.

اکنون در جمله‌ای مانند روحش شاد ما به جاودانگی روح اشاره می‌کنیم که به جای آن می‌توانیم از جمله‌های زیر سود ببریم:
  • یادش شاد/نیک
  • خاطره‌اش هنوز زنده است
  • انگار همین دیروز بود که اینجا بود
  • همیشه لطف داشت
  • همیشه به یادشم
  • ...



در نهایت اینکه همه اینها به خودباوری سخنگو برمی‌گردد. اگر با اعتماد به نفس بالا و به شیوه خودتان سخن
بگویید، دیگران نه تنها از اندکی عجیب و ناآشنا بودن آن نمی‌ترسند که بلکه، تلاش در پیروی و یادگیری آن هم می‌کنند.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان