کدام فیلسوف؟ نگر شما چیست؟ -
Philo - 11-08-2013
نمی شود پشت سر هم کتاب های فیزیک و شیمی و زیست شناسی و اقتصاد و ... (علوم) خواند و نپرسید که "روش های به کار رفته در این کتاب ها چقدر موجه/معرفت بخش هستند؟". فلسفه ستیزان علم پرست هر چقدر هم که بخواهند از فلسفه/فلسفی نامیدنِ فعالیت ها و گفته ها و نوشته هایی که برای پاسخ به آن سوال شکل گرفته از خود اکراه نشان دهند، باز نمی توانند به آن ها علم/علمی بگویند. همین به سادگی نشان می دهد که برای جوینده حقیقت علم کافی نیست و حس کنجکاوی انسان را فرونمی نشاند.
حتی اگر بخواهید به شیوه پوزیتیویست های منطقی معرفت شناسی را هم مهمل بخوانید، نمی توانید از فعالیت لزوما غیر علمی ای که شما را به چنین نتیجه ای می رساند بی نیاز باشید. رد "غیر علم" با "علم" ممکن نیست.
کدام فیلسوف؟ نگر شما چیست؟ -
Mehrbod - 11-08-2013
Philo نوشته: نمی شود پشت سر هم کتاب های فیزیک و شیمی و زیست شناسی و اقتصاد و ... (علوم) خواند و نپرسید که "روش های به کار رفته در این کتاب ها چقدر موجه/معرفت بخش هستند؟". فلسفه ستیزان علم پرست هر چقدر هم که بخواهند از فلسفه/فلسفی نامیدنِ فعالیت ها و گفته ها و نوشته هایی که برای پاسخ به آن سوال شکل گرفته از خود اکراه نشان دهند، باز نمی توانند به آن ها علم/علمی بگویند. همین به سادگی نشان می دهد که برای جوینده حقیقت علم کافی نیست و حس کنجکاوی انسان را فرونمی نشاند.
حتی اگر بخواهید به شیوه پوزیتیویست های منطقی معرفت شناسی را هم مهمل بخوانید، نمی توانید از فعالیت لزوما غیر علمی ای که شما را به چنین نتیجه ای می رساند بی نیاز باشید. رد "غیر علم" با "علم" ممکن نیست.
خود اینکه چگونه به شناخت و دانش رسیدهایم هم یک دانش است: شناختشناسی
ولی آن چسبی که همهیِ این دانشها را به هم میچسباند میشود فلسفه; اینکه رنگ چیست میشود گیتیگ و شیمیک, اینکه دگرسانی میان سرخ و سبز چیست میشود روانشناسی, اینکه
چرا طبیعت یاختههایِ چشم و دریافت ذهنی جانداران را جوری فرگردانیده که واکنش به رنگ سرخ و سبز اشان دگرسان باشد میشود روانشناسی فرگشتیک, اینکه چرا در بیشتر
کشورها از رنگ سرخ و سبز در چراغ قرمزها بهرهمیگیرند, ولی در ژاپن و چند کشور دیگر از سرخ و آبی (ِ رو به سبز), میشود همبودشناسی (و زبانشناسی!), ولی آنچه
همهیِ اینها را هم کنار آورده و چسبانیده و نمونهوار میپرسد: «آیا همان رنگی که من در ویر خودم از سرخی میبینم, یکسان با همان چیزیست که تو در ویر خودت از سرخی میبینی؟» میشود فلسفه.
پارسیگر
کدام فیلسوف؟ نگر شما چیست؟ -
Alice - 11-08-2013
Mehrbod نوشته: شاید, ولی آنچه فلسفه از دیرباز بوده همان نگاه کلان بوده که امروز بسیاریشان پاسخ یافتهاند و از همینرو نگرش ما فراخیده[1] و چیزهای دیگری در پهنهیِ[2] دید امان آمدهاند.
نه! فلسفه در دیرباز نگاه کلان به هستی نبوده و در هر زمانهای یکجور کراننمایی میشده است.
برای نمونه در باستان فلسفه چم بسیار فراتری داشت و هرکسی در هر زمینهای که دست به اندیشه
میبرد را فیلسوف میخواندند و هر دانشی شاخهای از فلسفه بود. (برای نمونه این بخشبندی
در یونان باستان به دو فلسفهی تئوریک و عملی بوده است) دیرترها هم چم فلسفه را مرزمند کردند و
برای آن با دانش آروینی خطی کشیدند! برای نمونه دیروز که صدرالمتالیهن نگرهی حرکت در جوهر را
بررسی میکرد فلسفهچینی میکرد ولی امروز حرکت یکی از شاخههای "علم" است و نه فلسفه!
اکنون هم بکسی که در سازوکار گیتی اندیشه کند و نگره هم بدهد فیلسوف میگویند. ولی باز هم
بگویم که فلسفهای که من از آن سخن بردم فلسفه به چم اندیشهورزی در گسترهی فراخ گیتی نبوده،
فلسفهی چندین سده پیش بود که امروزه کاربرد آنچنانی ندارد!
همچنین این گفتمان را میتوانید در جُستار "فلسفه چست" ادامه بدهید.
Philo نوشته: نمی شود پشت سر هم کتاب های فیزیک و شیمی و زیست شناسی و اقتصاد و ... (علوم) خواند و نپرسید که "روش های به کار رفته در این کتاب ها چقدر موجه/معرفت بخش هستند؟"
من که درنیافتم روی سخن شما با من بود یا نه، ولی گفتمان من روی متدشناسی نبود! روششناسی
گفتمان جدایی است که در زمینهی فلسفهی تحلیلی و ... بکار میرود و پیوندی به فلسفهی قدیم ندارد!
اگر فردید شما این بود که برای رسیدن به معرفت باید دست به گریبان فلسفه شد سخن درستی است،
ولی فلسفهی "معرفتشناسی" که راه رسیدن به شناخت را نشان بدهد. برای نمونه مزدائیک فلسفه
است، چراکه با روشهای معتبر (قیاس ارستویی و ...) کار میکند. در این کراننمایی، فلسفه را شاخهای
از شناخت که بروی فرنودهای آشکاره و صرفا عقلانی تکیه میکند را میگویند. وانگهی من از ماهیت
"فلسفه" سخن گفتم نه فلسفه تحلیلی یا غیره و ذلک. یا بزبان دیگر فلسفهای که من گفتم مرده است با
هستی سروکار داشت نه روشهای هستیشناسی.
کراننمایی = تعریف ؛ کرانه نمایی کردن
آشکاره = بدیهی
پارسیگر
کدام فیلسوف؟ نگر شما چیست؟ -
Philo - 11-08-2013
آلیس نوشته: من که درنیافتم روی سخن شما با من بود یا نه، ولی گفتمان من روی متدشناسی نبود! روششناسی
گفتمان جدایی[7] است که در زمینهی فلسفهی تحلیلی و ... بکار میرود و پیوندی به فلسفهی قدیم ندارد!
اگر فردید[8] شما این بود که برای رسیدن به معرفت باید دست به گریبان فلسفه شد سخن درستی است،
ولی فلسفهی "معرفتشناسی" که راه رسیدن به شناخت را نشان بدهد. برای نمونه مزدائیک[9] فلسفه
است، چراکه با روشهای معتبر (قیاس ارستویی و ...) کار میکند. در این کراننمایی[1]، فلسفه را شاخهای
از شناخت که بروی فرنودهای[10] آشکاره[11] و صرفا عقلانی تکیه میکند را میگویند. وانگهی من از ماهیت
"فلسفه" سخن گفتم نه فلسفه تحلیلی یا غیره و ذلک. یا بزبان دیگر فلسفهای که من گفتم مرده است با
هستی سروکار داشت نه روشهای هستیشناسی.
کراننمایی = تعریف ؛ کرانه[12] نمایی کردن
آشکاره = بدیهی
حدس می زدم که روی سخنم با شما نباشد! و حال که می گویید برای یک "غیر علم" به نام معرفت شناسی ارزش قائلید مطمئن شدم. برای همین هم نقل قولی نیاوردم، اما شما در ابتدا جوری سخن گفتید که گویا با داشتن علم از هر آموخته دیگری بی نیازیم، و باسوادتر (=دانستن علوم بیشتر صرفا از لحاظ حجمی) بودن ماها را به رخ دکارت کشیدید، اما توجه نکردید که دکارت خودش معرفت شناس و روش شناس بود، و توجه نکردید که مطالعه تاریخ معرفت شناسی (که خودش از یونان باستان و به خصوص رساله ته تتوس افلاطون آغاز می شود)، خودش بخش مهمی از راهِ مطالعه معرفت شناسی است.
کدام فیلسوف؟ نگر شما چیست؟ -
Alice - 11-08-2013
Philo نوشته: توجه نکردید که دکارت خودش معرفت شناس و روش شناس بود..
من خودم از دستهی کسانی هستم که هیچ گیری روی "علم" و "غیر علم" ندارم و هیچ
کجا یادم نیست که گفته باشم بهمان ایدهپرداز نگرههای علمی نمیدهد. یکی دو بار هم
به دوستانی که فلسفهی پوپر را از بر میکردند خرده گرفتم! دیگر اینکه چندین بار هم گفتم
که فلسفهی قدیم "آنچنان" بدرد بخور و گرهگشا نیست، آنهم به چم فلسفهای که [MENTION=14]Mehrbod[/MENTION]
کراننمایی کرد که دریافت کلان از هستی باشد. (چون من هم از فلسفه چنین تعریفی دارم)
دیگر اینکه همین بالا هم روششناسی یونان باستان و ... را شالودهی مزدائیک و دیگر دانشها
خواندم.
وانگهی فلسفه امروزی یا تحلیلی، با هستی سروکار ندارد، با "معرفت" و راه رسیدن به شناخت
از هستی سروکار دارد که سخن من به سوی خود هستی و هستیشناسی میرفت.
پارسیگر
کدام فیلسوف؟ نگر شما چیست؟ -
Rationalist - 11-08-2013
Philo نوشته: توصیف او از تاثر و تصور، و بی معنی نامیدن تصوارتی که هیچ جزیی از آن ها، ما به ازایی در تاثرات ندارند، منطقا نتیجه می دهد که کلمات کلیدی متافیزیک، و احتمالا همه چیزهایی که شما بدیهیات عقلی می نامید، بی معنا هستند. برای نقد نتیجه باید به همین توصیف ها و تعریف ها و اصول انتقاد کرد.
:e303:
یک سیستم فلسفی کامل؛ باید توانایی تبیین جهان را در پاسخگویی به مسایل گوناگون داشته باشد.
من بر درخشش فلسفه هیوم بر ابطال متافیزیک و برهان های خداشناسی سخنی مخالفی ندارم؛ اما با رفتن در اعماق این سیستم فلسفی در تبیین ادراکات اساسی تر؛ به دنیایی تماما توهم و خالی از فربود می رسیم که جالب آنکه همچنان ((
ما)) یی وجود دارد تا این توهم را ادراک نماید!
هیوم خود را فیلسوف می دانسته و با غروری اعجاب آور؛ تنها سیستم فلسفی خود را برتر می دانسته است؛ اما آیا با این فلسفه؛ حتی "فربودگرایی" را که مرز میان شکاکیت کامل با فلسفه می باشد را هم
ویران نکرده ایم؟ در این صورت "فربود" چه معنایی در اندیشه فلسفی ما پیدا می کند؟! و اساسا " فلسفه" برایمان معنایی دارد؟
کدام فیلسوف؟ نگر شما چیست؟ -
Rationalist - 11-08-2013
برایم بسیار جالب و گیراست که همچنان بر سر
چیستی فلسفه هم؛ گفتگو و جدل در جریان است!!!
به زودی حاصل تعریف و تبیین جدید خود از فلسفه را د ر جستار "فلسفه چیست" خواهم نگاشت! و البته همان تعریف جدید هم؛ با گفتمان و دیالکتیک، قابل دگرگونی می باشد.
اگر دوستانی هم اساسا مخالف تعریف واژه ای چون "فلسفه" هستند؛ بیان نگر مخالفشان موجب شادمانی من است.
:e303::e420:
کدام فیلسوف؟ نگر شما چیست؟ -
Mehrbod - 11-08-2013
Rationalist نوشته: برایم بسیار جالب و گیراست که همچنان بر سر چیستی فلسفه هم؛ گفتگو و جدل در جریان است!!!
به زودی حاصل تعریف و تبیین جدید خود از فلسفه را د ر جستار "فلسفه چیست" خواهم نگاشت! و البته همان تعریف جدید هم؛ با گفتمان و دیالکتیک، قابل دگرگونی می باشد.
اگر دوستانی هم اساسا مخالف تعریف واژه ای چون "فلسفه" هستند؛ بیان نگر مخالفشان موجب شادمانی من است.
:e303::e420:
آنجا هم زمان دورریخته بودید, فلسفه همین نگاه کلان به چیزهاست که گفتیم, نیاز به این اندازه گفتمان نداشت (;
کدام فیلسوف؟ نگر شما چیست؟ -
Alice - 11-08-2013
Rationalist نوشته: برایم بسیار جالب و گیراست که همچنان بر سر چیستی فلسفه هم؛ گفتگو و جدل در جریان است!!!
من که در جُستار "فلسفه چیست" نبودم و در جریان گفتگوهایتان نیستم، ولی گمان نمیبرم گفتمان
پیرامون چیستی فلسفه آنچنان هم پیچیده باشد. ما و کاربر [MENTION=14]Mehrbod[/MENTION] هم نگرستیزی دراین باره نداشتیم،
میان دیدگاهمان گرهی کوچکی بود که گشوده شد.
پارسیگر
کدام فیلسوف؟ نگر شما چیست؟ -
Rationalist - 11-09-2013
[MENTION=286]آلیس[/MENTION] و [MENTION=14]Mehrbod[/MENTION]
شکیبا باشید!!!