وقایع، اخبار و اطلاعات انتخابات ریاستجمهوری 92 -
Anarchy - 06-17-2013
Dariush نوشته: شما گویا موضوع را تنها از نگاه خود میبررسید و چون تنها هدفِ شما سقوطِ نظام است و تنها راهی هم که در هنگامهی انتخابات برای این راه متصور هستید تحریم است؛ مسلم است که هرچه دیگران برای شما استدلال میکنند، فارغ از درست بودن یا نبودنش،پذیرفتنی نیست. بد نیست که چند صفحه پیش را ببینید که من نیز همچون شما، راهِ درست را رای ندادن میدانستم و برای آن دلایلِ گوناگون آوردم. اما هنگامی که قدری به استدلالهای مقابل نیز توجه کردم، دیدم چندان هم بیراه نیستند ؛ اگرچه در نهایت خودم شرکت نکردم (که آنهم به دلیلِ روحیه خاصِ خودم است). مطلبی که باید بدانید این است، اوضاعِ ایران بسیار پیچیده و غامض است و عرصهی سیاسیِ آن بسیار مبهم است ؛ چنانکه هرگونه برآورد و تحلیل از آن تنها برپایه گمان است. در اغلبِ اوقات هرگز نمیتوان تا پیش از وقوع یک رویدادِ کلانِ سیاسی ، چیزی را در موردش پیشبینی کرد. ممکن است به نفع مردم شود، ممکن است به نفع حکومت شود، ممکن است به شورش بیانجامد، ممکن است همهی تحلیلها درست از آب درآیند و ... چراکه حکومتی مافیایی برسرکار است که به شدت به بقای خود حساس است و از سویی هماکنون آنرا درخطر میبیند، بنابراین ناچار است بین منافعِ مردم و بقای خود تعادلی ایجاد کند، اما هیچ معلوم نیست که تاکی میتواند این روند را ادامه دهد؛ اما قدرِ مسلم این است که بالاخره روزی یک اشتباه استراتژیک خواهد کرد. چنانکه در 88 کرد. با این تفاسیر، در بهترین حالت استدلالِ شما برای مضر بودنِ رای دادن همانقدر درست است که استدلالِ مخالفانِ شما برای مفید بودنِ رای دادن. در تمامِ استدلالهای دوطرف ، همه چیز بر روی گمانه هستند. وگرنه شما میتوانید به من با قاطعیت بگویید که حکومت تقلب کرده یا نکرده یا مثلا درصدِ مشارکت همانیست که رژیم میگوید (شاید عمدا آنرا بالا اعلام کرده)، از رای آوردنِ روحانی غافلگیر نشده و ... ؟
داریوش گرامی ابتدای صحبت شما که مغلطه بود از نوع مسموم کردن سرچشمه
!! مطمئن باشید استدلال درستی بشود من میپذیرم...در پاسخ به شهریار گرامی هم گفتم ، اصولا تحریم به تنهایی قطعا مفید نیست و نمیدونم چه کسی چنین چیزی رو در ذهن بقیه جا انداخته... تحریم برای من شخصا یک تمرین ذهنیست !! شما وقتی از یک راه خسته شدی به دنبال راه دیگه قطعا خواهی گشت... حالا اینکه در ادامه چه چیزی پیش میاد مساله دیگه ای هست... من متوجه پیچیدگی بازی و نفع بردن احتمالی مردم از رای دادن هستم...اما مثال آب نبات در برابر یک میلیون دلار واقعا مثال به جایی هست !! درست که گاهی رژیم مثل 88 خطایی هم مرتکب میشه ( البته باز به هم به دلیل عدم دسترسی به جزییات هیچ کس مطمئن نیست که تقلب در چه ابعادی بوده چون خود موسوی هم نیمه شب و با عجله در مصاحبه با رسانه ها گفت من برنده قطعی انتخابات هستم که دلیل کارش رو من نمیدونم هنوز ) ، اما در هر حال با توجه به بافت جامعه ایران ، دست بالا رو داره و همواره خودش زمین بازی رو تدارک دیده پس منطقا سود بیشتری هم خواهد بود مگر اینکه فاکتور ناشناخته و غیر منتظره ای وارد بشه... پس بدون توجه به میزان اثر رای ندادن ، ابتدا مدعیان موثر بودن رای دادن باید مدعای خودشون رو ثابت کنن که چطور با بازی در زمین حریف میتونن قاعده بازی رو به هم بزنن ؟ باور کنید به این سوال اگر جواب منطقی داده بشه من میپذیرم...
نقل قول: اگر هیچ فرقی نمیکند که چه کسی رئیس جمهور شود و اگر هیچ اختیاراتی ندارد، پس چرا مثلا نگذاشتند هاشمی یا خاتمی بیاید یا چرا در 88 علیه موسوی تقلب کردند؟
البته هیچ هیچ که نه... اما به قاعده کلی طبق گفته خاتمی رئیس جمهور یک تدارکاتچی بیشتر نیست !! هاشمی هم به نظر من هم در موردش غلو شده هم با بقیه مهره های رژیم تفاوت داره به دلیل نفوذش در ارکان مختلف و در بسیاری موارد جنگ قدرت بین هاشمی و خامنه ای هست... یعنی جایگاه ریاست جمهوری نیست که به هاشمی وزن میده بلکه بر عکسش هست و این نیست که پس هر کس دیگه ای هم که رئیس جمهور شد توان انجام کار احتمالی ( و نه قطعی ) هاشمی رو داره... دیدیم که جناب مموتی هم بعد از کمی هارت و پورت ، تبدیل به موجودی بی آزار و افسرده شده این روزها !!
حالا تقلب دوره موسوی که قطعی و با جزییات مشخص که نیست اما به طور کلی اینها جنگ قدرت داخل رژیم هست و نمیدونم چطور میشه بهره برد برای منافع بلند مدت مردم...
تا حالا خاتمی یا هاشمی یا حتی موسوی ، کدامیک حرفی زدن که با اصول قانون اساسی ایران منافات داشته ؟ با کمی تفاوت همگی یک حرف رو میزنن...
نقل قول:اتفاقا برعکس شما و اون بسیجیهایی که میفرمائید من معتقدم که ج.ا این دوره خودش بر اینکه در دوره پیشین تقلب شده بود صحه گذاشته. وگرنه این دوره با اینکه روحانی بسیار معتدل و به اصطلاح میانهرو بود و اصلا در حدِ موسوی محبوب نبود، در همان دورِ نخست برنده شد. مطمئنا در دورهی پیش تقلبِ بسیار گستردهای شکل گرفته بود؛ وگرنه در بدبینانهترین شکلِ ممکن، انتخابات باید به دورِ دوم کشیده میشد.
اینها در حد تحلیل شخصی خب محترم هست اما شما هیچ ادله ای نداری !! اینکه فکر کنی کل آرا موسوی امروز رسیده به روحانی یا مثلا آرا احمدی نژاد چی شده و مسائل دیگه... حدس خودم هم به تقلب در دور پیشین هست اما در چه ابعادی رو نمیدونم واقعا !! ما بدون دسترسی به تحلیل های آماری واقعی نمیتونیم حرفی بزنیم...
وقایع، اخبار و اطلاعات انتخابات ریاستجمهوری 92 -
Anarchy - 06-17-2013
دوستان برای اینکه کمی وارد حال و هوای واقعی انتخابات در ایران بشید و اقشار مختلف رو ملاحظه کنید به این تاپیک مراجعه کنید:
آقای روحانی به عنوان هفتمین رئیس جمهور ایران انتخاب شد
وقایع، اخبار و اطلاعات انتخابات ریاستجمهوری 92 -
Anarchy - 06-17-2013
- [B]Nasim Roshanaei[/B]
Saturday
روی کار آمدن روحانی بر یک نکته ی بسیار مهم صحه گذاشت:
1. چگونه سیستم حکومت جمهوری اسلامی هوشمندانه موفق شد بخشی از مردم معترض را به سویی هدایت کند که امیدوار و خودخواسته به یکی از مهره های اصول گرا (روحانی) رای دهند و سپس چنین نتیجه بگیرند که" این بار رای ما دزدیده نشد و اراده ی ما تاریخ را ساخت." به این ترتیب جمهوری اسلامی توانست آتویی را که 4 سال پیش به مردم داده بود(دزدیدن رای هایی که مردم به موسوی و کروبی داده بودند) پس گرفته و با اعتماد به نفس فراوان در سطوحی از گفتمان سیاسی داخلی و خارجی به مشروعیت! نسبی دست یابد تا به قلدری خود ادامه دهد.
با انتصاب روحانی، پروپاگانداها و به ویژه مناظره ی انتخاباتی پوپولیستی روحانی با قالیباف( که بعد از آن جوانان و قشری از روشنفکران جوگیر شدند)، جمهوری اسلامی خود را حتی از زحمت تقلب کردن نیز خلاص کرد.
ابراز احساسات معصومانه، رضایت و شادی کسانی که دیروز به روحانی رای داده اند، مانند رضایت نوزاد گرسنه ای است که مادرش به جای شیر دادنش، با خواندن لالایی و داروی خواب آور، او را می خواباند.
وقایع، اخبار و اطلاعات انتخابات ریاستجمهوری 92 -
Anarchy - 06-17-2013
[URL="https://www.facebook.com/nasim.roshanaei?hc_location=timeline"]
[/URL]
[B]Nasim Roshanaei[/B]
در تاریخ نوشته خواهد شد این روزهای حیرت انگیز" که مردم معترض شعار میدهند، دیکتاتور، دیکتاتور، تشکر، تشکر! " چگونه می توان رویدادی سیاسی را در تاریخ تصور کرد که در آن مردم معترض از دیکتاتورشان تشکر میکنند! مردمی که لااقل این را درک کرده اند که حکومتشان دیکتاتوری است! آیا از دیکتاتور تشکر می کنند که اجازه داده است به یکی از منتخبان دیکتاتور رای بدهند و دیکتاتور رای هایشان را بشمارد!!!!! به کجا رسیده ایم... چگونه می توان به رخدادی سیاسی که در آن هم مردم معترض و هم دیکتاتور راضی و
وقایع، اخبار و اطلاعات انتخابات ریاستجمهوری 92 -
Anarchy - 06-17-2013
محمدرضا عارف به حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ملت ایران پیشنهاد داده است در دولت تدبیر و امید از دکتر محمود احمدی نژاد مشاوره بگیرد.
به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا عارف روز یکشنبه هفته جاری در گفتگویی با ماهنامه مدیریت ارتباطات، به حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ملت ایران پیشنهاد داده است از دکتر محمود احمدی نژاد مشاوره بگیرد. بخشهایی از این گفتگو را در ادامه میخوانید.
-در ابتدا برای شرکت در انتخابات و نه کاندیدا شدن، اعلام حضور کردم، گفتم من در انتخابات شرکت میکنم. بنای من بر این بود که با این کار، تندرویهایی که در بخشی از جریان اصلاحات وجود داشت و عدهای دنبال تحریم انتخابات بودند مخالفت کنم.برچسبهایی هم به من زده شد، اصلاً جواب، ندادم از جمله اینکه گفتند عارف زود اعلام کاندیداتوری کرده، جواب ندادم .گفتند اصلاحطلب بدلی است جواب ندادم. هرچه گفتند را با نگاهی که به آینده داشتم جواب ندادم. آگاهانه جواب ندادم. اول اینکه بدلی به من نمیچسبید، من شخصیت دوم دولت اصلاحطلبان بودم. مسیر خودمان را جلو رفتیم. رایزنیهایی میکردیم، مشورتهایی میکردیم. خوشبختانه اولین گام را برداشتیم. موفق شدیم پرونده تحریم انتخابات ریاست جمهوری را در ماه های آبان و آذر 91 ببندیم. گفتیم مسیر خودمان را ادامه میدهیم. روند کند، اما امیدوار کننده بود.
-خط قرمز را از اول ترسیم کردیم. گفتیم خط قرمز ما ارزشها، آرمانها و قانون اساسی است. برای اینکه همه چیز روشن و شفاف باشد که چه کار میکنیم. گفتیم به غیر از این خطوط قرمز، درباره همه چیز چالش و بحث میکنیم.
....
* آقای دکتر! اضطراب روزهای مناظره را ندارید؟ رئیسجمهور نشدید اما خوشحال به نظر میرسید. چرا؟
روشن است. به دلیل اینکه من میخواستم طوری حرکت کنم تا برای نظام و مردم مسأله ایجاد نکنم. بسیار کار خطرناکی بود که در عین بیان مطالبات، مشکلات و گرفتاریهای مردم، خدای ناکرده دردسرساز نشوم و از خطوط قرمز اعتقادیام عبور نکنم. بسیار کار سختی است. برای من امنیت ملی، منافع ملی و همگرایی اصل بود.
*اگر رئیسجمهور میشدید به آقای دکتر احمدینژاد چه پستی را پیشنهاد میکردید؟
من، فکر میکنم رؤسای جمهور گذشته، نباید هیچ پست اجرایی بگیرند. به هیچ وجه. اما در جایگاه مشاور عالی باید از همه رؤسای جمهور، استفاده شود.
*یعنی، الان به دکتر روحانی توصیه میکنید که از ایشان، به عنوان مشاور عالی استفاده کنند؟
حتماً. من توصیهام به آقای روحانی این است که از تمام مدیران ارشد نظام در جایگاه خودشان استفاده کنند. حالا هرکسی یک ظرفیتی دارد. ما باید از تمام ظرفیتهای موجود در کشور برای حل مشکلات و گرفتاریهای مردم استفاده کنیم. جز این باشد، به نتیجه نمیرسیم. تجربه 8 ساله اصولگرایان نشان داد و من بارها در مناظرات هم اشاره کردم که یک دست شدن کشور، جواب نمیدهد. حتی اگر اصلاحطلبان هم باشند همین است و جواب نمیدهد...
عارف در این گفتوگو به پرسشهای زیادی در مورد اصل و حاشیههای انتخابات یازدهم ریاستجمهوری پاسخ داده است که به زودی در سیوهشتمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر خواهد شد.
وقایع، اخبار و اطلاعات انتخابات ریاستجمهوری 92 -
Anarchy - 06-17-2013
ستون سر مقاله امروز روزنامه کیهان، به مقاله ای از حسین شریعتمداری با عنوان«همراهان ناهمراه ! »اختصاص یافت:
پیروزی آقای دکتر حسن روحانی در انتخابات پرشور و حماسی اخیر، بلافاصله بعد از اعلام نتیجه انتخابات با تحلیلها و گمانهزنیهای فراوان و متفاوتی در داخل و خارج کشور روبرو شد. بیشترین حجم این تفسیرها به دو موضوع؛ «احتمال تغییرات جدی در سیاستهای کلان نظام» و «نقش و تاثیر این انتخاب بر آرایش سیاسی احزاب و جریانات داخلی» اختصاص داشت که هنوز هم ادامه دارد. یادداشت پیش روی اشارهای گذرا به نکات یاد شده دارد.
1- آقای روحانی که در انتخابات حماسی 24 خرداد با کسب اکثریت آرای مردم به ریاست جمهوری اسلامی ایران انتخاب شدهاند، اگرچه اعلام کردهاند در اداره امور اجرایی کشور سلیقهای متفاوت با اصولگرایان و سایر نامزدها دارند ولی این سلیقه سیاسی متفاوت در چارچوب سلیقههای درون نظام تعریف شده و احراز صلاحیت ایشان از سوی شورای نگهبان را در پی داشته است بنابراین، تنها رخداد تازهای که این روزها، با انتخاب آقای روحانی اتفاق افتاده- و اتفاق مهمی نیز هست- جابهجایی مسئولیت امور اجرایی کشور از یک سلیقه سیاسی به سلیقه سیاسی دیگری در چارچوب و بستر تعریف شده نظام است.
رخدادی که در عمر سیو چند ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بارها اتفاق افتاده است. این جابهجایی نشان میدهد که اولا؛ نگاه مردم برای حل مشکلات و از جمله مشکلات اقتصادی به درون نظام است و به قول حضرت آقا؛ «نظر دشمنان برای ملت ایران اهمیتی ندارد» و ثانیا؛ برخلاف آنچه دشمنان بیرونی ادعا میکنند، «حلقهمدیریت» در نظام اسلامی بسته نیست و مسئولیتها میتواند با انتخاب مردم در میان سلیقههای مختلف درون نظام جابهجا شود.
2- تعیین سیاستهای کلی و کلان نظام مطابق اصل 110 قانون اساسی از اختیارات رهبری است. بنابراین برخلاف هیاهوی دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها، با انتخاب آقای دکتر روحانی، سیاستهای کلان نظام تغییری نکرده و نخواهد کرد. آقای روحانی سالهای متمادی دبیر شورای عالی امنیت ملی و یکی از نمایندگان رهبر معظم انقلاب در این شورا بوده- و هنوز هم هستند- و میدانند که علاوه بر اختیار قانونی رهبری در تعیین سیاستهای کلی نظام- ولایت مطلقه فقیه- بسیاری از سیاستهای کلان با ارجاع رهبر انقلاب، در این شورا مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نهایتاً در صورت تأیید ایشان به اجرا درمیآید.
اعضای این شورا مطابق اصل 176 قانون اساسی عبارتند از؛ رؤسای سه قوه، رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح، مسئول امور برنامه و بودجه، دو نماینده به انتخاب مقامرهبری، وزرای امور خارجه، کشور و اطلاعات و برحسب موضوع، وزیر مربوطه و عالیترین مقامهای ارتش و سپاه. با توجه به نکته یاد شده، با حضور آقای دکتر روحانی در رأس قوه اجرایی کشور، هم نگرانی بعضیها و هم انتظار برخی دیگر درباره تغییر سیاستهای کلان نظام بیاساس و نشدنی است و البته ایشان نیز تاکنون چنین ادعایی را مطرح نکردهاند.
3- همزمان با انتخاب آقای روحانی، سه جریان جبهه اصلاحات، اطرافیان آقای هاشمی رفسنجانی و اصحاب فتنه تلاش گسترده و از قبل پیشبینی شدهای را برای مصادره آرای ایشان به نفع خود آغاز کردند. این تلاش با استناد به حمایت آقایان هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی از آقای روحانی صورت گرفته و ادامه دارد. جریانات یاد شده در تبلیغات و اظهارنظرهای خود به طور زیرکانهای موقعیت آقای دکتر روحانی را تضعیف کرده و ادعا میکنند چنانچه هاشمی و خاتمی از وی حمایت نکرده بودند نمیتوانست اکثریت آراء مردم را به دست آورد! این عملیات روانی گسترده و پرحجم برای مصادره آرای آقای دکتر روحانی در حالی است که؛
الف: مدعیان اصلاحات در همان اوایل کار متوجه شدند نامزد اختصاصی آنها، آقای عارف کمترین شانسی برای پیروزی ندارد و تمامی نظرسنجیها از پایینترین رده مقبولیت ایشان در میان 8 نامزد ریاست جمهوری یازدهم حکایت میکند. اصرار آقای عارف که نامزد اصلاحطلبان است آراء ایشان را کمتر و کمتر میکرد و نهایتا تصمیم به حذف ایشان گرفته شد و با وجود مخالفتها و مقاومتهای فراوان آقای عارف، او را وادار به انصراف کردند و این در حالی بود که حلقههای دوم و سوم جبهه اصلاحات- که معمولاً در جریان تصمیمهای اصلی نیستند- به شدت اعتراض میکردند که چرا نامزد اصلاحطلبان را حذف میکنید و از روحانی که هیچ قرابتی با اصلاحات ندارد حمایت میشود؟!
ب: درباره حمایت گروهها و جریانات اپوزیسیون از کاندیداتوری آقای دکتر روحانی، قبل از همه باید از هوشمندی ایشان قدردانی کرد که برخلاف خاتمی و موسوی و کروبی، نه فقط روی خوشی به این جرثومههای فساد و تباهی نشان نداد بلکه با اظهارات خود در مناظرههای تلویزیونی و تأکید بر آموزههای نظام و انقلاب- ولو با سلیقه و بیانی متفاوت- راه سوءاستفاده آنها را در مقیاس قابل توجهی سد کرد.
4- اگرچه مدعیان اصلاحات با سر و صدا و هیاهو و تیترهای اول روزنامهها و نشریات تحت مدیریت خود اصرار داشته و دارند که انتخاب آقای دکتر روحانی را پیروزی اصلاحطلبان قلمداد کنند و ایشان را وامدار و مدیون خود بدانند! ولی با توجه به نکته یاد شده؛
الف: آقای روحانی نه فقط مدیون آنها نیست، بلکه مدعیان اصلاحات به ایشان بدهکار هستند، چرا که آنان در پوشش حمایت از نامزدی آقای روحانی فرصت حضور و خودنمایی در عرصه سیاسی کشور را یافته بودند.
ب: اصحاب فتنه و برخی از مدعیان اصلاحات- تاکید میشود که برخی و نه همه آنها- بعد از وطنفروشی در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 که با ادعای تقلب در انتخابات کلید خورده بود، در پی آن بودند که از یکسو پشیمانی خود از جنایاتی که مرتکب شده بودند را نشان بدهند و از سوی دیگر برای این شرمندگی و رسوایی پوششی دست و پا کنند. اعلام حمایت آنان از نامزدی آقای روحانی اگرچه نمیتواند مانع مجازات آنها باشد ولی پوشش مورد اشاره را در اختیارشان گذارده است. از این روی با جرأت میتوان گفت که نه فقط آقای روحانی وامدار مدعیان اصلاحات نیست، بلکه آنها به آقای دکتر روحانی بدهکار هستند، اگرچه پُز طلبکارانه گرفتهاند.
5- به اعتقاد نگارنده که با شواهد قابل ارائه فراوانی نیز همراه است، آرای آقای دکتر روحانی قبل از آن که خاستگاه گروهی و حزبی داشته باشد، خاستگاه مردمی داشته است و عوامل زیر را میتوان در کسب آرای ایشان موثر دانست.
الف: روحانی بودن که در میان مردم از اعتبار و اعتماد ویژه برخوردار است. این ویژگی از قضا در میان حلقههای اول و دوم جبهه اصلاحات منفی تلقی میشود! یکی از همین طیف طی مصاحبهای درباره آقای خاتمی- مصاحبه وی موجود است- گفته بود «گروه خونی ایشان به علت آن که روحانی است، با اصلاحات سازگار نیست!»
ب: تعدد نامزدهای اصولگرا که نهایتا هیچکدام از آنها حاضر نشدند به نفع یکی از میان خود انصراف بدهند. ممکن است گفته شود مجموعه آراء آنها نیز کمتر از آراء آقای روحانی بود که در پاسخ باید گفت؛ مردم با مشاهده تعدد آنها و مخصوصا موضعگیری برخی از آنان علیه یکدیگر در مناظرههای تلویزیونی، بیم آن داشتند که این تفاوت نظرها و کنار نرفتن به نفع دیگری رویه و روشی باشد که هنگام ریاست بر قوه مجریه نیز ادامه یابد و همانند آنچه در دولت دهم شاهد بودند برخی از تنشهای آسیبرسان را در پی داشته باشد.
ج: شرایط ناهنجار اقتصادی کشور و مخصوصا گرانیهای لگامگسیخته و افزایش جهشی قیمتها، همراه با سیاهنماییهای گسترده علیه دولت کنونی و نادیده گرفتن خدمات برجسته و بعضا کمنظیر آن از یکسو و پرداختن دولت به مسائل حاشیهای و بیتوجهی غیرقابل توجیه به مشکلات معیشتی مردم از سوی دیگر نقش فراوانی در جلب آراء به سمت آقای روحانی داشت. از این روی جناب دکتر روحانی قبل از آن که از حمایت کارگزاران و مدعیان اصلاحات تشکر کنند بایستی خود را مدیون حلقه انحرافی نفوذی در دولت بدانند!
د: تاکید آقای روحانی بر پیروی از رهبر معظم انقلاب، دو دهه نمایندگی حضرت آقا در شورای عالی امنیت ملی و... از جمله عوامل دیگری است که در همپوشانی با سایر عوامل یاد شده در کسب اکثریت آرای مردم نقش داشته است.
6- این روزها مدعیان اصلاحات و اصحاب فتنه در هماهنگی با رسانهها و مراکز بیرونی، اصرار دارند انتخاب آقای روحانی را با مشخصاتی که خود برای ایشان ترسیم نمودهاند، نشانه تضعیف اصولگرایی و تفکر بسیجی در این مرز و بوم قلمداد کرده و سرخوردگی آنان را دنبال کنند، و حال آن که اقتدار نظام و جایگاه برجسته کنونی آن در منطقه و جهان مدیون فداکاری بسیجیان و حزبالله پاکباخته است و این جریان الهی و انقلابی در همه عرصههای داخلی و خارجی کشور حرف اول را میزند... و شرح بیشتر در این باره را به زمان دیگری موکول میکنیم.
7- و بالاخره، اکنون آقای روحانی رئیس جمهور همه ملت هستند و به قول حکیمانه رهبر معظم انقلاب، باید رقابتها تبدیل به رفاقت شود و همگان برای تحقق آنچه رئیس جمهور منتخب وعده داده است به کمک ایشان بشتابند.
وقایع، اخبار و اطلاعات انتخابات ریاستجمهوری 92 -
Anarchy - 06-17-2013
در فضای سیاسی کشور پس از رحلت امام رحمهالله، دو نگاه درباره مشارکت در انتخابات وجود داشته است؛ نگاه حداکثری و نگاه کنترلشده. پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای دراین باره با احمد توکلی گفتوگویی انجام داده است. او دو دوره نامزد ریاست جمهوری بوده و بارها در قالب نامزد انتخابات مجلس حضور مردم برایش مهم بوده است. به مشارکت در انتخابات توجه داشته و با دیدگاههای تصمیمسازان و سیاستگذاران انتخابات از نزدیک آشناست. با او که اکنون در سمت نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی قرار دارد، ضمن بررسی خاستگاه این دو نگاه، مشی رهبر انقلاب اسلامی در رابطه با انتخابات را مورد توجه قرار دادیم.
در فضای سیاسی پس از رحلت حضرت امام رحمهالله همواره دو نگاه به انتخابات و حضور مردم در کشور حاکم بوده است؛ اعتقاد به مشارکت حداکثری مردم و اعتقاد به مشارکت کنترلشده. لطفاً درباره خاستگاه این دو نگاه توضیح دهید.
رهبر معظم انقلاب همواره معتقد بودهاند که میزان رأی ملت است و ما باید کاری کنیم که همه ملت از حق رأی دادن خود استفاده کنند. از نگاه رهبر انقلاب، نفس مشارکت مردم برای تثبیت نظام مهمتر از نتیجه انتخاب است. استدلال ایشان هم به نظر من واضح است: وقتی مردمِ بیشتری در انتخابات شرکت کنند، یعنی عده بیشتری ساختار این نظام را قبول دارند. به همین دلیل است که دشمنان ما سعی میکنند مشارکت مردم کم باشد تا این را بر سر جمهوری اسلامی بکوبند.
رهبر انقلاب معتقدند اگر یک فردی یا افرادی در مجلس، ریاستجمهوری یا شوراها از صافیهای قانونی بگذرند و مُحق باشند که از مردم تأیید بخواهند، حق آنان است که از مردم رأی بخواهند و حق مردم است که رأی بدهند. در این نگاه هرچه مردم بیشتر رأی بدهند، بهتر است، زیرا فرض بر این است که صافیهای قانونی اجمالاً خوب عمل میکنند و افراد باصلاحیت وارد عرصه انتخابات میشوند. از طرفی برخی از سرِ خیرخواهی عقیده داشتند ما باید گروههایی را پای صندوق بیاوریم که بتوانیم دربارهی نتیجه رأی آنان این را حدس بزنیم که رأی آنان به نفع نظام است.
بر اساس این دیدگاه اگر گروههایی هستند که شرکتشان در انتخابات به مصلحت نظام نیست، بهتر است برای رأیدادن تحریکشان نکنیم البته معنی این دیگاه لزوماً این نیست که جلوی مردم را بگیریم، منظور این است که چه ضرورتی دارد ما وقتی میبینیم دستهای از اقشار اجتماعی اگر به پای صندوق رأی بیایند، به نامزدی رأی میدهند که میدانیم او کشور را بد اداره میکند و چون انتخابات قانونی است و نمیشود جلوی رأیدادنِ مردم را گرفت، پس چرا باید آنها را تحریک کنیم؟
آقا میفرمایند وقتی مردم میآیند پای صندوق و به یک نفر رأی میدهند و او را انتخاب میکنند و او فردا با دستاندازها روبهرو است، نباید بهسرعت دست و پای این فرد را بست و جلویش را گرفت. باید تا میشود، طبق قانون راهش را باز کرد و البته یک جایی هم ترمزش را کشید. این دو نگاه از وقتی که وظیفه رهبری بر دوش حضرت آیتالله خامنهای گذاشته شده، همواره در فضای سیاسی کشور وجود داشته است، اما همواره نگاه اول مورد توجه آقا بوده و ایشان به لوازم نگاه اول وفادار ماندهاند. امام خمینی هم همینطور بودند و برای رأی مردم اهمیت ویژه قائل بودند.
اما همیشه هنگام انتخابات مختلف، یکی از مسائلی که منتقدین و دشمنان مطرح میکنند، نبود رقابت واقعی در انتخابات ایران است و این را دلیلی بر عدم خواست نظام برای مشارکت حداکثری میدانند. میخواهیم از زبان شما که دو دوره کاندیدای ریاستجمهوری بودید، تحلیل این موضوع را بشنویم.
من وقتی در سال ۱۳۷۲ به دلیل برخی انتقاداتم به سیاستهای دولت، به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری ثبتنام کردم، به دوستانی که مرا تشویق میکردند، گفتم که من برای حضور در رقابت انتخاباتی یک شرط دارم؛ اینکه نمایش بلد نیستم و میآیم که رئیسجمهور شوم. هدفم این بود که انتخابات را به یک رقابت واقعی بکشانم، زیرا از مشی و سخنان رهبری این برداشت را داشتم که برای ایشان مهم است که واقعاً مردم به صحنه بیایند و مشارکت کنند. ما که میگوییم مردم صاحب سرنوشت خودشان هستند، چرا نباید آنها را تشویق کنیم تا در انتخابات مشارکت کنند؟
در همان انتخابات و در مقطعی، آقا از حق بنده دفاع کردند. موضوع از این قرار بود که از صداوسیما نامهای نوشتند که نطق انتخاباتی شما مشکل قانونی و محتوایی دارد و باید برای تغییر نطق به صدا و سیما بیایید. من با این نظر به هیچ وجه موافق نبودم و گفتم که شما حق این کار را ندارید. آنها هم گفتند که اگر نیایی، نطقت را پخش نمیکنیم. من هم با دادستان وقت کل کشور، وزیر کشور، رئیس مجلس و یکی از اعضای شورای نگهبان تماس گرفتم و بهشدت اعتراض کردم. از دفتر رهبری زنگ زدند و ماجرا را جویا شدند. من توضیح دادم و گفتم که شما از طرف من به آقا بگویید که از نظر قانونی اینها حق ندارند، اما اگر شما بفرمایید، من نطقم را عوض میکنم. آقا اما فرمودند که اگر موضع شما قانونی است، محکم پای موضعت بایست. ببینید، آقا هم به دلیل قانونی و هم به این دلیل که حق مردم بود که صحبتهای مرا به عنوان یک نامزد انتخاباتی بشنوند، آن توصیه را به من کردند.
نمونه دیگر در انتخابات سال ۱۳۷۶ بود. در حالی که بسیاری از مسئولین و نخبگان سیاسی نظام خواستار پیروزی یک نفر بودند، اما رقیب او به عنوان پیروز از انتخابات بیرون آمد. در آن انتخابات هم آقا پای رأی مردم ایستادند و از آن دفاع کردند. رهبر انقلاب پس از دوم خرداد ۷۶ و در پیام تبریکشان، آن انتخابات را حماسه خواندند. نگاه رهبری مشارکت حداکثری در انتخابات است، بنابراین اگر کسی به صحنه بیاید و مشارکت را بالا ببرد، ایشان طبق اصول خودشان عمل میکنند.
یادم هست که در مراسم تنفیذ همان سال، وقتی آقای هاشمی از روی صندلی بلند شد و حکم تنفیذ را به دست آقای خاتمی داد، صحنه بسیار اثرگذاری بود. با اینکه رئیسجمهور اول ما از کشور فرار کرده بود، رئیسجمهور دوم ما شهید شده بود و رئیسجمهور سوم ما به رهبری برگزیده شده بود، این نخستین بار بود که یک رئیسجمهور یک فرد برآمده از رأی مردم را به جای خود مینشاند.
این ویژگی نظام جمهوری اسلامی، به خاطر همین روحیه رهبر انقلاب است که واقعاً وفادار به رأی مردم هستند. در حالیکه مثلاً در ترکیه آقای اربکان را که برآمده از رأی مردم بود، کانونهای قدرت مخالفش نتوانستند بیش از چند ماه تحمل کنند. یادمان هست که در انتخابات مجلس هفتم، رؤسای دو قوه از رهبری خواستند که انتخابات را به تعویق بیندازند. رهبری اما زیر بار نرفتند و گفتند انتخابات باید سر موقع برگزار شود. ما در زمان جنگ و زیر موشکباران دشمن هم انتخابات را بموقع برگزار کردیم و مردم پای صندوقهای رأی آمدند. این از افتخارات نظام ماست که رهبران آن وفادار به رأی مردم بوده و هستند.
اما در انتخابات سال ۱۳۸۸، نظام متهم شد که جمهوریت نظام را خدشهدار کرده و در پی آن، فتنهای رخ داد که آسیبهای بسیاری به نظام جمهوری اسلامی وارد آمد...
در انتخابات ۸۸ هم اتفاقاً برعکس آن چیزی است که دشمنان القا میکنند. رهبر انقلاب از جمهوریت نظام دفاع کردند. در آن جلسهای که نمایندگان کاندیداها به دیدار رهبری رفته بودند، رهبری به آنها گفتند شما نسبت به هر صندوقی که ایراد دارید، بگویید تا دوباره شمرده شود. اگر به این شکل شکایت ندارید و اجمالاً میگویید که تقلب شده، به شکل رندومی صندوق معرفی کنید تا بازشماری شود. اگر باز به نتیجه نرسیدید، باز هم بهصورت رندوم انتخاب کنید تا بازشماری شود. آنقدر این کار را ادامه دهید تا کل صندوقها بازشماری شود.
خانم کروبی گفت که ما هم در زمان بازشماری باید پای صندوقها باشیم؛ رهبری هم قبول کردند. بعد گفتند اگر رأی مردم این است که شما میگویید، من تسلیمم، ولی اگر رأی مردم آن چیزی باشد که قانون گفته، شما باید تسلیم باشید. وقتی نهاد قانونی نتیجه را امضا میکند، شما باید تسلیم باشید. و اگر اعتراض دارید، طبق قانون رسیدگی میکنیم. من به شما این امتیاز را میدهم که سر صندوقها باشید که رندوم بگیرید. آنقدر هم رندوم بگیرید تا صندوقها تمام شود و مطمئن شوید که حرف شما درست است یا نادرست. چگونه میتوان وفادارانهتر از این رفتار نسبت به رأی مردم برخورد کرد؟ خب اینها گوش نکردند. واقعاً سال ۸۸ پای جمهوریت نظام در کار بود.
آیا میشود حمایت رهبری از دولتها را در همین چهارچوب تحلیل کرد؟
بله، این نکته درست است که دفاع آقا از دولتها و رؤسای جمهور منتخب هم در همین چهارچوب قابل فهم است. کسی که مردم انتخابش میکنند، وارد یک عرصه پُردستانداز و پرتلاطم میشود. زمین بکری نیست که نقشه بکشد و پیاده کند و هیچکس مانعش نشود، با یک جامعهی پویا و زنده و بالنده طرف است که مزه آزادی را هم چشیده و زیر بار هر حرفی نمیرود.
او میخواهد با این جامعه کار کند. دلیلی ندارد که هرگاه کسی خلافی کرد، بگوییم تو نباش. این هم به نظرم همینجوری قابل فهم است. آقا میفرمایند وقتی مردم میآیند پای صندوق و به یک نفر رأی میدهند و او را انتخاب میکنند و او فردا با دستاندازها روبهرو است، نباید بهسرعت دست و پای این فرد را بست و جلویش را گرفت. باید تا میشود، طبق قانون راهش را باز کرد و البته یک جایی هم ترمزش را کشید. همین مشی را حضرت امام هم داشتند.
ممکن است من یا شما بگوییم اینجا دیگر دفاع یا حمایت رهبری از فلان شخص زیادی بود، اما فهم این موضوع مشکل نیست که چرا ایشان اینگونه رفتار میکنند. یک علتش این است که ایشان میگویند رأی مردم بهراحتی قابل ابطال نیست. باید خیلی دلیل قوی داشته باشید که بتوانید رأی مردم را ابطال کنید. اگر هم یک جایی مثل ماجرای بنیصدر، بعداً معلوم شد که مردم اشتباه کردهاند، تا موضوع پخته نشد، اجازه عزل داده نشد. اگر به سیرهی پیامبران رجوع کنیم، آنها مأمورند که با ظرفیت مردم راه بروند؛ «کلّم الناس علی قدر عقولهم». پیامبران نمیتوانند بیش از ظرفیت مردم بر آنها بار کنند، بنابراین با مردم مدارا میکنند. مدارا صفتی است که مؤمنین از پیامبر دارند. اگر او جلوتر از مردم بدود و آنقدر جلوتر بدود که مردم به او نرسند، پس راه خودشان را میروند.
رهبر جامعه یک مقداری جلوتر از مردم میرود تا مردم امیدوار بشوند که به او میرسند. امیرالمؤمنین علیهالسلام میگویند: من درست پا جای پای پیامبر صلواتاللهعلیهوآله میگذاشتم. اگر مثلاً استاد میرخانی برای من سرمشق خطاطی بدهد، من اصلاً دق میکنم، چون امکان ندارد بتوانم شبیه او بنویسم لذا چهبسا هیچوقت سراغ خطاطی نروم اما اگر به من میگویند تو حالا همین را بنویس و سین را اینجوری کشیده بنویس، یواش یواش میرسی به آنجا.
«اسوه» یعنی کسی که میشود مثل او مشق نوشت. اگر خیلی از ما جلوتر بدود، اگر در حد فهم خودش عمل کند و فهم ما را بالاتر نیاورد و همرأی نکند، از او جدا میمانیم. این منطق به نظر من قابل پذیرش است، اما اصل اینکه آقا وقتی رأی مردم منعقد میشود و به یک نفر مردم رو میکنند، حتیالمقدور میخواهند این رأی تا آخر نتایجش برقرار و تأمین شود و جلوه کند و بار بدهد.
حتی مشی رهبری با دولتهای متفاوتی که بر سر کار آمدهاند، این نبوده که نظرشان را تحمیل کنند البته بعضی مواقع آمدهاند وسط و گفتهاند که تو این کار را بکن یا این کار را نکن، اما این موضوع بسته به ظرفیت دولتها متفاوت بوده است. علت این مشی آقا هم این است که ایشان این حق را دارند، اما اگر بخواهند مدام از این حق استفاده کنند، دیگر از شخصیت مسئولین چیزی باقی نمیماند، بنابراین شما ملاحظه میکنید که در دولتهای مختلفی که با رأی مردم بر سر کار آمدهاند، مشی رهبر انقلاب تغییری نکرده است.
وقایع، اخبار و اطلاعات انتخابات ریاستجمهوری 92 -
Anarchy - 06-17-2013
[video=youtube;MnO5y8F9vQU]https://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=MnO5y8F9vQU[/video]
وقایع، اخبار و اطلاعات انتخابات ریاستجمهوری 92 -
sonixax - 06-17-2013
nevermore نوشته: یک استدلال خنده دار دیگری که موافقان تحریم می آورند پایمال شدن خون کسانی است که 4 سال پیش به خیابان رفتند و سرکوب شدند.والا ما هرکسی را می بینیم که آنروز ها در خیابان بوده و به بدترین شکل سرکوب شده رای داده است.
بله در اینکه از خون کسانی که کشته شدند مایه بگذاریم برای دعوت به تحریم خنده دار است شکی نیست ولی رقت انگیز است مایه گذاشتن از خون کشته شدگان برای دعوت به شرکت در انتخابات و دادن شعار هایی چون ندا رایتو پس گرفتیم !!! برای اینکه بدانید این عمل چه قدر وقیحانه و حال به هم زن است :
[video=youtube;RThoHNMrxfs]http://www.youtube.com/watch?v=RThoHNMrxfs[/video]
وقایع، اخبار و اطلاعات انتخابات ریاستجمهوری 92 -
sonixax - 06-17-2013
بشمار 1 :
شوک اول روحانی : دولت فعلی سوریه را قبول داریم و شروع دشمن دشمن کردن | Mahramaneh