خانواده در اسلام -
Anarchy - 12-11-2010
سید ابوبکر نوشته: این چه منطقیه؟ مالی که در جنگ گرفته میشه دزدیه؟ حالا این وسط شما چرا به مسلمونا گیر دادی؟ یعنی بقیه که در جنگ غنیمت میگیرن دزدی نیست؟ فقط غنیمتی که مسلمونها میگیرن دزدیه؟
زن و بچه هم جز مال هست؟! من کل تاریخ اسلام فقط جنگ و خونریزی دیدم...بعد خیلیاشم راهزنی بوده نه موقع جنگ برادر عزیز...
خانواده در اسلام -
sonixax - 12-11-2010
shinbet نوشته: هر ارتشی در دنیا وقتی بر دشمن پیروز میشود وسایل باقیمانده از آنها را به عنوان غنیمت بر میدارد و این در قوانین بین المللی هم قانونی است ، مثلا در یک جبهه دشمن را شکست دادید و از آنها ۲۰ تانک به جا مانده است ، یا باید آنها را غنیمت بگیرید و یا نابود کنید ، خوب حتما به غنیمت میگیرید ، ولی مشکل محمد این بود که زن و بچه دشمن هم به عنوان غنیمت جنگی محسوب میکرد و زنهای شوهر دار را بین مسلمین پخش میکرد.
ادوات نظامی بله اینطوریه ولی کل مال و اموال طرف شکست خورده رو کسی بر نمیداره تازه به قول شما زن و بچه طرف هم هست !
فکر کنید الان مصر بزنه دهن مثلن سوریه رو سرویس کنه ، بعد بره تلویزیون خونه یا رو رو به غنیمت بر داره ! نه تنها دزدیه بلکه مسخره هم هست
خانواده در اسلام -
Mehrbod - 12-12-2010
Havadar_e_Democracy نوشته: بحث شیرین آناتومی شد گفتم منم یه نظری بدم!!! corpus callosum بصل النخاع نیست.. بصل النخاع میشه medula oblongata که در نیمه تحتاتی ساقه مغز یا همون brain stem قرار داره...در مورد تفاوت اندازه corpus callosum در زن مرد الان دیگه این مورد رد شده..
رد شده است؟ کجا رد شده است؟
سخن مفت و بدون ریفرنس که ارزشی ندارد، اینهم ریفرنس معتبر برای شما که گواهی از بزرگتر بودن Corpus callosum در زنان میدهد:
Of more mainstream impact was a 1982 Science article by Holloway and Utamsing that suggested sex difference in human brain morphology which related to differences in cognitive ability.[9] Time published an article in 1992 which suggested that because the corpus is "often wider in the brains of women than in those of men, it may allow for greater cross-talk between the hemispheres—possibly the basis for women’s intuition."[10]
C Gorman (20 January 1992). "Sizing up the sexes". Time: 36–43.
اگر خواستید بگویید ریفرنس بیشتر بدهم.
خانواده در اسلام -
Mehrbod - 12-12-2010
sonixax نوشته: من نمیدانم بحث شما در این باره بر سر چیست ؟ مگر جایی ادعا شده که زن و مرد فتوکپی یکدیگرند ؟
بحث ما روشن است: زن و مرد نه مغزی مانند یکدیگر دارند و نه شیوه فکر کردنی مانند یکدیگر و نه انگیزههایی مانند یکدیگر.
تعریف ریاضی آن:
اختلاف میانگین میان همجنسهای هر گروه کوچکتر از اختلاف میانگین میان دگرجنسهای دو گروه میباشد.
sonixax نوشته: بی ربط است ، شما نخست از روحیات سخن گفتید ، پس از آن از مهارت ها و اکنون دارید از بزرگی سینه زنان سخن میگویید ؟!!!!
بیربط سخن شما است. ما از تفاوت سخن گفتیم و یکی از نمودهای تفاوت آناتومی گوناگون است.
sonixax نوشته: ما تنها برای شما فهرست مشاهیر زنان در علوم را آورده ایم ولی شما آنها را با کل مردان قیاس کرده اید !!!!!! همین فهرست را از قدیمی ترین تاریخ با فهرست مشاهیر مردان از همان تاریخ مقایسه بفرمایی و بیخودی به ما انگ نچسبایند .
کاری که شما انجام دادید سفسته است. مانند این است که از یک مسلمان بپرسیم
آیا اسلام مایه فساد جامعه است؟ و فرد مسلمان برای ما از چند مشاهیر مسلمان
که آدمهای خوبی بودهاند نام ببرد و بگوید خیر نیست, چون اینها هم بودهاند!
روشن است که شمار زنان در چندی از رشتههای دانشیک (فیزیک، ریاضیات، منطق) و
حتی فلسفه در تاریخ از شما مردان بسیار کمتر بوده است و امروز نیز همچنان بسیار کمتر است.
اگر برخلاف این میگویید، برای ما نمونههای آماری بیاورید که سخن شما را اثبات کند.
sonixax نوشته: این سخن شما مثل این میمونه که بگوییم مخترع سینما و لامپ و ... ادیسون نبوده بلکه نیوتون و دکارت و ژول و ... بودند .
آلبرت آینشتاین تنها نقشی که در رابطه با بمب اتمی داشته نوشتن یک نامه به روزولت بوده و هشدار داده که نازی ها دارند به ساخت بمب اتمی نزدیک میشوند !
بمب اتمی را یک تیم به سرپرستی ژولیوس روبرت اوپنهایمر و به همراه چندیدن دانشمند زن و مرد ساخته اند که فهرست زنان دانشمند در پروژه منهتن که نقش کلیدی در ساخت بمب اتمی داشتند اینهاست :
- Katharine Way
- Elda Anderson
- Edith Hinkley Quimby
- Marian Elliott Koshland
- Hoylande Young Failey
- Miriam Posner Finkel
- Gladys Morgan Happer
- Lilli Schwenk Hornig
- Rose C. L. Mooney-Slater
- Elaine Sammel Palevsky
- Ellen Cleminshaw Weaver
- Naomi Livesay
- Frances Dunne
- Natasha Goldowski
- Elizabeth Riddle Graves
- Joan Hinton
- Mici Teller
- Mary Argo
- Jane Roberg
- Marilyn Howe
ما از شما خواستیم نقش این زن را بیاورید نه نقش زنهایی که در پروژه منهتان بودهاند. شما نه تنها نگفتید این زن
چه نقشی داشته است که حتی نگفتید اینهایی که آوردید چه نقشی داشتهاند که سخن شما را ناوابسته و بیربط میکند.
sonixax نوشته: بیخود است ، شما سخنی از نحوه عملکرد و یا تعداد نورون ها و ... به میان نیاوردید و تنها و تنها بزرگتر بودن جسم پینه ای درون مغز را دلیلی بر متفاوت بودن ساختار مغز زنان دانستید و از آن نتیجه گرفتید که همین تفاوت در رفتار و روحیات زنان تاثیر دارد !
شگفتا، بایستی اینجا درس نوروساینس هم بدهیم؟ روشن است که بزرگتر کوچکتر بودن
هر بخش از مغز روی شیوه فکر کردن تاثیرگذار است! آیا در این زمینه نیاز به ریفرنس دارید!؟
sonixax نوشته: که البته هوادار جان بطف فرمودند و این داستان شما را رد کردند و دیگر بحثی درش نیست .
که روشن شد هوادار اشتباه کردند و سخن ما همچنان بحث زیادی درش هست.
sonixax نوشته: ذهن و رفتار بشر هم تمامن یک نرم افزار است و بس و رفتار نرم افزار ربطی به سخت افزار ندارد و سخت افزار تنها زمینه را برای اجرای نرم افزار فراهم میکند ، که فکر نمیکنم نیازی به توضیح بیشتر داشته باشد .
خیر، این نرمافزار که میگویید در خود نورونها و شیوه کنش و واکنش آنها نهفته است و هر دگرگونی در
این نورونها و یا شیوه کنش و واکنش آنها با یکدیگر، روی شخصیت و روان کس تاثیر مستقیم دارد.
ذهنیت و روان یک آدم بسادگی با در آوردن یا دستکاری کردن همین بخشهای مغزی دستخوش تغییرات است
و این بسادگی، پوچ بودن سخن شما در جدا بودن ذهن و رفتار بشر از ساختار مغزی خویش را نشان میدهد.
به بیان دیگر، بخشی از مغز را تحریک کنید و شخصیت فرد دگرگون میشود. بخشی از مغز را بزرگ کنید و فرد باهوش یا خنگ میشود و الخ.
تا اینجا هم گمان میکردیم با ماتریالیستها سرگرم گفتمان هستیم، گویا اکنون
برای اثبات یکی بودن زن و مرد میخواهید دستآویز ذهن و روح! و فراتَن هم بشوید!
sonixax نوشته: به طور مستقیم سخنی نگفته اید ولی سعی داشتید با توسل به همین داستان رفتارشناسی زنان را آن طور که خود دوست دارید تشریح کنید .
این برداشت نادرست شما بود که گمان کردید ما میخواهیم بگوییم بیشتر بودن مردان
در رشتههای ریاضی به چَم باهوشتر بودن ایشان است. یکبار دیگر:
خیر، اینگونه نیست.
ولی آنچه روشن است این است که بخشی از مغز مردها برای چنین فعالیتهایی بهینهتر بوده و بخش
دیگری از مغز زنان برای فعالیتهای دیگر مانند روابط اجتماعی، مهارتهای رفتار خوانی و .. در روند فرگشت بهینه شده است.
sonixax نوشته: اشتباه است ، یک نرم افزار 32 بیتی مستقل (غیر وابسته به سیستم عامل ، مانند دیسک های بوت) روی تمام پردازنده های 32 بیتی با ساختار یکسان قابل اجراست . نرمافزار مغز تمام انسانها هم همانند است و به همین دلیل است که پالسهایی که توسط مغز زنان تولید میشود با پالسهایی که توسط مغز مردان تولید میشود متفاوت نیسد و در نتیجه یک تکنولوژی واحد میتواند کد های مغز هر دو را بخواند .
و بفرمایید این چه پیوندی به گفتگوی ما داشت؟ روشن است که مغز زن و مرد که
هیچ, مغز میمون و سگ و گربه نیز با روشهای متداول امروزین مانند EEG و MRI
قابلیت خوانده شدن و احیانا دیکد شدن را دارا هستند. این چه پیوندی به یکی بودن مغز ایشان دارد؟
سیستم عامل یکی است، نرمافزارهایی که روی آن اجرا شدهاند گوناگون هستند.
نرمافزارهای مغز یک مرد با نرمافزارهای مغز یک زن دگرسانی بسیار دارد.
sonixax نوشته: همان طور که پیشتر گفتیم بیشتر بودن مردن در رشت ههایی خاص ربطی به توانایی های ذهنی شان ندارد بلکه شرایط جامعه است که این داستان را مشخص میکند . اگر در جامعه ای تمام معیار ها عکس شود یعنی کارهایی که زنانه میدانند را مردانه فرض کنیم و کارهایی که مردانه میدانند را زنانه فرض کنیم این آمار هم عکس میشود . همان طور که اگر یک دختر نوزاد را در محیطی با سایر پسرها بزرگ کنید رفتار و سلایق پسرانه پیدا میکند و به عکس .
این تنها نگره و تئوری شما است که هیچ دردی را دوا نمیکند، چرا که توضیح نمیدهد اگر اینگونه
است پس چرا 99% همبودهای کنونی و همبودهایی که در تاریخ داشتهایم همواره همینگونه بودهاند.
sonixax نوشته: این هم بر میگردد به جامعه و رفتار جامعه در مورد جنس مقابل ، انگیزه های افراد از روی جنسیت به وجود نمی آید ، بلکه از روی محیط زندگی و تعالیمی که دیده اند به وجود می آید .
و از روی شانس و تصادف محض، این محیطهای زندگی در 99% موارد همواره همینگونه مردانه/زنانه درست میشوند؟
sonixax نوشته: مثال : دختر بچه ای ماشین اسباب بازی به دست میگیرد ، پدر و مادر آن را از دست او میگیرند و میگویند این کارها پسرانه است ، یا پسر بچه ای عروسک بازی میکند که مورد تمسخر اطرافیان قرار میگیرد و میگویند مگر تو دختری ؟
این داستان در تمام ابعادی که این کودک با آن در طول زندگی سر کار دارد از طرف محیط خارجی و جامعه به او تحمیل میشود و در نتیجه شخصیتش و رفتارش شکل میگیرد و بر این اساس جایگاهی در جامعه برای خود انتخاب میکند . این داستان هیچ ربطی به ژنتیک ندارد چنانکه اگر یک دختر بچه و یک پسر بچه را در محیطی ایزوله نسبت به جامعه و با معیار های خودمان پرورش دهیم درست همان چیزی میشوند که میخواهیم و میتوانیم به راحتی حس زنانگی یا مردانگی را در این افراد تغییر دهیم یا جا بجا کنیم .
بگذارید با یک نمونه عینی سر و کار داشته باشیم.
آیا شما میگویید که زنان به اندازه مردان برای همخوابی و سکس با جنس دیگر انگیزه دارند؟
sonixax نوشته: همان طور که پیشتر هم گفتم رفتار ، سلایق ، مهارت ها و علاقمندی های افراد به جنسیتشان ربطی ندارد و مثالش را هم برایتان زدم : Transexual ها .
سخن شما در سود بردن از transsexual ها برای نشان دادن برابری زن و مرد سراسر ناوابسته است.
روشن است که یک transsexual مغزی زنانه/مردانه دارد و یا بخشی از مغز که مسئولیت جنسیتشناسی
کس را به عهده دارد در کپی ژنتیکی خراب شده است و وی خود را در بدن مردانه یا زنانه زندانی میبیند.
sonixax نوشته: و همچنین
<font color="Silver">
خانواده در اسلام -
sonixax - 12-12-2010
مهربد نوشته: بحث ما روشن است: زن و مرد نه مغزی مانند یکدیگر دارند و نه شیوه فکر کردنی مانند یکدیگر و نه انگیزههایی مانند یکدیگر. تعریف ریاضی آن: اختلاف میانگین میان همجنسهای هر گروه کوچکتر از اختلاف میانگین میان دگرجنسهای دو گروه میباشد.
همه اینها را که رد کردیم از دم .
مهربد نوشته: بیربط سخن شما است. ما از تفاوت سخن گفتیم و یکی از نمودهای تفاوت آناتومی گوناگون است.
همان طور که هزار بار برایتان نوشتیم عملکرد یک نرم افزار ربطی به سخت افزارش ندارد .
مهربد نوشته: کاری که شما انجام دادید سفسته است. مانند این است که از یک مسلمان بپرسیم آیا اسلام مایه فساد جامعه است؟ و فرد مسلمان برای ما از چند مشاهیر مسلمان که آدمهای خوبی بودهاند نام ببرد و بگوید خیر نیست, چون اینها هم بودهاند! روشن است که شمار زنان در چندی از رشتههای دانشیک (فیزیک، ریاضیات، منطق) و حتی فلسفه در تاریخ از شما مردان بسیار کمتر بوده است و امروز نیز همچنان بسیار کمتر است. اگر برخلاف این میگویید، برای ما نمونههای آماری بیاورید که سخن شما را اثبات کند.
همان طور که پیشتر گفتم شما دارید تعمیم به کل میدهید .
مهربد نوشته: ما از شما خواستیم نقش این زن را بیاورید نه نقش زنهایی که در پروژه منهتان بودهاند. شما نه تنها نگفتید این زن چه نقشی داشته است که حتی نگفتید اینهایی که آوردید چه نقشی داشتهاند که سخن شما را ناوابسته و بیربط میکند.
Manhattan Project women
البته گویا شما هنوز فکر میکنید بمب اتم را یک نفر به اسم آلبرت آینشتاین ساخته !
مهربد نوشته: شگفتا، بایستی اینجا درس نوروساینس هم بدهیم؟ روشن است که بزرگتر کوچکتر بودن هر بخش از مغز روی شیوه فکر کردن تاثیرگذار است! آیا در این زمینه نیاز به ریفرنس دارید!؟
بزرگتر یا کوچکتر بودن یک لایه که تنها محافظت نورون های عصبی را بر عهده دارد ربطی به تعداد آنها و عملکردشان ندارد .
جسم پینهای - ویکیپدیا
Corpus callosum - Wikipedia, the free encyclopedia
مهربد نوشته: که روشن شد هوادار اشتباه کردند و سخن ما همچنان بحث زیادی درش هست.
خیر روشن نشد - شما تنها از هوادار ریفرنس خواستید و بس چیزی را روشن نکردید .
مهربد نوشته: خیر، این نرمافزار که میگویید در خود نورونها و شیوه کنش و واکنش آنها نهفته است و هر دگرگونی در این نورونها و یا شیوه کنش و واکنش آنها با یکدیگر، روی شخصیت و روان کس تاثیر مستقیم دارد. ذهنیت و روان یک آدم بسادگی با در آوردن یا دستکاری کردن همین بخشهای مغزی دستخوش تغییرات است و این بسادگی، پوچ بودن سخن شما در جدا بودن ذهن و رفتار بشر از ساختار مغزی خویش را نشان میدهد. به بیان دیگر، بخشی از مغز را تحریک کنید و شخصیت فرد دگرگون میشود. بخشی از مغز را بزرگ کنید و فرد باهوش یا خنگ میشود و الخ. تا اینجا هم گمان میکردیم با ماتریالیستها سرگرم گفتمان هستیم، گویا اکنون برای اثبات یکی بودن زن و مرد میخواهید دستآویز ذهن و روح! و فراتَن هم بشوید!
روح نمنه ؟ مغز انسان یک نرم افزار دارد که ما آن را با نام ذهن میشناسیم . همان طور که شما سیستم عامل پی سی خودتون رو با نان ویندوز یا لینوکس و .. میشناسید .
در ضمن دگرگونی در این نورون ها در رفتار فرت تاثیر نمیگذارد ، بلکه تغییر اطلاعات ذخیره شده بر روی آنها بر رفتار فرد تاثیر میگذارد و مختل کردن کار نورون ها تنها دسترسی به بخشی از اطلاعات را مختل میکند و این ربطی به کارکرد کلی سیستم ندارد .
مهربد نوشته: ولی آنچه روشن است این است که بخشی از مغز مردها برای چنین فعالیتهایی بهینهتر بوده و بخش دیگری از مغز زنان برای فعالیتهای دیگر مانند روابط اجتماعی، مهارتهای رفتار خوانی و .. در روند فرگشت بهینه شده است.
همان طور که گفتیم این فرض شما مردود است ، به گفته ساده تر شما دچار مغلطه آماری شده اید بدون در نظر گرفتن شرایط و پیشینه تاریخی و محیط رشد و هزار یک پارامتر دیگر و فقط به بیشتر یا کمتر بودن بسنده کرده اید و از آن به نتیجه دلخواه خود رسیده اید . شما دین باوران هم نسبت به ناباوران بیشتر است - پس آیا دین درست است ؟
مهربد نوشته: و بفرمایید این چه پیوندی به گفتگوی ما داشت؟ روشن است که مغز زن و مرد که هیچ, مغز میمون و سگ و گربه نیز با روشهای متداول امروزین مانند EEG و MRI قابلیت خوانده شدن و احیانا دیکد شدن را دارا هستند. این چه پیوندی به یکی بودن مغز ایشان دارد؟ سیستم عامل یکی است، نرمافزارهایی که روی آن اجرا شدهاند گوناگون هستند. نرمافزارهای مغز یک مرد با نرمافزارهای مغز یک زن دگرسانی بسیار دارد.
خیر ، شیوه عملکرد مغز جانوران به طور کلی با هم فرق دارد و برای دیکد کردن اطلاعات مغز مثلن سگ ، نمیتوان از شیوه دیکد کردن اطلاعات مغز یک عقاب استفاده کرد ولی در مورد انسان این داستان یک سان است .
و اما در مورد نرم افزار های گوناگون : دقیقن با شما همنظرم - و آن نرم افزار های گوناگون که روی مغز انسانهای مختلف نصب شده اند همان آموزه هایی است که از محیط رشدشان دریافت کرده اند .
مهربد نوشته: این تنها نگره و تئوری شما است که هیچ دردی را دوا نمیکند، چرا که توضیح نمیدهد اگر اینگونه است پس چرا 99% همبودهای کنونی و همبودهایی که در تاریخ داشتهایم همواره همینگونه بودهاند.
در مورد جوامع کنونی که نشان داده شده هر چه حقوق و آزادی های زنان بیشتر شده ، شمارشان هم در این زمینه بیشتر شده پس نظر شما مردود است . در مورد جوامع قدیمی تر هم که روشن است چرا - جامعه مرد سالار و زن ستیز .
مهربد نوشته: و از روی شانس و تصادف محض، این محیطهای زندگی در 99% موارد همواره همینگونه مردانه/زنانه درست میشوند؟
اینها همه بر میگردید به جوامع نخستین که مهاجرت و کوچ و ... آنها را در زمین پراکنده کرده و برخی رفتار ها در تمام جوامع و فرهنگ ها تقریبن مانند یکدیگر است ، چون سرچشمه اش یک چیز مشخص و ثابت بوده .
ولی همان طور که گفتم از زمانی که آزادی های لازم به زنان داده شده و حق و حقوق برابر با مردان (در جوامع پیشرفته) پیدا کرده اند آماری که مد نظر شماست به شدت در حال دگرگونی است و هر روز بر شمار زنان نخبه و ریاضی دان و فیزیک دان و ... اضافه میشود . فراموش نکنیم که تا همین 150 سال پیش مردم خودشان را به دست پزشک زن نمیسپاردند و یا زنان دانشمند را به شدت مورد تمسخر قرار میدادند و همه مدله راه پیشرفتشان را سد میکردند ولی آن دسته که باهوش تر و با پشتکار بیشتر بودند موفق شدند مانند ماری کوری .
مهربد نوشته: آیا شما میگویید که زنان به اندازه مردان برای همخوابی و سکس با جنس دیگر انگیزه دارند؟
خیر ، بلکه میگویم هر فردی در این رابطه انگیزه خودش را دارد و رفتار های جنسی هر فرد با فرد دیگر متفات است و البته نمودار و آمار مشخصی هم تا جایی که من میدانم موجود نیست .
مهربد نوشته: سخن شما در سود بردن از transsexual ها برای نشان دادن برابری زن و مرد سراسر ناوابسته است. روشن است که یک transsexual مغزی زنانه/مردانه دارد و یا بخشی از مغز که مسئولیت جنسیتشناسی کس را به عهده دارد در کپی ژنتیکی خراب شده است و وی خود را در بدن مردانه یا زنانه زندانی میبیند.
خیر ، برای شما مثال هم زدیم - اگر یک پسربچه در خانواده ای که پدر فوت شده و باقی افراد خانواده زن هستند بزرگ شود و با پسران دیگر ارتباط کمتری داشته باشد رفتار و علایق دخترانه پیدا میکند . بحث بر سر آموزش است .
یک نوزاد زمانی که به دنیا می آید مانند یک کامپیوتری است که فقط یک BIOS و یک سیستم عامل بسیار ساده بر روی آن نصب است و در روند رشد و برخورد و آموزش و ... شخصیت و رفتارش شکل میگیرد .
خانواده در اسلام -
kheradgera - 12-12-2010
مهربد نوشته: رد شده است؟ کجا رد شده است؟
سخن مفت و بدون ریفرنس که ارزشی ندارد، اینهم ریفرنس معتبر برای شما که گواهی از بزرگتر بودن Corpus callosum در زنان میدهد:
Of more mainstream impact was a 1982 Science article by Holloway and Utamsing that suggested sex difference in human brain morphology which related to differences in cognitive ability.[9] Time published an article in 1992 which suggested that because the corpus is "often wider in the brains of women than in those of men, it may allow for greater cross-talk between the hemispheres—possibly the basis for women’s intuition."[10]
C Gorman (20 January 1992). "Sizing up the sexes". Time: 36–43.
اگر خواستید بگویید ریفرنس بیشتر بدهم.
مهربد گرامی هدف از این بحث و بیان چنین چیزهایی (کاری به درست بودن اشتباه بودنش ندارم) چیست؟ شما معتقدی تفاوت های جسمی زن و مرد باید سبب تفاوت در حقوق آنها هم شود یا خیر؟
خانواده در اسلام -
Mehrbod - 12-12-2010
sonixax نوشته: همان طور که هزار بار برایتان نوشتیم عملکرد یک نرم افزار ربطی به سخت افزارش ندارد .
بیخود است. چرا بیخود است؟ به این دو فرنود:
- سختافزار بهتر دستکم تندتر همان نرمافزار را پردازش میکند و هوده فرق خواهد کرد.
- سختافزار بهتر اشتباه محاسبات کمتری خواهد داشت، هنگامیکه سختافزار دیگر اشتباه محاسبات بیشتر و صرفا crash های بیشتری خواهد داشت.
دشواری دیگر شما اینجاست که گمان میکنید یک Neural Network مانند CPU کامپیوتر کار میکند، هنگامیکه
در یک نورال نتورک، سختافزار و نرمافزار در یکدیگر تنیده شدهاند و دگرگونی در یکی، به دگرگونی در دیگری میانجامد.
sonixax نوشته: همان طور که پیشتر گفتم شما دارید تعمیم به کل میدهید .
نخست آنکه پیشتر سخنی از "تعمیم جزء به کل" نبود. دو اینکه این شما
هستید که دارید با نام بردن از چندی از بانوان مشاهیر تعمیم "جزء به کل" میکنید.
من به سادگی برای شما آمار آوردم که شمار زنان در رشتههای مذکور در برابر مردان بسیار
بسیار کمتر است و این میتواند تعمیم کل به جزء باشد، ولی هیچگاه جزء به کل نخواهد بود.
sonixax نوشته: Manhattan Project women
البته گویا شما هنوز فکر میکنید بمب اتم را یک نفر به اسم آلبرت آینشتاین ساخته !
اینکه من چه گمان میکنم با آنچه شما باید بگویید پیوندی ندارد.
گفتید فلان بانو در ساختن بمب اتم نقش بسیار مهمی داشتند، ما هم بسیار ساده پرسیدیم که
چه نقشی داشتند.
اکنون هم که به سفسته پرداختن به سخنگو رسیدهاید و همچنان از نقش بانوان! میگویید!!
sonixax نوشته: بزرگتر یا کوچکتر بودن یک لایه که تنها محافظت نورون های عصبی را بر عهده دارد ربطی به تعداد آنها و عملکردشان ندارد .
جسم پینهای - ویکیپدیا
Corpus callosum - Wikipedia, the free encyclopedia
این پیوندهایی که میدهید را خودتان هم میخوانید؟ Corpus callosum تنها یک لایه محافظ است؟
خیر دوست گرامی، مهر ورزیده چیزی که به ما ریفرنس میدهید را نخست خودتان نگاهی بیاندازید:
The corpus callosum (Latin: tough body), also known as the colossal commissure, is a wide, flat bundle of neural fibers beneath the cortex in the eutherian brain at the longitudinal fissure.
It connects the left and right cerebral hemispheres and facilitates interhemispheric communication.
Corpus callosum - Wikipedia, the free encyclopedia
این هم ریفرنس نخستین شما از ویکیپدیای پارسی که همان بالا را کوتاه بازگردانی کرده است:
به طور کلی در یک شخص سالم، مغز به صورت یک کل به هم پیوسته عمل میکند و
اطلاعات یک نیمکره از راه جسم پینهای به نیم کره دیگر انتقال مییابد. البنه این ارتباط هرچند در پردازش اطلاعات بسیار مفید است؛
جسم پینهای - ویکیپدیا
sonixax نوشته: خیر روشن نشد - شما تنها از هوادار ریفرنس خواستید و بس چیزی را روشن نکردید .
درست بخوانید, نخست از ایشان برای اثبات داو خود ریفرنس خواستیم و سپس، ریفرنس برای اثبات سخن خود آوردیم.
sonixax نوشته: روح نمنه ؟ مغز انسان یک نرم افزار دارد که ما آن را با نام ذهن میشناسیم . همان طور که شما سیستم عامل پی سی خودتون رو با نان ویندوز یا لینوکس و .. میشناسید .
در ضمن دگرگونی در این نورون ها در رفتار فرت تاثیر نمیگذارد ، بلکه تغییر اطلاعات ذخیره شده بر روی آنها بر رفتار فرد تاثیر میگذارد و مختل کردن کار نورون ها تنها دسترسی به بخشی از اطلاعات را مختل میکند و این ربطی به کارکرد کلی سیستم ندارد .
میگویید دگرگونی در نورونها در رفتار فرد تاثیرگذار نیست، بلکه تغییر دادههای ذخیره شده بر روی
آنها تاثیر گذار است؟ آیا دگرگونی در دادههای ذخیره شده بدون دگرگونی در نورونها شدنی است؟
جدای از آن, دوست گرامی میخواهید بگویید داشتن یک bus در کامپیوتری که دادهها را با شتاب 800 MHz در ثانیه
از خود واگذر میکند، با سیستمی که bus آن دادهها را با شتاب 333 MHz واگذری میکند دگرسانی ندارد؟
از سوی دیگر، شما همچنان دارید کامپیوتر را سراسر با مغز و نورونها اشتباه میگیرد.
نورونها و شبکههای نورونی هر کدام خود در جایگاه یک CPU کار میکنند و مغز آدم CPU یا
هسته مرکزی ندارد که شما فکر کنید قرار است دادهها از جایی به جای دیگر برای پردازش جابهجا شوند!!
هر نورون در جایگاه یک پردازشگر به شمار میرود. برای نمونه جشم آدمی گویا 9 لایه شبکه نورونی گوناگون
دارد که هر کدام بخشی از ویژگیهای نور مانند تاریکی یا روشنی، رنگ، فاصله و .. را پردازش کرده و دادههای پردازش شده را به لایه پسین خود واگذاری میکنند و همه این دادهها در
cortex بینایی تجزیه و تحلیل نهایی شده و فرایند دیدن رخ میدهد.
sonixax نوشته: همان طور که گفتیم این فرض شما مردود است ، به گفته ساده تر شما دچار مغلطه آماری شده اید بدون در نظر گرفتن شرایط و پیشینه تاریخی و محیط رشد و هزار یک پارامتر دیگر و فقط به بیشتر یا کمتر بودن بسنده کرده اید و از آن به نتیجه دلخواه خود رسیده اید . شما دین باوران هم نسبت به ناباوران بیشتر است - پس آیا دین درست است ؟
خیر، ما میگوییم در چند هزار سال گذشته اگر زنان و مردان براستی برابر بودند میبایستی همبودهایی
نیز میدیدیم و همچنان ببینیم که نقش زنان و مردان آن سراسر جابهجا شده باشد، که البته نمیبینیم.
درباره دین باوران و ناباوران نیز همینگونه است، اگر در تاریخ نگاه کنید همبودهای بیدین گرفته تا شبهکمونیستی
مانند
مزدکیسم را نیز حتی خواهید دید و اینگونه که نبوده که همواره 15% جهان را مسلمانان تشکیل داده باشند.
به بیان دیگر، دین و عقاید در تاریخ پایین و بالا و دگرگون شده و میشوند، ولی نقش زنان و مردان به این سختی پابرجا مانده است.
پس همچنان، اگر داو و ادعای اینکه زنان و مردان براستی در انگیزهها و سرشت خود
یکی هستند را دارید، بفرمایید برای ما دادههای آماری که استدلال شما را تایید میکنند را بیاورید.
sonixax نوشته: خیر ، شیوه عملکرد مغز جانوران به طور کلی با هم فرق دارد و برای دیکد کردن اطلاعات مغز مثلن سگ ، نمیتوان از شیوه دیکد کردن اطلاعات مغز یک عقاب استفاده کرد ولی در مورد انسان این داستان یک سان است .
شیوه کارکرد مغز جانداران به طور کلی با یکدیگر فرق ندارد، استدلال شما برای این گفته چیست؟
از سوی دیگر، شما از چه متد decode ای سخن میرانید؟
sonixax نوشته: و اما در مورد نرم افزار های گوناگون : دقیقن با شما همنظرم - و آن نرم افزار های گوناگون که روی مغز انسانهای مختلف نصب شده اند همان آموزه هایی است که از محیط رشدشان دریافت کرده اند .
آموزههای نرم یا آنچه که از پیرامون گرفته میشوند با آموزههای سوخته (directives) که در ژن hard-code شدهاند دگرگونی دارند.
سخن من در اینجا نه از وجود آموزههای نرم, که از آموزههای hard-coded میباشد.
یکی از این آموزهها همان «انگیزش به سکس» و دگرسانی (تفاوت) ژرف آن در نر و ماده میباشد که به آن نیز خواهیم پرداخت.
sonixax نوشته: در مورد جوامع کنونی که نشان داده شده هر چه حقوق و آزادی های زنان بیشتر شده ، شمارشان هم در این زمینه بیشتر شده پس نظر شما مردود است . در مورد جوامع قدیمی تر هم که روشن است چرا - جامعه مرد سالار و زن ستیز .
شما همچنان متوجه نشدهاید، شمار زنان زیادتر شده است، ولی شمار زنان خلاق و کسانی که براستی
در این عرصهها پیشرو بودهاند دگرگونی چندانی پیدا نکرده است. روشن است که در آینده شمار این زنان
بیشتر نیز خواهد شد ولی این تفاوتی در کیفیت کاری آنان نخواهد داد، چرا که چنانکه پیشتر گفتیم, زنان
و مردان در روند فرگشت هدفهای گوناگونی یافتهاند و مغز و آناتومی و همه چیز آنان برای چیزهای متفاوتی بهینه شده است.
sonixax نوشته: اینها همه بر میگردید به جوامع نخستین که مهاجرت و کوچ و ... آنها را در زمین پراکنده کرده و برخی رفتار ها در تمام جوامع و فرهنگ ها تقریبن مانند یکدیگر است ، چون سرچشمه اش یک چیز مشخص و ثابت بوده .
ولی همان طور که گفتم از زمانی که آزادی های لازم به زنان داده شده و حق و حقوق برابر با مردان (در جوامع پیشرفته) پیدا کرده اند آماری که مد نظر شماست به شدت در حال دگرگونی است و هر روز بر شمار زنان نخبه و ریاضی دان و فیزیک دان و ... اضافه میشود . فراموش نکنیم که تا همین 150 سال پیش مردم خودشان را به دست پزشک زن نمیسپاردند و یا زنان دانشمند را به شدت مورد تمسخر قرار میدادند و همه مدله راه پیشرفتشان را سد میکردند ولی آن دسته که باهوش تر و با پشتکار بیشتر بودند موفق شدند مانند ماری کوری .
و این شمار بیشتر نیز خواهد شد، ولی همچنان تفاوتی در متفاوت بودن ایندو نخواهد داد.
به بیان دیگر، در همبود امروزین ما در تلاش هستیم که تفاوت میان زن و مرد را به صفر
نزدیک کنیم و همه افزارهای نرم که بالا از آن سخن گفتیم, در پی رسیدن به این امر میباشند.
افزارهای نرم که همان هنجار و آموزش و پروش میباشند، میتوانند تا اندازه بسیار زیادی و در بسیاری از مسائل و دشواریها بر غرایز درونی ما پیروز شوند. برای نمونه ما توانستهایم غرایز کشتن، تجاوز به دیگران
و یا نژادپرست نبودن (که همگی طبیعی و در سرشت آدمی میباشند) را تا اندازه بسیار خوبی با هنجارهای همبودین (اجتماعی) بپوشانیم و تحت کنترل در بیاوریم. درباره زنان نیز همینگونه میباشد.
sonixax نوشته: خیر ، برای شما مثال هم زدیم - اگر یک پسربچه در خانواده ای که پدر فوت شده و باقی افراد خانواده زن هستند بزرگ شود و با پسران دیگر ارتباط کمتری داشته باشد رفتار و علایق دخترانه پیدا میکند . بحث بر سر آموزش است .
خیر، پیرامون و محیط زندگی البته تاثیر گذار است، ولی انگیزههایی که در ژن کد شدهاند نیز تاثیرگذار میباشند.
sonixax نوشته: یک نوزاد زمانی که به دنیا می آید مانند یک کامپیوتری است که فقط یک BIOS و یک سیستم عامل بسیار ساده بر روی آن نصب است و در روند رشد و برخورد و آموزش و ... شخصیت و رفتارش شکل میگیرد .
خیر، یک آدم زمانی که به جهان میآید یک مغز خالی نیست که منتظر پر شدن باشد، بلکه همزمان با
زایش خود دادههای بسیاری که در ژن وی hard-code شدهاند را نیز با خود میآورد. این غرایز و این directive
ها با فرمان دادن به سلولهای جنین
و با کنش گرفتن از پیرامون خود شخصیت کودک و جوان فردا را ریخت میدهند.
برداشت شما از آنچه زن و مرد میتوانستند باشند البته زیباست, که هر دو بدون هیچ انگیزشهای
متفاوتی و تنها در جایگاه ماشینهای یادگیرندهای باشند که از پیرامون خود همه چیز را فرا بگیرند.
ولی در روند فرگشت اینگونه نبوده است و زنان و مردان با اهداف و انگیزههای متفاوتی به جهان میآیند.
از یاد نبریم که این
تنها به آدمی کوتاه نمیشود. در حقیقت آدم یکی از جاندارانی است که نر
و ماده آن بسیار بسیار به یکدیگر نزدیک میباشند. برای نمونه به همبود زنبورهای عسل بنگرید:
زنبورهای عسل:
همه زنبورهای عسل ماده هستند (بدون داشتن توانایی زایش). یک ملکه داریم (با توانایی زایش).
نقش نرها که در یک زمان کوتاه به آنها پروانه (اجازه) رشد داده میشود این است که ملکه را باردار کنند،
بدینگونه که ملکه در یک روز از پیش مشخص شده از کندو به آسمان پرواز کرده و همه نرها برای رسیدن
به ملکه و باردار کردن او دست به رقابت با یکدیگر میزنند. زنبور عسل نری که از همه بهتر پرواز کند (به بیانی،
ژنهای بهتری داشته باشد) به ملکه رسیده و پاداش خود که سکس باشد را از او میگیرد و پس از آن،
بدست نیش ملکه کشته میشود.
پس از مراسم جفتگیری دیگر نرها که دیگر بکاری نمیآیند از کندو بیرون
انداخته شده (که از گرسنگی میمیرند) و ملکه به جایگاه ویژه خود در کندو باز میگردد.
یا میتوانید به این دسته از عنکبوتها نگاه کنید که ماده پس از جفتگیری، با خوردن نر غذای تخمهای خود را فراهم میکند:
Latrodectus - Wikipedia, the free encyclopedia
این دو دستگی میان اهداف نر و ماده یک ابزار بسیار پیشپا افتاده فرگشت در طبیعت بوده است و به آدمی کوتاه نمیشود.
پ.ن. نگفتید که ایا زنان در سکس به اندازه مردان انگیزه برای همخوابی دارند یا خیر؟
خانواده در اسلام -
Mehrbod - 12-12-2010
kheradgera نوشته: مهربد گرامی هدف از این بحث و بیان چنین چیزهایی (کاری به درست بودن اشتباه بودنش ندارم) چیست؟ شما معتقدی تفاوت های جسمی زن و مرد باید سبب تفاوت در حقوق آنها هم شود یا خیر؟
نه و سد البته که نه! تفاوت در آدمها هیچ پیوندی به حقوق ایشان ندارد. اگر از انگیزههای شخصی میپرسید، من این رویکرد را نمیپسندم که به جوان امروزی از خردسالی بگوییم زن و مرد یکی هستند و سپس این دو پس از رسیدن به یک سالی، با تجربه تلخ و آزمودن فراوان چیزی را فرا بگیرند که همبود میتوانست همان اول بسیار ساده به وی آموزش بدهد. ما از سویی میگوییم زن و مرد یکی هستند، سپس در همبود میبینیم که این همواره مردان هستند که دنبال سکس میباشند و زنان هستند که دنبال پشتیبان روحی و کسی که درکشان کند. ما از رسانههای همگانی هر روز بایستی بشنویم که زن و مرد در همه چیز یکسان هستند و مغزشان درست یکجور کار میکند، سپس در عمل میبینیم که زنها با توانایی درک مفاهیم انتزاعی بسیار ضعیف و مردان با ناتوانی در روابط اجتماعی خود به دنبال روانپزشک خوب برای برطرف کردن دشواریهایی میگردند که اگر در همان آغاز به آنها اشاره شده بود، هیچگاه اصولا ریخت نمیگرفتند. اینها بخشی از آسیبهای دروغگویی و فریب دادن همگانی میباشند که این روزها بسیار جا افتاده است.
خانواده در اسلام -
sonixax - 12-13-2010
مهربد نوشته: بیخود است. چرا بیخود است؟ به این دو فرنود: 1. سختافزار بهتر دستکم تندتر همان نرمافزار را پردازش میکند و هوده فرق خواهد کرد. 2. سختافزار بهتر اشتباه محاسبات کمتری خواهد داشت، هنگامیکه سختافزار دیگر اشتباه محاسبات بیشتر و صرفا crash های بیشتری خواهد داشت. دشواری دیگر شما اینجاست که گمان میکنید یک Neural Network مانند CPU کامپیوتر کار میکند، هنگامیکه در یک نورال نتورک، سختافزار و نرمافزار در یکدیگر تنیده شدهاند و دگرگونی در یکی، به دگرگونی در دیگری میانجامد.
حرفتان اشتباه در حد تیم ملی است ، سخت افزار قوی تر تنها در سرعت اجرای نرم افزار تاثیر دارد ، اشتباه محاسباتی هم که اصولن حرف خنده داری است و فرقی در عملکرد نرم افزار ندارد .
در مورد شبکه عصبی هم ما گمان نمیکنیم ، برای درک بهتر مثال میزنیم ، چرا که خود شما فرض میکنید بزرگتر بودن جسم پینه ای = نورون های بیشتر ! که اشتباه است .
مهربد نوشته: نخست آنکه پیشتر سخنی از "تعمیم جزء به کل" نبود. دو اینکه این شما هستید که دارید با نام بردن از چندی از بانوان مشاهیر تعمیم "جزء به کل" میکنید. من به سادگی برای شما آمار آوردم که شمار زنان در رشتههای مذکور در برابر مردان بسیار بسیار کمتر است و این میتواند تعمیم کل به جزء باشد، ولی هیچگاه جزء به کل نخواهد بود.
خیر ، بنده گفتم شمار سرشناسان زنان در این علوم در مقابل سرشناسان مرد در همان علوم تقریبن برابری میکند و این شما بودید که به کل مردان عالم از ابتدا تا کنون تعمیم دادید بدون در نظر گرفتن شرایط و هنوز هم دارید سفسطه میکنید که چون شمار مردان بیشتر بوده و هست پس مردان در این زمینه بهترند که سفسطه آماریست .
مهربد نوشته: اینکه من چه گمان میکنم با آنچه شما باید بگویید پیوندی ندارد. گفتید فلان بانو در ساختن بمب اتم نقش بسیار مهمی داشتند، ما هم بسیار ساده پرسیدیم که چه نقشی داشتند. اکنون هم که به سفسته پرداختن به سخنگو رسیدهاید و همچنان از نقش بانوان! میگویید!!
ما به شخص خاصی اشاره نکرده ایم ، بلکه گفته ایم مخترع بمب اتم زن بوده و حرف خود را نیز اثبات کرده ایم ، شما هم که پاسش دادید به آینشتاین بیچاره !!!
مهربد نوشته: این پیوندهایی که میدهید را خودتان هم میخوانید؟ Corpus callosum تنها یک لایه محافظ است؟ خیر دوست گرامی، مهر ورزیده چیزی که به ما ریفرنس میدهید را نخست خودتان نگاهی بیاندازید: The corpus callosum (Latin: tough body), also known as the colossal commissure, is a wide, flat bundle of neural fibers beneath the cortex in the eutherian brain at the longitudinal fissure. It connects the left and right cerebral hemispheres and facilitates interhemispheric communication. http://en.wikipedia.org/wiki/Corpus_callosum این هم ریفرنس نخستین شما از ویکیپدیای پارسی که همان بالا را کوتاه بازگردانی کرده است: به طور کلی در یک شخص سالم، مغز به صورت یک کل به هم پیوسته عمل میکند و اطلاعات یک نیمکره از راه جسم پینهای به نیم کره دیگر انتقال مییابد. البنه این ارتباط هرچند در پردازش اطلاعات بسیار مفید است؛ http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%...8C%D8%A7%DB%8C
ای کاش تمامش را مینوشتید :
نقل قول:لذا در برخی بیماران، جراحان اقدام به قطع جسم پینهای می کنند. این افراد را «دو پاره مخ» مینامند.
همان طور که هزار بار برایتان گفتم ارتباط بین دو نیمکره مغز به شمار نورون هایی که آنها را به هم مرتبط میکنند ربط دارد نه گندگی و کوچکی ! مثال مانیتور را دوباره برای شما یاد آور میشود .
مهربد نوشته: درست بخوانید, نخست از ایشان برای اثبات داو خود ریفرنس خواستیم و سپس، ریفرنس برای اثبات سخن خود آوردیم.
مطالعه بفرماید :
http://anthropology.ir/node/1625
برای دوستان تنها نتیجه گیری مقاله و منابعش را مینویسم :
نقل قول:[HIGLIGHT]اما واقعیت این است:
تاکنون هیچ تفاوت جنسی و جنسیتی در مغز انسان ها یافته نشده است.[/HIGLIGHT]
منابع:
1. Fausto Sterling, Anne, Sexing The Body (gender politics and the construction of sexuality), New York, Published by Basic Books, First Edition 2000
2. Najmabadi, Afsaneh, Woman with Mustaches and Men without Beards, university of California press, 2005
3. فوکو، میشل، 1384، اراده به دانستن، ترجمه ی نیکو سرخوش و افشین جهاندیده، تهران، نشر نی، 1385
مهربد نوشته: میگویید دگرگونی در نورونها در رفتار فرد تاثیرگذار نیست، بلکه تغییر دادههای ذخیره شده بر روی آنها تاثیر گذار است؟ آیا دگرگونی در دادههای ذخیره شده بدون دگرگونی در نورونها شدنی است؟
آری
مهربد نوشته: جدای از آن, دوست گرامی میخواهید بگویید داشتن یک bus در کامپیوتری که دادهها را با شتاب 800 MHz در ثانیه از خود واگذر میکند، با سیستمی که bus آن دادهها را با شتاب 333 MHz واگذری میکند دگرسانی ندارد؟
در عملکرد نرم افزار ، خیر . یک نرم افزار مثلن ماشین حساب بر روی هر سخت افزاری که قابل اجرا باشد یک کار انجام میدهد . درکش نباید برایتان زیاد سخت باشد !
مهربد نوشته: از سوی دیگر، شما همچنان دارید کامپیوتر را سراسر با مغز و نورونها اشتباه میگیرد. نورونها و شبکههای نورونی هر کدام خود در جایگاه یک CPU کار میکنند و مغز آدم CPU یا هسته مرکزی ندارد که شما فکر کنید قرار است دادهها از جایی به جای دیگر برای پردازش جابهجا شوند!!
مگر ما چنین ادعایی کردیم ؟ در ضمن اکنون واحد های پردازش پوزیترونی ساخته شده که دقیقن مانند مغر انسان عمل میکنند .
مهربد نوشته: هر نورون در جایگاه یک پردازشگر به شمار میرود. برای نمونه جشم آدمی گویا 9 لایه شبکه نورونی گوناگون دارد که هر کدام بخشی از ویژگیهای نور مانند تاریکی یا روشنی، رنگ، فاصله و .. را پردازش کرده و دادههای پردازش شده را به لایه پسین خود واگذاری میکنند و همه این دادهها در cortex بینایی تجزیه و تحلیل نهایی شده و فرایند دیدن رخ میدهد.
بهتر است بگویید آنچه که چشم پردازش کرد ، دست آخر برای پردازش نهایی به مغز فرستاده میشود و مانند این را میتوان در دیوایس های اکسترنال که پردازنده های جدا دارند دید !
مهربد نوشته: خیر، ما میگوییم در چند هزار سال گذشته اگر زنان و مردان براستی برابر بودند میبایستی همبودهایی نیز میدیدیم و همچنان ببینیم که نقش زنان و مردان آن سراسر جابهجا شده باشد، که البته نمیبینیم. درباره دین باوران و ناباوران نیز همینگونه است، اگر در تاریخ نگاه کنید همبودهای بیدین گرفته تا شبهکمونیستی مانند مزدکیسم را نیز حتی خواهید دید و اینگونه که نبوده که همواره 15% جهان را مسلمانان تشکیل داده باشند. به بیان دیگر، دین و عقاید در تاریخ پایین و بالا و دگرگون شده و میشوند، ولی نقش زنان و مردان به این سختی پابرجا مانده است. پس همچنان، اگر داو و ادعای اینکه زنان و مردان براستی در انگیزهها و سرشت خود یکی هستند را دارید، بفرمایید برای ما دادههای آماری که استدلال شما را تایید میکنند را بیاورید.
باز هم دارید مغلطه آماری میکنید ، شما به دون در نظر گرفتن شرایط و آنچه گذشته یکضرب نتیجه گیری میکنید که 100% اشتباه است .
مهربد نوشته: شیوه کارکرد مغز جانداران به طور کلی با یکدیگر فرق ندارد، استدلال شما برای این گفته چیست؟ از سوی دیگر، شما از چه متد decode ای سخن میرانید؟
ما در کلیات بحث نمیکنیم ، وگرنه تا حالا 100 بار بحثمان تمام شده بود رفته بود پی کارش .
مهربد نوشته: آموزههای نرم یا آنچه که از پیرامون گرفته میشوند با آموزههای سوخته (directives) که در ژن hard-code شدهاند دگرگونی دارند. سخن من در اینجا نه از وجود آموزههای نرم, که از آموزههای hard-coded میباشد. یکی از این آموزهها همان «انگیزش به سکس» و دگرسانی (تفاوت) ژرف آن در نر و ماده میباشد که به آن نیز خواهیم پرداخت.
همان طور که پیشتر برایتان چندین بار گفتم اگر کودکی در شرایط ایزوله از جامعه و هنجار های آن پرورش دهید رفتارش نیز دگرگون میشود در تمام ابعاد و ربطی به جنسیتش ندارد .
مهربد نوشته: شما همچنان متوجه نشدهاید، شمار زنان زیادتر شده است، ولی شمار زنان خلاق و کسانی که براستی در این عرصهها پیشرو بودهاند دگرگونی چندانی پیدا نکرده است. روشن است که در آینده شمار این زنان بیشتر نیز خواهد شد ولی این تفاوتی در کیفیت کاری آنان نخواهد داد، چرا که چنانکه پیشتر گفتیم, زنان و مردان در روند فرگشت هدفهای گوناگونی یافتهاند و مغز و آناتومی و همه چیز آنان برای چیزهای متفاوتی بهینه شده است.
شما تکلیفتان را روشن کنید ، آنجایی که به ضررتان است زنان خلاق و مشاهیرشان را با کل مردان قیاس میکنید ، جایی که به نفعتان است میگویید شمارشان کمتر است !!!!!!!!!!!!!
مهربد نوشته: و این شمار بیشتر نیز خواهد شد، ولی همچنان تفاوتی در متفاوت بودن ایندو نخواهد داد. به بیان دیگر، در همبود امروزین ما در تلاش هستیم که تفاوت میان زن و مرد را به صفر نزدیک کنیم و همه افزارهای نرم که بالا از آن سخن گفتیم, در پی رسیدن به این امر میباشند. افزارهای نرم که همان هنجار و آموزش و پروش میباشند، میتوانند تا اندازه بسیار زیادی و در بسیاری از مسائل و دشواریها بر غرایز درونی ما پیروز شوند. برای نمونه ما توانستهایم غرایز کشتن، تجاوز به دیگران و یا نژادپرست نبودن (که همگی طبیعی و در سرشت آدمی میباشند) را تا اندازه بسیار خوبی با هنجارهای همبودین (اجتماعی) بپوشانیم و تحت کنترل در بیاوریم. درباره زنان نیز همینگونه میباشد.
پیشتر به شما نشان دادیم که هیچ تفاوتی بین مغز زن و مرد بر حسب جنسیت نیست ، پس تمام اینهایی که نوشتید پوچ میشود .
مهربد نوشته: خیر، پیرامون و محیط زندگی البته تاثیر گذار است، ولی انگیزههایی که در ژن کد شدهاند نیز تاثیرگذار میباشند.
پاسخ داده شده .
مهربد نوشته: خیر، یک آدم زمانی که به جهان میآید یک مغز خالی نیست که منتظر پر شدن باشد، بلکه همزمان با زایش خود دادههای بسیاری که در ژن وی hard-code شدهاند را نیز با خود میآورد. این غرایز و این directive ها با فرمان دادن به سلولهای جنین و با کنش گرفتن از پیرامون خود شخصیت کودک و جوان فردا را ریخت میدهند.
مگر ما گفتیم مغز خالی است ؟ مطالب را درست بخوانید .
مهربد نوشته: برداشت شما از آنچه زن و مرد میتوانستند باشند البته زیباست, که هر دو بدون هیچ انگیزشهای متفاوتی و تنها در جایگاه ماشینهای یادگیرندهای باشند که از پیرامون خود همه چیز را فرا بگیرند.
این برداشت ما نیست ، یک حقیقت است که شما به دلایلی مایل به پذیرفتنش نیستید .
مهربد نوشته: ولی در روند فرگشت اینگونه نبوده است و زنان و مردان با اهداف و انگیزههای متفاوتی به جهان میآیند.
این هم پاسخ داده شده ، با تکرار یک مطلب به اشکال گوناگون چیزی را ثابت نمینید .
مهربد نوشته: زنبورهای عسل: همه زنبورهای عسل ماده هستند (بدون داشتن توانایی زایش). یک ملکه داریم (با توانایی زایش). نقش نرها که در یک زمان کوتاه به آنها پروانه (اجازه) رشد داده میشود این است که ملکه را باردار کنند، بدینگونه که ملکه در یک روز از پیش مشخص شده از کندو به آسمان پرواز کرده و همه نرها برای رسیدن به ملکه و باردار کردن او دست به رقابت با یکدیگر میزنند. زنبور عسل نری که از همه بهتر پرواز کند (به بیانی، ژنهای بهتری داشته باشد) به ملکه رسیده و پاداش خود که سکس باشد را از او میگیرد و پس از آن، بدست نیش ملکه کشته میشود.
اصولن مقایسه توانایی های ذهنی و امر پردازش داده در موجودات ، با توانایی های جنسی مانند قدرت بدنی و توانایی تولید مثل و ... کار اشتباهی است . چرا که میتوان در توانایی های جسمی تغییرات ایجاد کرد حالا یا با ورزش یا با عمل جراحی و قرص و ...
مهربد نوشته: پ.ن. نگفتید که ایا زنان در سکس به اندازه مردان انگیزه برای همخوابی دارند یا خیر؟
گفتیم ، یک دور دیگر مطالعه کنید .
خانواده در اسلام -
sonixax - 12-13-2010
بگذارید آنچه منظور من است را به خلاصه ترین شکل برایتان بنویسم :
آیا زنان و مردان از نظر جسمی با هم تفاوت دارند ؟
آری
آیا این تفاوت ژنتیکی و یا به خاطر جنسیت است ؟
آری
آیا زنان و مردان از نظر روان و احساسات و توانایی های ذهنی و رفتارشناسی با هم تفاوفت دارند ؟
آری
آیا این تفاوت ژنتیکی و یا به خاطر جنسیت است ؟
خیر