وبلاگ یک ساندیس خور ذوب شده در ولایت -
sonic - 11-03-2010
نمیدونم شما این وبلاگ رو دیدید یا نه؟
من به تازگی پیداش کردهم!
http://antimajus.blogfa.com
نمیخواستم این تاپیک رو بزنم چون ممکن است این یارو مسلمان ایرانی فکر کنه حالا چقدر مهمه که اومدیم براش تاپیک هم زدیم ولی با این وجود بعضی مطالبش جالب دیدم معرفی کرده وبا کمک دوستان پاسخی محکم به این فرد بدهیم.
وبلاگ یک ساندیس خور ذوب شده در ولایت -
Jooyandeh - 11-23-2010
آقا این ساندیسییه! نمیدونین چه ذوقی کرده از این جستار.
باورتون نمیشه به این پستش سری بزنید:
تلاشی برای جواب به من!!!
http://antimajus.blogfa.com/post-224.aspx
طفلی! کاشکی یک دوایی، مداوایی، چیزی بود براش.
وبلاگ یک ساندیس خور ذوب شده در ولایت -
Anarchy - 11-23-2010
تو فرهنگ شیعه مظلوم نمایی یکی از ارکان اصلی هست. بهتره ما دیگه بهوونه دستشون ندیم!!!
وبلاگ یک ساندیس خور ذوب شده در ولایت -
sonixax - 11-23-2010
نقل قول: از آنجا که وبلاگ من همواره مانندی خاری در چشم افراد اسلامستیز بوده است
این یارو حالش خرابه
همواره خار بوده ! شخصن که تا قبل از این جستار از وجود چنین خاری در چشمم خبر نداشتم
وبلاگ یک ساندیس خور ذوب شده در ولایت -
Jooyandeh - 11-23-2010
آقا این ساندیسییه ، یهو ترسید مثکه!
پست را کلاً عوض کرد.
الآن رفته یک مشت شرّ و ور راجع به انجیل در آن پست وبلاگش درج کرده.
(نمیدانم چرا این انقدر من برایش مهم هستم ... نمیدانم! شاید واقعاً آدم مهمی باشم و خودم را دستِکم میگیرم.)
همچنین، نمیدانم که مکر و خدعهیِ این "هاجر-زادگان" کی تمام خواهد شد!!!
وبلاگ یک ساندیس خور ذوب شده در ولایت -
Anarchy - 11-23-2010
Jooyandeh نوشته: آقا این ساندیسییه ، یهو ترسید مثکه!
پست را کلاً عوض کرد.
الآن رفته یک مشت شرّ و ور راجع به انجیل در آن پست وبلاگش درج کرده.
(نمیدانم چرا این انقدر من برایش مهم هستم ... نمیدانم! شاید واقعاً آدم مهمی باشم و خودم را دستِکم میگیرم.)
همچنین، نمیدانم که مکر و خدعهیِ این "هاجر-زادگان" کی تمام خواهد شد!!!
نه این یه موردو بیچاره نوشته بود پست موقت هست و اینو برمیداره!!!
وبلاگ یک ساندیس خور ذوب شده در ولایت -
sonixax - 11-23-2010
ای بابا یه خاری بعد از مدت ها اون هم بدون اینکه خودمان بدانیم رفته بود توی چشممون ، طرف خودش در آوردش
عزیزم خار رو بذار سر جاش داشتیم کلی حال میکردیم
پ.ن : ببینید یارو چه شوتیه که اومده داره مسیحیت رو نقد میکنه ! مسیحیتی که دین خودش رو به صورت ناشیانه ای از روی اون کپی کردند
همچین نوشته اناجیل مسیحیت را چه کسانی نوشته اند ، انگار تازینامه ی (قرآن) خودشون مثل شهاب سنگ از آسمون اومده خورده پس کله ممد ، ممد هم برداشته جار جار همه جا خوندتش همین طوری یهو مسلمونها مثل علف هرز سبز شدند
وبلاگ یک ساندیس خور ذوب شده در ولایت -
Jooyandeh - 11-23-2010
این فردِ ساندیسییِ آنتیمجوس در این نوشتار جدیدی که در پستش درج کرده نوشته:
نقل قول:شاید لازم به ذکر نباشد، ولی یادآوری میکنم بیانات توهین آمیز زیر در مورد حضرت عیسی(ع) به هیچ وجه جزء عقاید ما در مورد حضرت عیسی(ع) نیست، بنده صرفاً برای شناخته شدن چهرۀ حضرت عیسی مسیح در مسیحیت، این مطالب را درج میکنم.
من که شخصاً مطلب توهینآمیزی در آن موارد ندیدم. امّا از آن گذشته، همانطور که قبلاً هم گفتم، قرآن بارها بر راستی و درستی آنچه بهعنوان متون الهی نزد مسیحیان هستند (= متون کانُن عهدِجدید)، گواهی و شهادت داده است. نه تنها این، بلکه خود را نگهبانی بر این متون دانسته است (المائده ۴۸).
به آنچه نازل كردهام كه مصدِّق آنچه است كه نزدِ شماست (مُصَدِّقاً لِّمَا مَعَكُمْ)، ايمان بیاوريد؛ و اوّلین کافر به آن نباشيد. (البقرة ۴۱)
اى كسانى كه به شما الْكِتَاب داده شده است، به آنچه نازل کردیم، و مصدِّق همان چيزى است كه نزدِ شما است (مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم)، ايمان بياوريد. (النساء ۴۷)
الْكِتَاب را بهدرستی بر تو نازل کرد؛ در حالیکه مصدّقِ آنچه است که پیش روی آن است؛ و (پیش از این) تورات و إِنجیل را نازل کرده است. (آلعمران ۳) (نیز، رک. المائده ۴۸؛ الانعام ۹۲؛ فاطر ۳۱)
توجّه شود که در این آیات، قرآن مسیحیان را که اصلاً حقانیت قرآن را قبول ندارند، فراخوانده تا بر این مبنا که کتابِ قرآن «مصدِّق» کتابِ خودشان هست، مسلمان شوند و به حقانیتِ قرآن ایمان بیاورند.
پس، اگر توهینی به عیسی در این متون فرضاً وجود داشته باشد، این مشکلش تنها متوجّه مسیحیان نمیگردد، بلکه قرآن نیز که بر راستی و درستی این متون صریحاً گواهی داده و خود را نگهبانی بر آنها خوانده، با مشکل مواجه خواهد شد.
البته، دو مورد نخستین از مواردی را که ایشان توهین خواندهاند را به اختصار مروری میکنیم.
مسیح، سازنده شراب ناب!!!
نقل قول:نسبت دادن چنین کار ناپسندی به نبی خدا، آن هم به فرمان مادرش، جای بسی شگفتی است. این درحالی است که شراب در شریعت موسی، حرام بوده و مسیح، بارها پایبندی خود به این شریعت را اعلام داشته است. با این حال، عهد جدید روایت می کند که عیسی (ع) نه تنها مردم را از به کارگیری شراب، بازنداشته ، بلکه خود، اقدام به ساختن آن نموده است.. برخی از متدینان مسیحی هم، هنگام یاد آوری این معجزه در جهت توجیه آن تلاش می نمودند و می گفتند که آن شراب، مست کننده نبوده است؛ در حالی که انجیل، خلاف آنرا گزارش می کند.
من متوجه نمیشوم کجای چنین چیزی توهینآمیز است. اتفاقاً یکی از زیباترین بخشهای انجیل یوحنا همان فرازهای یوحنا ۲ : ۱-۱۲ هستند. میتوانید آن را از اینجا مطالعه کنید:
http://www.kalameh.com/Pages/Article...rticleID=850#2
(رک. بخش «معجزه در عروسی».)
شرابسازی و شرابنوشی هم نه در شریعت تورات ممنوع است و نه در بین یهودیان حرام بهشمار میآمده است. اتفاقاً، توصیفات این روایت از عروسی بسیار با یافتههای باستانشناسی موجود سازگار است.
ایشان همچنین، ادعا نموده است که عیسی به مادرش توهین کرده است.
نقل قول:اناجیل، از مسیح چهره ای بدرفتار نسبت به مادرش می سازند. او به گونه ای غیر شایسته با مریم عذرا برخورد می کرد. در جریان معجزه ساخت شراب، هنگامی که مادرش از او خواست که به صاحب مجلس کمک کند، با آهنگی سرزنش آمیز به او گفت: "از من چه می خواهی؟"
در یوحنا ۲ : ۴، عیسی به مادرش میگوید: «بانو، مرا با این امر چهکار است؟ ساعت من هنوز فرانرسیده.» (ترجمهیِ هزارهیِ نو) من متوجّه نمیشوم کجای این تذکر بیاحترامی است؛ عیسی از این محترمانهتر چه بگوید. اتفاقاً، در فراز یوحنا ۱۹ : ۲۶ نیز که بیانی بسیار احساسی و محترمانه دارد، عیسی مادر خود را «بانو» (خانم) خوانده است:
نزدیک صلیب عیسی، مادر او و خواهرِ مادرش، و نیز مریم زن کْلوپاس و مریم مَجْدَلیّه ایستاده بودند. چون عیسی مادرش و آن شاگردی را که دوست میداشت در کنار او ایستاده دید، به مادر خود گفت: «بانو، اینک پسرت». سپس به آن شاگرد گفت: «اینک مادرت.» از آن ساعت، آن شاگرد، او را به خانۀ خود برد. (یوحنا ۱۹ : ۲۵-۲۷)
در این فرازها، عیسی که بر بالای صلیب جان میدهد، مادر خود را به انجیلنگار میسپارد.
بقیه مواردی را هم که این آنتیمجوس ساندیسی مطرح کرده و بسیار پیرامونشان حرّافی نموده، موارد مشابهی هستند که حوصله پرداختن به آنها را فعلاً نداریم. [COLOR="Silver"]
---------- ارسال جدید اضافه شده در 01:24 PM ---------- ارسال قبلی در 01:19 PM ----------
[/COLOR]
sonixax نوشته: ای بابا یه خاری بعد از مدت ها اون هم بدون اینکه خودمان بدانیم رفته بود توی چشممون ، طرف خودش در آوردش عزیزم خار رو بذار سر جاش داشتیم کلی حال میکردیم
آره! منم خیلی خورد تو ذوقم.
sonixax نوشته: پ.ن : ببینید یارو چه شوتیه که اومده داره مسیحیت رو نقد میکنه ! مسیحیتی که دین خودش رو به صورت ناشیانه ای از روی اون کپی کردند همچین نوشته اناجیل مسیحیت را چه کسانی نوشته اند ، انگار تازینامه ی (قرآن) خودشون مثل شهاب سنگ از آسمون اومده خورده پس کله ممد ، ممد هم برداشته جار جار همه جا خوندتش همین طوری یهو مسلمونها مثل علف هرز سبز شدند
این محمّد از اون اوّل که اوضاعش انقدر بحرانی نبود. مثکه تو غار که میرفته، یکبار یکی یهویی سر میرسه و اون رو بدجوری میچلونه (خیلی با فشار مثکه). انقدر میچلونش که این بیچاره هم آخر سر به این روز میفته!!! ... من تو این نوشتار، اشارهی خوبی به این مسأله کردم:
http://nabard.wordpress.com/2010/07/19/nabi-moosaa
وبلاگ یک ساندیس خور ذوب شده در ولایت -
Jooyandeh - 11-23-2010
این آقا در آخر نوشتارشان چنین نوشتهاند:
نقل قول:البته گاهی مسیحیان ادعا میکنند که قرآن مطالب انجیلشان را تأیید کرده است و آنرا کلام خدا دانسته است!!! ولی در پاسخ به این افراد یادآور میشویم که آن انجیلی که خدا در قرآن تأیید فرموده است، وحی خداوند بر حضرت عیسی(ع) است ولی تمام بخشهای انجیل مسیحیان، چنانکه خودشان هم قبول دارند، نوشته شده توسط افرادی است که سالها بعد از حضرت عیسی اقدام به نوشتن بخشهای مختلف این کتاب کرده اند، پس انجیلی که قرآن تأیید فرموده است، انجیلی نیست که در دست مسیحیان است. هر از گاهی مسیحیان ادعای خنده آوری را مطرح میکنند و میگویند "قرآن در مورد انجیل ما اشتباه کرده است"!!! و گویا خود متوجه اشتباه فاحش خودشان نمیشوند: اگر قرآن در مورد انجیل دچار اشتباه شده باشد، پس تأیید قرآن بر انجیل هم غیرقابل قبول است، زیرا وقتی قرآن این کتاب را به درستی نشناخته است، چگونه ممکن است، تأیید آن بر انجیل قابل قبول باشد؟!
این درست است که قرآن «الإنجیل» را کتابِ خدا دانسته است. امّا، موضوع این است که قرآن تنها به این بسنده ننموده، بلکه «الإنجیل» را نزد مسیحیان معاصر قرآن موجود دانسته است و خود را «مصدِّق» (يعنی: گواهیدهنده بر راستی و درستییِ) آن دانسته است.
از طرفِ دیگر میدانیم که «الإنجیل» که نزد مسیحیان موجود است، در بنیادیترین مسائل (مثلاً در آموزههایی چون الوهیت مسیح، فدا، رستگاری بر پایهیِ ایمان یا اعمال) با قرآن اختلافاتِ آشتیناپذیر دارد.
پس، طبیعتاً نتیجه میشود که قرآن منبعی را تصدیق نموده که با خودْ اختلافاتِ آشتیناپذیر دارد. این یعنی، قرآن حاوی یک نقطهضعفِ مرگبار برای اسلام است.
برای توضیحاتِ بیشتر، مراجعه به این سه نوشتار را توصیه میکنیم:
قرآن و کتبِمقدس اهلکتاب – پاسخ به سه اعتراض
http://nabard.wordpress.com/2010/03/04/404
چگونه ممکن است که موردِ نظر قرآن
از «الإِنجِيل» کانن عهدِجدیدِ کتابِمقدس باشد؟
http://nabard.wordpress.com/2010/03/02/303
آیا خداوند متون تورات و انجیل را از تحریفِ اصطلاحی
مصون نداشته است؟
http://nabard.wordpress.com/2010/03/04/414
ایشان در آخر میافزاید: «گویا خود متوجه اشتباه فاحش خودشان نمیشوند: اگر قرآن در مورد انجیل دچار اشتباه شده باشد، پس تأیید قرآن بر انجیل هم غیرقابل قبول است، زیرا وقتی قرآن این کتاب را به درستی نشناخته است، چگونه ممکن است، تأیید آن بر انجیل قابل قبول باشد؟!»
روشن است که این اعتراض، اعتراض بیخودی است و در واقع، "پوشالین" است. زیرا، ما هیچکجا نگفتیم که «تأیید قرآن بر انجیل (برای ما) قابلقبول است.» اتفاقاً، ما هم گفتیم که قابلقبول نیست. البته، افزودیم که: نهتنها قابلقبول نیست، بلکه سر خودِ اسلام را نیز بر باد داده است.
ایشان در خاتمه میافزایند:
نقل قول:البته همین نقدهای آتشین است که برخی مسیحیان را به خشم میاورد، و مجبورشان میکند که به دشمنی با اسلام برخیزند و برای نابود کردن اسلام، با یهودیان و بیدینها و بیخداها دست در دست یکدیگر بگذارند... من نمیدانم این افراد، روز قیامت چه پاسخی میخواهند به خدا بدهند.
منظورشان از «همین نقدهای آتشین» ظاهراً این سخنان مفت و پوشالینی است که جنابِ آنتیمجوس از خود صادر میسازند!
من شخصاً به یاد ندارم که برای نابودییِ اسلام دست در دست کسی گذاشته باشم. در این سایت هم ما کار خاصّی نکردهایم. تنها در گفتوگوها شرکت کردهایم. این آقا هم خواست، ما خرسند میشویم اگر بیاید در گفتوگوها شرکت کند؛ البته، به شرط پرهیز از حملات شخصی به طرف گفتوگو و رعایت قوانین سایت و تلاش برای انجام گفتوگوهایی خالی از دروغبافی، یاوهگویی، مغلطه و هوچیگری.
بعد، من در سایت یهودییِ ارتودکسی ندیدهام. اگر منظورشان از «یهودی» (که در کنار بیدینها و بیخداها از آن یاد نمودهاند) آقای شینبت باشد هم؛ که ما این آقا را از برداران خوب خودمان میدانیم. اگر کسی چشم دیدن ندارد، مشکل خودش است و به ما مربوط نیست.
وبلاگ یک ساندیس خور ذوب شده در ولایت -
Jooyandeh - 11-24-2010
جنابِ آنتیمجوس ظاهراً مدام نوشتهاش را ویرایش میکند. فکر کنم بهخاطر پاسخهایی هست که دادهایم. ظاهراً چند لینک را به نوشتهاش اضافه کرده (از نوشتارهای دیگرش). یکی از اینها خیلی مطلب جالبی هست که دقیقاً همان سخن من در این نوشتار زیر را تأیید نموده است:
قرآن و کتبِمقدس اهلکتاب – پاسخ به سه اعتراض
http://nabard.wordpress.com/2010/03/04/404
در بخشی از این نوشتار، من نوشتهام:
نقل قول:آیتالله محمدهادی معرفت، از علما و قرآنپژوهانِ مطرح شیعه در ایران، در اینباره، در کتابِ مصونیتِ قرآن از تحریف، چنین مینویسد:
بـه اعتقاد ما، در قرآن مطلبى نيست كه دلالت كند بر وقوع تحريف اصطلاحى در تورات و انجيل، يعنى تبديل متن كتاب يا كم و زياد كردن آن، بلكه قرآن مىگويد: كتب عهدين دستخوش تحريف معنوى شده، آن را به غيرمعناى خودش تفسير كردند و در اخبار اسلامى و سخنان بزرگان اسلام نيز چيزى كه گوياى وقوع تغيير يا تبديل و تحريف در نص عهدين باشد وجود ندارد، البته دليلى هم بر آن نداريم. حضرت امام باقر (ع) مىفرمايد: «حروف و الفاظ كتاب را بهخوبى برپا مىداشتند، اما حدود و محتواى آن را تحريف مىكردند. لذا، آن را روايت مىكردند، ولى مراعات نمىكردند.» [كافى، ج ۸، ص ۵۳، حديث ۱۶] (منبع)
شیخالاسلام ابن تیمیه نیز که از بزرگترین علمای اسلام بهشمار میآید، در این رابطه چنین اظهار داشته است:
مباحثهگران نخستین، همچون علی الطبری، الزید القاسم بن ابراهیم و حسن بن الأيوب، مفهوم “تحریف المعنی” را برای متونمقدس مسیحی، و همچنین یهودی، بهکار میبردند. مباحثهگران بعدی، از مکتب اشعریه، همچون الباقلانی، الغزالی و فخرالدین الرازی، کتابِمقدس را متونی که اساساً متنشان صحیح هستند، میدانستند که توسط مسیحیان و یهودیان بهشکل ناصحیحی تأویل میشوند. [1]
حال، این جنابِآنتیمجوس آمده، دقیقاً همین سخن را تأیید نموده است:
منبع: http://antimajus.blogfa.com/post-156.aspx
نقل قول:نظر دانشمندان مسلمان آغاز اسلام، نظر به عدم دسترسی آنان به متن کتاب مقدس، نمیتواند قابل اعتماد باشد. در آن زمان اهل کتاب، کتاب مقدس را در اختیار عموم نمیگذاشتند تا دانشمندان اسلامی درک صحیحی از آنچه در تورات هست داشته باشند. آنان مجبور بودند که مصادره به مطلوب نکنند و بدون داشتن دلیل کافی ادعای تحریف لفظی در تورات را مطرح ننمایند. اما از قرن شانزدهم به بعد کتاب مقدس توسط فرقۀ منحرف پروتستان در بین ملل نشر یافت و مردمان جهان و غیریهودیان و غیرمسیحیان نیز توانستند تورات را بخوانند و تازه فهمیدند که در این کتاب چه خبر است.
"فرقۀ منحرف پروتستان" <==
بعد، میپرسد:
نقل قول:من نمیدانم اشارۀ شبهه افکن، به اینکه دانشمندان اوایل اسلام، تورات را تحریف شده معنوی میدانستند و دانشمندان معاصر آن را تحریف شده لفظی-معنوی میدانند، چیست؟
(محتملاً، منظور از «شبههافکن» من هستم.)
من نمیدانم این سؤال پرسیدن دارد؟ من در آن نوشتار، نشان دادهام که قرآن نهتنها کتابِمقدس اهلکتاب را تصدیق نموده است، بلکه هیچ سخنی از تحریف اصطلاحی متون آن بهمیان نیاورده است. سپس، در تأیید سخنم، به این نکتهیِ مهم نیز اشاره کردهام که علمای بزرگ قرون نخستین اسلام نیز بر همین موضع ما بودهاند.
مسلّماً، در صورتیکه در قرآن و سنّت غیر از اینی که گفتیم یافت میشد، این علمای بزرگ اسلامی، مانندِ طبری و رازی و ...، نمیآمدند متون کتابِمقدس را متونی اساساً سالم بدانند. علمای قرون بعدی نیز (مانندِ ابنحزم)، نه تحتِتأثیر قرآن و سنّت، بلکه تحتِتأثیر آنچه پس از آشنایی با کتابِمقدس با آن مواجه شدند، بهناچار این موضع راستین قرآنی را تحریف نمودند تا اسلام حفظ شود.
ما در ادامه بخشهای دیگر این نوشتار جالب ایشان را نیز میآوریم:
نقل قول:همانطور که گفتیم برداشت کردن به اینکه قرآن فقط تحریف معنوی را میگوید، چنانکه دانشمندان اسلامی در قرنهای اول اسلامی فکر میکردند، زمانی بود که ما هنوز کتاب مقدس را ندیده بودیم
دقیقاً.
آنان تنها تحتِتأثیر موضعِ راستین قرآن و سنّت (که به آنها اعتماد داشتند) چنین موضعی را گرفته بودند. برای همین نیز هست که موضعگیرییِ آنان میتواند بهدرستی شاهدی به نفع حقانیت موضع ما باشد.
ایشان در آخر نوشتهاند:
نقل قول:درست است که گروهی از دانشمندان مسلمان به عدم تحریف لفظی نظر میدهند ولی دانشمندان مسلمانی که متخصص ادیان هستند، دلایل کافی برای تحریف تورات میاورند. بهتر است به جای بررسی نظر افرادی که تخصصشان در مورد ادیان نیست، نظر افرادی را بنگریم که تخصصشان، نقد ادیان است.
این آقا نمیفهمد که من در آن نوشتار کاری به حقانیت یا اصالت متن تورات نداشتهام تا بروم به «متخصص ادیان» (؟!) رجوع کنم.
بحث من سر موضع قرآن راجع به متون کتابِمقدس هست. نشان دادم که در قرآن این متون تنها و تنها تصدیق شدهاند و قرآن برای کسب مشروعیت، و به دست آوردن دل اهلکتاب، به آنان متوسل شده است.
ما قبول داریم که مطالبی در کتابِمقدس هستند که با مطالبی از قرآن متناقض هستند. امّا، این تنها نشان میدهد که قرآن بر راستی و درستی متونی گواهی داده است که با خودش متناقض و ناسازگار هستند.
همچنین، بر فرض هم که «متخصصان ادیان» (؟!) توانستند ثابت کنند که تورات و انجیل تحریف شدهاند، این علاوه بر اینکه اعتبار کتابِمقدس را به زیر سؤال میبرد، اعتبار خودِ قرآن را نیز که حقانیت و اعتبار این منابع را تأیید نموده است، به زیر سؤال خواهد برد.