حسین نوشته: بله احتمالا شما پیغمبر تر باشید . اما اینکه چیزی نیست میگویند شیطان بعد از چند هزار سال عبادت کافر شد ! برای همین دعا برای عاقبت به خیری اهمیت خاصی دارد .
خدایی که نزدیکترین بنده اش رو بخاطر یک اختلاف نظر بچه گانه به سخت ترین راه ممکن مجازات کنه خدا نیست! یک موجود ضعیف و احمق و روانیه!
همنشینی و دوستی با همچین خدایی از رفاقت با یک قاچاقچی عمده ی مواد مخدر هم خطرناک تره! چون هر لحظه ممکنه قاطی کنه و تمام رفاقت چندین ساله رو کنار بگذاره و آدم رو با نابودی بدون بازگشت مجازات کنه.
واقعا سوالیه که چرا خدا پرستان از یک همچین خدای روانی و نامردی انتظار بخشش و امنیت دارند! این خدا به رفیق چند صد!! هزار ساله اش رحم نکرد چطور فکر میکنید به شماها رحم میکنه؟!
با تمام تناقضاتی که این داستان داره این فقط یک داستان برای لالایی و خوابیدن بچه هاست. ما داریم راجع به دنیای واقعی حرف میزنیم.
مطمئنا من و شیطان(بر فرض محال در صورت وجود) و سایر بر و بکس از شما بیشتر راجع به این خدای دیوانه اطلاعات داشتیم و حرفمون سندیت بیشتری داره
این داستان مثل آبکش پر از سوراخه. اشکالات زیادی داره. یکی اش رو که به بحث ما مربوطه رو گفتم
نقل قول:یک جاهایی که به نظر خیلیها هم میتواند فقط اتفاقی باشد
اتفاق یعنی شانس. شانس هم هیچوقت در یک روند و پلان عقلانی جایی نداره. برای همه این اتفاق ها پیش اومده. بستگی به نحوه ی ترجمه ی خودت از برخورد با این اتفاقات داره.
اگر 3000 سال پیش زندگی میکردی حتما این اتفاقات رو به خدایان و الهه ها ربط میدادی و الان چون در سال 2011 زندگی میکنی به یک خدا ربط میدی.
اتفاق در زندگی من هم افتاده و من این هارو به شانس ربط میدم چون میدونم من خدا رو قبول ندارم و کماکان این اتفاق ها ممکنه برام در زندگیم پیش بیاد. همونجوری که در زندگی خیلی های دیگه پیش میاد. خیلی وقت ها هم ممکنه این اتفاقات در زندگی آدم پیش نیاد!
این اتفاقاتی که شما ازش حرف میزنی بدلیل اینکه منطق خاصی نداره در زندگی همه وجود داره صرفا یک جور شانس و فرصته و چیز مهمی نیست که بشه برداشت دینی و عرفانی ازش کرد و همونطور که گفتم اکثر مردم دنیا بدلیل سیکیم خیاری اتفاق افتادن این اتفاقات بهش میگن شانس! یا موقعیت
نقل قول:نه من حداقل قسمتهایی از اون کتابها را خواندم اما بطرز ابتدایی مشکل داشتند واینکه آدم خودش دو دو تا بکنه خوب هست اما میتواند پر اشتباه باشد .
من اون کتاب ها رو نخوندم که ببینم مشکل داشتن یا نه.
دودوتا همیشه مساوی چهارتا هست. چه ایران چه آمریکا چه هرجای دیگه. منطق یک زبان بین المللیه و ما برای فهم محیطمون جز عقل و منطق ابزار و راه دیگه ای نداریم. چیزی که با عقل و منطق جور در نیاد غلطه و راه دیگری برای اثباتش تا الان کشف نشده و خدایی که آدم رو آفریده حتما از این موضوع آگاه بوده که دلایل کافی برای اثبات وجودش رو در این دنیا قرار بده
نقل قول:حالا یک چیز جالب تر بگم .یکی از برادرهای بزرگم یک وقتی آنقدر مذهبی بود که یکبار وسط خواب بلند شده و نماز خوانده و بقیه همکلاسیهایش تعجب کردند و بهش گفتند ! حالا اون کاملا بی خدا هست . من چندین بار باهاش صحبت کردم . یک کمی سر به سرم میذاره و بعد هم سکوت میکنه !
یک بار یکی دیگه از برادرهام گفت تو از کجا مطمئنی که روز قیامت برپا میشه و ماها دوباره زنده میشیم . گفتم به سادگی ما تقریبا همیشه اینرا می بینیم اما چون تکرار میشه برامون عادی میشه . بعد گفتم فرض کن یک آدم در اول تیرماه بدنیا بیاد و تا آخر مرداد زنده بمونه ! آیا فکر میکنی باور میکنه که چند وقت دیگه این درختها همه ظاهری خشک پیدا میکنند و هیچ برگی ندارند .و حالا یکی در دیماه بدنیا بیاد و بهمن ماه هم بمیره باور میکنه همین درختها روزی برگ پیدا میکنند و سبز میشند ؟! ادامه دادم هستند حشراتی که عمر چند هفته ای دارند .خب اونها چطور به این موضوع فکر میکنند ؟! بعد گفتم خواب و بیداری ما خیلی شبیه مردن وزنده شدن هست فقط چون تکرار میشه برای ما عادی شده ! در یک تاپیک دیگر گفتم که علیرغم سعی در بیخدا شدن مسلمان تر میشم . همین موضوعات هست . ما برای خشک وسبز شدن بلافاصله بدنبال مکانیسمهای این اتفاق میریم و فکر میکنیم همه چیز را فهمیدیم در حالیکه وجود قیامت هم میتواند توسط مکانیسمهایی که بعضا بعدا شناخته میشند صورت بگیره . یک وقتی آخوندها میگفتند دو تا فرشته روی شانه ها هستند که تمام اعمال و افکار آدم را ثبت میکنند و حتما بیخداهای 50 سال پیش به اون میخندیدند اما حالا ثبت تمام افکار و رفتار یک آدم از تولد تا مرگ چیز عجیب و دور از ذهنی نیست !
ببین عزیزم شما مطالعه ت و تفکرت در این باره کمه. شما اول باید مشکلت با دین رو حل کنی بعد کم کم به سمت نقد خدا کوچ کنی. نمیشه همینطوری جهشی بپری بغل بیخدایی. این چیزها الان برات قابل درک نیست چون باید مرحله به مرحله بری جلو و راجع بهش فکر بشه. تو خوب فکر میکنی و مغز کپک زده مثل مسلمان های دیگه نداری. مشکلت اینه که میخوای یک هویی به جواب تمام سوال هات برسی. تو اول باید با دروغ بودن و ضرر داشتن دین کنار بیای تا بعد نوبت به دروغ و ضرر داشتن خدا برسه.
بازی کامپیوتری نیست که کد بزنی و به مرحله آخر برسی
من نمیتونم برداشتت از موضوعات مختلف رو تغییر بدم و برای رد داستان هات دائم دلیل بیارم. چون تصویری که تو از دنیا داری یک تصویر دینی و ناقص و خیالیه! باید با منطق قضیه کنار بیای بعد دیگه هی داستان و قصه تعریف نمیکنی.
نقل قول:در یکی از نوشته های آرش بیخدا توی وبلاگش یک تیکه کوچک آمده بود در باره همین موضوع . اون گفت حتی میتونه روز قیامت برپا باشه اما خدا وجود نداشته باشه ! من اون موقع وقت پرسش بیشتر را نداشتم اما برام جالب بود چون در واقع اون تلویحا اشاره کرده بود که برپایی قیامت هم با توجه به قوانین فیزیک دور از ذهن نیست .
من اطلاعی در این باره ندارم. از خود آرش سوال کن ببین منظورش چی بوده