دفترچه
منشا حیات - نسخه قابل چاپ

+- دفترچه (https://daftarche.com)
+-- انجمن: دانش (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4)
+--- انجمن: دانش و فندآوری (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D9%88-%D9%81%D9%86%D8%AF%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C)
+--- موضوع: منشا حیات (/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%86%D8%B4%D8%A7-%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA)



منشا حیات - Russell - 04-16-2013

منشا حیات حوزه نسبتا جدیدی‌ست مخصوصا اگر از علم منشا حیات صحبت کنیم.در اینجا درباره اخبار ،تئوری‌هایِ مختلف و جدید در این حوزه به گفتگو مینشینیم.


منشا حیات - folaani - 04-21-2013

خودمونیم این منشاء حیات الهی هم فکرش رو بکنی واقعا پرشکوه و زیباست.
چیزی اصیل که فراتر از همه چیز است و همیشه بوده و خواهد بود.
منشاء ای سرشار از آگاهی و هوش. آگاهی و هوشی بی نهایت!
چیزی زنده. زنده تر از تمام زندگی ها!
زنده ای نامردنی. زنده ای فراتر از ماده.
چیزی که مادهء بیجان هم از آن ناشی میشود.
نه مانند آن بخش زندگی جسم فیزیکی ما که درگیر پمپ و لوله و ماده است.

اند شکوهه!
منم که عاشق و شیفتهء چنین قدرت و کمالی هستم.
نمیتونم از ابراز احساسات خودداری کنم.

حالا چون دینها یه چیزایی گفتن که ما خوشمون نمیاد یا معقول نمیبینیم یا مذهبیون دهن ملت رو سرویس کردن، نمیشه از زیبایی و شکوه این اندیشه/نظریه در اساس خودش گذشت.
من خودم رو از احتمال دادن و تصور و لذت بردن از این منبع مطلق و بی نهایت محروم نمیکنم.
خیلی زیباست. بی حد!
از همه چیز بهتره.
اگر باشه و هدف و غایتی برتر وجود داشته باشه، برتر از همه چیزی که ما خودمون میتونیم بسازیم، چرا کسی باید بدش بیاد؟

خب درسته ادیان و مذاهب و اینها با احکام و ادعاهای رنگارنگ و عجیب و بعضا به ظاهر متناقض و نامعقولی که اومدن واقعا خیلی آدمها رو از هرچی دین و خداست زده میکنن، ولی دین و مذهب بدون آلترناتیوهای خیلی مناسب تر نیست و حتی میشه بدون دین و مذهب هم به چنان چیزی در اساس خودش معتقد بود یا اندیشید.
واقعا الهام بخشه.


منشا حیات - folaani - 04-21-2013

چقدر وجود و غایت ما بی معناست بدون چنان شکوه و اصالت مطلقی.
حتی اگر به غایت علم و قدرت برسیم، ولی بازهم بی معنا هستیم.
همهء زیبایی ها بدون معنا خواهند بود.
شکوه انگار که هرگز وجود نداشته است.
انگار تفاوتی میان خوبی و بدی، زیبایی و زشتی، نظم و هرج و مرج، قدرت و شکوه و ضعف و نیستی نیست.

اما اندیشهء انسان مرزها را درهم میشکند.
یک خواست که از طبیعت و قوانین فیزیک فراتر میرود.
نمیدانم...
یک جورهایی همین فکر که وجود دارد، همین به اصطلاح تصور و تخیل هم که هست، بنظر من یک موجودیست، حتی اگر برای مدت محدودی در ذهن ما خلق شود، بهرحال وجود دارد! انگار ما توانسته ایم شده ذره ای از آن شکوه و اصالت و خواستنی و کمال مطلق را برای لحظه ای هم که شده خلق کنیم.
و این قدرت خود الهام بخش و شگفت انگیز است.
و مرا به فکر می اندازد که شاید براستی چنین چیزی باشد/شدنی باشد.
و اینکه چطور از هیچ چنین چیزی بوجود میاید، خود شگفت انگیز است!
شاید براستی آن منشاء در اعماق و ازل وجود دارد.

این تصورات، حتی تخیلش هم... براستی شکوهمند است...
لذت بخش است.
البته به شرطی که با دعواهای مذهبی و اینطور چیزها قاطیش نکنیم :e057:

راستش من در این تصورات لذت بخش و الهام بخش هیچ ضرری نمیبینم. بلکه احساس میکنم از آن انرژی و انگیزه میگیرم برای هر هدف مثبتی که دارم. میخواهد علم باشد یا هرچیز دیگری. باشد من خدا را در علم دخالت نمیدهم، اما هرچه در کشف اسرار کائنات پیش میروم، آن تخیل و حس به من انرژی بیشتری میدهد برای پیشروی. شاید سرانجام به چیزی رسیدیم؛ کسی چه میداند.

وای الان دارم آهنگ Tron legacy هم گوش میکنم عجب حالی میده E105
تاثیر موسیقی رو با این افکار ترکیب میکنم. عالیه!


منشا حیات - folaani - 04-21-2013

دو روزی زنده هستیم.
بگذار از این تصورات لذت بخش هم استفاده کنیم.
بقول شما لذت نچشیده از دنیا نرفته باشیم!
مخدر هم میتواند خوب باشد حداقل بعضی وقتها.
خستگی آدم در میرود. الهام میدهد. انگیزه میگیرد.
مخدرش اعتیادآور نیست.
بعد تازه این همه هم آدم دوندگی میکند، باز میبینی این همه برای چه، به کجا رسیده، و آخرش وقت و انرژی و عمر آدم هم کم میاید و باید درپیت شود و بمیرد.
یعنی میخوام بگم تمام این علم و خرد و فناوری ما هم یجورایی بی معنا و بی ارزش میشه در نظر آدم. یعنی اینو واقعا میبینی. خودت میفهمی که اینها جز ابزارهای محدودی چیزی بیش نیستن و همیشه به تنهایی نمیتونن انسان رو از افسردگی و پوچی و ناامیدی نجات بدن.
انسان به سلاحی مجهز است بنام اندیشه.
ولی این اندیشه میتونه براحتی تمام وجود خودش رو هم زیر سوال ببره.
و من احساس میکنم در ما (یا حداقل بنده!) نیروهایی هست فراتر از آن، که باید از آنها کمک گرفت.
خرد و اندیشه کارایی همه جایی و 100% ندارد.
بیشتر به یک ابزار میماند.
اما انگیزه ای بنیادین در پس تمام اینهاست که حرکت ما را شروع میکند و سپس از ابزارهای خودمان استفاده میکنیم.
حال چه خودآگاه و چه ناخودآگاه.