نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

روش شناسایی دروغها و فریبهای اینترنتی و ایمیلی
#1

قدم اول: جستجوی اینترنتی
اولین قدم برای شناسایی صحت مطالب جستجو است.

جستجوی در گوگل:
برای جستجو تکنیکهایی وجود دارد که فرض می کنیم هر کاربر عادی اینترنتی در آنها خبره باشد.

آموزش روش جستجو در گوگل (google)

اما به طور خلاصه:
1- تمام کلمات کلیدی مرتبط با مطلب را بنویسید.
2- برای یافتن منبع اصلی یک مطلب خاص که منبعی اراده نداده یک جمله منحصر به فرد از آن را داخل " " قرار دهید.
3- بسته به اعتبار نتایج جستجو به مطالب آنها اتکا کنید.

جستجو در پایگاههای داده یا دانشنامه ها
سایتهای دانشگاهی, ویکی ها، سایتهای آرشیو روزنامه ها و مجلات نمونه هایی از منابع خوب اطلاعات هستند که بسته به نوع جستجو می توانند مورد استفاده باشند.


اعتبار سنجی یافته ها
شاید این مهمترین بخش باشد. چرا که در جستجوهای عمومی موتور جستجو معمولا هوش لازم برای ارائه بهترین و معتبرترین مطلب را ندارد و این به عهده کاربر است که اعتبار سنجی کند. از طرفی سایتهای زیادی وجود دارند که مطالب اشتباه و جنجالی را ارائه می کنند. چگونه می توان این نوع مطالب را از نتایج جستجو حذف کرد؟

در قوانین ویکی پدیای فارسی منابع معتبر این طور تعریف شده اند:
ویکی‌پدیا:منابع معتبر - ویکی‌پدیا

[I]مقاله‌ها باید مبتنی بر مراجع موثق و معتبر و غیروابسته و مشهور به درستی باشند. منبع باید منتشر شده باشد (به طریقی در اختیار عموم قرار گرفته باشد)؛ محتوای منتشر نشده منبعی معتبر دانسته نمی‌شود. منبع باید مستقیماً محتوایی که در مقاله آمده را حمایت کند و متناسب با ادعاهای مطرح شده در مقاله باشد. تناسب منبع با محتوا، بستگی به محتوا دارد. در حالت کلی، بهترین منابع دارای ساختاری حرفه‌ای هستند که اجازه بررسی حقانیت مطالب، مسایل حقوقی، شواهد و ادعاها را می‌دهد. به عنوان یک قانون ساده، هر چه در خصوص موارد یادشده سخت‌گیری بیشتری اعمال شده باشد، منبع معتبرتر است.

مطالب چاپ شده توسط انتشارات دانشگاهی دارای بازبینی دقیق مطالب[۱] دارای ارزش بسیار بالایی بوده و در موضوعاتی نظیر تاریخ، پزشکی و علوم معمولاً قابل اعتمادترین منابع تلقی می‌شوند. با این حال، اینها تنها منابع معتبر در این حوزه‌ها نیستند. مطالبی که از منابع غیر آکادمیک نقل شده ممکن است در برخی موضوعات استفاده شوند، خصوصاً اگر در انتشارات وزینی چاپ شده باشند. سایر منابع معتبر عبارتند از کتاب‌های دانشگاهی، کتاب‌هایی که توسط ناشران معتبر به چاپ رسیده باشند، مجلات و نشریات، و روزنامه‌های عمومی. منابع الکترونیکی نیز با رعایت شرایط بالا می‌توانند به عنوان منبع به کار بروند.

Qui Tacet Consentire
پاسخ
#2

اهمیت ویکی پدیا
ویکی‌پدیا تنظیم بی‌طرفانه و غیرجانبدارانهٔ واقعیت‌های درخور توجه و اثبات شدنی است.


لازم است اشاره کنم که یکی از معتبرترین منابع در زمینه های عمومی و گاه تخصصی که معمولا برای کاربردهای روزمره می تواند جوابگو باشد ویکیپدیا است. امروزه اکثر کاربران حرفه ای اینترنت با ویکی پدیا آشنایی دارند و در جستجوهای خود به آن اتکا می کنند. ویکی پدیای انگلیسی با بیش از چهار میلیون مقاله بزرگترین دانشنامه تاریخ بشری است که می توان منبع خوبی باشد، ویکی پدیای فارسی اما سایتی در حال رشد است که نزدیک به 218 هزار مقاله دارد ولی هنوز در بسیاری از زمینه ها نیاز به تکمیل و به روز رسانی دارد.


برای آشنایی بیشتر پنج بنیاد ویکی پدیا را می آورم:

ویکی‌پدیا یک دانشنامه است که ویژگی‌های دانشنامه‌های عمومی و تخصصی و سالنامه‌ها را در خود ترکیب کرده‌است. ویکی‌پدیا نه یک فرهنگ واژگان، نه سکوی سخنرانی، نه روزنامه، نه یک فضای وبلاگ نویسی، نه ارائه‌کنندهٔ فضای برخط رایگان، نه یک مشت مطلب بیهوده، نه محل یادگاری‌نویسی، نه تمرین آنارشیسم و دموکراسی و نه یک لینک‌دانی است. همچنین تجربه‌ها و دیدگاه های شخصی هم جایی در ویکی‌پدیا ندارند. سیاست منع تحقیق دست اول باید مورد نظر همه ویرایشگران باشد. مقاله‌ها نباید شامل نظریه‌ها، داده‌ها، عبارت‌ها، مفاهیم، استدلال‌ها یا عقایدی باشند که تا به حال در هیچ جا منتشر نشده‌اند. تمام هم و غم ویراستاران باید بر دقت و صحت مقالات متمرکز باشد.

ویکی‌پدیا دیدگاهی بی‌طرف دارد. یعنی ما در ویکی‌پدیا کوشش بر آن داریم تا مقالات تنها یک دیدگاه خاص را تبلیغ نکنند، بلکه به تمام دیدگاه‌ها در مورد هر موضوع بپردازند. گاهی این کار مستلزم بیان کردن چندین دیدگاه مختلف و گسترش هریک به حد کافی است؛ تا کاربر بداند هر دیدگاه از کدام منبع می‌آید و هیچ دیدگاهی نباید به عنوان «حقیقت محض» یا «بهترین دیدگاه» معرفی شود. برای رسیدن به چنین هدفی، آوردن منابع معتبر و قابل استناد در هر جای ممکن و به خصوص در موضوع‌های مورد اختلاف، ضروری است. وقتی در مورد اینکه کدام نسخه بی‌طرف‌تر است، اختلاف نظری پیش آید، یک دوره آتش‌بس اعلام می‌شود، مقاله برچسب {{درستی}} یا {{بی‌طرفی}} می‌خورد و جزئیات اختلاف‌برانگیز در صفحهٔ بحث به گفتگو گذاشته می‌شوند و به اختلاف‌ها رسیدگی می‌شود.

ویکی‌پدیا یک محتوای آزاد است که هر کسی می‌تواند آن را تغییر دهد، ویرایش کند، استفاده کند و توزیع کند. به قانون حق نشر احترام بگذارید و از منابع دزدی ادبی مکنید. محتوای ناآزاد را می‌توان تحت استفادهٔ منصفانه به کار برد اما همهٔ تلاشتان را در استفاده از جایگزین‌های آزاد برای محتوایی که می‌خواهید به ویکی‌پدیا بیفزایید بکنید. از آنجایی که همهٔ مشارکت‌های شما با پروانهٔ آزاد در اختیار عموم قرار می‌گیرد، هیچ ویرایش‌گری مالک هیچ مقاله نخواهد بود، همهٔ ویرایش‌های شما ممکن است بی‌رحمانه ویرایش و بازتوزیع شود، و چنین هم خواهد شد.

ویکی‌پدیا در موارد اختلاف شیوه‌های خاصی دارد؛ به دیگر ویکی‌پدیانویسان احترام بگذارید، حتی اگر با آن‌ها موافق نیستید. نزاکت را حفظ کنید. از حمله‌های شخصی و تعمیم‌دادن‌های کلی بپرهیزید. وقتی بحث بالا می‌گیرد، آرام بمانید. با پیروی از قانون سه برگردان از درگیرشدن در جنگهای ویرایشی بیهوده خودداری کنید و به یاد داشته باشید ۲۱۷٬۵۸۸ مقاله در ویکی‌پدیای فارسی هست که می‌توانید به جای نزاع، به ویرایش، تکمیل و بحث دربارهٔ آن‌ها بپردازید. با حسن نیت عمل کنید و برای اثبات یک موضوع، مقاله‌ها را تکه‌پاره نکنید و تا وقتی که شاهدی برای عملکردی غیر از این ندیده‌اید، فرض را بر این بگذارید که دیگران هم چنین می‌کنند. از حساب‌های زاپاس سوءاستفاده نکنید. آزاداندیش، پذیرا و کل‌نگر باشید.

قوانین ویکی‌پدیا تغییرناپذیر نیستند، قوانین ویکی‌پدیا روی سنگ کنده نشده‌اند، روح قوانین بر حروف و واژگان آن‌ها برتری دارد. در ویرایش، انتقال و تغییر مقالات بی‌باک باشید. زیرا این شوق ویراستن و پیراستن است که باید به عنوان هدف شناخته شود. کامل بودن لازم نیست. از این نترسید که ممکن است خرابکاری شود. نسخه‌های قبلی مقالات محفوظ هستند، پس امکان ندارد که تصادفاً ویکی‌پدیا را خراب کنید یا محتوای مقالات را به صورت بازگشت‌ناپذیری نابود کنید. اما به یاد داشته باشید، هر چه بنویسید شاید که برای آیندگان بماند.

Qui Tacet Consentire
پاسخ
#3

کلک‌بازی‌ها و شایعه‌ها
HOAX
&
RUMOR

شایعه
شایعه عبارت است، از یک گزاره ویژه و گمانی که ملاکهای اطمینان بخش رسیدگی در وجود، وجود نداشته باشدکه معمولاً به صورت شفاهی از فردی به فرد دیگر انتقال می‌یابد.

به نظر می‌رسد که دو شرط «اهمیت» و «ابهام» در انتقال شایعه، قانون اصلی شایعه را توضیح دهد. بدین معنا که فرمول حدت و شدت شایعه را می‌توان به این صورت تعریف کرد: میزان رواج شایعه تقریباً برابر است با حاصلضرب اهمیت در ابهام موضوع مطروحه در آن شایعه. [۱]

در علم ارتباطات، شایعه را گفتمان‌های غیر رسمی و نامعتبر و در نتیجه نهایی اطلاعات وارسی نشده می‌دانند که در چند مرحله در چارچوب نظام ارتباطی پرورانده شده‌است و از آنجایی که اطلاعات در هر مرحله دست به دست شده‌است، اغلب تحریفاتی در آنها صورت می‌گیرد. ممکن است بعد از چندین بار تحریف، محصول نهایی به کلی با آنچه در ابتدای کار منتقل شده متفاوت باشد. «هنگامی که افراد به شدت مشتاق کسب خبر درباره چیزی هستند، اما نمی‌توانند اطلاعات موثقی بدست آورند، مستعد پذیرش شایعه‌ها می‌شوند. [۲]

رواج شایعه‌ها نشان‌دهندهٔ زودباوری مردم و ظرفیت آنها برای تن دادن به تلقین و همچنین همراهی با جمع است.[۳]

یکی از دلایل اهمیت بررسی شایعه‌ها این است که «چه کسی از رواج این شایعه سود می‌برد.» این امر برای درک منشاء این شایعه‌ها سودمند است. البته ممکن است یک شایعه، ناشی از شوخی سادهٔ فرد یا افرادی باشد که شایعه پراکنیِ آنها به طور اتفاقی فراگیر می‌شود.[۳]

دیگر اهمیت شایعه‌ها در این است که، رواج یک شایعه می‌تواند اطلاعاتی از میزان زودباوری مردم آن جامعه نسبت به خبری که شک‌برانگیز و اثبات‌نشده‌است، در اختیار کارشناسان و همچنین دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی یک کشور گذاشته و در زمان بحران و یا در چهارچوب جنگ‌های روانی و رسانه‌ای برایشان مفید باشد.[۳]

کلک بازی
کلک بازی ساخت ارادی یک مطلب دروغین برای جادادن آن به عنوان واقعیت است. کلک بازی را باید از خطا در مشاهده و قضاوت، شایعات ، شبه علم و یا دروغ سیزده که هدف مثبتی دارند و یا به عنوان جوک تلقی می شوند افتراق داد.

برای اطلاعات بیشتر:
Hoax - Wikipedia, the free encyclopedia

Qui Tacet Consentire
پاسخ
#4

تئوری های توطئه

[عکس: 259.jpg]
هرم تئوریهای توطئه

تئوری توطئه یا توهم توطئه اصطلاحی است که در ابتدا، وصفی برای هر ادعای دسیسه گری بود. با این وجود، امروزه، تئوری توطئه فقط در این معنا به کار می‌رود: تئوری ای که رویدادی کنونی یا تاریخی را نتیجهٔ نقشهٔ مخفیانهٔ گروهی دسیسه گر (عموماً قدرتمند) می داند.[۱]

در تعریفی دیگر، تئوری توطئه عبارتست از نداشتن اعتقاد یا باورنکردن شکل ظاهری و رسمی رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی.[۲] تئوری توطئه در شکل حاد آن بیانگر این است که تمامی بدبختی‌های عالم در پی اعمال گروهی از افراد پرنفوذ و معمولاً پنهان است. در بیان این مفهوم گفته می‌شود گروه‌های کوچک و تیزهوشی دارای امکانات سیاسی، مالی، نظامی، روانی و علمی در پس تمام حوداث خوب و بد این دنیا هستند.[۳]

علت توسل به این تئوری

توسل به فرضیه توطئه ارتباط زیادی به عامل روانی و عامل فرافکنی دارد.معمولا کارشناسان ویژه و متخصص با کنجکاوی و ریزبینی با و کند و کاو همه جانبه یک رویداد پس از دریافت اطلاعات و دانستنی ها کافی و مستندات محکم و انجام آزمایشهای لازم به تفسیر رویدادها می روند ولی اکثریت دیگری وجود دارند بویژه در جهان سوم که بلافاصله پس از هر رویدادی برای علت آن جوابی فوری دارند که ممکن است از عوامل زیر سرچشمه گیرد :

۱- علت روانی در این صورت افراد برای راضی کردن خود متوسل به فرافکنی می شوند و علت یک رویداد را به موضوعی یا فاعلی خیالی و یا غیر واقعی منصوب می کنند.
۲- کم اطلاعی، نا آگاهی، کم حوصله ای
۳- برای سرگرمی و یا اهداف دیگری و یا منحرف کردن اذهان از یک واقعیت به موضوعات و فاعل و عامل غیر واقعی و یا ممکن است صرفا بدلیل عدم علاقه مندی به درک کنه و عمق وقایع برای پاسخ به علت هر رویدای به تئوری توطئه پناه می برند.
۴- در عین حال عوامل پشت پرده ای نیز هستند که با مطالعه و دقت کافی به تئوری توطئه متمسک می شوند که عموما ممکن است انگیزه ایدئولوژیک و انگیزه های قومی، قبیله ای و سیاسی داشته باشند. و با پیش‌داوری به قضاوت بپردازند.
بعضی از افراد علاقه مند به پیشداوری بر اساس اعتقادات مذهبی به اینگونه تحلیل ها روی می آورند. بنابراین افراد با انگیزه ای متفاوت به تئوری توطئه متوسل می شوند. در قدیم مردم علت هر رویداد ناگواری را به اهریمن و شیطان منسوب می کردند. این گروه مانند جبرگرایان، ریشه یابی علت و معلولی رویدادها را امری بی فایده می بینند لذا با توسل به تفسیر رویدادها از منظر توهم توطئه هیچ نیازی به بررسی ابعاد و زوایای رنگارنگ موضوع نمی بینند و مراجعه به کتاب ها و مقاله ها و تئوری های سیاسی و تجزیه و تحلیل تاریخی و زنجیره ای حوادث برایشان بی معنی است. برخی از افراد معتقد هستند هیچ اتفاق سیاسی، مالی و اقتصادی در این دنیا بدون دلیل پشت‌پرده اتفاق نمی‌افتد بلکه همواره افرادی در پس پرده‌های اینگونه رخدادها هستند که اینگونه مسائل را هدایت می‌کنند. [۴]

به تئوری‌های توطئه اغلب با دیدی شکاک نگاه می‌شود؛ زیرا اغلب این تئوری‌ها مدرک کافی یا معتبری برای اثبات شدن ندارند. البته در مواردی ارئه بعضی از مدل های تئوری توطئه که با ادله ضعیف بیان می شوند را می توان به همان مجامع و گروه های مخفی نسبت داد که با ارائه چنین مطالبی بدون ادله کافی سعی در بی پایه نشان دادن اصل قضیه را دارند. در واقع توطئه گر خود با ارئه یک تئوری ضعیف و غیر قابل دفاع از واقعیت ماجرا سعی در پوشاندن نیات خود رادارد و این هم از پیچیدگی های دنیای رسانه و اطلاعات است.

نمونه های تئوریهای توطئه:

*صادق زیبا کلام معتقد است در ایران نظریه رایجی وجود دارد که ریشه در اندیشه‌های مارکسیستی و نئومارکسیستی دارد. بسیاری در ایران به شدت دچار توهم توطئه می‌باشند. از دیدگاه آنان هر اتفاقی، حتی بی اهمیت‌ترین اتفاقات برخاسته از تبانی و توطئه‌چینی قدرتهای خارجی است و دستهای پنهان پشت پرده آن را ترتیب داده‌است.[۵] در ایران این نوع تفکر را «دایی جان ناپلئونی» می‌نامند که برگرفته از رمان و مجموعهٔ تلویزیونی معروفی به این نام است.[۶]
*بهترین نمونه تئوری توطئه رویداد ۱۱ سپتامبر است. برای بعضی حوادث و رویدادهای تاریخی ممکن است اصلا مستندات و دلایل کافی وجود نداشته باشد اما بیشترین تصاویر، فیلم ها و مستندات در مورد ۱۱ سپتامبر وجود دارد و در سایر رویدادها اینهمه مستندات وجود ندارد. اما اتفاقا اینبار افراد معتقد به توطئه خود این فیلم ها و مستندات را هم تاییدی بر توطئه بودن قرار داده اند و با وجود همه آن مستندات و تصاویر و فیلم ها هنوز ۴۰ درصد مردم گزارش رسمی مقامات آمریکا را مبنی بر اینکه القاعده حادثه ۱۱ سپتامبر را ایجاد کرده قبول ندارند. جالب این است که رهبران القاعده نیز مسئولیت این رویدا را بطور غیر مستقیم و با تجلیل های مکرر از ۱۷ عرب هواپیما ربا برعهده گرفته اند.[۷]
*از دیگر نمونه‌های این تئوری، انگلیسی‌هراسی یا ترس از انگلستان است.[۸]
*از نظر برخی، نظریه‌های توطئه علیه اسرائیل، صهیونیسم، و یهودیان در ایران بسیار قوت دارد.[۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳]
*شایعات پروژه هارپ


فهرست تئوریهای توطئه:
List of conspiracy theories - Wikipedia, the free encyclopedia

Qui Tacet Consentire
پاسخ
#5

ShaHraM نوشته: درود [عکس: 10.gif]
- این موضوع که مطالب یک سایت یا وبلاگ و یاهر رسانه ای را وحی منــزل دانسته و فقط در صورتی که مشابه مطلب و یا عین مطلب در آن موجود باشد
یک موضوع را بپذیریم ؛
اولا ، هـــم ایراد مورد قبل وارد است چراکه بخـش تعقل و تفکر را کلا کنار گذاشته ایم
ثانیـــا ، در دنیای امروز بایستی بدانیم هر رسانه ای در درجه اول منافع خویش را بر همه چیز ارجح میداند و این امر بر هیچ عقل سلیمی پوشیده نیست
به طور مثال رسانه بنــده هیچ زمان مطلبی را منتشر نمی کند که باعث آشفته شدن اسپانسر هایم شود و یا خودم را زیر سوال ببرد !
لـــذا همه منابع 100% قابل اعتـــماد نیستند .
اگر شخصی برای صحبتی که می کنــد منابع نیز ارائه دهد بسیـــار بسیـــار بهتر است
اما اگر منابــع در خصوص مطالب لااقل در زمان حاضـــر وجود نداشته باشد به هیــــــچ عنوان دلیلی برای دروغ گو خطاب کردن و امثالهم نویسنده نیـــست .
[عکس: 10.gif]

این نقل قول را از تاپیک فراماسونری آوردم. حرف نویسنده تا حدودی درست است به این معنی که در بررسی اعتبار منبع شناختن تامین کننده مالی آن بسیار کمک کننده است. فرضا اگر سایتی مطلبی در باب اثرات جادویی یک قرص خاص چاپ کند و بتوان مشخص کرد که کارخانه سازنده قرص تامین کننده بوده می توان اعتبار را تا حدودی پایین آورد.
اما به نظر می رسد نویسنده منظورش ویکی پدیا باشد. چرا که بیشتر نقل قولها در آن مطلب از ویکی پدیا بوده. در جاهای دیگر هم دوستان همین ایراد را گرفته اند.
لازم است چند موضوع در باب ویکی پدیا روشن شود:
1-آیا ویکی پدیا در موضوعات تخصصی جایگزین کتاب و منابع درسی است: خیر، ولی بسیار مفید می تواند باشد.
2- تامین کننده مالی ویکی پدیا کیست؟ مردم، ویکی پدیا رسانه ای غربی یا حکومتی و یا وابسته به جای خاصی نیست که به دنبال منافع خاصی باشد.
From Sue Gardner, Executive Director of the Wikimedia Foundation,

Our model is working fantastically well.

Ordinary people use Wikipedia and they like it, so they chip in some cash so it will continue to thrive. That maintains our independence and lets us focus solely on providing a useful public service. I am so grateful to our donors for making that possible. I promise them we will use their money carefully and well.

The number of Wikimedia Foundation donors has increased ten-fold since 2008 and the total dollar amount raised in the campaign has risen to over $20 million from $4.5 million.
گرچه برای کاربر ایرانی درک این موضوع ممکن است سخت باشد که کمکهای مردمی به ویکی پدیا در سال به 20 میلیون دلار می رسد، ولی این حقیقت دارد.
3- چه کسی ویکی پدیا را می نویسد: ویکی پدیا توسط کاربران آن نوشته می شود. تیم نویسندگی جدایی ندارد. هر کسی که دسترسی به اینترنت داشته باشد می تواند حتی بدون عضویت در سایت مقالات را ویرایش کند و گسترش دهد و یا مقاله جدید اضافه کند. البته برای این ویرایش کردن قوانینی وجود دارد تا سایت تبدیل به یک هرزنامه بزرگ نشود و شرکتها و افراد با اجیر کردن ویرایشگر مطالب را به نفع خود تغییر ندهند و یا با استفاده از آن برای خود معروفیت نسازند. [عکس: 10.gif]

Qui Tacet Consentire
پاسخ
#6

.
mehrbod نوشته: اعتباردهی

پیش از پذیرفتن هیچ سخنی باید سخنگو را اعتباردهی کرد.

راههای بررسی اعتباردهی بسیارند، مَهندترین (مهمترین) آن ولی این است که گوینده چه سودی از گفتن و آوردن سخن میبرد و همچنین پیشینه (سابقه) او چیست.

در زندگی برای باوریدن به هر چیز نیاز به «اثبات و سند» نیز میرود. برای نمونه همانگونه که دوستتان آمد و به شما گفت مادربزرگ من 200 سال عمر کرد، شما سخن را
نباوریده و از وی اثبات میخواهید، همانگونه نیز اگر کسی گفت بهمان کس را میشناسم که با انرژی درمانی سرطان را درمان میکند، از وی باید مدرک و سند (=اثبات) بخواهید.


پرسش‌هایی که در ریخت کلی اعتبار کس را روشن میکنند:
پیشینه سخنگو: آیا این سخنگو پیشتر دروغ گفته؟ آیا او را آدمی راستگو و درستکار میدانید یا دغلکار؟
دانش و آگاهی سخنگو: آیا سخنگو درباره چیزی که ادعا میکند دانش و آگاهی هم دارد؟ آیا در این زمینه پژوهش کرده و درس خوانده؟
سند و مدرک سخنگو: آیا سخنگو برای سخن خود سند و مدرک معتبری هم دارد؟
فرنام و لقب‌های سخنگو: آیا سخنگو همانگونه که پیرامونیان به او میگویند "آقای دکتر" براستی دکتر است؟ اگر آری در کدام دانشگاه درس خوانده؟
...
در نمونه بالا و انرژی‌درمانی، با پرسیدن پرسش‌های زیر اعتباردهی کنید:
چه کسانی را شفا داده؟ نام و فامیل این کسان را گرفته و بررسی و جستجو کنید.
انرژی درمانی چرا و چگونه کار میکند: درباره انرژی درمانی جستجو کنید، ببینید که چنین چیزی راست است یا دروغ.
از خود سخنگو/مبلغ بپرسید که آیا خودش چیزی که میگوید را باور دارد و آیا از نزدیک چیزی دیده یا نه؟
آیا پایه انگیزه‌های مالی/شخصی در میان است: آیا درمانگر از شما در برابر کار خود پول زیادی میخواهد؟
آیا در برابر کار انجام شده ضمانت میگیرد: آیا در برابر پولی که به درمانگر میدهید ضمانتی نیز خواهید گرفت؟
...


انگیزه‌یابی

برای شناسایی دروغ یا راست بودن یک سخن پیش از پرداختن به خود سخن، فرنود و انگیزه‌‌های سخنگو را واکاوی (analyze) و بررسی کنید.
انگیزه سخنگو را پیش از سخن بررسی کنید
برای نمونه اگر کسی گفت:
«آمریکا هیچگاه روی ماه فضانورد پیاده نکرده و همه‌اش دروغ و صحنه‌سازی است»
پیش از اینکه به سخن پرداخته و از خود بپرسید: "آیا براستی پرواز به ماه دروغ است؟"، انگیزه سخنگو را با پرسش‌های زیر دربیاورید:
چه کسی از اینکه بگوید آمریکا هرگز روی ماه فضانورد پیاده نکرده سود میبرد؟
آیا پای انگیزه مالی/شخصی در میان است؟ آیا از توطئه‌خواندن این داستان کتابی/نوشته‌ای به فروش میرسد یا برای کسی شهرت‌زایی میشود؟
چرا کسی به خود رنج و زحمت این را داده که بیاید بگوید و بنویسد سفر به ماه دروغ است؟ آیا دنبال شهرت است؟
...
به یاد داشته باشید که هیچکس انرژی بیهوده برای کاری نگذاشته و هزینه نمیکند. هر کس تنها کاری را انجام میدهد که یا سودی در آن باشد/ببیند یا در پی پیشگیری از زیان خود باشد.






خودفریبی

یکی از ابزارهایی که آدمهای شارلاتان روی آن حساب میکنند گرایش آدم به خودفریبی هنگام رویارویی با دشواری‌های زندگی است.
اگر شما یا یکی از نزدیکان شما دچار بیماری سختی مانند سرطان شده باشد، چنین آدمهایی با حساب روی اینکه شما دوست دارید
بباورید که راهکاری جادویی برای دشواری شما میباشد به خودفریبی‌اتان دامن زده و در کنار آن شما را چنانکه میگویند "تیغ" میزنند.

خودفریبی یکی از گرایش‌های درونی ما است، با شناخت‌اش بکوشید از آن پیشگیری کنید. خودفریبی درست مانند ماده‌های روان‌گردان تنها در یک بازه زمانی کوتاه با
هزینه‌های مالی و جسمی برای شما آرامش درونی میاورد، ولی پس از پایان یافتن اثر ماده شما باید دوباره به زندگی واقعی بازگشته و اینبار با جیبی سبک‌تر و جسمی نحیف‌تر.

Qui Tacet Consentire
پاسخ
#7

ردیفید دوستان ؟
به نظر شما برای پذیرفتن یک سخن باید به خود سخن دقت کنیم یا به گوینده سخن و یا هر دو

مثلا من زیاد شنیدم که میگن کاری نداشته باش کی حرف خوب رو میزنه. یا کاری به گوینده نداشته باش . ببین سخن چیه

اما نکته به وجود میاد اگر یک شخص بد و بد سابقه هم یک حرف خوب رو بزنه باید پذیرفت؟
پاسخ
#8

mamad1 نوشته: ردیفید دوستان ؟
به نظر شما برای پذیرفتن یک سخن باید به خود سخن دقت کنیم یا به گوینده سخن و یا هر دو

مثلا من زیاد شنیدم که میگن کاری نداشته باش کی حرف خوب رو میزنه. یا کاری به گوینده نداشته باش . ببین سخن چیه

اما نکته به وجود میاد اگر یک شخص بد و بد سابقه هم یک حرف خوب رو بزنه باید پذیرفت؟

این حرف رو بیشتر از مسلمین گرامی میشنویم. ولی به نظر من این رو باید بیشتر در جاهایی عمل کنیم که خودمون میتونیم درست یا غلط بودن یه حرف رو تشخیص بدیم. مشکل اینه که خیلی جاها حرف "خوب"(درست) رو نمیشه تشخیص داد. مثلا در مورد منابع خبری، رویه درست حتی برعکسه! و اصلا خود خبر(حرف) چندان اهمیتی نداره و بیشتر ِ توجه به گوینده اس.

منبع خبری(گوینده) معتبر >>> قابلیت پذیرش بسیار بالا
منبع خبری غیر معتبر >>> قابلیت پذیرش بسیار پایین

یا خیلی جاهای دیگه هم همینه. کلا ما اصلا عمرمون قد نمیده خیلی چیزها رو خودمون بفهمیم و ناچاریم که گوینده و تایید کننده آنها را هم در قضاوتمان دخالت داده و بعد تصمیم بگیریم. اگر جایی خودمان تشخیص دادیم فلان حرف درست است، بله! اون رو دیگه نباید کاری به گوینده داشت.

نمیدونم منظور این حدیث منقول از علی چی بوده که گفته شده: "به گوینده ننگرید، بلكه به سخنی كه گفته است بنگرید". ولی شاید منظور عدالت و اینها بوده. یعنی مثلا در دادگاه، "حرف" را در نظر بگیرید فارغ از اینکه یک برده یا یک نجیب زاده گوینده باشد.

این برداشت مطلق و بی ربطی که -برخی- مسلمونها از اون حدیث کرده اند و همیشه تو سر ما میزنند، یجورایی ایده آل گرایی نابخردانه اس و چرندی بیش نیست. درستش اینه که آدمهای(به اصطلاح) بد هم ممکن است حرفهای خوب بزنند.:e318:E01aE056

نمیدونم منظورتو خوب فهمیدم یا نه!
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
آخرین ارسال توسط
کمتر‌از 1 دقیقه قبل

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 6 مهمان