قربانیان انقلاب -
mahtab71 - 11-23-2012
مشکلی که ما ایرانی ها همیشه مواجه با اون هستیم اینه که شخصیت ها رو کاملا سیاه یا کاملا سفید میبینیم.
مثلا محمدرضا پهلوی یا منفور میشه یا در حد یک قدیس منزه و عاری از هر خطایی جلوه داده میشه.
در واقع اینگونه نیست.در زمان محمدرضا ایران جزء5قدرت اقتصادی برتر دنیا بوده،فضای باز سیاسی به نسبت وجود داشته.کسی صرفا به دلیل داشتن مثلا یک روزنامه از زندگی ساقط نمیشده و...
خسرو روزبه مرد شریف و بزرگی بوده اما نقطه ی سیاهی که در زندگی اون وجود داره شرکت در قتل محمدمسعود سردبیر هست
مصدق انسان والایی بود اما نقطاط سیاه در کارنامه اون وجود داشت یکی اینکه هر مشکلی رو به جای حل و فصل در مجلس به خیابونها میکشوند و در حقیقت مرد قانون خود تبدیل به یک ضد قانون میشد
و...
پس بهتره اونها رو خاکستری ببینیم
قربانیان انقلاب -
iranbanoo - 11-23-2012
مهتاب گرامی
با بخشی از حرفهای شما موافقم.معمولا ما در قضاوت در باره ی شخصیت ها دچار اشتباه میشویم.این هم به دلیل ان است که خود را در مقام کارشناس در مورد هر موضوعی کارشناسی میکنیم و غالبا در مورد اصل مطلب به خطا میرویم.
پس اینکه افراد همگی دارای نقاط مثبت و منفی هستند را درست میفرمایید .
اما در مورد قضاوت کلی افراد باید به عملکرد انان نگاه کرد و نتیجه و حاصل ان را مورد بررسی قرار داد.
شخصیتی مانند محمد رضا پهلوی گرچه پر است از اشتباهات و کوتاهی ها اما دورانی را پدید آورد که دست کم نسبت به دوران قبل و بعد از خود دارای امتیازات بسیار است.
و شخصیتی مانند دکتر مصدق که وقتی به عملکرد ایشان نگاهی میدازیم میبینیم چه قدر به ایشان مدیونیم گرچه شاید بتوان ایراد هایی بر ایشان داشت اما این از بزرگی شخصیتشان و اهدافشان ذ ره ای نمیکاهد
قربانیان انقلاب -
mamad1 - 11-23-2012
به نظر شما طلایی ترین دوره سیاسی در ایران از 300 سال پیش تا امروز کدوم دوره هست؟
قربانیان انقلاب -
mahtab71 - 11-23-2012
mamad1 نوشته: به نظر شما طلایی ترین دوره سیاسی در ایران از 300 سال پیش تا امروز کدوم دوره هست؟
زمان مشروطه
انقلاب مشروطه و اون سالها نقطه عطفی در طول تاریخ ایران بود
قربانیان انقلاب -
mamad1 - 11-23-2012
mahtab71 نوشته: زمان مشروطه
انقلاب مشروطه و اون سالها نقطه عطفی در طول تاریخ ایران بود
ببنید نمیخوایم احساسی به موضوع نگاه کنیم
مشروطه خواهان خیلی زود طومارشون جمع شد
سود بزرگی که داشتن ایجاد قانون و مجلس تو این کشور بود
به نظر من ما نمیتونیم مشروطه رو یه دوره طلایی بدونیم
هر چند یک استارت بسیار مهم برای کشور بود
قربانیان انقلاب -
mahtab71 - 11-23-2012
mamad1 نوشته: ببنید نمیخوایم احساسی به موضوع نگاه کنیم
مشروطه خواهان خیلی زود طومارشون جمع شد
سود بزرگی که داشتن ایجاد قانون و مجلس تو این کشور بود
به نظر من ما نمیتونیم مشروطه رو یه دوره طلایی بدونیم
هر چند یک استارت بسیار مهم برای کشور بود
اتفاقا من هم بدلیل همین سود بزرگ این برش زمانی رو یک عصر طلایی میدونم.
اگه این دستاورد نبود هرگز نمیشد به پله های بالاتر گام برداشت.
قانونگرایی یک پارامتر مهمه که حتا مشکل ایران امروزی هم فقدان این مهم هست.
قربانیان انقلاب -
mamad1 - 11-23-2012
mahtab71 نوشته: اتفاقا من هم بدلیل همین سود بزرگ این برش زمانی رو یک عصر طلایی میدونم.
اگه این دستاورد نبود هرگز نمیشد به پله های بالاتر گام برداشت.
قانونگرایی یک پارامتر مهمه که حتا مشکل ایران امروزی هم فقدان این مهم هست.
طلایی اره ولی من طلایی ترین نمیدونمش
من دوره پهلوی ها رو طلایی ترین میدونم
پهلوی ها در قله کوه قرار دارن
اوج پیشرفت ها در این دوره س
قربانیان انقلاب -
mahtab71 - 11-23-2012
mamad1 نوشته: طلایی اره ولی من طلایی ترین نمیدونمش
من دوره پهلوی ها رو طلایی ترین میدونم
پهلوی ها در قله کوه قرار دارن
اوج پیشرفت ها در این دوره س
در
مورد طلایی ترین زیاد مطمئن نیستم
اما فکر کنم زمان رضاپهلوی شاید بتونیم اینو بگیم اما محمدرضا رو نه!
قربانیان انقلاب -
Dariush - 11-23-2012
بی شک نه محمدرضا شاه و نه پدرش منفورترین های دوران معاصر نبودند و حداقل در بین عوام محبوبیتی دارند.اما هر دوی این شاهان کارهای کردند که نمیتوان از آنها چشم پوشی کرد.مهمترینش اینکه آنها مردم را تحقیر کردند.مردم را عده ای عقب مانده و فقیر و بی سواد میدانستند که اصلا دلیلی ندارد در شرایط سیاسی کشور نقشی داشته باشند چرا که ما داریم برایشان بهترین کارها را میکنیم.اما هر دوی اینها فراموش کرده بودند که همین مردم حماسه انقلاب مشروطه را آفریدند، همین مردم فعالیت های سیاسی و حذبی داشتند، همین کور و کچل ها روزنامه داشتند و دموکراسی خواه بودند.شما با فروریختن پایه های دموکراسی ای که مردم برایش جنگیده اند و کشته شده اند، بی شک صاحب عنوان منفور خواهید شد.مگر میشود مردمی که هوشیار شده بودند و اندیشه های آزادی خواهی داشتند، دوباره به عقب برگرداند؟این کاری است که این دو شاه میخواستند بکنند تا با خیال راحت و بی دغدغه به سلطنت خود برسند.اما نمی دانستند که جاده ی آگاهی یک جاده ی یک طرفه است و شاید مسیر رفت داشته باشد، اما برگشت ندارد.
کارنامه ی محمدرضا شاه در این مورد خیلی سیاه تر از پدرش است.او تحقیری بزرگ بر مردم وارد ساخت که عملا نفرت را در دل آنها نهادینه کرد.دوره بین سالهای 1320 تا 1332 را نگاه کنید.در این سالها نه اوضاع اقتصادی مملکت خوب بود، نه رفاه اجتماعی آنچنانی وجود داشت.اما به سبب وجود فضای باز و دموکراتیک، مردم همیشه امیدوار و پرنشاط بودند.اما جناب شاه با تبانی با بیگانگان علیه ملت خودش توطئه کرد.آیا میشود چنین گناه بزرگی را بر یک سیاستمدار بخشید؟چنین کاری در هر جای دنیا رخ دهد، آن سیاستمدار برای همیشه منفور میشود و کمترین حکمش حبس ابد است.و فاجعه بارتر اینکه حتی همان بیگانگان از مردم ایران معذرت خواهی کردند اما هموطنان شاهیِ ما هرگز خود را در این مورد مسئول نمیدانند و اساسا به جای لفظ کودتا چیزهای دیگری میگویند که همه میدانیم!خب شما وقتی روزنامه ها و احزاب را میبندید، مجلس را تسخیر میکنید، برعلیه مردم خودت با بیگانگان ساخت و پاخت میکنید و تمام نهادهای دموکراتیک را تبدیل مداحان و ثناگویان خود میکنید، باید بدانید مردم هم روزی ÷به حساب شما خواهند رسید.جناب شاه فکر کردند با گرفتن و سر به نیست کردن دو تا ازادی خواه و چهارتا رهبر سیاسی و بستن احزاب و روزنامه ها، مردم هم یادشان میرود آزادی چیست و دموکراسی به چه معناست.خب پس از کودتای 28 مرداد، همان مردم که در برابر سخت ترین مشکلات اقتصادی دم نمیزدند، حالا در قبال کمترین مشکل سهوی هم، فریادشان بلند میشود.چرا؟چون میدانند مسئول همه چیز یک نفر است.اوست که اختیار همه چیز را در دست دارد.از چاله درون آسفالت تا کشته شدن افراد در زندانهای ساواک،مردم همه را از چشم یک نفر میبینند.آن یک نفر کیست؟جناب شاه!
حالا هی بفرمائید ایشان دانشگاه ساخت، جاده ساخت،راه آهن درست کرد ، اقتصاد را فلان کرد و... . با این حرفها تنها میشود عوام را فریفتمخصوصا در این شرایط اسف بار .
اما درخشان ترین دوران در تاریخ معاصر همان سالهای 1320 تا 1332 است.
قربانیان انقلاب -
iranbanoo - 11-23-2012
جناب داریوش
بدون هیچ موضع گیری خاصی میخواهم نظرتان را در مورد این مسئله بدانم:
آیا به نظر شما ادبیات مجیز گویانه و ستایشگرانه ی سیاست مداران که اخیرا هم بسیار شاهد انیم مسبب بسیار ی از عقب ماندگی ها ما نیست.
استفاده ی بهره جویانه از واژه (مردم)که به تکرار از طرف کنش گران سیاسی میشنویم باعث نشده که مردم احساس کنند که این ستایش ها بر حق است و پیش خود فکر کنند که علی آباد هم شهریست؟
البته تحقیر رمردم به وسیله ی سیاستمداران را قبیح میدانم اما چشم از عقب ماندگی های مردم بستن نیز خطای بزرگیست و شاید پهلوی ها نیز به این مسئله واقف بوده اند؟؟؟!!