iranbanoo نوشته: ضمن اینکه اصلاح فرهنگی و فرهنگ سازی یه پروسه ی زمان بره و تو این حین به هر حال باید قوانینی باشه که بشه بهش رجوع کرد.شما برای فردی که قربانی شده حقی قائل هستید؟اگر قربانی و خانوادش حس کنن که قانونی حامی اونها نیست آیا انگیزه نمیشه که خودشون به فکر تلافی و انتقام باشن؟
قطعن فرد قربانی حق و حقوقی داره و این حق و حقوق رو باید از حکومت بگیره نه شخصی که مرتکب جرم شده اون هم با تکرار همون عملی که غیر قانونی و وحشی گری و جرم محسوب میشه.
به قول منصور حکمت :"اعدام شنیع ترین شکل قتل عمد است."
کسی که فردی رو اعدام میکنه ده ها برابر کارش غیر اخلاقی تر از کسیه که در نتیجه خشم ناگهانی ، اتفاق ، تصادف ، دعوا و چیزهایی شبیه اینها مرتکب قتل شده. چون اولی در نتیجه ی عدم تسلط بر خود مرتکب چنین جنایتی شده و دومی در نهایت خونسردی این کار رو کرده. خیلی فرق هست بین این دو نفر با هم. شاید اولی مجرم باشد ولی دومی قطعن یک جانیست.
با مجازاتِ سنگین مجرم تنها اتفاقی که میوفته به یک سری انسان بی گناهِ دیگه (خانواده طرف) آسیبهای روانی و حتا اقتصادی شدید میرسونیم و این سوای بها و هزینه ی سنگینی به نام ترویج خشونت در جامعه هستش که رفته رفته نتیجه اش میشه ایرانِ امروز با مردمانی عجیب و غریب! که به جای کمک کردن به شخصی که جانش در خطره یا مشکلی براش پیش اومده موبایلهاشون رو در میارند و فیلم میگیرند و سوت میزنند و تخمه میشکنند و بعد میذارند روی فیس بوک و یوتیوب که لایک جمع کنند!
من یک وقتهایی چیزهایی در اینجا میبینم که با دیدنش به حال خودم افسوس میخورم و به جامعه ای که ازش اومدم فحش میدم! به جمهوری اسلامی فحش میدم.
مثلن یک بار تبلت یک خانم (سیاه پوست) رو در مترو ازش زدند. طرف درست قبل از اینکه درها بسته بشه تبلت رو از دستش قاپید و پرید بیرون و در بسته شد و زن بیچاره موند توی قطار!
زن بیچاره که زبان هم بلد نبود فقط جیغ کشید! یکی از مسافرها در جا دستگیره ترمز قطار رو کشید از اون طرف مردمی که خارج از قطار بودند هم دنبال طرف کردند و گرفتنش و خلاصه تحویل پلیسش دادند .
در ایران جلوی چشم صدها نفر کیف دختر خاله من رو ازش زدند همه وایساده بودند سوت میکشیدند!
وقتی تماشای اعدام و دست و پا زدن و رقص مرگ یک نفر برای مردم عادی بشه طبیعتن کسی به مسایل کوچکی مثل کیف دزدی اهمیتی نمیده و میگه باسن لق قربانی!
آخرین مورد انتقام گیری از کسی که خودش قربانی ی انتقام گیرنده ها بوده داستان فرزانه مرادی هستش. طرف رو در بچگی به زور شوهر دادند به یک مردیگه عوضی! حق طلاق هم که نداره و برای خلاصی از دست طرف میزنه میکشتش و دست آخر هم اعدام میشه!
یک مشت عوضی که زندگی یک شخص رو از بین بردند و در قبال واکنشش برای باز پس گیری زندگیش اعدامش میکنند.
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری