دفترچه
صندلی داغ - Dariush - نسخه قابل چاپ

+- دفترچه (https://daftarche.com)
+-- انجمن: تالارهای ویژه (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87)
+--- انجمن: صندلی داغ (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%B5%D9%86%D8%AF%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%BA)
+--- موضوع: صندلی داغ - Dariush (/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%B5%D9%86%D8%AF%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%BA-Dariush)

صفحات 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11


صندلی داغ - Dariush - Dariush - 02-14-2013

Alice نوشته: درود داریوش‌جان ؛
درود بانوE032

نقل قول:* اگر بخواهید میان هموندان دفترچه ، تنها "سه تن" را برای دوستی در بیرون
از اینجا و زندگی راستین‌تان برگزینید ؛ گزینش شما چه کسانی خواهند بود ؟

به راستی اکثر هموند های سایت کاندید های خوبی برای دوستی نزدیک هستند.اما من فکر میکنم دوستی های در حد و حدود دنیای مجازی نیز جذابیت های خاص خود را دارند.حال اگر من بخواهم از این میان سه تن را برگزینم، تعدادی دیگر آنسو میمانند که مایه حسرت من خواهد بود.بنابراین اجازه دهید که از پاسخ به این پرسش بگذرم . اما اگر به این راضی نیستید بفرمائید تا سه تن را بگویم دیگر!

نقل قول:* بهترین و پسندیده ترین ویژگی یک بانو ، و نیکوترین ویژگی یک مرد را چه میبینید ؟

بانو:آرامش و آراستگی
مرد:مردانگی و استقامت

نقل قول:* آیا از هموندان هممیهنی ِ دفترچه هستید ؟ اگرنه چگونه با اینجا آشنا شدید ؛
بله.آنجا با نام کاربری nietzsche هموند هستم.البته آنجا دیرتر از اینجا هموند شدم و همین باعث شد که تعدادی از دوستان مرا نشناسند و بطور همزمان به من دعوت نامه به دفترچه بدهند که نشان از ناهماهنگی اشان داردE415.از فعالیت در آنجا خوشم نمی آید.پر از خاله زنک، شبه دانشمند، جوجه روشنفکر و ابله و نادان است.من گاهی واقعا به اعصاب دوستانی که آنجا فعالیت میکنند رشک میبرم.من اصلا حوصله بحث با آن موجودات را ندارم.طرف خود را عاشق سینه چاک برتراند راسل میداند، بعد در دستینه اش، درود فرستاده به لب تشنه حسین!یا شما در حال دنبال کردن یک بحث منطقی و علمی هستید، ناگهان میبینید 50 تا پست پشت سرهم شعر و حکایت برایت روایت کرده اند.و جالب تر اینکه پست های کاملا مربوط شما حذف میشوند و این چرندها همانجا باقی میمانند.اینچنین است که صرفا در حدود 15 پست آنجا دارم که قبلا حدود 5 تایشان حذف شده است!
واقعا به یاد ندارم چه شد که اینجا را پیدا کردم و هموند شدم!

نقل قول:* چرا میان فیلسوفان و اندیشمندان این اندازه به نیچه و باورهایش گرایش دارید ؟



Alice نوشته: * چرا میان فیلسوفان و اندیشمندان این اندازه به نیچه و باورهایش گرایش دارید ؟
خب من زمانی نگرشی صوفیانه و عارفانه به جهان داشتم.منشا همه چیز را خوبی میدانستم و همیشه سعی داشتم که کسی چیزی جز خوبی ازم نبیند.در این راه صدمات زیادی به من وارد میشد اما برایم نتایج مادی یا فوری اهمیتی نداشتند.من در پی نهایت فروتنی، خاکساری،ساده زیستی و چیزهایی از این دست بودم که به اصطلاح هرچه بیشتر روحم را صیقل دهم و آنرا پاک تر گردانم چنان که لایق زیستن در خیر مطلق را داشته باشم!!!:e108:
چندین بار در این راه صدمات شدید روحی و مادی بر من وارد شد.همیشه این پرسش در ذهنم بود که چرا اینچنین شکنجه میشوم و چرا نجات نمی یابم؟دیگر کدام قله ی خلوص است که من فتح نکرده باشم؟دیگر کدام ریاضت بود که من بر خود روا نداشته بودم؟خب در این راهها معمولا هیچ چیز روشن و واضح نیستند و همیشه میشود توجیحی یافت.اما زمانی که من با نیچه آشنا شدم و به ژرف او را مطالعه کردم، به مانند آهن گداخته ای بودم که ناگهان آنرا درون آب فرو برند.منی که تا دیروز به دنبال فروتنی بودم ، اکنون میدیدم غرور چقدر اصیل تر از آن است؛ در برابر روحیه نرم و صلح جو، روحیه جنگجویی به من پیشنهاد میشد؛ توجه من از جریان خیر ، به جریان شر و پس از به فراسوی این دو معطوف شد.در یک کلام هر آنچه که تا دیروز میپنداشتم ارزش راستین است و جایگزینی برایش نیست، دقیقا مخالفش پیش نهاده میشد.آنگاه که به ارزش های پیشین "نه " گفتم و همچون شیری که در گفتار نخست چنین گفت زرتشت همه آنها را پاره پاره کردم، آزاد شدم و به مانند کودک شروع کردم به بازشناسی آنها و "آری" گفتن ها!
برای فیلسوفی که چنین کند ، به نظر شما چه جایگاهی جز انچه من برایش برگزیده ام ، میتوان در نظر داشت؟
در اینجا بد نیست بگویم که من به خیلی از اندیشمندان و فیلسوفان ارادت دارم.نیچه هم یکی از آنهاست.در واقع شاید به این خاطر که نیچه دروازه من به دنیای فلسفه بود قدری بیشتر او را دوست میدارم.
نقل قول:* نگر شما درباب پارسی‌نویسی کاربران چیست ؛ آیا آن را بیخود و مایه رنجش
خوانندگان میدانید ؟
من اندک اندک دارم به این سبک نوشتار عادت میکنم و باید سپاسگذار باشم از شما و دیگر دوستان که باعث شدند برنامه ای داشته باشم برای اینکه مطالعه ای جدی روی زبان و نوعا زبان پارسی داشته باشم.پیش از این زیاد درگیر این موضوع نبودم.

نقل قول:* دیدگاهتان پیرامون زندگی را تنها در «یک واژه» چکیده کنید !
ستیز بی پایان!


صندلی داغ - Dariush - Soheil - 02-14-2013

Dariush نوشته: به برابری انسانها اعتقاد ندارم. برادری هم که شعار پوچی است.

-قدری درباره دو جمله بالا شفاف سازی کنید. بخصوص برابری. چرا به برابری اعتقاد ندارید؟


-نظرت راجع به نیچه(شخصیت و دیدگاههایش) چیست؟ لازم نیست زیاد وقت بزاری. خلاصه توضیح بده. ظاهرا علاقه خاصی بهشون داری. دلیلش خاصی داره؟

E306

-----------
آپدیت: مثل اینکه سئوال دوم تکراری بود. پس هیچی دیگه!


صندلی داغ - Dariush - محمد - 02-14-2013

چرا اینجا یك نفر هم به فلاسفه ی اسلامی خودمون و اساتید بزرگ وطنی علاقه ندارند!!!
نیچه و كانت انسان های بزرگی بودند اما فلاسفه ی ما مثل استاد مطهری هم كم دانشمندانی نبودن!!!! سوال من از این دوستمون اینه كه چرا و با چه منطقی از اسلام دور شدید؟؟؟؟ با تشكرE032


صندلی داغ - Dariush - Dariush - 02-14-2013

محمد نوشته: چرا اینجا یك نفر هم به فلاسفه ی اسلامی خودمون و اساتید بزرگ وطنی علاقه ندارند!!!
نیچه و كانت انسان های بزرگی بودند اما فلاسفه ی ما مثل استاد مطهری هم كم دانشمندانی نبودن!!!! سوال من از این دوستمون اینه كه چرا و با چه منطقی از اسلام دور شدید؟؟؟؟ با تشكر
دلیل اینکه برای فلسفه اسلامی کسی ارزشی قائل نمیشود، به همان دلیلی ست که برای فلسفه اسکولاستیک.کلا حوزه فلسفه به کلی دگرگون شده.مثل نجوم پس از کپلر و گالیله!
اینکه مطهری را در کنار کانت و نیچه میگذارید در نوع خودش بامزه است!بیچاره ها را بدجور در گور به خود لرزاندید!
تغییر نگاه من به اسلام مشابه تغییر نگاه شخصی ست که در برکه ای افتاده و قبل از اینکه برخیزد به توهم آنکه عمق آب زیاد است دست و پا میزند ، اما یک کسی از آن طرف تر به او میگوید برخیز، و وقتی بر میخیزد میبیند قامتش خیلی بلندتر از عمق آن برکه بود! برای منی که در اسلام دست و پا میزدم به راستی چنین بود.پس از آن اصلا به کلی از موضوعیت خارج شد.باور کنید آنقدر سخیف بود که حتی نیاز نبود من از لحاظ منطقی بخواهم تک تک تخم مرغ هایش را پوچ کنم! اگرچه تقریبا چنین کردم!


صندلی داغ - Dariush - iranbanoo - 02-15-2013

درود داریوش گرامی
ما هم امدیم با پکیج کامل پرسشهایمان...

از قسمت خوبش شروع میکنیم:)
1-اهل رقصیدن هستید؟
2-اگر روشنفکران ایرانی معاصر را با یک ویژگی بتوان معرفی کرد,آن ویژگی چیست؟
3-همه زیر سر قدرت است.نه؟!
برای شما چه طور؟سر تسلیم فرود میاورید در برابر این وامانده؟
4-فکر میکنید چه ویژگی ای از انسان یک ((بی چرا)) و ((بی پرسش)) بسازد؟

5-به نظر شما یک گفتمان تاثیر گزار ومثبت دارای چه خصوصیاتیست؟
6- تا به حال شده بزنید به سیم آخر و کاری بکنید کارستان؟
7-عطر یا ادکلن مورد علاقه تان؟
8-ارتباط بین موارد زیر را چگونهم یبینید؟
-فرهنگ عامه و سیاست
-تربیت ملت و قدرت
-زن و مرد
-دین مداری و دین داری

9-بهترین کتابی که از خواندنش لذت بردید و به دیگران توصیه میکنید؟
10-چرا زنان تا به حال نتوانسته اند آنطورکه شایسته است وارد هرم قدرت شوند؟
11-آیا هرمفسر خودکار به دست لزوما یک فیلسوف است؟

12-بنابر علاقه تان به جناب نیچه از مدل ریششان هم الگوبرداری میکنید آیا؟
13-ثروت یا قدرت؟
14-ما نفهمیدیم این مردانگی که میگویند چیست؟
15-دگماتیسم در یک دگر اندیش چگونه ظهور پیدا میکند؟
16-اهل ورق بازی هستید؟

17-بزرگترین عاملی که فکرمیکنید باعث شکست های مکرر جنبش های اجتماعی و مدنی ایرانیان بوده چیست؟
18-گاهی این خصلت منحوس زنانه ی لج بازی بر ما مسلط میشود.با این چگونه در بیفتیم؟
19-با عرفان میانه ای دارید؟
20-جان کلام ؟

با آرزوی موفقیت سپاسگزار از وقتی که میگذارید...:e303:


صندلی داغ - Dariush - Dariush - 02-15-2013

Bibak نوشته: -قدری درباره دو جمله بالا شفاف سازی کنید. بخصوص برابری. چرا به برابری اعتقاد ندارید؟
بیباک گرامی، روی این سوال قدری بیشتر حرف دارم.اجازه کمی دیرتر به این سوال پاسخ دهم.


صندلی داغ - Dariush - Dariush - 02-15-2013

iranbanoo نوشته: درود داریوش گرامی
ما هم امدیم با پکیج کامل پرسشهایمان...
درودE032


iranbanoo نوشته: 1-اهل رقصیدن هستید؟
نه!

iranbanoo نوشته: 2-اگر روشنفکران ایرانی معاصر را با یک ویژگی بتوان معرفی کرد,آن ویژگی چیست؟
همچنان جریانهای شبه روشنفکری را در ایران غالب میبینم.روشنفکران ایرانی(تا آنجا که من دیده و شناخته ام) یک سری کلیشه جالب دارند که به نوعی جزئی از شناسنامه روشنفکران ایرانی شده اند.و اینها هم که مشخصا همه ظواهر امر هستند.کتابهایی کاملا مشخص(هدایت،شاملو،سارتر،پوپر، چامسکی ،گاها سانتایانا هم دیده شده و...)، مفتخر به دانستن یکی دو زبان خارجی ، بی میلی نسبت به هر چیز سنتی و گرد و خاک گرفته مخصوصا موسیقی سنتی. و سیگار ، ژاکت،عینک و مو و ریش بلند هم که نباید فراموش شود!با همین ها کافی ست که شما را در ایران روشنفکر بدانند!
از آن سو وقتی میبینید هم چنان نوچه های شریعتی (سروش و دار و دسته) چنین مقام شامخی را دارند، ناامیدی تان بیشتر میشود.
از نگاه من ، روشنفکری ربطی به دانسته های شخص یا تعداد کتابهایی که خوانده و مدارک دانشگاهی ای که کسب کرده ندارد.روشنفکری یک روش برخورد با جهان پیرامون است.نوعی نگاه خردورزانه و روشن بینانه (نه الزاما دانشمندانه) به زندگی است.در این تعریف، فاکتور زمان حذف میشود.از این منظر، آن کارگر یا این کشاورز هم میتواند روشنفکر باشد و آن پریسنتون رفته میتواند گنداندیش(!).
در هر حال همچنان باید با تاسف گفت جریان روشنفکری در ایران، در گمراهی ست.


iranbanoo نوشته: 3-همه زیر سر قدرت است.نه؟!
برای شما چه طور؟سر تسلیم فرود میاورید در برابر این وامانده؟
اینچنین هم نیست.آنچه نیچه میگوید از اراده معطوف به قدرت این نیست که هر چه میشود در همین راستا است.خیر.سخن چیز دیگری ست.آنچه رو به بالندگی است ، هر دم در پی از هم گسستن هر آن چیزی ست که محدود کننده قدرت مرجع فعل یا اندیشه(در مواجهه با جهان پیرامون و مهمتر از آن جهان درونش) و درنتیجه جریان حیاتش است.باید در این مورد به دگردیسی اراده حیات از اندیشه شوپنهاور به خواست قدرت در تاملات نیچه توجهی خاص داشت و دانست که نیچه یک فیلسوف ایده آلیست نیست.به عنوان مثال کانت به عنوان یک فیلسوف ایده آلیست میپرسد :" چه چیز را میتوان به نحو استوار پذیرفت؟".نیچه اما میگوید:"آن چیست که برایم بهتر است؟!".بنابراین نباید خیال کنیم نیچه میخواهد راه حلی کلی و کامل ارائه دهد یا همه چیز را از یک دریچه خاص تعریف کند.

iranbanoo نوشته: 4-فکر میکنید چه ویژگی ای از انسان یک ((بی چرا)) و ((بی پرسش)) بسازد؟
دگماتیسم


iranbanoo نوشته: 5-به نظر شما یک گفتمان تاثیر گزار ومثبت دارای چه خصوصیاتیست؟
یکی از اصلی ترین آفت های یک گفتمان ، از این شاخه به آن شاخه پریدن است.گفتمان باید حد و مرزش مشخص باشد.از سویی باید دوسویه باشد که یکی از راه حل هایش، به قول جناب راسل همان Irony (تجاهل) است.در پرانتز بگویم مردمی که هنوز فرهنگ گفتگو را نیاموخته باشند، نمیتوانند و نباید انتظاری بیش از حکومت چماق را داشته باشند.


iranbanoo نوشته: 6- تا به حال شده بزنید به سیم آخر و کاری بکنید کارستان؟
بله.یک نمونه اش را در پست های گذشته گفتم که مطب دکتر و تجهیزاتش را تخریب کردم.یکبار هم نزدیک بود برادرم را بکشم . اما در کل انسان آرامی هستم!


iranbanoo نوشته: 7-عطر یا ادکلن مورد علاقه تان؟
کنزو


صندلی داغ - Dariush - کافر_مقدس - 02-15-2013

درود ...

سیگار می کشی؟!چه مدلی و روزی چند نخ؟

روزی چند ساعت می خوابی و شب ها به طور معمول تا ساعت چند بیداری؟!

فکر می کنی چند سال عمر کنی؟!

نظرت راجع به گیاه خواری؟ دوست داری گیاه خوار بشی؟

ترجیح میدی زندانی باشی یا زندانبان؟!

داغ رفیق دیدی تا حالا؟!


صندلی داغ - Dariush - Russell - 02-15-2013

درود داریوش عزیز
1-چه غذاهای ایرانی را بیشتر دوست داری؟
2-کدام شهر/محله/منطقه ایران را بیشتر میپسندی؟
3-پیرو اختلاف نظر و بحثی که در تاپیک مبارزه با اسلام داشتیم،نظرت درباره روشنفکران دینی و اصلاح طلبان چیست؟
4-به جز نیچه که دلیلش را گفتی کدام فیلسوف و کدام نویسنده را بیشتر دوست میداری؟


صندلی داغ - Dariush - Dariush - 02-16-2013

iranbanoo نوشته: 8-ارتباط بین موارد زیر را چگونهم یبینید؟
-فرهنگ عامه و سیاست
-تربیت ملت و قدرت
-زن و مرد
-دین مداری و دین داری
-فرهنگ عامه و سیاست:
خب من تا حدی نخبه گرا هستم و از آلودن حوزه سیاست به عوام بیم ناکم. اگر اینجا منظورتان از فرهنگ عامه همان Popular Culture باشد (در تمایز با فرهنگ توده )، خب اینجا ما با رسوم و سنت های مردمی روبرو هستیم که اگرچه حوزه سیاست نمیتواند به کلی از آنها بی تاثیر باشد، اما تا حدممکن دولت باید از تقابل یا حتی همراهی مستقیم با آنها پرهیز کند.

-تربیت ملت و قدرت:
ایرانبانو جان ، گویا از این قدرت دست بردار نیستیدا!
در حکومت های توتالیتر، دستگاه تعلیم و تربیت (علاوه بر رسانه ها) ، در راستای زورچپان کردن عقاید و آموزه های قاعد اعظم، قبضه میشود.در واقع هیچ کدوم توتالیتری نیست که بتواند از این حوزه چشم بپوشد. (البته معمولا این کارها نتیجه معکوس میدهند).اما من فکر میکنم حوزه ی تعلیم و تربیت حتی در دموکرات ترین کشورها باید به صورت کاملا آنارشیک مدیریت شود(به شکل مردمی ترینش).دولت نباید کمترین دخالتی در این حوزه داشته باشد.من روی این حوزه ، حساسیت ویژه ای دارم.

-زن و مرد:
معلوم است که پاسخ پرسشهای پیشین را نخوانده اید.

-دین مداری و دین داری:
من با دومی مشکلی ندارم.اما اولی با من خیلی مشکل دارد!


iranbanoo نوشته: 9-بهترین کتابی که از خواندنش لذت بردید و به دیگران توصیه میکنید؟
فراسوی نیک و بد ، نیچه. این کتاب خیلی فیلسوفانه تر از آنی ست که به طور عام آنرا میشناسند.

نقل قول:
10-چرا زنان تا به حال نتوانسته اند آنطورکه شایسته است وارد هرم قدرت شوند؟
چرا نشده اند؟! اگر در کشورهای اسلامی مثل ایران منظورتان است که موضوع فرق میکند.اما در کشورهای دموکراتیک غربی، زنان به شکل عادلانه با مردان برای کسب قدرت رقابت میکنند و خیلی اوقات هم موفق میشوند.

نقل قول:
11-آیا هرمفسر خودکار به دست لزوما یک فیلسوف است؟
به هیچ وجه. فرق فلسفه دان با فیلسوف خیلی زیاد است.ایجاد یک دستگاه فلسفی منسجم کاری نیست که از عهده هر کسی برآید.من حتی گاهی به انتقاداتی که از برخی از فلسفه ها میشود، نگاه مثبتی ندارم.

نقل قول:
12-بنابر علاقه تان به جناب نیچه از مدل ریششان هم الگوبرداری میکنید آیا؟
خیر.معمولا صورتم کاملا صاف است. کلا از پیروی از ظواهری مثل این بیزارم.

نقل قول:
13-ثروت یا قدرت؟
قدرت سالم!

نقل قول:
14-ما نفهمیدیم این مردانگی که میگویند چیست؟
یعنی شما از مردانگی هیچ ذهنیتی ندارید؟! اگر بخواهم تشریح کنم بازهم باید چیزهایی بگویم مثل غرور مردانه! این ویژگی مردانگی یک مرد، مجموعه ایست از ویژگی ها مثل غرور، کله شغی،خشم به جا،بی اعتنایی،تا حدی بی احساس بودن و چیزهایی از این دست.(آه که میدانم چقدر بانوان امروزی از مردانی از این دست گریزانند به همین خاطر است که آن ویژگی بی اعتنایی را نیز افزوده ام.با این حال، باز مطمئن هستم که هستند زنانی که شیفته مردانی اینچنین خواهند شد.)

نقل قول:
15-دگماتیسم در یک دگر اندیش چگونه ظهور پیدا میکند؟
بی شک کوته بینی.

نقل قول:
16-اهل ورق بازی هستید؟
زیاد.حکم را خیلی دوست میدارم.

نقل قول:
17-بزرگترین عاملی که فکرمیکنید باعث شکست های مکرر جنبش های اجتماعی و مدنی ایرانیان بوده چیست؟
از نظر من چندان هم دچار شکست نشده است.اینکه اکنون حکومتی سراسر وحشی و دیوانه به گرداننده امور کشور است، باعث نمیشود ما از یاد ببریم که زنان ایرانی اولین زنانی بودند در خاورمیانه که حق را بدست آوردند یا اولین مردمی بودند در این منطقه که به دموکراسی رسیدند(اگرچه ناقص).حتی در همین حکومت هار نیز، مردم توانسته اند برخی از خواسته های خود را تحمیل کنند.
اما باید بگویم که آنچه باعث شکست جنبش های مدنی و اجتماعی میشود، بی تفاوتی قشرهای مختلف جامعه نسبت به هم است.مثلا در ابتدای انقلاب ، زنان برای حق آزادی حجاب تظاهرات کردند.اما این جنبش هیچ حمایتی از سوی مردان نداشت و آنها به کلی نسبت به این جنبش بی تفاوت بودند.یا زمانی که ملیون را قلع و قم میکردند، دیگر احزاب به روی خودشان نمی آوردند.حتی مردمی که عضو این حزب نبودند به آن بی اعتنا بودند.در کشورهای پیشر اصلا اینچنین نیست.

نقل قول:
18-گاهی این خصلت منحوس زنانه ی لج بازی بر ما مسلط میشود.با این چگونه در بیفتیم؟
:e108:
من میخواستم این سوال را از شما بانوان بپرسم!براستی گاهی کلافه میشوم از این بچه بازی زنانه!بعضی خاطره هایی که در این زمینه دارم را اگر بگویم مایه خنده حضار میشود.

نقل قول:
19-با عرفان میانه ای دارید؟
واقعا انگار نخوانده اید نوشته های مرا!
آنها را بخوانید.این را هم اضافه کنم که از نوشته های سهروردی(یا آنچه به او منتسب است) و عرفانش خوشم می آید.از عرفان های هند و چین هم خوشم می آید.کلا رمز و راز و عرفان را برای مواقع سرخوشی ، دوست میدارم.

نقل قول:
20-جان کلام ؟
مخلص شما!


نقل قول:
با آرزوی موفقیت سپاسگزار از وقتی که میگذارید...

همچنین . و من هم سپاسگذارم از اینکه وقت میگذارید و میخوانید پاسخ ها را (احتمالا).E032