دفترچه
پرسشنامه دین شناسی - نسخه قابل چاپ

+- دفترچه (https://daftarche.com)
+-- انجمن: تالارهای همگانی (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C)
+--- انجمن: هماندیشی (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C)
+--- موضوع: پرسشنامه دین شناسی (/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C)

صفحات 1 2 3 4 5 6


پرسشنامه دین شناسی - Russell - 12-09-2013

مزدك بامداد نوشته: برای تماشا کردن بهشتیان است: بهشتیان در گیرودار گاییدن حوری و غلمان ها به
انیها نگاه میکنند و بخود میگویند آری ببین، چه خوب که ما این کارای بد رو نکردیم
ببین جالبه چه جوری تو کون یارو سیخ داغ فرو میکنن ! و هر هر میکنند؟
یکی از لذتهای بهشت برای بهشتیان چه در مسیحیت و چه در اسلام اصلا همین است، در قرآن هم بگمانم یک اشاراتی به این باشد !!


پرسشنامه دین شناسی - مزدك بامداد - 12-09-2013

کوشا نوشته: «کیفیت ظلمانی گناه، صورت جوهری می­یابد و آلودگی عرضی آن ذاتی می­گردد؛
در این راستا همچنین پرسش بجای خود است که
چرا پاستور که سرشتی نیک داشت، تنها چون
مسیحی* بود تا جاودان در دوزخ گرفتار است؟
یا ادیسون که به هومنی یاری بزرگ کرد ، چون
بیخدا بود، در دوزخ بهش لامپ داغ فرو میکنند
آنهم تا جاودان ؟ !

*(قران: دینی جز اسلام نزد الله پذیرفته نیست)
در اسلام همه ی نامسلمین کافر به شمار میروند:
کافران به چند دسته اند:
کافران اهل کتاب ( مانند پاستور)
کافران مشرک ( مانند گاندی)
کافران ملحد ( مانند ادیسون و مارکس)
و گاهی نیز منافقان ! (= همدین هایی که از شان خوشمان نمی اید( مانند کروبی ))



پرسشنامه دین شناسی - مزدك بامداد - 12-09-2013

یک پرسش دیگر در باره ی بهشت:
اگر من از حوری همسایه خوشم آمد و شادی و خوشی بهشتی ام
وابسته به فرج او گردید، و خاوند او هم این حوری را به من نداد
چه باید کرد؟ مگر نه اینکه همه ی ارزوهای ما ، بویژه آرزوهای
زیرشکمی ما در بهشت برآورده میشوند؟ یا اینکه همه حوری های
بهشتی مانند "باربی" یک ریخت و یک چهره اند؟

[ATTACH=CONFIG]3114[/ATTACH]
پارسیگر


پرسشنامه دین شناسی - مزدك بامداد - 12-09-2013

پرسش دیگر در باره ی بهشت:
آیا در بهشت میتوان بچه دار هم شد؟ خب, بچه داشتن خودش یک جور خوشی
است و اینهمه حوری که گاییده میشوند آیا بچه دار نمیشوند ؟ . در باره ی این
بچه های بهشتزاد باز پرسش هایی است که خواهیم پرسید!



پرسشنامه دین شناسی - sonixax - 12-09-2013

میگویند در بهشت همه ی آرزوهای بهشتیان براورده میشود!
اگر من به بهشت بروم و عشق زندگیم به عذاب ابدی در جهنم گرفتار باشد اگر من آرزو کنم او به بهشت بیاید چه میشود ؟ میاورندش یا خیر ؟
اگر من آرزو بکنم که همسایه بهشتی ام به جهنم برود چه ؟ میبرندش ؟ :))


پرسشنامه دین شناسی - Anarchy - 12-09-2013

sonixax نوشته: میگویند در بهشت همه ی آرزوهای بهشتیان براورده میشود!
اگر من به بهشت بروم و عشق زندگیم به عذاب ابدی در جهنم گرفتار باشد اگر من آرزو کنم او به بهشت بیاید چه میشود ؟ میاورندش یا خیر ؟
اگر من آرزو بکنم که همسایه بهشتی ام به جهنم برود چه ؟ میبرندش ؟ :))

یا اگر من آرزو کنم به جهنم بروم ، آیا برآورده میشه ؟ آیا این جوری سیستم رسیدگی به اعمال خداوند هنگ نمیکنه E404 ؟


پرسشنامه دین شناسی - کوشا - 12-09-2013

مزدك بامداد نوشته: این لینک شما هم که پاسخ نداده و ماست مالی کرده و سرانجام آب پاکی را روی
دست همه ریخته گفته است که از روی قران : هیچ دینی جز اسلام پدیرفته نیست !
پس پاستور و ادیسون میروند دوزخ و شما دزدهای مردم ستیز به بهشت!!

خلاصه و نتیجه‏
از مجموع آنچه در این بخش درباره اعمال نیك و بد مردم مسلمان و مردم غیر مسلمان گفته شد نتایج زیر بدست آمد:

1. هر یك از سعادت و شقاوت، درجات و مراتبى دارد؛ نه اهل سعادت در یك درجه و مرتبه‏اند و نه اهل شقاوت. این مراتب و تفاوتها، درباره اهل بهشت به عنوان «درجات» و درباره اهل جهنم به عنوان «دركات» تعبیر مى‏شود.

2. چنین نیست كه همه اهل بهشت از اول به بهشت بروند؛ همچنان كه همه اهل جهنم «خالد» نیستند؛ یعنى براى همیشه در جهنم باقى نمى‏مانند. بسیارى از بهشتیان آنگاه به بهشت خواهند رفت كه دورانهاى بسیار سختى از عذاب در برزخ یا آخرت تحمل كنند. یك نفر مسلمان و شیعه باید بداند كه فرضاً ایمان سالمى با خود ببرد، اگر خداى ناخواسته در دنیا مرتكب فسقها و فجورها و ظلمها و جنایتها بشود مراحل بسیار سختى را در پیش دارد و بعضى از گناهان، خطر بالاترى دارد و احیاناً موجب خلود در آتش است.

3. افرادى كه به خدا و آخرت ایمان ندارند، طبعاً هیچ عملى را به منظور بالا رفتن به سوى خدا انجام نمى‏دهند، و چون به این منظور انجام نمى‏دهند قهراً سیر و سلوكى از آنها به سوى خدا و عالم آخرت صورت نمى‏گیرد؛ پس طبعاً آنها به سوى خدا و ملكوت خدا بالا نمى‏روند و به بهشت نمى‏رسند؛ یعنى به مقصدى كه به سوى آن نرفته‏اند، به حكم آنكه نرفته‏اند، نمى‏رسند.

4. افرادى كه به خدا و آخرت ایمان دارند و اعمالى با انگیزه تقرّب به خدا انجام مى‏دهند و دركار خود خلوص نیّت دارند، عمل آنها مقبول درگاه الهى است و استحقاق پاداش و بهشت مى‏یابند اعمّ از آنكه مسلمان باشند یا غیر مسلمان.

5. غیر مسلمانانى كه به خدا و آخرت ایمان دارند و عمل خیر به قصد تقرّب به خداوند انجام مى‏دهند، به موجب اینكه از نعمت اسلام بى‏بهره‏اند طبعاً از مزایاى استفاده از این برنامه الهى محروم مى‏مانند؛ از اعمال خیر آنها آن اندازه مقبول است كه با برنامه الهى اسلام منطبق است؛ مانند انواع احسانها و خدمتها به خلق خدا. اما عبادات مجعوله كه اساسى ندارد طبعا نامقبول است و یك سلسله محرومیّتها كه از دستنارسى به برنامه كامل ناشى مى‏شود شامل حال آنها مى‏گردد.

6. عمل خیر مقبول، اعمّ از آنكه از مسلمان صادر شود یا از غیر مسلمان، یك سلسله آفتها دارد كه ممكن است بعد عارض شود و آن را فاسد نماید. در رأس همه آن آفتها، جحود و عناد و كافر ماجرایى است. علیهذا اگر افرادى غیر مسلمان اعمال خیر فراوانى به قصد تقرّب به خدا انجام دهند، اما وقتى كه حقایق اسلام بر آنها عرضه گردد تعصب و عناد بورزند و انصاف و حقیقت‏جویى را كنار بگذارند، تمام آن اعمال خیر هبا و هدر است كرماد اشتدّت به الرّیح فى یوم عاصف .

7. مسلمانان و سایر اهل توحید واقعى اگر مرتكب فسق و فجور شوند و به برنامه عملى الهى خیانت كنند مستحقّ عذابهاى طولانى در برزخ و قیامت خواهند بود و احیاناً به واسطه بعضى از گناهان، مانند قتل مؤمن بیگناه عمداً، براى ابد در عذاب باقى خواهند ماند.

8. اعمال خیر افرادى كه به خدا و قیامت ایمان ندارند و احیاناً براى خدا شریك قائلند موجب تخفیف و احیانا رفع عذاب آنها خواهد بود.
9. سعادت و شقاوت تابع شرایط واقعى و تكوینى است نه شرایط قراردادى.

10. آیات و روایاتى كه دلالت مى‏كند خداوند عمل صالح و خیر را قبول مى‏فرماید تنها ناظر به حسن فعلى اعمال نیست؛ از نظر اسلام، عمل، آنگاه خیر و صالح محسوب مى‏گردد كه از دو جهت حسن داشته باشد: جهت فعلى و جهت فاعلى.

11. آیات و روایاتى كه دلالت مى‏كند اعمال منكران نبوّت یا امامت مقبول نیست، ناظر به آن است كه آن انكارها از روى عناد و لجاج و تعصب باشد؛ اما انكارهایى كه صرفاً عدم اعتراف است و منشأ عدم اعتراف هم قصور است نه تقصیر، مورد نظر آیات و روایات نیست. این گونه منكران از نظر قرآن كریم، مستضعف و مرجون لامر اللّه به شمار مى‏روند.

12. به نظر حكماء اسلام از قبیل بو على و صدر المتألّهین، اكثریّت مردمى كه به حقیقت اعتراف ندارند قاصرند نه مقصّر؛ چنین اشخاصى اگر خداشناس نباشند معذّب نخواهند بود- هر چند به بهشت هم نخواهند رفت- و اگر خداشناس باشند و به معاد اعتقاد داشته باشند و عملى خالص قربة الى اللّه انجام دهند پاداش نیك عمل خویش را خواهند گرفت. تنها كسانى به شقاوت كشیده مى‏شوند كه مقصّر باشند نه قاصر.


پرسشنامه دین شناسی - کوشا - 12-09-2013

مزدك بامداد نوشته: آماج شکنجه ی ابدی دوزخ چیست؟
آیا شکنجه دادن میلیارد ها میلیارد تن در دوزخ، سودی برای کسی دارد؟

آماج و شکنجه دادنی در کار نیست؛ انسان دو اختیار دارد : اما شاکرا و اما کفورا

اگر شاکر باشد نتیجه کار خود را خواهد دید و اگر کفور باشد باز نتیجه کفر خود را خواهد دید از قبل هم با او شرط شده است و جای دبه کردن نیست.

فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ
وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ
پس هر كس هموزن ذرّه‏اى كار خیر انجام دهد آن را مى‏بیند!
و هر كس هموزن ذرّه‏اى كار بد كرده آن را مى‏بیند!

پیری به مریدی گفت به جهنم رو و آتشی بیاور تا بر سر قلیان نهیم

مرید رفت و آمد و گفت: در جهنم آتش اضافه ای نیافتم، هر کس به آتش عمل خویش مشغول بود.


پرسشنامه دین شناسی - ashkan rajabi.61 - 12-09-2013

ایا اگر امیروز کسی اید با کتابی در دست وسخنانش همان سخنان کتب دینی هزاران سال پیش باشد واندکی هم ناهمگونی که در این کتابش گفته باشد که من اخرین پیامبر شما هستم وپیروان دیگر ادیان که به من نپیوندند بکشید وهیچ معجزه یا کار عجیبی وشق القمری هم انجام ندهد ایا باز شما به این شخص ایمان میاورید؟

اگر نه چرا پس به محمد که از ائین مهر پرستی وزرتشی ایرانیان رونشتی نوشته ومدعی پیامبری شده باورمندید ایا این رفتار دزدی وکلاهبرداری نبوده؟؟در زیر اندکی از این ائینرا میاورم.

آئین میترا در سراسر اروپا

پس از هخامنشیان در زمان سلوکیه و سپس در عصر اشکانیان آئین مهر پرستی از طریق آسیای صغیر و ارمنستان به کشور روم قدیم بسط و توسعه یافت و در سراسر اروپا گسترده و همه گیر شد.
آئین میترا توسط سربازانی که از ارمنستان بسوی غرب سرازیر شده بودند بتمامی اروپا سرایت نمود.
آئین میترا در سال 4842 میترائی به دانوب و در سال 4872 به استراسبورگ و در سال 4892 به اتریش رسیده و پس از آن در سراسر اروپا فراگیر شد.
پرستش میترا نه تنها در شهر روم که هنوز معبدی از او موجود است رواج یافت بلکه آئین مهر پرستی در ممالک اروپا از مشرق به مغرب گسترش یافت. یعنی از سواحل دریای سیاه تا جزایر بریتانیا پیروان کثیری پیدا کرد.
چنانچه در سال 4842 میلادی لیسینیوس در کنار رود دانوب معبدی بنام میترا بنا کرد.
در سال 1954 یک مجسمه نیم تنه از میترا در مرکز شهر لندن از زیر خاک بیرون آمد که فعلا در موزه شهرداری لندن نگاهداری میشود. در روی دیوار رومیها در شمال انگلند نیز نقشهای میترا دیده میشود. ( 12 )
و نیز در اکثر شهرهای آلمان نشانه ها و محرابهائی از میترا کشف شده است. کلاً تا قرن سوم میلادی در اکثر کشورهای اروپائی چون آلمان، ایتالیا، فرانسه، سوئیس، انگلیس و کشورهای اروپای شرقی آئین میترا از ادیان با ارزش و فراگیر مردم این سرزمینها بوده است.
جورج الکساندر از پایه گذاران کاتولیک مسیحی، بزرگترین دشمن میترا گرائی بوده و ضربات سنگینی با جنگهایش به این آئین وارد نمود.

محراب اسلامی = مهرابه پارسی

یاد آوری این نکته ضروریست که پرستشگاههای کوچک و خانوادگی میترا را مهرابه میگویند و محراب مساجد اسلامی نیز اقتباسی از مهرابه های میترا بوده است. برخلاف آنچه به غلط در تاریخ آمده است که :محراب اسلامی از حرب میاید و به معنی محل جنگ میباشد زیرا انسان در هنگامه پرستش خدا و یا خدایان که به جنگ نمیرود ؟ بلکه به راز و نیاز و خلسه و عبادت میرود.
میترا امروز همچنان در فرهنگ و سنن غرب با نام بابا نوئل باقی مانده است.
پس از آنکه مسیحیت جایگزین آئین میترا شد اکثر آداب و رسوم و سنن میترائی گرائی زیر پوشش مسیحیت در جوامع اروپائی باقی ماند از آنجمله:
- جشن کریسمس = جشن یلدا – تولد میترا
- حضور میرتا با نام بابا نوئل
- جشن سیزدهمین روز از بهار ( سیزده بدر ) با عنوان عید پاک
کریسمس که بیست و پنج دسامبر است با چند روز اختلاف همان جشن یلدای کهن میترائی گرائی است که بعنوان زاد روز میترا در اکثر نقاط جهان جشن گرفته میشده است.
هر چند یلدا به معنی شب بلند آمده است اما در اصل و زبان آشوری بمعنای تولد است که ولد و میلاد در زبان تازی نیز از همین یلد که بمعنی میلاد میترا است خارج شده است.
چهره بابا نوئل با کلاه مخروطی همان کلاه میترا است و ریش سپید نشانه پیری میترا و قبای سرخ نیز لباس کهن ایرانی است که سرخی آن بیانگر مژده و شادی و شور میباشد و گفتنی است که تا قبل از زردشت میترا ( یا مهر ) هدایائی در شب بلند یلدا برای کودکان میاورده است.
شب قدر که در قرآن آمده است و در اسلام از ارج و احترام خاصی برخوردار است نیز اقتباسی از شب یلدای ایران کهن بوده است.

مهدویت در میتراگرائی

عقیده به نجات دهنده و ناجی ( مهدی ) از روزگاران قدیم در ایران باستان رایج بود. میترا پرستان بر این باور بودند که میترا به آسمان بالا رفته است و همواره در انتظار بازگشت دوباره اش به زمین برای اصلاح بشر و نابودی شرارتها و ناپاکیها بودند. به عقیده ایرانیان باستان میترا نظام دهنده کون و نجات دهنده آن که تحت فرمان زمان است، چیزی جز خدای اوستای ایران باستان نیست که رنگ زروانی به خود گرفته است.
« میترا روزی خواهد آمد و آتشی را که همه جهان را میبلعد خواهد افروخت همچنانکه شیوا خدای هند چنان خواهد کرد. میترا نیز جهان را از لوث کثافات پاک کند و تاریکی و اهریمن را از میان براندازد.» ( 13 )
اندیشه مهدویت که از میترائیسم آغاز شده بود بعدها بنام سوشیانت همچنان نجات دهنده بشر در ادیان دیگر پارسی باقی ماند.
برخی چون دکتر علی شریعتی ، میترائیسم را آئین سحر و آئین جادو دانسته اند که بر اساس عدم آگاهی و شناخت کافی برداشتی اشتباه از بنیان این آئین داشته اند.
ولی آنچه مسلم است میترا پرستی همچون تمامی ادیان، بعدها توسط روحانیون مخصوصش به انحطاط و انحراف و حیله گری کشیده شده است که این انحراف بعدی هیچ ربطی به اندیشه اولیه میترا نداشته است. همانند تمامی ادیان اصلاح طلب و نجات بخش دیگر که در پی مرگ پیام آورش از سوی روحانیون به ابتذال و انحراف کشیده شده است. میترائیسم نیز جدا از این قاعده کلی نبوده ولی اینکه گمان کنیم این آئین از ابتدا بر سحر و جادو بنیان یافته است فکری خطاست. بویژه چنین سخنی از دکتر شریعتی که علیرغم اعتقادش به لائیسیته و اگزیستانسیالیزم و اومانیسم و غیره مسئول مذهبی نمودن جامعه ایران بود جای تفکر و تعجب است.
بهشت و جهنم
آئین زردشت اولین مذهبی است که قیامت را بصورتی مشخص تصویر میکند که بعد از مرگ انسان و جهان قیامت بزرگ پدید می آید. مردگان برمیخیزند و در برابر شمار( روز حساب ) قرار میگیرند و ترازوی عدالت برافراشته میشود و شخص اهورامزدا شاهین ترازو را بدست میگیرد و گناهان را میسنجد آنکه گناهان سنگین تر دارد دوزخ نصیب میبرد و آنکه سبک تر یا هیچ، بهشت. بهشت یعنی ( بهست ) جائیکه به است، خوب است و دوزخ یعنی جائیکه دژ بد است ، دژ جای ( بد جای ) جای بد است، جهنم است.( 21)
جهنمی که در اسلام بکار رفته است واژه ای برگرفته از ایران کهن است، زیرا جهنم در اصل گهنم بوده است که در زبان تازی ( گ ) جای خود را به «ج» داده است.
و نیز مسجد در ایران کهن، مزگت بوده است که در اسلام ( گ ) جای خود را به ( ج ) داده است!
مهدویت – پل صراط
و جبرائیل در آئین زردشت

مهدویت
در آئین زردشت باور به ناجی و مهدی ( سوشیانت ) و فرشته ای رابط بین خدا و پیامبر جبرائیل و پل صراط وجود دارد ( یعنی بر گرفته از افکار کهن ایران است ) که این باورها در بسیاری از مذاهب و فرقه های اسلامی ( یهودیت و مسیحیت ) نیز وارد و همچنان مانده است:
مهدی و ناجی در آئین زردشت با نام سوشیانت آمده است. سوشیانت به معنی رهاننده و نام سه تن از واپسین : یکم- دوم – سوم – پس از زردشت از تخمه وی به جهان خواهند بخشید. ( 22 )
و عجیب که در آئین زردشت چون ادیان ابراهیم که تمامی پیامبران ( موسی- عیسی- محمد) از تخمه ابراهیم هستند و مهدی نیز از نسل محمد پیامبر اسلام خواهد بود، سوشیانت ها ( پیام آوران و مهدیان بعد از زردشت ) نیز از تخمه او خواهند بود!
جبرائیل ( = فرستاده خدا ، رسول خدا )
جبرائیل که کلمه ای عبری است به معنای فرستاده و رسول خداست که در زبان پارسی سروش گفته میشود.
اگر مرد نیرنگ باز بد کنش پیش آید مهر دارنده دشتهای فراخ با گامهای تند گردونه تندرو خویش را شتابان سازد و سروش پاک و توانا و نریوسنگ چست و چالاک نیز همگام وی شوند... ( 23 )
در این متن اوستا نریوسنگ و سروش همان فرشته ایست که پیک و پیام آور اهورامزدا بشمار میاید، مانند: جبرائیل در اسلام. نام خاص نرسی از نام همین فرشته آمده است. (24 ) و سروش نیز پیام آور خداوندگار
پل صراط
در اوستا آمده است : من با همه آن کسانیکه به نیایش تو برگمارم از پل چینوت خواهم گذشت.
چینوت در لغت به معنی آزمانیده و باز شناسنده و در اصطلاح آئین زردشت نام پلی است که روان گذشتگان پس از مرگ از روی آن میگذرد و به بهشت یا دوزخ میرسد. ( 25 )


پرسشنامه دین شناسی - مزدك بامداد - 12-09-2013

کوشا نوشته: خلاصه و نتیجه‏
از مجموع آنچه در این بخش درباره اعمال نیك و بد مردم مسلمان و مردم غیر مسلمان گفته شد نتایج زیر بدست آمد:

1. هر یك از سعادت و شقاوت، درجات و مراتبى دارد؛ نه اهل سعادت در یك درجه و مرتبه‏اند و نه اهل شقاوت. این مراتب و تفاوتها، درباره اهل بهشت به عنوان «درجات» و درباره اهل جهنم به عنوان «دركات» تعبیر مى‏شود.

2. چنین نیست كه همه اهل بهشت از اول به بهشت بروند؛ همچنان كه همه اهل جهنم «خالد» نیستند؛ یعنى براى همیشه در جهنم باقى نمى‏مانند. بسیارى از بهشتیان آنگاه به بهشت خواهند رفت كه دورانهاى بسیار سختى از عذاب در برزخ یا آخرت تحمل كنند. یك نفر مسلمان و شیعه باید بداند كه فرضاً ایمان سالمى با خود ببرد، اگر خداى ناخواسته در دنیا مرتكب فسقها و فجورها و ظلمها و جنایتها بشود مراحل بسیار سختى را در پیش دارد و بعضى از گناهان، خطر بالاترى دارد و احیاناً موجب خلود در آتش است.

3. افرادى كه به خدا و آخرت ایمان ندارند، طبعاً هیچ عملى را به منظور بالا رفتن به سوى خدا انجام نمى‏دهند، و چون به این منظور انجام نمى‏دهند قهراً سیر و سلوكى از آنها به سوى خدا و عالم آخرت صورت نمى‏گیرد؛ پس طبعاً آنها به سوى خدا و ملكوت خدا بالا نمى‏روند و به بهشت نمى‏رسند؛ یعنى به مقصدى كه به سوى آن نرفته‏اند، به حكم آنكه نرفته‏اند، نمى‏رسند.

4. افرادى كه به خدا و آخرت ایمان دارند و اعمالى با انگیزه تقرّب به خدا انجام مى‏دهند و دركار خود خلوص نیّت دارند، عمل آنها مقبول درگاه الهى است و استحقاق پاداش و بهشت مى‏یابند اعمّ از آنكه مسلمان باشند یا غیر مسلمان.

5. غیر مسلمانانى كه به خدا و آخرت ایمان دارند و عمل خیر به قصد تقرّب به خداوند انجام مى‏دهند، به موجب اینكه از نعمت اسلام بى‏بهره‏اند طبعاً از مزایاى استفاده از این برنامه الهى محروم مى‏مانند؛ از اعمال خیر آنها آن اندازه مقبول است كه با برنامه الهى اسلام منطبق است؛ مانند انواع احسانها و خدمتها به خلق خدا. اما عبادات مجعوله كه اساسى ندارد طبعا نامقبول است و یك سلسله محرومیّتها كه از دستنارسى به برنامه كامل ناشى مى‏شود شامل حال آنها مى‏گردد.

6. عمل خیر مقبول، اعمّ از آنكه از مسلمان صادر شود یا از غیر مسلمان، یك سلسله آفتها دارد كه ممكن است بعد عارض شود و آن را فاسد نماید. در رأس همه آن آفتها، جحود و عناد و كافر ماجرایى است. علیهذا اگر افرادى غیر مسلمان اعمال خیر فراوانى به قصد تقرّب به خدا انجام دهند، اما وقتى كه حقایق اسلام بر آنها عرضه گردد تعصب و عناد بورزند و انصاف و حقیقت‏جویى را كنار بگذارند، تمام آن اعمال خیر هبا و هدر است كرماد اشتدّت به الرّیح فى یوم عاصف .

7. مسلمانان و سایر اهل توحید واقعى اگر مرتكب فسق و فجور شوند و به برنامه عملى الهى خیانت كنند مستحقّ عذابهاى طولانى در برزخ و قیامت خواهند بود و احیاناً به واسطه بعضى از گناهان، مانند قتل مؤمن بیگناه عمداً، براى ابد در عذاب باقى خواهند ماند.

8. اعمال خیر افرادى كه به خدا و قیامت ایمان ندارند و احیاناً براى خدا شریك قائلند موجب تخفیف و احیانا رفع عذاب آنها خواهد بود.
9. سعادت و شقاوت تابع شرایط واقعى و تكوینى است نه شرایط قراردادى.

10. آیات و روایاتى كه دلالت مى‏كند خداوند عمل صالح و خیر را قبول مى‏فرماید تنها ناظر به حسن فعلى اعمال نیست؛ از نظر اسلام، عمل، آنگاه خیر و صالح محسوب مى‏گردد كه از دو جهت حسن داشته باشد: جهت فعلى و جهت فاعلى.

11. آیات و روایاتى كه دلالت مى‏كند اعمال منكران نبوّت یا امامت مقبول نیست، ناظر به آن است كه آن انكارها از روى عناد و لجاج و تعصب باشد؛ اما انكارهایى كه صرفاً عدم اعتراف است و منشأ عدم اعتراف هم قصور است نه تقصیر، مورد نظر آیات و روایات نیست. این گونه منكران از نظر قرآن كریم، مستضعف و مرجون لامر اللّه به شمار مى‏روند.

12. به نظر حكماء اسلام از قبیل بو على و صدر المتألّهین، اكثریّت مردمى كه به حقیقت اعتراف ندارند قاصرند نه مقصّر؛ چنین اشخاصى اگر خداشناس نباشند معذّب نخواهند بود- هر چند به بهشت هم نخواهند رفت- و اگر خداشناس باشند و به معاد اعتقاد داشته باشند و عملى خالص قربة الى اللّه انجام دهند پاداش نیك عمل خویش را خواهند گرفت. تنها كسانى به شقاوت كشیده مى‏شوند كه مقصّر باشند نه قاصر.

برای اینها بنمایه ی قرانی یا رفتار محمد بیاورید.