08-29-2011, 03:26 PM
فیلیپ نوشته: «انتخاب» هنگامیست که شخص کاری انجام داده (یا یک حالت ذهنی دارد) اما -- در همان شرایط -- میتوانسته آن کار را انجام ندهد (یا آن حالت ذهنی را نداشته باشد).همانطور که میدانید، احتمالات/عدم قطعیت در دو حالت میتوانند برای یک سیستم ظاهر شوند. اول اینکه رفتار سیستم دیترمنیستیک نباشد. حالت دوم اینکه رفتار سیستم دیترمنیستیک است، اما اطلاعات کافی در مورد شرایط اولیه و قوانین حاکم بر رفتار سیستم یا توان محاسباتی کافی در اختیار نیست. یک نمونه برای حالت دوم، سکه ای است که حرکت آن بر اساس قوانین فیزیک کلاسیک قابل پیش بینی است، اما مجازیم که بگوییم سکه میتواند پشت یا رو بیاید.
بر این اساس، اینکه شما هم اکنون کامپیوترتان را میبینید، یک «انتخاب» نیست، چرا که -- در این شرایط (بودن کامپیوتر جلوی چشمان بازتان) -- شما توانایی ندیدن آن را ندارید. اما اینکه شما میخواهید به پست من پاسخ دهید، یک «انتخاب» است چرا که (در همین شرایط کنونی) شما قادر به انجام ندادن آن هستید.
حال در دیترمنیسم چنین چیزی ممکن نیست. در یک سیستم دیترمنیستی پدیده ای باعث ایجاد پدیده ی دیگری می شود به طوری که در همان شرایط، لزوما باعث آن پدیده ی دوم شده است (=ممکن نبوده تا در همان شرایط/زمان باعث آن پدیده نشود)
لذا گفته ی "انتخاب می تواند دیترمنیستیک" باشد، یک جمله ی متناقض است. انتخاب لزوما آزاد است. (و برای بنده «انتخاب آزاد» و «اراده ی آزاد» تفاوتی ندارند)
اشاره ی بجای شما به عبارت 'در همان شرایط' ابهام احتمالی را از بین می برد، اما تعریفی که من برای 'انتخاب' پیشنهاد می کنم، همان تعریف شما، بدون آن عبارت است. توانایی شخص در انجام ندادن یک کار، میتواند به خاطر عدم قطعیت در شرایطی (یا هر کدام از دو عامل دیگر) باشد که برای ما یا شخص 'دانسته' نیست. در اینصورت، گمان می کنم تعریف خردمندانه (1) مطابق تعریف شما از خردمندانه خواهد بود و تعریف خردمندانه (2) نیز تناقضی را در بر ندارد.
فیلیپ نوشته: طبق توضیحات فوق، این تعریفتان (در "چهار چوب دیترمنیزم") نمی تواند از عبارت "انتخاب(ِ مدلل)"استفاده کند و بایستی به یک همچنین گزاره ای تقلیل داشته شود:حالا چرا بخش 'مدلل' را حذف کردید؟ صرف نظر از اینکه اراده آزاد باشد یا خیر، فرایند تفکر در انسان هست. فرایند فکری (مجموعه استدلالها) که یک شخص خردمند (و نتیجتاً دارای اراده آزاد) برای پذیرش باورها دارد را در نظر بگیرید. چه مانع منطقی وجود دارد که یک انسانِ بدون اراده آزاد و یا حتی یک کامپیوتر، نتواند همین فرایند فکری را طی نماید؟ آنچه که دستکم برای من اهمیت دارد، همین فرایند است، حالا میخواهد دیترمنیستیک باشد یا خیر.[strike]انتخابِ مدللِ[/strike] گزاره ها [strike]به عنوان گزاره ها[/strike]یی صحیح یا نادرست ==> داشتن گزاره های(/باورهای) صحیح یا نادرست.
واضح است که کسی با داشتن یک باور (که حال بتواند صحیح یا نادرست باشد) یک عمل خردمندانه انجام نداده.
البته به نظر میرسد در همچین حالتی* احتمال صحیح و نادرست بودن باورها یکسان باشد. در این صورت داشتن این باور ها نتنها یک عمل خردمندانه نیست بلکه یک عمل نابخردانه هم میباشند.
* سیستمی که باورها صرفا توسط پروسه های فیزیکی-دیترمنیستی به شخص تحمیل می شوند.
همچنین متوجه نشدم که چرا در چنان حالتی، احتمال صحیح و نادرست بودن باورها یکسان است.
در ضمن، همانطور که قبلاً اشاره کردم، این تعریف شما از خرمندانه، حالت خاصی از تعریف فرضی فیلیپ است و در نتیجه استدلال شما (در پست 44#) را ناکارامد می سازد. اما در مورد استدلال زیر:
فیلیپ نوشته: درنتیجه، اگر:هرچند من نمی دانم که چگونه از 'امکان' مطرح شده در 4، 'لزوم' مطرح شده در 5، نتیجه گرفته شده، اما 4 نیز -با تعریف شما از خردمندی- کاملاً مورد پذیرش من نیست، چون نتیجه می دهد "امکان وجود اراده آزاد، پیشفرض هر گفتگو و تفکر انسانی است" که این را درست نمی دانم.
- انتخاب همان اراده ی آزاد باشد؛ و
- انتخاب از ویژگی های واجب خردمندانه بودن باشد؛ آنگاه
- برای خردمندانه بودن اراده ی آزاد بایستی وجود داشته باشد.
- امکان خردمندانه بودن، پیشفرض این گفتگو (هر گفتگو و تفکر انسانی) است.
- لذا (در این گفتگو و برای هر شخص متفکری) اراده ی آزاد لزوما وجود دارد.