onali نوشته: البته برای من نقل دل سوزاندن و این حرف ها نیست.من دردنیای واقعی تجربه بحث با افراد متفاوتی راداشتم بعضی ها انگار به قولی اصلا حرف حساب سرشان نمیشودبرخلاف تصور من که گمان میکردم "هرکسی" را میتوان با هرعقیده ای که داشته است ناخداباور کرد وتفاوت تنها در مدت زمان و انرژی است که باید برایشان صرف کرد.البته من هیچ وقت تاان حد طاقت نیاوردم که این بحث ها رابه "هرقیمتی" که هست تا مرز باورمند کردن طرف مقابل ادامه دهم سر وکله زدن با هرکسی از طاقت و تحمل من خارج است.به هرحال از نظر تئوریک به نظر می ایدکه ممکن است ولی درعمل......اگرهم ممکن باشد قدرمسلم به صرفه نیست که برای همه این بحث ها راپیش کشید.منتها همه باید بیاموزند که نمیتوان عقیده خود را به دیگری تحمیل کرد.فارغ از عقیده دو طرف.
.درست یا غلط من نسبت به دیگران مسئولیتی بر دوش خودم حس نمیکنم.دلیلی که من برای بحث ها درنظر دارم گرفته ام حق و حقوقی است که افراد به دلایل عقیدتی از ان محروم میشوند.چه یک ناخداباور چه یک مسلمان. تنها نقض قوانینی که مربوط به سهولت امکان زندگی به طور یکسان برای تمامی افراد درجامعه است که باید برایش مجازات تعیین کرد.
نظر خاصی ندارم.
من بعضی وقتها با اینکه میدونم ممکنه موفق بشم ایمان فرد رو ازش بگیرم این کارو نمیکنم چون تا کسی خودش علاقه نشون نده یا سر بحث باز نکنه با کسی بحث نمیکنم. بعدشم اصلا دلم نمیاد از بعضی آدمها ایمانشونو بگیرم.
متاسفانه اینکه کسی سکولار بشه و به حقوق دیگران احترام بذاره خیلی خیلی مشکله شاید چند برابر مشکل تر از بی دین کردن یک شخص. طرف بی دین شده ولی نژادپرسته، همجنسگرا ستیزه، مسلمان ستیزه، ... . به نظرم اینها همون مسلمون میماندند بهتر بود.
برای خودم هم رسیدن به عقاید فعلیم خیلی خیلی مشکل بوده.. البته اونم در عمل شک دارم بتونم بهشون پایبند بمونم.