نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بایگانی: آگاهی
#11

Archive: goftman.com - آگاهی - #11

***

Kpaximan
16-03-2005
پیک 41





گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده Orphée


درود بر شما

قبل از پرداختن به ادامه صحبتهای شما ؛ اگر امكان دارد این ۴ واژه ای را كه
با رنگ قرمز مشخص كرده ام ؛‌بر اساس مفاهیم مادی توضیح دهید .
ایا این مفاهیم شرایط دنیای مادی را دارند و یا خیر ؟ اگر دارند مهر نموده و
آنها را برای من بیان كنید و اگر ندارند ؛ بگویید چنین مفاهیمی ؛ جزو كدام
دنیا هستند ؟!

سپاس از شما !

درود.....
من در مورد این موضوع قبلا هم صحبت كرده‌ام. آرامش چیزی نیست جز رسیدن به
سطح انرژی پایین‌تر. این قانونی است كه برای ماده حاكم است. دو جسم یكدیگر
را جذب می‌كنند چون در صورت نزدیكتر شدن انرژی پتانسیل آنها كمتر می‌شود.
حال ممكن است این كشش برای كم كردن انرژی پتانسیل در سطح ریز‌تر ماده معنی
دیگری داشته و خود معلول قانون دیگری باشد. اما این برداشتی است كه در
تمامی اشكال ماده وجود دارد. مغز ما هم دارای یك انرژی درونی است. البته
تعریف ریاضی و دقیق آن بسیار مشكل است چون مسائل زیادی در این وسط وجود
دارد اما آرامش برداشتی است كلی از حالتی در مغز. حالتی كه انرژی موجود در
مغز مقدار كمی دارد. به تازگی دستگاهی دیدم كه آرامش را اندازه می‌گرفت! http://www.mindball.se/index.aspx?page=mindball
آرامش مفهومی است كه بر اساس امواج الكتریكی موجود در مغز قابل اندازه گیری
است. ما هم همواره تصمیمی می‌گیریم كه ما را در رساندن به آن حالت آرامش
كمك كند. این پایه و اساس همان قانون بقای ژن جناب مزدك است. كسی كه
علاقه‌مند به بقای ژن نباشد میلی به رابطه جنسی ندارد. اما او عملی را
انجام می‌دهد كه به او آرامش دهد و انرژی درون مغزش را كم كند.

خوب هم چیزی است كه ما را به رسیدن به این آرامش كمك كند.

اما در مورد جرم داشتن و نداشتن آنها باید بگویم كه نه هیچكدام از اینها
جرم ندارند. اینها تماما اسامی است كه ما به حالتهایی از ماده می‌دهیم.
اطلاعات وجود خارجی ندارد. تنها یك قرارداد است برای انتقال یك سیگنال از
مغز من به مغز شما كه همان «منظور» باشد.
شاد باشید......

***

Kpaximan
16-03-2005
پیک 42





گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده Orphée


بسیار خب ؛ مزدك گرامی جنس آگاهی چیست ؟ مفهوم آگاهی نیز با نگرش مادی قابل درك است ؟!
مفهوم چیست ؟! ما برای توصیف یك واقعیت مادی به دنیایی سوای ( و نه ماورای )
دنیای مادی پناه می بریم و واقعیت های مادی را بر اساس مفاهیمی تعریف می
كنیم كه هیچ ارتباطی به دنیای مادی ندارند !
شما نیز می گویید آگاهی دارای جرم نیست ؛ خب پس این مفهوم آگاهی چیست ؟!

درباره مثال شما نیز سراسر با شما همداستان هستم ؛ اگر بر روی برگه ای سفید
با مداد سیاه خطوطی را ترسیم كنیم و سپس آن خطوط را پاك كنیم ؛ در جرم
تغییراتی ایجاد می شود ؛‌زیرا مداد سیاه به صفحه كاغذ جرمی را اضافه خواهد
كرد و بر این اساس می توانیم اثر مداد را ماده بنامیم !
اما درباره نوشتن بر روی شنهای دریا چنین نیست و به قول شما این تنها یك چینش است كه هیچ جرم مادی نیز ندارد !
حال سوال من این است ؛ این چینش از چه جنسی است ؟! متعلق به كدام دنیا است ؟!

این چینش از جنس هیچ چیز نیست. تنها یك قرار داد است میان ما. شما اگر همان
چینش را به زبان چینی كه یك سری شكلك است می‌دیدید هیچ برداشتی از آن
نمی‌كردید و آن را احتمالا نتیجه نامنظمی امواج می‌دانستید.
......

***

Orphée
دیروز
پیک 43





گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده Kpaximan


درود.....
پاسخ سوال اول شما «خیر» است. حافظه جرم ندارد. حافظه تنها به معنی چینشی
از جرمهاست. یعنی من و شما قرار داد كرده‌ایم كه مثلا اگر ۱۰ جسم را در یك
خط قرار دادیم منظورمان فلان معنی است و اگر ۵ تا را در یك خط و ۵ تای دیگر
را در خطی مثلا عمود بر آن منظور چیز دیگر. همین. یعنی انتقال یك سری داده
از یك مغز به مغز دیگر. این نیازمند ماده نیست بلكه تنها در نظم و چینش
ماده است. یعنی همان كد گذاری.
.......


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده Kpaximan


این چینش از جنس هیچ
چیز نیست. تنها یك قرار داد است میان ما. شما اگر همان چینش را به زبان
چینی كه یك سری شكلك است می‌دیدید هیچ برداشتی از آن نمی‌كردید و آن را
احتمالا نتیجه نامنظمی امواج می‌دانستید.
......

درود

خود شما دارید به ایراد بزرگ نگرش مادی اشاره می كنید !
چینش دیگر چیست ؟! شما كه ادعا دارید چینش مفهومی مادی نیست ؛ پس مهر نموده و بگویید جنس این مفهوم چیست ؟!
از جنس هیچ چیز نیست دیگر چه مفهومی دارد ؟!
هیچ چیز از جنس چیست ؟! از جنس هیچ ؟!
شما تمامی تعاریف خود از مفاهیم مادی را بر اساس همین هیچ چیزها ( یعنی مفاهیم ) بنا می كنید !
مقایسه آن با نتیجه امواج نامنظم نیز ؛ به هیچ عنوان درست نیست ؛ نتیجه نامنظم بودن امواج بدون شك مادی است !
اما جنس مفهوم از چیست ؟!

شاد باشید .

***

Orphée
دیروز
پیک 44


درود

اعتقاد دارم ؛ دنیای مادی و دنیای مفاهیم ؛ دنیاهایی موازی یكدیگر هستند .
دنیای مادی برای تعریف خود بدون شك نیازمند دنیای مفاهیم است ؛ در صورتی مفاهیم می توانند بی نیاز از دنیای مادی باشند !
نگرش مادی صرف ؛ مطلقا بی معنی است ؛ زیرا این نگرش بر پایه مفاهیمی بنا شده است كه هیچ ارتباطی با دنیای ماده ندارند !
شاد باشید .

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#12

Archive: goftman.com - آگاهی - #12

***

کارنگ
دیروز
پیک 45





گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده Orphée


درود بر شما

اجازه دهید ؛ یك نكته را اشاره كنم كه جدای از آغاز بحث كه اصرار دارم بر
اساس تعاریف علمی پیش رود و در حقیقت ؛ نحوه كار سیستم عصبی را از دیدی
علمی مورد بحث قرار گیرد ؛ اما ادامه بحث ارتباط كمتری به مسایل علمی خواهد
داشت و بیشتر درباره مفاهیم موجود در دنیای مادی صحبت خواهیم كرد !
اما درباره اطلاعات خوب شما ؛ باید اشاره كنم چگونگی كاركرد سیستم حافظه
تغییری در پرسش های من ایجاد نخواهد كرد ؛ و من پاسخی برای سوالات مورد نگر
خود نمی بینم .

۱ : حافظه دارای جرم است و یا خیر ؟!
۲ : تا آنجایی كه من اطلاع دارم ؛ حافظه قابلیت جایگزینی را دارد ؛ حال كه
چنین است اطلاعات پاك شده قبلی كه دارای جرم نیز بوده اند ؛ چه خواهند شد
؟!

پ.ن : هدف من صحبت درباره چگونگی كاركرد سیستم عصبی نیست ؛ بلكه دغدغه
اصلی من درباره مفاهیم مادی و ویژگی های این مفاهیم است كه ترجیح دادم از
مفهومی به نام حافظه این بحث را آغاز كنم !

شاد باشید

با درود اقای ارفی محترم
۱-شما اگر نوشته های مرا به دقت می خواندید متوجه می شدید
و دوباره این سوالها را مطرح نمی کردید
۲- چه کسی به شما گفته است درک مفا هیم مادی جدا ار مسائل علمی است
ما هیت همان ماده است نمی توان ما هیت را از ماده جدا کرد
۳-اما در رابطه با جواب سوالتان اگر بخوا هیم به ساده ترین بیان مطرح کنیم باید بگوییم در واقع
حافظه جرمی ندارد بلکه تفاوت در ترتیب و ترکیب های مختلف چیدمانهای عناصر
عصبی است که حافظه را ایجاد می کندهمین تر کیبهای مختلف ایجاد رمز هایی را
می کند که تو سط خود سلولها قابل درک است چون سلولها نیز دارای گیرنده های
مادیی هستند که تعوسط انها توانایی شناسایی رمز را دارند(توجه کنید گفتم
رمز ها نیز عناصری مادی هستند)
۴-بله حافظه قابلیت جایگزینی دارد به این شکل که تغییر در نحوه تر تیبها و تر کیبهای مختلف چید ما نها عوض شود به فرض
اگر رمز ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸۹ ۰ یک نوع رمز شناسایی باشد
رمز ۱ ۳۵ ۷ ۹۰ ۸ ۶ ۴ ۲ یک نوع دیگر انست
هما نطور که می بینید اینجا نه از جرم کاسته می شود و نه افزوده می شود
امابه عکس العمل ها و در نها یت رفتاز های مختلفی از سلول منجر می شود

***

furogh
دیروز
پیک 46


تا اینجا كه حافظه چیدمانی الكترو-شیمیایی باشه مشكلی نیست. ولی این
چیدمان چیزی رو تولید میكنه. هر چیدمان یه خروجی مفهومی مستقل داره. اینو
قبول دارین؟
این محصول خلق شده در اثر چیدمان بخصوص كجا میره؟‌ چی هست؟ چرا با تغییر
چیدمانهای گوناگون و مكرر ما سوابقی از قبلی ها رو از دست نمیدیم؟ (كی
پكسیمن نوشته تو رو در مورد شبكه نرونی خوندم و همینطور توضیحات كارنگ عزیز
رو. اگه بازم فكر میكنید باید بخونم تا بفهمم یادآوری كنید دوباره خواهم
خوند. ولی تا الآن به نظرم میرسه كه جواب این سوالا از اون توضیحات در نمی
آد.)

***

کارنگ
دیروز
پیک 47


چرا اگر کمی بیشتر زحمت بکشید حتما جواب سوالها در میاد

***

furogh
دیروز
پیک 48





گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده کارنگ


چرا اگر کمی بیشتر زحمت بکشید حتما جواب سوالها در میاد

دوباره میخونم.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#13

Archive: goftman.com - آگاهی - #13

***

Orphée
دیروز
پیک 49





گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده کارنگ


با درود اقای ارفی محترم
۱-شما اگر نوشته های مرا به دقت می خواندید متوجه می شدید
و دوباره این سوالها را مطرح نمی کردید

درود

پاسخ های شما تنها كاركرد سیستم عصبی را توضیح می داد و هیچ پاسخی به سوالات مطرح شده توسط من نداشت !



گفت‌آورد:
نقل قول:۲- چه کسی به شما گفته است درک مفا هیم مادی جدا ار مسائل علمی است
ما هیت همان ماده است نمی توان ما هیت را از ماده جدا کرد

عجب ؛ پس شما ادعا دارید درك مفاهیم مادی در حیطه مسایل علمی هستند .
بسیار خب ؛ پس مهر نموده و در همین ابتدای بحث ؛‌برای من مفهوم علم - ماده و ماهیت ماده را بر اساس ماده توضیح دهید .
ماهیت دیگر چیست ؟! ماهیت نیز دارای جرم است ؟ در دنیای ماده است ؟! علم چیست ؟!
علم را چه كار به مسایل مادی ؟!

پ.ن : ماهیت هیچ ارتباطی با ماده ندارد ؛ اگر ارتباط داشت باید قادر بودید وجود آنرا اثبات و خصوصیات ماده را برای آن بر شمرید .


گفت‌آورد:
نقل قول:۳-اما در رابطه با جواب سوالتان اگر بخوا هیم به ساده ترین بیان مطرح کنیم باید بگوییم در واقع
حافظه جرمی ندارد بلکه تفاوت در ترتیب و ترکیب های مختلف چیدمانهای عناصر
عصبی است که حافظه را ایجاد می کندهمین تر کیبهای مختلف ایجاد رمز هایی را
می کند که تو سط خود سلولها قابل درک است چون سلولها نیز دارای گیرنده های
مادیی هستند که تعوسط انها توانایی شناسایی رمز را دارند(توجه کنید گفتم
رمز ها نیز عناصری مادی هستند)

جناب مزدك و كی پكس من نیز ؛ به این نكته اشاره كردند ؛ من نیز در
جواب این سخن پرسش های مطرح كرده ام كه هنوز پاسخی دریافت نكرده ام .
چیدمان دیگر چیست ؟ شما مهر نموده و چیدمان را بر اساس ماده توصیف كنید .
نكته دیگر ؛‌بر طبق كدام منطق شما نتیجه گیری فرمودید كه رمزها نیز عناصر مادی هستند ؟!
اگر رمزها مادی هستند لطف كنید و خصوصیات ماده را در آنها بر شمرید .
در انتظار هستم .
( تمامی صحبتهای شما درباره دنیای مادی ؛ در حقیقت غیرمادی و در دنیای خارج از دنیای ماده است )



گفت‌آورد:
نقل قول:۴-بله حافظه قابلیت جایگزینی دارد به این شکل که تغییر در نحوه تر تیبها و تر کیبهای مختلف چید ما نها عوض شود به فرض
اگر رمز ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸۹ ۰ یک نوع رمز شناسایی باشد
رمز ۱ ۳۵ ۷ ۹۰ ۸ ۶ ۴ ۲ یک نوع دیگر انست
هما نطور که می بینید اینجا نه از جرم کاسته می شود و نه افزوده می شود
امابه عکس العمل ها و در نها یت رفتاز های مختلفی از سلول منجر می شود

عجب .
یك سیستم بدون جرم ؛ در رفتارهای یك سیستم كاملا مادی تاثیر گذار است ؟!
سوال بسیار بسیار مهم دیگر : اگر حافظه جرم ندارد ؛ پس حجم اختصاص یافته در داخل مغز برای چیست ؟!

پ.ن : گویا شما منظور من از طرح سوالات اولیه را به درستی متوجه نشده
اید ؛ بحث من درباره مفهوم است ؛ مفهوم از چه جنسی است ؟!متعلق به كدام
دنیا است ؟


شاد باشید

***

Orphée
دیروز
پیک 50





گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده کارنگ


چرا اگر کمی بیشتر زحمت بکشید حتما جواب سوالها در میاد

خیر دوست گرامی جواب سوالات در نخواهد آمد .
نیازی بر زحمت كشیدن نیز نیست ؛‌زیرا پاسخ در پست شما موجود نیست .

***

furogh
دیروز
پیک 51


اورفه عزیز



گفت‌آورد:
نقل قول:اعتقاد دارم ؛ دنیای مادی و دنیای مفاهیم ؛ دنیاهایی موازی یكدیگر هستند ....
نظریه جهانهای سه گانه پوپر رو دیدی؟
جهان ۱=جهان اعیان و اشیای مادی
جهان ۲=جهان افكار و احساسان و نظریاتی كه هر فرئد برای خودش داره
جهان ۳=جهان تئوریها و نظریات و قوانین بیان شده یا مكتوب . روشها و قواعد و قوانین و...
یك كتاب به هر سه جهان تعلق داره. كاغذ و اوراقش به جهان یك . ایده اش به جهان ۲ و ۳

دوستان میبخشید من بلند بلند فكر میكنم و هر چی به ذهنم میرسه مینویسم شاید
به خودم و بحث كمكی باشه . اگه بی ربطه وقت صرفش نكنید. بگذرید.

***

Orphée
دیروز
پیک 52





گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده furogh


تا اینجا كه حافظه
چیدمانی الكترو-شیمیایی باشه مشكلی نیست. ولی این چیدمان چیزی رو تولید
میكنه. هر چیدمان یه خروجی مفهومی مستقل داره. اینو قبول دارین؟
این محصول خلق شده در اثر چیدمان بخصوص كجا میره؟‌ چی هست؟ چرا با تغییر
چیدمانهای گوناگون و مكرر ما سوابقی از قبلی ها رو از دست نمیدیم؟ (كی
پكسیمن نوشته تو رو در مورد شبكه نرونی خوندم و همینطور توضیحات كارنگ عزیز
رو. اگه بازم فكر میكنید باید بخونم تا بفهمم یادآوری كنید دوباره خواهم
خوند. ولی تا الآن به نظرم میرسه كه جواب این سوالا از اون توضیحات در نمی
آد.)

درود

فروغ گرامی ؛ خود دوستان هم موافق هستند ؛ مفاهیم مورد نگر هیچ جرمی ندارند .
حال پرسش این است :

۱ : این مفاهیم از چه جنسی هستند ؟ از جنس مفاهیم مادی كه نیستند ؛‌زیرا
اگر از جنس ماده بودند باید مشخصات ماده را نیز داشتند كه می بینیم ندارند .
۲ : نگرش مادی داشتن صرف ؛ كاملا بی معناست .
زیرا هر انسان مادیگرایی نیز ؛ برای توصیف دنیای خود به دنیای دیگری پناه می برد كه خصوصیاتی جدای از دنیای ماده را داراست .

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#14

Archive: goftman.com - آگاهی - #14

***

Orphée
دیروز
پیک 53





گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده furogh


اورفه عزیز

نظریه جهانهای سه گانه پوپر رو دیدی؟
جهان ۱=جهان اعیان و اشیای مادی
جهان ۲=جهان افكار و احساسان و نظریاتی كه هر فرئد برای خودش داره
جهان ۳=جهان تئوریها و نظریات و قوانین بیان شده یا مكتوب . روشها و قواعد و قوانین و...
یك كتاب به هر سه جهان تعلق داره. كاغذ و اوراقش به جهان یك . ایده اش به جهان ۲ و ۳

دوستان میبخشید من بلند بلند فكر میكنم و هر چی به ذهنم میرسه مینویسم شاید
به خودم و بحث كمكی باشه . اگه بی ربطه وقت صرفش نكنید. بگذرید.
بله ؛ بحث من نیز ارتباط زیادی با نظریه پوپر دارد .
نگرش مادی صرف ؛ مفهومی ندارد ؛ زیرا این نگرش تنها قسمت كوچكی از دنیای انسانی را در بر می گیرد .
با این نگرش قادر نخواهیم بود ؛ برای بسیاری از سوالات پاسخی پیدا كنیم و در دنیای بسته ماده غرق خواهیم شد .
همین سخن كه نگرش من یك نگرش مادی است ؛ خود نگرشی غیر مادی است .

***

کارنگ
دیروز
پیک 54





گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده Orphée


درود

پاسخ های شما تنها كاركرد سیستم عصبی را توضیح می داد و هیچ پاسخی به سوالات مطرح شده توسط من نداشت !

عجب ؛ پس شما ادعا دارید درك مفاهیم مادی در حیطه مسایل علمی هستند .
بسیار خب ؛ پس مهر نموده و در همین ابتدای بحث ؛‌برای من مفهوم علم - ماده و ماهیت ماده را بر اساس ماده توضیح دهید .
ماهیت دیگر چیست ؟! ماهیت نیز دارای جرم است ؟ در دنیای ماده است ؟! علم چیست ؟!
علم را چه كار به مسایل مادی ؟!

پ.ن : ماهیت هیچ ارتباطی با ماده ندارد ؛ اگر ارتباط داشت باید قادر بودید وجود آنرا اثبات و خصوصیات ماده را برای آن بر شمرید .
جناب مزدك و كی پكس من نیز ؛ به این نكته اشاره كردند ؛ من نیز در جواب این
سخن پرسش های مطرح كرده ام كه هنوز پاسخی دریافت نكرده ام .
چیدمان دیگر چیست ؟ شما مهر نموده و چیدمان را بر اساس ماده توصیف كنید .
نكته دیگر ؛‌بر طبق كدام منطق شما نتیجه گیری فرمودید كه رمزها نیز عناصر مادی هستند ؟!
اگر رمزها مادی هستند لطف كنید و خصوصیات ماده را در آنها بر شمرید .
در انتظار هستم .
( تمامی صحبتهای شما درباره دنیای مادی ؛ در حقیقت غیرمادی و در دنیای خارج از دنیای ماده است )

عجب .
یك سیستم بدون جرم ؛ در رفتارهای یك سیستم كاملا مادی تاثیر گذار است ؟!
سوال بسیار بسیار مهم دیگر : اگر حافظه جرم ندارد ؛ پس حجم اختصاص یافته در داخل مغز برای چیست ؟!

پ.ن : گویا شما منظور من از طرح سوالات اولیه را به درستی متوجه نشده
اید ؛ بحث من درباره مفهوم است ؛ مفهوم از چه جنسی است ؟!متعلق به كدام
دنیا است ؟


شاد باشید
متاسفم
جدا برا تون متا سفم
شما درست مثل کودکی می مانید که اصرار دارد قبل از این که الفبا را بیا موزد

منظو مه شعر بسراید

هیچ کسی نمی تواند به شما کمک کند چون نمی خواهید مطلب جدید بیا موزید و خودتان را به زحمت بیا ندازید
اموختن علم و دانش ممارست و جسارت می خوا هد

من دیگر دلیلی برای ادامه این بحث نمی بینم

شاید خود را پیروز احساس کنیدباشد

من خو شحالم که خو اننده دانا خود پی به اصل مو ضوع می برد

شاد باشید

***

Orphée
دیروز
پیک 55





گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده کارنگ


متاسفم
جدا برا تون متا سفم
شما درست مثل کودکی می مانید که اصرار دارد قبل از این که الفبا را بیا موزد

منظو مه شعر بسراید

هیچ کسی نمی تواند به شما کمک کند چون نمی خواهید مطلب جدید بیا موزید و خودتان را به زحمت بیا ندازید
اموختن علم و دانش ممارست و جسارت می خوا هد

من دیگر دلیلی برای ادامه این بحث نمی بینم

شاید خود را پیروز احساس کنیدباشد

من خو شحالم که خو اننده دانا خود پی به اصل مو ضوع می برد

شاد باشید

عجب !
گویا شما دچار مشكل شده اید ؟!
آموختن علم و دانش كجا بود ؟! اگر می خواستم تنها استفاده علمی از این بحث
ببرم ؛ این جستار را در تالار دانش و فن آوری آغاز می كردم .
گویا شما اصلا موضوع طرح شده در جستار را مطالعه نكرده اید !
با تاسف و دل سوزاندن و سفسطه كه نمی توان از زیر بحث منطقی فرار كرد .
اولا من در زمینه ؛ حافظه و كاركرد سیستم مغز ؛ به هیچ عنوان یك آماتور
نیستم ؛ من از ابتدای بحث هم می دانستم چه می خواهم و اگر سوالات را تا آن
حد پایه ای طرح كردم برای آشنا شدن بیشتر سایر خوانندگان با این مفاهیم بود
.
سوالات طرح شده توسط من نیز ؛ كاملا مشخص و واضح است .
و جواب های شما و اشارات شما به مسایلی چون آموختن علم و دانش ؛ كاملا بی
ارتباط با بحث . شما اگر قادر هستید سوالات مستقیم مطرح شده از خود را پاسخ
دهید .
در انتظار پاسخ سایر دوستان مادی گرا هستم .

شاد باشید و تنها كمی منطقی !

***

مزدك
دیروز
پیک 56





گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده Orphée


بسیار خب ؛ مزدك گرامی جنس آگاهی چیست ؟ مفهوم آگاهی نیز با نگرش مادی قابل درك است ؟!
مفهوم چیست ؟! ما برای توصیف یك واقعیت مادی به دنیایی سوای ( و نه ماورای )
دنیای مادی پناه می بریم و واقعیت های مادی را بر اساس مفاهیمی تعریف می
كنیم كه هیچ ارتباطی به دنیای مادی ندارند !
شما نیز می گویید آگاهی دارای جرم نیست ؛ خب پس این مفهوم آگاهی چیست ؟!

درباره مثال شما نیز سراسر با شما همداستان هستم ؛ اگر بر روی برگه ای سفید
با مداد سیاه خطوطی را ترسیم كنیم و سپس آن خطوط را پاك كنیم ؛ در جرم
تغییراتی ایجاد می شود ؛‌زیرا مداد سیاه به صفحه كاغذ جرمی را اضافه خواهد
كرد و بر این اساس می توانیم اثر مداد را ماده بنامیم !
اما درباره نوشتن بر روی شنهای دریا چنین نیست و به قول شما این تنها یك چینش است كه هیچ جرم مادی نیز ندارد !
حال سوال من این است ؛ این چینش از چه جنسی است ؟! متعلق به كدام دنیا است ؟!



در باره مداد و كاغد هم لغزشی كردید .
چیزی كه چیده میشود همان مولكولهای گرافیت
( كربن ) موجود در مداد است و جرم حامل داده ها
كه همان گرافیت است، به خود داده ها ربطی ندارد
و چیزی از آن " كم و زیاد " نمیشود. برای نمونه،
ما نمیتوانیم بگوییم كه اگر روی درختی نام خود را
حك كردیم، با افزودن آگاهی، جرم درخت را كم
كرده ایم ! بلكه ما مقداری مولكلول سلولز ( چوب)
را به كنار و دور چیده ایم.
زمانی كه ما صوت را روی موج رادیویی سوار
میكنیم ، مثلاً از راه دگرگونی آمپلیتود موج،
اصولاً جرمی در كار نیست كه كم و یا زیاد شود.
پس جرم یا انرژی ( موج الكترو مغناطیسی) ، تنها
حامل آگاهی است ولی خود آگاهی، با سود بردن از
صفات مادی و دگرگونی آنها ساخته میشود.
مثلاً ما میتوانیم از فاصله ها و زاویه ها سود ببریم
و یك آگاهی را اینچنین در یك " طرح " pattern
پیاده كنیم. اینكار را در هنگام نوشتن الفبا میكنیم،
شما از نسبت و درازی و زاویه هایی كه بخش
های گوناگون یك حرف ، مثلاً " ح " میسازند
آنرا تشخیص میدهید و از مثلاً " ع " باز میشناسید.
پس در اینجا آگاهی ها همان تغییرات زاویه ها
و شكل ها هستند. در روی یك CD ، از تغییرات
مولكول های سیلیسم مثلاً سود برده میشود و در
یك نوار صوتی مغناطیسی، از تغییرات جهت
و شدت میدان دیپول های مغناطیسی سود برده
میشود و در روش FM در رادیو، از تغییرات
فركانس موج رادیویی سود برده میشود و الخ.
پس در همه جا، این " چـینش " است كه آگاهی را میسازد
و برای این چینش، میتوان از صفات ماده، مانند فاصله،
زاویه، وزن ( بردار) ، مقدار جرم، طول موج ( رنگ، رادیو، ..)
فركانس امواج مكانیكی ( صوت) و رادیویی ( FM ، .. ) و
بودن و نبودن جرم در مكان و ... سود برد.
یك نكته ی مهم در این داستان اینست كه هر نوع آگاهی
بدست یك دستگاه خوانش و دریافت ( فهم و تفسیر)
interpreter device میتواند كشف رمز و خوانده
بشود. مثلاً اگر شما یك DVD داشته باشید كه در آن همه ئ
كتاب های كتابخانه ئ سلطنتی هم انگلیس ثبت شده باشند،
تا زمانی كه شما یك دستگاه خوانش و تبدیل این كـُد را به
كـُدی كه مغز شما میتواند خوانده و دریابد، را نداشته
باشید، این آگاهی و داده ها را هرگز نمیتوانید بخوانید.
در این جا باید نیز دانست كه تنها شناختن نشانه ها هم برای
خواندنی و دریافتنی ( فهمیدنی ) بودن آگاهی ها بسنده نمیكند.
برای نمونه، ایرانی ها و پاكستانی ها و عرب، همه با الفبای
كمابیش یكسان نوشته های خود را مینویسند. یعنی شما میتوانید
كه یك نوشته ئ اردو را كمابیش بخوانید ولی نمیتوانید آنرا
دریابید ( بفهمید) ، چرا كه گرچه نشانهای بكار رفته یكی است
ولی كـُد بكار رفته با كـُدی كه دستگاه خوانش و دریافت شما
( یعنی مغز شما) میشناسد یكی نیست.
پس هر آگاهی، تنها برای یك دستگاه خوانش و دریافتن ساخته شده
و شایسته ئ ( مناسب ) آنست و معمولاً خود این دستگاه های خوانش
و دریافت هم هستند كه میتوانند با مجهز شدن به به بخش نگارش،
این آگاهی ها را بروی مدیوم های مناسب كار خویش بنویسند.
یعنی آدمی خود آن خطی را كه میتواند بخواند، نیز مینویسد
دستگاه DVD -writer داده ها را چنان روی DVD میسوزاند و
میچیند كه یك دستگاه خوانش DVD هم بتواند آنرا بخواند.
یا یك سگ كه برای تعیین قلمرو كنار درختی می شاشد، یك آگاهی
و داده را درست میكند و مینویسد كه میتواند بدست دستگاه
خوانش یك سگ ( دماغ و مغز سگ ) خوانده و معنی آن دریافته شود و
مثلاً كلاغ ها نمیتوانند از آن به جنس و چند و چون سگی كه اینجا
شاشیده است، پی ببرند.
پس بكوتاهی:
1- داده ها چیزی نیستند مگر یك چینش ویژه كه
همان تغییرات صفات مادی در بستر حامل داده ها.
2- داده ها نیاز به دستگاه نگارش و خوانش دارند
3- معمولاً دستگاه نگارش و خوانش در یك سیستم
( سیبرنیكی و ..) موجود است و برای دادو ستد داده ها
میان این سیستم ها بكار میرود
4- آگاهی خود دارای جرم و انرژی و ..نیست
چون تنها یك نسبت و در جه ئ تغییرات است.
مثلاً در ریاضی، نسبت دو فاصله با هم كه
هر دو فاصله هم دارای واحد متر میباشند،
یك عدد است كه دارای واحد نمیباشد، چون نسبت
نمیتواند دارای واحد فیزیكی باشد. پس هر داده
در نهایت از یك یا چند " عدد " تشكیل شده است و
شمار این شماره ها بزرگی داده ها را میرسانند كه
با واحد " بایت " نشان داده میشوند، یعنی
اینكه مثلاً یك بسته آگاهی از دو عدد درست
شده است یا از بیست هزار عدد و این تنها واحد
" بزرگی " آگاهی است و خود آگاهی همان عدد ها
هستند كه دارای واحد نمیباشند.
5- پس خود آگاهی یك مفهوم ریاضی و ذهنی است و
بازتاب جهان خارج در ذهن یا در هر دستگاه
خوانش interpreter دیگر از گره عصبی مورچه
گرفته یا رایانه و حتی دستگاه كاملاً مكانیكی
مثلاً اندازه گیر سطح بنزین در باك خودرو ، است
ولی حامل آن مادی میباشد ( مانند CD و مغز و
مداد و مركب و رنگ و ..)
6- پس آگاهی وجود خارجی ندارد ( تنها وجود داخلی و ذهنی )
دارد و بدون ذهن یا دستگاه خوانش ، چیزی بنام آگاهی
نیست، همچنان كه جسم و تن و شما در آیینه ای كه
خود را در آن مینگرید وجود ندارد، بلكه آن تنها
بازتاب وجود شما در آن سطح شیشه ای - نقره ای است.
7- و در پایان ، چون دستگاه های خوانش و از جمله مغز ما مادی هستند
پس آگاهی هم وابسته به ماده و در گوهر خود مادی است و بدون
ماده ( همان دستگاه خوانش و چینش.. ) نمی تواند وجود داشته باشد.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#15

Archive: goftman.com - آگاهی - #15

***

Orphée
امروز
پیک 57


درود بر شما مزدك گرامی

خوشحال هستم كه جستار در مسیر اصلی خود افتاده است .
نكات بسیاری در صحبتهای شما وجود داشت كه در ادامه بحث به آن خواهم پرداخت .
فقط برای اینكه بحث را منطقی تر جلو ببریم ؛ اگر امكان دارد تعریف خود را از ماده و مفهوم
بیان كنید ( تعاریف كلاسیك و بعضا مدرن ماده را هر دوی ما می دانیم ؛ اما
ترجیح می دهم بحث را بر اساس تعریف و مفاهیم به كار برده شده توسط خود شما
پیش ببریم تا در ادامه بحث نیز مرجع مشخصی برای ارجاع مطالب داشته باشیم )

پ.ن : درباره مفاهیم مكان و زمان نیز صحبت های بسیاری دارم ؛
اگر مایل هستید در همین جستار و یا در جستار دیگری در این باره نیز
گفتگوهایی را داشته باشیم .


***

_ _
امروز
پیک 58


آیا تصویری كه رو صفحه تلویزیون میبینیم جرم داره و اگر نداره جرم تلویزیون چه معنایی داره؟

***

Orphée
امروز
پیک 59





گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده _ _


آیا تصویری كه رو صفحه تلویزیون میبینیم جرم داره و اگر نداره جرم تلویزیون چه معنایی داره؟
پاسخ زیركانه ای بود ؛ اما قیاس درستی نبود .
تلویزیون برای تصویر خود ؛ حجمی در نگر نگرفته است !
اما حجم اختصاص داده شده در مغز ؛ برای حافظه چه معنایی می تواند داشته باشد ؟!
كاركرد این حجم چیست ؟!

***

_
_

امروز
پیک 60


یه ایرادی كه سوالهای شما داره اینه كه كمیتهای مختلف رو با هم دیگه به
دلخواه مخلوط می كنین. فقط خواستم این نقطه رو متذكر بشم. به نظر من جواب این
سوال شما رو مزدك داده بود.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#16

Archive: goftman.com - آگاهی - #16

***

Orphée
امروز
پیک 61


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده _ _


یه ایرادی كه سوالهای
شما داره اینه كه كمیتهای مختلف رو با هم دیگه به دلخواه مخلوط می
كنین. فقط خواستم این نقطه رو متذكر بشم. به نظر من جواب این سوال شما
رو مزدك داده بود.
گرامی ؛ برای پاسخ
دادن به پیام مزدك عزیز ؛ نیازمند دانستن تعاریف ایشان از دو عبارت مفهوم و
ماده هستم .
پس از پاسخ ایشان به این دو سوال ؛ خط به خط آن پیام را پاسخ
خواهم داد .



***

furogh
امروز
پیک 62


اورفه به نظرت نمیرسه كه برداشت از مادی بودن یه پدیده فقط به معنی
داشتن جرم و اشغال فضا نباشه؟
این تعریف ماده است . اما پدیده مادی هم
همین تعریف شاملشه؟

من تو پستای قبلی ام یه جا نوشتم كه مادی بودنو به
قابل شناخت یا سنجش بودن توسعه بدیم. فكر نمیكنی اینجا محل اشكالی هست؟

***

مزدك
امروز
پیک 63


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده Orphée


فقط قبل از ادامه
دادن مباحث ؛ یك سوال دیگر را نیز طرح كنم .

اگر حافظه دارای
جرم نیست ؛‌پس حجم اختصاص داده شده برای آن در داخل مغز ؛‌ چه معنایی
می تواند داشته باشد ؟!

شوربختانه گویا شما همه ی بند های نوشته ی
مرا نخواندید
و از برخی جا ها كه بدید شما " راهگشا " است، دچار شعف

شدید. من به روشنی گفتم كه آگاهی و حافظه، نیاز به محمل و
بستر مادی
( همان چینش مادی كه بدون ماده امكان پذیر نیست)
دارد و تنها خود آن
آگاهی كه در این چینش پنهان است، یك
مفهوم ذهنی است و نیازی به جرم و حجم
و ... ندارد، مانند یك
عدد كه مفهومی ذهنی است ( گرچه بازتاب كمیت در
جهان خارج است)


***

مزدك
امروز
پیک 64


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده Orphée




پاسخ زیركانه ای بود ؛ اما قیاس درستی نبود .
تلویزیون برای
تصویر خود ؛ حجمی در نگر نگرفته است !
اما حجم اختصاص داده شده در
مغز ؛ برای حافظه چه معنایی می تواند داشته باشد ؟!
كاركرد این حجم
چیست ؟!

چرا
تلویزیون هم انهمه حجم و وسایل
الكترونیك را تنها برای
آن دارد كه بتواند آگاهی ها را بصورت چینش
الكترون ها
در لامپ تصویر ساماندهی كند، چرا كه همچنان كه گفته شد

آگاهی نیاز به محمل و بستر مادی دارد. یعنی چیزی باید
باشد كه بتواند
چیده شده و یك آگاهی را بسازد و چیزی هم باید
باشد كه معنی و مفهوم این
چینش را درك كند و معمولاً
هم چیننده و هم خواننده این چینش همساز و یكی
هستند .

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#17

Archive: goftman.com - آگاهی - #17

***

کارنگ
امروز
پیک 65


با درود
اقای ارفی
با اینکه نوشته های مزدک گرامی به حدی
استادانه و مفید هستند که من دیگر نیازی به شرح دیگری نمی بینم
اما
با
اجازه از شما سوالی دارم
هدفم از پرسیدن این پرسش اینست که بدانم ایا شما
وا قعا نوشته های مرا متوجه شدید یا نه؟؟
پرسش اینست:
در پروسه یاد
گیری یک مطلب جدید در مغز چه اتفاقی می افتد؟

***

Orphée
امروز
پیک 66


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده مزدك



شوربختانه گویا شما همه ی بند های
نوشته ی مرا نخواندید
و از برخی جا ها كه بدید شما " راهگشا " است،
دچار شعف
شدید. من به روشنی گفتم كه آگاهی و حافظه، نیاز به محمل و

بستر مادی ( همان چینش مادی كه بدون ماده امكان پذیر نیست)

دارد و تنها خود آن آگاهی كه در این چینش پنهان است، یك
مفهوم
ذهنی است و نیازی به جرم و حجم و ... ندارد، مانند یك
عدد كه
مفهومی ذهنی است ( گرچه بازتاب كمیت در جهان خارج
است)
من تمام نوشته شما را
خوانده ام و از نظر شما در این باره نیز آگاه هستم ؛ شما هم در این پست و هم
در پست های قبلی اشاره كرده بودید كه حافظه و آگاهی تنها یك چینش است .
من
نیز با شما همداستان هستم .
اما یك سوال دیگر برای من پیش می آید ؛ پس این
حجم مورد نظر و بازی های زبانی دیگری كه درباره حافظه آدمی در گرفته است چیست
؟!
و تصور می كنم پاسخ نیز این باشد ؛ اشغال كردن حجم توسط حافظه بی
معنی است !


پ.ن : این سوال را تنها برای رد ادعای اولین پست خود
در این جستار بیان كردم .



***

Orphée
امروز
پیک 67


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده مزدك



چرا
تلویزیون هم انهمه حجم و
وسایل الكترونیك را تنها برای
آن دارد كه بتواند آگاهی ها را بصورت
چینش الكترون ها
در لامپ تصویر ساماندهی كند، چرا
كه همچنان كه گفته شد

آگاهی نیاز به محمل و
بستر مادی دارد. یعنی چیزی باید

باشد كه
بتواند چیده شده و یك آگاهی را بسازد و چیزی هم باید

باشد كه معنی و مفهوم این چینش را درك كند و معمولاً

هم چیننده و هم خواننده این چینش همساز و
یكی هستند .

خب ؛
بحث درباره تلویزیون كه دوست دیگرمان مطرح كرده بودند ؛ بی معناست ! (‌هر چند
مثال دوست ما نیز ؛ اشكالات بی شماری دارد ؛ مقایسه جرم تلویزیون با جرم
حافظه معنایی ندارد )
چون در پست قبل به دلیل مطرح كردن آن موضوع ( كه در
حقیقت نفی اشغال حجم توسط حافظه ) بود ؛ اشاره كردم .
اما درباره قسمتهای
قرمز رنگ ؛ كه بخش اصلی صحبتهای من را نیز در بر خواهد گرفت ؛ سخن بسیار دارم
كه آنها را به بعد از تعاریف شما از مفهوم و ماده موكول می كنم .



***

Orphée
امروز
پیک 68


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده کارنگ


با درود
اقای
ارفی
با اینکه نوشته های مزدک گرامی به حدی استادانه و مفید هستند
که من دیگر نیازی به شرح دیگری نمی بینم
اما
با اجازه از شما
سوالی دارم
هدفم از پرسیدن این پرسش اینست که بدانم ایا شما وا قعا
نوشته های مرا متوجه شدید یا نه؟؟
پرسش اینست:
در پروسه یاد گیری
یک مطلب جدید در مغز چه اتفاقی می
افتد؟
درود

خیر ؛ بنده در پی
یادگیری چگونگی سیستم حافظه و مغز نیستم .
پرسش اصلی من ؛ درباره دنیای
مفاهیم است .

شاد باشید .

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#18

Archive: goftman.com - آگاهی - #18

***

مزدك
امروز
پیک 69


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده Orphée


گرامی ؛ برای پاسخ
دادن به پیام مزدك عزیز ؛ نیازمند دانستن تعاریف ایشان از دو عبارت
مفهوم و ماده هستم .
پس از پاسخ ایشان به این دو سوال ؛ خط به خط
آن پیام را پاسخ خواهم داد .

شاید شما تا كنون مثلاً بازی Age of Empires
را بازی كرده باشید.
در آن بازی ، شما دارای یك كشور و سربازان و مردم و
مزارع كشاورزی
و آموزشگاه ها و .. هستید و برای سروری در جهان ، بر علیه
كشور های
دیگر كه گرداننگان آن میتوانند بازیكنان حقیقی دیگر یا خود
رایانه باشد، بازی
میكنید. در آن جهان آدمها با هم سخن میگویند و كار
میكنند و میكارند و جنگ
میكنند و غیره. آن جهان دارای قوانین ویژه ئ خود
است و اعضای ان جهان
مطابق آن قوانین رفتار میكنند. آن جهانی بسته برای
خودش است و حاصل
هر عملی از سوی هر سرباز یا فیگور دیگر، نتیجه ای در آن
جهان دارد كه با
قوانین آن جهان محاسبه میشود. میكرب سرما خوردگی در این
جهان ، نمیتواند
یك آدم را در آن جهان بیمار كند. این درست مانند تعریف
یك حلقه یا ring در
دانش ریاضی است كه مجموعه ای بسته است كه در آن عدد
ها عمل های
ریاضی ویژه آن ring تعریف شده است، بگونه ای كه حاصل این
اعمال نیز
عددی است كه در آن حلقه وجود دارد ( اگر وجود نداشته باشد دیگر
حلقه
و بسته در خود نیست). خوب، این جهان در این بازی بنوعی وجود دارد

و بنوعی وجود ندارد ! وجود دارد، چون آن همان الكترون ها و مدار هایی

هستند كه این جهان را بروی مانیتور رایانه میچینند ولی اگر به این
الكترون ها
و مدار ها، بنگریم، یا مثلاً این مدار ها را لحیم كنیم، در
آنها هیچ سرباز و
مزرعه و باغ و درخت و كاخ و مدرسه ای نمیبینیم، پس كاخ
و درخت و سرباز
و مزرعه، آن و همان وجودی را كه در جهان خارجی
دارند، در این بازی ندارند،
گرچه وجود در چینش مادی را در قالب همان نرم
افزار و مدار و .. دارند،
ولی مفهوم سرباز و باغ و غیره ، تنها زمانی
پدید منیاید كه دستگاه خوانش و
تفسیر گری این چینش را خوانده درك نماید.

پس آگاهی ، یك وجود ذهنی است كه دارای وجود و بستر مادی است و
ولی
وجود مادی او همان وجود ذهنی نیست، این دو وجود دو روی
یك سكه و یا بهتر
بگوییم، یكی بازتاب دیگری است.
آگاهی به همین سبب نیز نسبی است و بسته به
دستگاه تفسیر گر دگرگون
میشود.
برای نمونه، شما در جایی واژه ئ " دار
" را میبینید. مفهومی كه
از آن برداشت میكنید، بسته به دستگاه تفسیر
شماییكه ایرانی
و فارسی زبان هستید اینست : چوبی برای اعدام، درخت، (
دارو درخت)، داشته باش...
حال یك اعرابی اگر این واژه را ببیند در دستگاه
تفسیر گر وی این مفهوم
نقش میبندد : سـَرا، خانه، جا، ( مانند
دارالمجانین=سرای دیوانگان )

پس مفاهیم نسبی بوده و در جهان ذهنی
ما ، مانند همان جهان آن بازی
وجود دارند، ولی بازتاب چینش هایی هستند كه
در جهان خارج وجود دارند.
گاهی این چینش ها بسیار روشن است، مثلاً خود یك
درخت هم چیزی نیست
جز چینش اتم ها و مولكولهای سلولز و نمیدانم آب و
كلروفیل و غیره و
شما این چینش را مستقیماً دیده و ذهن خود مفهوم درخت را
پدید میاورید.
كمی سخت تر و مجرد تر، دیدن تصویر مثلاً نقاشی شده ئ درخت
است كه بازهم اگر
خیلی بد نكشیده باشند، مفهوم درخت را در مغز شما پدید
می آورد
(امّا خود درخت دیگر نیست ).
چینی ها همین شیوه را پی گرفته و
برای درخت، یك نماد و سمبل كه همانند
درخت هم بنگر میرسد، سود برده اند و
در الفبای تصویری خود بكار میبرند.
ملت های هوشمند تر، از چینش چند نماد
و سمبل كه هر كدام نماینده ی یك
آوای انسانی هستند سود برده اند و و بسته
به كــُد كاربری مشترك خود
آنرا بصورت " درخ ت "، یا "tree " ، " baum "،
" arbre " ، ..
نشان میدهند. از این رو از الفبای تصویری كه یك درجه
تجریدی
پایین تر از
الفبای آوایی است، در فرودگاه ها و جاهاییكه مردم
با زبان های گوناگون
وجود دارند سود میبرند، مانند نماد توالت مردانه و
زنان، كوشك تلفن،
دروازه هواپیما های فرود آینده و دروازه هواپیما های
روانه و ...


***

Orphée
امروز
پیک 70


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده مزدك



شاید شما تا كنون مثلاً بازی Age of
Empires را بازی كرده باشید.
در آن بازی ، شما دارای یك كشور و
سربازان و مردم و مزارع كشاورزی
و آموزشگاه ها و .. هستید و برای
سروری در جهان ، بر علیه كشور های
دیگر كه گرداننگان آن میتوانند
بازیكنان حقیقی دیگر یا خود رایانه باشد، بازی
میكنید. در آن جهان
آدمها با هم سخن میگویند و كار میكنند و میكارند و جنگ
میكنند و
غیره. آن جهان دارای قوانین ویژه ئ خود است و اعضای ان
جهان

مطابق آن قوانین رفتار میكنند. آن
جهانی بسته برای خودش است و حاصل

هر عملی
از سوی هر سرباز یا فیگور دیگر، نتیجه ای در آن جهان دارد كه با

قوانین آن جهان محاسبه میشود. میكرب سرما
خوردگی در این جهان ، نمیتواند

یك آدم را
در آن جهان بیمار كند.
این درست مانند تعریف یك حلقه یا ring در

دانش ریاضی است كه مجموعه ای بسته است كه در آن عدد ها عمل های

ریاضی ویژه آن ring تعریف شده است، بگونه ای كه حاصل این اعمال نیز

عددی است كه در آن حلقه وجود دارد ( اگر وجود نداشته باشد دیگر
حلقه
و بسته در خود نیست). خوب، این جهان در این بازی بنوعی وجود
دارد
و بنوعی وجود ندارد ! وجود دارد، چون آن همان الكترون ها و
مدار هایی
هستند كه این جهان را بروی مانیتور رایانه میچینند ولی
اگر به این الكترون ها
و مدار ها، بنگریم، یا مثلاً این مدار ها را
لحیم كنیم، در آنها هیچ سرباز و
مزرعه و باغ و درخت و كاخ و مدرسه
ای نمیبینیم، پس كاخ و درخت و سرباز
و مزرعه، آن و همان
وجودی
را كه در جهان خارجی دارند، در این بازی ندارند،
گرچه
وجود در چینش مادی را در قالب همان نرم افزار و مدار و .. دارند،

ولی مفهوم سرباز و باغ و غیره ، تنها زمانی پدید منیاید كه دستگاه
خوانش و
تفسیر گری این چینش را خوانده درك نماید.


پس می
توانیم دو و یا چند جهان داشته باشیم كه هر یك قواعد خاص خود را داشته باشند
؛ این جهانها می توانند قابلیت تاثیر گذاری در یكدیگر را داشته و یا نداشته
باشند .
این قسمت را برای ادامه بحث نگه داریم .



گفت‌آورد:
نقل قول:پس آگاهی ، یك
وجود ذهنی است كه دارای وجود و بستر مادی است و
ولی وجود مادی او
همان وجود ذهنی نیست، این دو وجود دو روی
یك سكه و یا بهتر بگوییم،
یكی بازتاب دیگری است.
آگاهی به همین سبب نیز نسبی است و بسته به
دستگاه تفسیر گر دگرگون
میشود.
برای نمونه، شما در جایی واژه ئ
" دار " را میبینید. مفهومی كه
از آن برداشت میكنید، بسته به
دستگاه تفسیر شماییكه ایرانی
و فارسی زبان هستید اینست : چوبی برای
اعدام، درخت، ( دارو درخت)، داشته باش...
حال یك اعرابی اگر این
واژه را ببیند در دستگاه تفسیر گر وی این مفهوم
نقش میبندد :
سـَرا، خانه، جا، ( مانند دارالمجانین=سرای دیوانگان )
پس مفاهیم
نسبی بوده و در جهان ذهنی ما ، مانند همان جهان آن بازی
وجود
دارند، ولی بازتاب چینش هایی هستند كه در جهان خارج وجود دارند.

گاهی این چینش ها بسیار روشن است، مثلاً خود یك درخت هم چیزی نیست

جز چینش اتم ها و مولكولهای سلولز و نمیدانم آب و كلروفیل و غیره و

شما این چینش را مستقیماً دیده و ذهن خود مفهوم درخت را پدید
میاورید.
كمی سخت تر، دیدن تصویر مثلاً نقاسی شده ئ درخت است كه
بازهم اگر
خیلی بد نكشیده باشند، مفهوم درخت را در مغز شما پدید می
آورد. چینی ها
همین شیوه را پی گرفته و برای درخت، یك نماد و سمبل
كه همانند درخت
هم بنگر میرسد، سود برده اند و در الفبای تصویری
خود بكار میبرند.
ملت های هوشمند تر، از چینش چند نماد و سمبل كه
هر كدام نماینده ی یك
آوای انسانی هستند سود برده اند و و بسته به
كــُد كاربری مشترك خود
آنرا بصورت " درخ ت "، یا "tree " ، " baum
"، " arbre " ، ..
نشان میدهند. از این رو از الفبای تصویری كه یك
درجه تجریدی پایین تر از
الفبای آوایی است، در فرودگاه ها و
جاهاییكه مردم با زبان های گوناگون
وجود دارند سود میبرند، مانند
نماد توالت مردانه و زنان، كوشك تلفن،
دروازه هواپیما های فرود
آینده و دروازه هواپیما های روانه و ...
اگر درست متوجه شده باشم ؛
مفهوم و چینش دو معنای متفاوت در دیدگاه شما دارند .
در حقیقت چینش را
مقدمه ای برای فهمیدن می دانید .
بسیار خوب ؛ این سخنان شما نیز برای من
قابل قبول است .
اگر موافق باشید ؛ بحث را درباره مفهوم ادامه دهیم
.
مفهوم متعلق به كدام دنیاست ؟!پاسخ شما : جهان ذهنی !
پرسش
دیگر من : جهان ذهنی را می توان به عنوان جهانی موازات دنیای مادی در نگر
گرفت ؟!


شما اشاره كرده اید :



گفت‌آورد:
نقل قول:پس مفاهیم نسبی بوده
و در جهان ذهنی ما ، مانند همان جهان آن بازی

وجود دارند، ولی بازتاب چینش هایی هستند كه در جهان خارج وجود دارند.
و این مورد :«



گفت‌آورد:
نقل قول:پس آگاهی ، یك وجود ذهنی است كه دارای وجود و بستر مادی است و

ولی وجود مادی او همان وجود ذهنی نیست،
این تقسیم بندی خود نشان از وجود
دو دنیای مادی و ذهنی ( مفاهیم ) ندارد ؟!



***

مزدك
امروز
پیک 71


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده Orphée


من تمام نوشته شما را
خوانده ام و از نظر شما در این باره نیز آگاه هستم ؛ شما هم در این پست
و هم در پست های قبلی اشاره كرده بودید كه حافظه و آگاهی تنها یك چینش
است .
من نیز با شما همداستان هستم .
اما یك سوال دیگر برای من
پیش می آید ؛ پس این حجم مورد نظر و بازی های زبانی دیگری كه درباره
حافظه آدمی در گرفته است چیست ؟!
و تصور می كنم پاسخ نیز این
باشد ؛ اشغال كردن حجم توسط حافظه بی معنی است !


پ.ن : این
سوال را تنها برای رد ادعای اولین پست خود در این جستار بیان كردم .


[font=Microsoft Sans Serif]
پاسخ این پرسش هم در همان نوشته اصلی پیشین
داده شد.
برای هرجزء و واحد آگاهی، جرمی لازم است كه برای چینش
بكار
برود. یعنی شما برای نشان دادن و چیدن حرف A مثلاً
به 10 مهره نیاز
دارید. برای چیدن حرف B هم 10 مهره نیاز
دارید، پس برای چیدن واژه ئ BABA
نیاز به چهل مهره دارید
( نگاره پایین)
پس برای چیدن شاهنامه ئ
فردوسی شما نیاز به چند میلیون مهره ی
مادی دارید . حال از مولكول های
مركب ink بعنوان مهره برای این چینش سود
میبرید كه آسان تر و كم جرم تر و
ارزانتر است، ولی بدون این مهره ها
هیچگونه چینشی شدنی نیست. یعنی شما
باید یك جعبه ی پر از مهره
داشته باشید تا بتوانید یك آگاهی " بزرگ " و
چندین " بایتی" را بچینید.

طبیعت هم برای ما ، این جعبه ئ پر از مهره
را داده است كه همان مغز و
سلولهای خاكستری و نورون ها و .. باشند و در
هنگام یادگیری، تنها
و تنها چینش این ماده ئ موجود، دگرگون میشود و بس.
بگفته ئ پژوهشگران،
ما آنقدر " مهره " در جعبه داریم كه اگر چند سده هم
زندگی بتوانیم بكنیم و یاد
بگیریم، باز هم مهره ئ استفاده نشده خواهیم
داشت. با این وجود، مغز چیز های
بی اهمیتی را كه كاربرد ندارند را پاك
میكند و مهره ها را " آزاد " میكند،( مانند
اینكه پریشب شام چی خوردیم !
) تا بهترین بازده ( راندمان ) را با كمترین redundance
( یعنی اتلاف
بیهوده ئ منابع ) بدست بیاوریم.


[//CENTER] [br]

***

Orphée
امروز
پیک 72


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده مزدك


[font=Microsoft Sans Serif]
پاسخ این پرسش هم در همان نوشته اصلی
پیشین داده شد.
برای هرجزء و واحد آگاهی، جرمی لازم است كه برای
چینش
بكار برود. یعنی شما برای نشان دادن و چیدن حرف A مثلاً

به 10 مهره نیاز دارید. برای چیدن حرف B هم 10 مهره نیاز

دارید، پس برای چیدن واژه ئ BABA نیاز به چهل مهره دارید
(
نگاره پایین)

[//CENTER] [br]
در این باره
حق به جانب شماست .
واحد حافظه دارای جرم است ؛ اما آگاهی ( جابه جایی
جرمها ) تنها یك چینش است .



گفت‌آورد:
نقل قول:پس برای چیدن
شاهنامه ئ فردوسی شما نیاز به چند میلیون مهره ی
مادی دارید . حال
از مولكول های مركب ink بعنوان مهره برای این چینش سود
میبرید كه
آسان تر و كم جرم تر و ارزانتر است، ولی بدون این مهره ها
هیچگونه
چینشی شدنی نیست. یعنی شما باید یك جعبه ی پر از مهره

داشته باشید تا بتوانید یك آگاهی " بزرگ " و چندین " بایتی"
را بچینید.

طبیعت هم برای ما ، این جعبه ئ پر از مهره را داده
است كه همان مغز و
سلولهای خاكستری و نورون ها و .. باشند و در هنگام یادگیری، تنها
و تنها
چینش این ماده ئ موجود، دگرگون میشود و بس
. بگفته ئ پژوهشگران،

ما آنقدر " مهره " در جعبه داریم كه اگر چند سده هم زندگی بتوانیم
بكنیم و یاد
بگیریم، باز هم مهره ئ استفاده نشده خواهیم داشت. با
این وجود، مغز چیز های
بی اهمیتی را كه كاربرد ندارند را پاك میكند
و مهره ها را " آزاد " میكند،( مانند
اینكه پریشب شام چی خوردیم !
) تا بهترین بازده ( راندمان ) را با كمترین redundance
( یعنی
اتلاف بیهوده ئ منابع ) بدست بیاوریم.

این
توضیحات برای من كاملا قانع كننده است .

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#19

Archive: goftman.com - آگاهی - #19

***

مزدك
امروز
پیک 73


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده Orphée



پس
می توانیم دو و یا چند جهان داشته باشیم كه هر یك قواعد خاص خود را
داشته باشند ؛ این جهانها می توانند قابلیت تاثیر گذاری در یكدیگر را
داشته و یا نداشته باشند .
این قسمت را برای ادامه بحث نگه داریم
.

اگر درست متوجه شده باشم ؛ مفهوم و چینش دو معنای متفاوت در
دیدگاه شما دارند .
در حقیقت چینش را مقدمه ای برای فهمیدن می دانید
.
بسیار خوب ؛ این سخنان شما نیز برای من قابل قبول است .
اگر
موافق باشید ؛ بحث را درباره مفهوم ادامه دهیم .
مفهوم متعلق به
كدام دنیاست ؟!پاسخ شما : جهان ذهنی !

پرسش دیگر من : جهان
ذهنی را می توان به عنوان جهانی موازات دنیای مادی در نگر گرفت ؟!


شما اشاره كرده اید :

و این مورد :«
این تقسیم
بندی خود نشان از وجود دو دنیای مادی و ذهنی ( مفاهیم ) ندارد
؟!


بله، روشن است كه دو گونه (نوع) جهان داریم،

جهان بیرونی خارجی كه مطلق است و جهان درونی
كه ذهن هر كدام از ماست
كه نسبی است و
بازتابی از جهان خارخی و بیرونی بشمار میرود،
یعنی
بدون جهان خارجی، جهان (های) ذهنی وجود ندارد
ولی بدون جهان ذهنی، جهان
خارجی وجود دارد
به گفته دیگر، جهان بیرونی و حقیقی اصل است
و جهان
ذهنی فرع و بازتاب آن جهان در " آیینه "

بر این پایه، این دو
گونه جهان را نمیتوان موازی هم قرار داد
چرا كه وجود یكی وابسته
به وجود دیگری است و
دستگاه ( هایی ) كه جهان ذهنی را پدید میاورد نیز
بخشی از
جهان بیرونی و كاملاً مادی است ( پروتئین یا سیلیسم ..) ،بلكه

شما میتوانید این جهان ها را بصورت هیرآرشیك ( خوشه ئ انگور مثلاً )

تصور كنید، یك محور و شاخه ئ اصلی (= یك جهان بیرونی ) كه جهان
های
ذهنی هركدام از ما مانند حبه های انگور از آن آویخته و بدان وابسته اند.



***

مزدك
امروز
پیک 74


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده Orphée


در این باره حق به
جانب شماست .
واحد حافظه دارای جرم است ؛
اما آگاهی ( جابه جایی جرمها ) تنها یك چینش
است .
...


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده _ _


یه ایرادی كه سوالهای
شما داره اینه كه كمیتهای مختلف رو با هم دیگه
به دلخواه مخلوط می كنین. فقط خواستم این نقطه رو متذكر بشم. به نظر من
جواب این سوال شما رو مزدك داده
بود.
***

Orphée
امروز
پیک 75


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده مزدك



بله، روشن است كه دو گونه (نوع) جهان
داریم،
جهان بیرونی خارجی كه مطلق است و جهان درونی
كه ذهن هر
كدام از ماست كه نسبی است و
بازتابی از جهان خارخی و بیرونی بشمار
میرود،
یعنی بدون جهان خارجی، جهان (های) ذهنی وجود ندارد

ولی بدون جهان ذهنی، جهان خارجی وجود دارد

به گفته دیگر، جهان بیرونی و حقیقی اصل است

و جهان ذهنی فرع و بازتاب آن جهان در "
آیینه "


بر این پایه، این دو گونه جهان را
نمیتوان موازی هم قرار داد
چرا كه وجود یكی وابسته به وجود دیگری
است و
دستگاه ( هایی ) كه جهان ذهنی را پدید میاورد نیز بخشی از

جهان بیرونی و كاملاً مادی است ( پروتئین یا سیلیسم ..) ،بلكه

شما میتوانید این جهان ها را بصورت هیرآرشیك ( خوشه ئ انگور مثلاً
)
تصور كنید، یك محور و شاخه ئ اصلی (= یك جهان بیرونی ) كه
جهان
های ذهنی هركدام از ما مانند حبه های انگور از آن آویخته و
بدان وابسته اند.


ای بابا !
مزدك جان
؛ من و شما كه در این باره اختلاف نگری نداشتیم !
اما
درباره موازی بودن ؛ نیز بار دیگر تعاریف شخصی من ؛ دردسر ساز شده است
.

(‌ببینید ؛ من می توانم یك موجود ۸ سر ؛ با ده دست را تصور كنم !
این تصور در حقیقت حاصل خطا در چیدمان هاست ؟! پاسخ من به این پرسش مثبت است
)


پ.ن : دوستان دیگری هستند كه با من به دلیل همان متن قرمز
رنگ ؛ مخالفت داشته باشند . در انتظار حضور آن دوستان هستیم . )


***

مزدك
امروز
پیک 76


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده Orphée



..(‌ببینید ؛ من می توانم یك موجود ۸ سر ؛ با ده دست
را تصور كنم ! این تصور در حقیقت حاصل خطا در چیدمان هاست ؟! پاسخ من
به این پرسش مثبت است )

.. )
[/i]

خیر
این حاصل خطا نیست. بلكه مغز
میتواند مفاهیم و بازتاب های جهان
خارجی را كه در آن ثبت شده است، باهم
تركیب كند. برای همین
میتواند مفهوم سر را با عدد 8 و مفهوم دست را با
عدد 10 و همه ی
اینها را هم باهم، تركیب كرده و بدین ترتیب، در جهان ذهنی
شما یك
موجود 8 سری و 10 دستی " پدید " میاید. این همان توانایی پندار یا

تخیل است كه سبب پدید آمدن موجوداتی مانند فرشته، موجودی كه
شكل آدمی
دارد ولی نورانی است و بال هم دارد و .. هم شده است
و همچنین سبب
اختراعات بسیار، مانند زیردریایی كه از تركیب بدیع
ذهنی ماهی و موتور و
.. پدید آمده و سپس انسان توانسته است كه
این موجود ذهنی خود را بیاری
دانش و فند، در جهان خارجی هم
ساخته و با " تركیب " اجرام، آنرا پدید
بیاورد. ( جهان سوم یا چهارم ؟ !
در طبقه بندی پوپری )

ولی مغز
شماو من، نمیتواند چیز هایی را كه نمیشناسد و مفهوم آن در
مغزش وجود
ندارد، باهم تركیب كند. مثلاً یك بچه عرب كه در عمرش
برف ندیده است،
نمیتواند یك آدم برفی را مانند یك بچه اروپایی در ذهن
با تركیب آدم و برف
پدید بیاورد تا چه رسد به اینكه آنرا بسازد. بلكه
او ممكن است یك آدم
سنگی و یا شنی و یا ساخته شده از خرما را
تصور كند و آنرا بسازد ( مانند
آن بت كعبه كه از خرما ساخته شده
بود)

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#20

Archive: goftman.com - آگاهی - #20

***

Orphée
امروز
پیک 77


گفت‌آورد:
نقل قول:فرستنده مزدك


بله ؛ من به این امر معترف
هستم و این تاوانی است كه برای شر.ع مجدد باید بپردازم .
مدتی هست كه
ساختار شكنی در مفاهیم را آغاز كرده ام ؛ و این ساختار شكنی عواقبی را نیز
برای من در بر داشته است ؛‌زیرا هیچ تضمینی وجود ندارد كه تعاریف مورد نگر من
؛ با تعاریف فرد مقابل یكسان باشد .
پس سعی می كنم در ابتدا و یا میانه
بحث ؛ گفتگو را بر اساس تعاریف طرف مقابل پیش ببرم ؛ كه با تعاریفی كه شما از
مفهوم و ماده ارائه كردید ؛ بحث نیز شكل منطقی خود را پیدا كرد
.

امیدوارم همیشه شاد باشید ؛ سال نو خوبی را برای شما و خانواده
محترم آرزو می كنم .

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: