رباعیات «خیام» -
Pazhuhande - 12-27-2012
لینکِ واژه نامه را اشتباه فرستاده ام. خودت "غره" را در آنجا بجوی می بینی که چند تلفظ گوناگون دارد و هر کدام معنایِ متفاوتی.
رباعیات «خیام» -
Mehrbod - 12-27-2012
Pazhuhande نوشته: حالا که وقت دارم، گزیریدم خودم پیشنهادهایم را بگویم. بقیه اش بماند برای دوستان دیگر.
1.Guyand behešto hur in? xâhad bud - Ânjâ meyo širo angebin xâhad bud
Gar mâ meyo ma'šuq gozidim ce bâk - Con âqebate kar cenin xâhad bud
"حور عین" . شما نمی دانید چیست؟! حوریِ بهتشی را نشنیده اید تا کنون؟! Hure in خوانده می شود. البته در شعر اینگونه است. در اصل hur ol eyn (حورالعین) است.
می و سیر و انگبین؟! من شنیده ام « می و مُشک و انگبین ». "سیر" تناسبی دارد؟
1.
سرانجام Hure in شد؟
Guyand behešto hure in xâhad bud - Ânjâ meyo širo angebin xâhad bud
Gar mâ meyo ma'šuq gozidim ce bâk - Con âqebate kar cenin xâhad bud
آن سیر نیست، شیر است پژوهنده جان
حور العین را شنیده بودم، ولی خوانش آنرا هنوز دل استوار نیستم. hur eyn، hur in یا چه؟
Pazhuhande نوشته: Har sobh ke ruye lâle šabnam girad - Bâli? banafše dar caman xam? girad
Ensâr marâ ze qonce xoš miâyad - Ku ?
شعر را بد نوشته ای. "بالایِ بنفشه " درست است. از سایتِ گنجور بر می داری؟
Ku dAmane xishtan farAham girad
1.Yârâne moâfeq hame az dast šodand - Dar pâye ajal yekân yekân past šodand
Xordim ze yek šarâb dar majlese omr - Dori? do se pištar ze mâ mast šodand
درست است. هر بار شراب نوشیدن را به اصطلاح می گویند "دور". اما باید کمی حالت بگیرد و کش بیاید. مثلا گفته شود : DOUR یا DAOR
در پارسی جهانیک کش دادن نداریم، هر کس میتواند خودش برای همآوایی با دیگر چامهها آنرا بکشاند بدید ام.
هر آینه dowr و dor اندکی میدگرند و w هم داریم، پس اینجور نوشتم:
Yârâne moâfeq hame az dast šodand - Dar pâye ajal yekân yekân past šodand
Xordim ze yek šarâb dar majlese omr - Dowri do se pištar ze mâ mast šodand
Pazhuhande نوشته: اینرا که من توضیح داده بودم. ولی همچنان علامت پرسش اش باقی است. غره را هم درست نکرده ای. فکر می کنی اشتباه می گویم؟ این هم مدرک: نتایج جستجو | بالی
باز هم قانع نشده ای؟
سرانجام کدامش گرامی؟ من غُرّه دیدم که میشود ماه نو، همان است؟
Gar mey naxori ta'ne nazan mastânrâ - Bonyâd makon to hileo dastânrâ
To qorre bedan mašo ke mey minaxori - Sad loqme xori ke mey qolamast ânrâ
دیگر چامهها را هم ویراستم.
Pazhuhande نوشته: "حور عین" . شما نمی دانید چیست؟! حوریِ بهتشی را نشنیده اید تا کنون؟!
حور العین و حور عین و همه اینها را هم من تنها باور کنید یا نه در کتاب خواندهام و پیش از این درست نمیدانستم چه جور میخوانند
رباعیات «خیام» -
Pazhuhande - 12-27-2012
واای. بابت سیر آنقدر خندیدم که نگو... مهربد جان من معتقدم شما اگر وزن شعر را یاد بگیرید، نصف ایراداتتان زدوده خواهد شد. مشخص است که hure in باید خواند.غره هم مشخص است معنای ماه نو نیست و از غرور می آید. پس qarreدرست است.می گویید در فارسی جهانی کش دادن نداریم. ولی به دید من اگر این دبیره کمکی به آسان خوانی و درست خوانی نکند، چه سودی دارد؟! و دلیل ترجیحش بر دبیره ی معمولی چیست؟
رباعیات «خیام» -
Mehrbod - 12-27-2012
Pazhuhande نوشته: واای. بابت سیر آنقدر خندیدم که نگو... مهربد جان من معتقدم شما اگر وزن شعر را یاد بگیرید، نصف ایراداتتان زدوده خواهد شد. مشخص است که hure in باید خواند.غره هم مشخص است معنای ماه نو نیست و از غرور می آید. پس qarreدرست است.
ویراستم
Pazhuhande نوشته: می گویید در فارسی جهانی کش دادن نداریم. ولی به دید من اگر این دبیره کمکی به آسان خوانی و درست خوانی نکند، چه سودی دارد؟! و دلیل ترجیحش بر دبیره ی معمولی چیست؟
روشن نیست!؟ همینکه "حور عین" را میتوان:
hur eyn
hure eyn
hur ayn
hure ayn
huro ayn
huro eyn
...
خواند مایهی سردرگمی نیست؟
رباعیات «خیام» -
Pazhuhande - 01-04-2013
گرامی تمامی این خوانش ها را می توان با بکار گیری نشانه های زیر و زبر و پیش و ساکت نشان داد. نمی توان؟
رباعیات «خیام» -
Mehrbod - 01-19-2013
دوستان این چند چامه بجا مانده را هم بمهر سداگذاری کنید برود!
رباعیات «خیام» -
Pazhuhande - 02-17-2013
درود.
ببخشید که مدتی نبودم.
مهربد جان، من نشانهی ؟ را با مرورگرم جُستم و چیزی نیافتم!
نمیدانم کدام ابیات هنوز برایت گنگ است!
رباعیات «خیام» -
Mehrbod - 02-17-2013
Pazhuhande نوشته: درود.
ببخشید که مدتی نبودم.
مهربد جان، من نشانهی ؟ را با مرورگرم جُستم و چیزی نیافتم!
نمیدانم کدام ابیات هنوز برایت گنگ است!
یک شماری خانها را ننوشتهام به کل, یکبار سرسری رد شوید میابید گرامی.
رباعیات «خیام» -
Alice - 12-08-2013
این چهارگانی خیام که با آوای کوکوی غریب و حزنانگیز پرندهی فاخته تمام میشود به قول صادق هدایت مو را به تن آدم سیخ میکند: :e058:
آن قصر که بر چرخ همی زد پهلو
بـر درگـه او شـهـان نـهادنـدی رو
دیدم کــه بـر کُـنگرهاش فاختهای
بنشسته و همی گفت که کوکو؟ کو کو؟
[ATTACH=CONFIG]3111[/ATTACH]
رباعیات «خیام» -
Alice - 12-18-2013
بر ویرانههای تیسفون:
یک چارگانی شاهکار و پوچگرایانه از خیام نیشاپوری که آدم را به فراخنای اندیشه فرومیبرد:
آن قصر که جمشید در او جام گرفت،
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت.
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چه گونه گور بهرام گرفت؟
[ATTACH=CONFIG]3150[/ATTACH]