دفترچه
ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - نسخه قابل چاپ

+- دفترچه (https://daftarche.com)
+-- انجمن: تالارهای همگانی (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C)
+--- انجمن: هماندیشی (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C)
+--- موضوع: ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! (/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B1%DA%AF)

صفحات 1 2 3 4 5 6 7


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Anarchy - 11-14-2010

Jooyandeh نوشته: ترس بهشت یا جهنم نیست. ارزش خودِ عمل هست. مثلاً کاری که من می‌کنم، این خودش دارای ارزش است. در بی‌خدایی فقط بقا و بهره‌مند شدن از سهم بهتر معقول هست - بقیه همه احساسات است. 3
فکر کنم برعکس گفتین!!! از نظر یه فرد خردگرای بی دین ارزش خود عمل مهمه و از نظر یه معتقد دینی بهره مند شدن از نعمات و رضایت خداوند!! اگه شخصا غیر از این فکر میکنید شما هنوز مومن خوبی برای دینتون نیستید...


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - sonixax - 11-14-2010

Jooyandeh نوشته:

فرض بگیریم که مثلا شما زن دارید (اگر ندارید). یکی از فنتسی‌های سکسی شما (که خیلی ته دلتون سرش داغید) این باشه که با یکی از این مهمان‌دارهای هواپیما تو خودِ هواپیما برید سانفرانسیسکو. (فرض)

حالا، فرض بگیریم موقعیتش پیش اومد. شما در یک سفر هوایی هستید و یک مهماندار هواپیما این پشنهاد رو به شما بده. یه جور هم باشه که فقط و فقط بین خودتون و اون خانم محترم میمونه.

حالا، سؤال: می‌کنید این کار رو یا نه؟
اگه می‌کنید، چرا؟
اگه نمی‌کنید،‌ چرا؟


خیر نمیکنم .
اصولن من تا زمانی که خالصانه به کسی علاقمند نباشم ازدواج نمیکنم و بعد از اون هم به همسرم خیانت نمیکنم . (این کار رو من خیانت به اعتماد و عشق طرف دیگه ی زندگی میدونم)

حالا پاسخ شما به همین پرسشها چیست ؟


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Reactor - 11-14-2010

Jooyandeh نوشته:

فرض بگیریم که مثلا شما زن دارید (اگر ندارید). یکی از فنتسی‌های سکسی شما (که خیلی ته دلتون سرش داغید) این باشه که با یکی از این مهمان‌دارهای هواپیما تو خودِ هواپیما برید سانفرانسیسکو. (فرض)

حالا، فرض بگیریم موقعیتش پیش اومد. شما در یک سفر هوایی هستید و یک مهماندار هواپیما این پشنهاد رو به شما بده. یه جور هم باشه که فقط و فقط بین خودتون و اون خانم محترم میمونه.

حالا، سؤال: می‌کنید این کار رو یا نه؟
اگه می‌کنید، چرا؟
اگه نمی‌کنید،‌ چرا؟


فرضیه ی شما ارتباطی به بیخدا یا باخدا بودن فرد مورد نظر شما نداره.. به شخصیت خود طرف بستگی داره.. ببینید من مسلمان خوب هم دیدم. این که اون آقا یا خانم خوب بوده به نظرم بخاطر مسلمان بودنش نیست! بخاطر یک سری پارامترها مثل نوع تربیت دوران کودکی یا نوع فرهنگ خانواده و این قبیل چیزهاست.. این که یک نفر بیخدا باشه ربطی به این نداره که با اون خانم بخوابه یا نخوابه.. اون هم مثل یک باخدا اول از همه یک آدم هست و ممکنه هوس و غریزه بهش غلبه کنه و ترتیب اون خانم رو بده!
اینکه شما فکر کنید "در بی‌خدایی فقط بقا و بهره‌مند شدن از سهم بهتر معقول هست - بقیه همه احساسات است" رو من جور دیگه بهش نگاه میکنم===>
"بقا و بهره‌مند شدن از سهم بهتر" یک اصل انسانیه و ربطی به آتئیست بودن یا مسیحی بودن فرد نداره..همه دنبال شرایط بهتر هستند. حالا ممکنه فردی شرایط بهتر رو در س.ک.س با اون خانم جستجو کنه. در این صورت چه باخدا باشه چه بیخدا 100% اون کار رو میکنه.
این امکان هم داره که فرد شرایط بهتر رو در خیانت نکردن به همسرش احساس کنه! یعنی دوست نداره تو زندگیش مخفی کاری کنه و عذاب وجدان بگیره و با خیانت نکردن به آرامش میرسه و به نوعی ارضای روحی میشه! خوب اون آدم هم چه باخدا چه بیخدا احتمالا با اون خانم نمیخوابه!


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Mehrbod - 11-14-2010

گفتگوهای انجام گرفته کم و بیش در راستای فرهشت جستار است.

[info] دوستان گرامی, مهر کرده درخواست برای جابه‌جا یا درست کردن جستارهای تازه را از راه ابزار گردانندگی یا پیغام نهانی به آگاهی برسانید.[/info]


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Mehrbod - 11-15-2010

Jooyandeh نوشته: ترس بهشت یا جهنم نیست. ارزش خودِ عمل هست. مثلاً کاری که من می‌کنم، این خودش دارای ارزش است. در بی‌خدایی فقط بقا و بهره‌مند شدن از سهم بهتر معقول هست - بقیه همه احساسات است. 3


ولی اگر این بهره‌مندی بیشتر خود در گرو احساسات باشد چه؟
برای نمونه, شما می‌گویید بی‌خدا کار درست و اخلاقی را انجام نمی‌دهد مگر آنکه برای او
سودی مادی یا جسمانی داشته باشد. بسیار خوب, ولی سود چیزهای احساسی چه می‌شود؟

وفاداری به دلداده خود یکی از احساس‌هایی است که یک بی‌خدا نیز می‌تواند
داشته باشد و از روی آنکه به همسر خود خیانت نمی‌کند, لذت و پاداش احساسی ببرد.


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Dariush Rahazad - 11-15-2010

kourosh_bikhoda نوشته: کیوان به دلیل تربیت بچگی، رفتار مشابهی رو در خانواده و اجتماع دیده یا شنیده بوده. بنابر این، بعید نیست که در شرایط اضطراری و خاص به همون رفتار رو بیاره. در کل به نظر من اتفاق خاصی نیفتاده. حالا دوستتون زنده موند یا خیر؟

خیر. روی در نقاب خاک کشید ...

Jooyandeh نوشته:

خدا برای من آن زمینه‌ی عقلانی است که چرا انسان باشم و حیوان نباشم؛ واقعاً بدون خدا اخلاقیات ارزش حقیقی (objective value) ندارند.

مهر ورزیده ارزش حقیقی اخلاقیات را تعریف کنید تا دست کم من که نمیدانم این ارزش حقیقی از نگر شما و طبق تعریف شما چیست، بدانم و سپس با هم گفتگو کنیم که این ارزش حقیقی کجایش پیوند با خدا دارد. سپاس


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Jooyandeh - 11-17-2010

Dariush Rahazad نوشته: مهر ورزیده ارزش حقیقی اخلاقیات را تعریف کنید تا دست کم من که نمیدانم این ارزش حقیقی از نگر شما و طبق تعریف شما چیست، بدانم و سپس با هم گفتگو کنیم که این ارزش حقیقی کجایش پیوند با خدا دارد. سپاس

اگر بگوییم ارزش‌های حقیقی‌یِ اخلاقی (objective moral values) وجود دارند، گفته‌ایم که چیزی درست یا غلط هست، به‌طور مستقل از این‌که کسی آن را چنین بداند یا نداند. به‌عنوان نمونه، نزدیکی‌یِ جنسی با یک کودک کار غلطی است، هرچند که کسی (کسانی) آن را چنین نداند (ندانند).

مهربد نوشته: ولی اگر این بهره‌مندی بیشتر خود در گرو احساسات باشد چه؟
برای نمونه, شما می‌گویید بی‌خدا کار درست و اخلاقی را انجام نمی‌دهد مگر آنکه برای او
سودی مادی یا جسمانی داشته باشد. بسیار خوب, ولی سود چیزهای احساسی چه می‌شود؟

وفاداری به دلداده خود یکی از احساس‌هایی است که یک بی‌خدا نیز می‌تواند
داشته باشد و از روی آنکه به همسر خود خیانت نمی‌کند, لذت و پاداش احساسی ببرد.

دقیقاً.

یک بی‌خدا جز توسّل به احساساتش و/یا سودی که از دیدگاه مادّی نصیبش می‌شود، نمی‌تواند برای اخلاقیاتی که به آن پایبند است،‌ توجیه عقلانی دست‌وپا کند. این دقیقاً ثابت می‌کند که از دیدگاهِ یک متریالیست، اخلاقیات عقلاً دارای ارزش حقیقی نیستند.

در واقع،‌ دلیل این‌که یک بی‌خدا به یک پدوفیل متجاوز تبدیل می‌شود، و یک بی‌خدایِ دیگر به یک بی‌خدایی که چنین نیست، این است که آن‌ها احساسات متفاوتی دارند، یا این‌که برآوردهای متفاوتی از سودِ مادّی‌یِ حاصل از این عمل دارند، یا ترکیبی از این‌دو.

Reactor نوشته: فرضیه ی شما ارتباطی به بیخدا یا باخدا بودن فرد مورد نظر شما نداره.. به شخصیت خود طرف بستگی داره.. ببینید من مسلمان خوب هم دیدم. این که اون آقا یا خانم خوب بوده به نظرم بخاطر مسلمان بودنش نیست! بخاطر یک سری پارامترها مثل نوع تربیت دوران کودکی یا نوع فرهنگ خانواده و این قبیل چیزهاست.. این که یک نفر بیخدا باشه ربطی به این نداره که با اون خانم بخوابه یا نخوابه.. اون هم مثل یک باخدا اول از همه یک آدم هست و ممکنه هوس و غریزه بهش غلبه کنه و ترتیب اون خانم رو بده!

مغلطه‌یِ "حمله به مرد پوشالین".

ما نه گفتیم که بی‌خدایان نمی‌توانند بااخلاق باشند و نه گفتیم که باخدایان همه بااخلاقند. حتّی این را نیز مدعی نیستیم که در بین باخدایان بااخلاق بیشتر از تعداد آنان در بین بی‌خدایان است. اصولاً، یک چنین گزاره‌هایی (در صورت صحت یا غیر آن) اساساً پیوندی با آن‌چه گفتیم ندار
ند.

ما گفتیم که از دیدگاه بی‌خدایی، اخلاقیات نسبی هستند که یعنی مثلاً تجاوز جنسی به یک بچه، برای یک بی‌خدا، در صورت
ی که عملی غلط به‌شمار آید، این یا تنها تحت تأثیر احساساتی هست که بر وی مستولی می‌شوند (هنگامی که اقدام به این عمل برای متصور می‌شود)، و یا بر اساس سود و زیانی در قبال انجام این عمل است که وی آن را برآورد می‌کند. (حال، ممکن است وی تحت تأثیر دانش یا تربیتش چنین احساس کند یا چنان سود/زیانی را برآورد کند.)

آن‌چه در این میان پابرجا می‌ماند، این است که برای چنین شخصی خود این عمل عقلاً‌ نمی‌تواند غلط باشد؛ بلکه وی تنها تحتِ تأثیر احساساتش
، و/یا به‌دلیل سود و زیان، از آن اجتناب می‌کند.

امّا، از دیدگاه مسیحی، چنین عملی حتّی اگرهم احساس خوبی از آن به ما دست بدهد و/یا سود مادّی در بر داشته باشد، بازهم غلط است. این عمل فی-نفسها غلط است.

Reactor نوشته: اینکه شما فکر کنید "در بی‌خدایی فقط بقا و بهره‌مند شدن از سهم بهتر معقول هست - بقیه همه احساسات است" رو من جور دیگه بهش نگاه میکنم===>
"بقا و بهره‌مند شدن از سهم بهتر" یک اصل انسانیه و ربطی به آتئیست بودن یا مسیحی بودن فرد نداره..همه دنبال شرایط بهتر هستند. حالا ممکنه فردی شرایط بهتر رو در س.ک.س با اون خانم جستجو کنه. در این صورت چه باخدا باشه چه بیخدا 100% اون کار رو میکنه.

خیر؛ یک مسیحی‌یِ حقیقی هرگز زنا را تأیید نخواهد کرد؛‌ حتّی اگر احساس خوبی از این کار به او دست دهد و هیچ زیان مادّی‌یی از آن متوجّه وی نشود. کسی هم که تلاش دارد تا یک مسیحی‌یِ حقیق
ی باشد، باید در مقابل وسوسه مقاومت کند.

اما یک بی‌خدا اگر چنین کاری نکند، یا مانندِ جنابِ sonixax، به این دلیل است که انجام این کار به وی احساس بدی می‌بخشد؛ و یا احتمال زیان‌دیدن را در آن عمل می‌بیند. اگر این موارد برطرف شوند، زنا و خیانت به شریک زندگی هیچ اشکالی نباید داشته باشد برای یک بی‌خدایی که سعی دارد معقول رفتار و عمل کند.

Reactor نوشته: این امکان هم داره که فرد شرایط بهتر رو در خیانت نکردن به همسرش احساس کنه! یعنی دوست نداره تو زندگیش مخفی کاری کنه و عذاب وجدان بگیره و با خیانت نکردن به آرامش میرسه و به نوعی ارضای روحی میشه!

بینگو!

پس، برای یک بی‌خدا، حتّی در بهترین حالتش، چیزی تحتِ عنوان objective moral values، وجود ندارد.




ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Jooyandeh - 11-17-2010

تجاوز جنسی به یک کودک یا نسل‌کشی کردن، کار غلطی است -- چه به ما احساس خوبی بدهد و/یا سودی در آن باشد، و چه به ما احساس خوبی ندهد و سودی هم در آن نباشد.

پس، objective moral values وجود دارند.

برای یک متریالیست، objective moral values عقلاً نمی‌توانند وجود داشته باشند.

پس، متریالیسم دیدگاهِ معقولی نیست.


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Anarchy - 11-17-2010

Jooyandeh نوشته: تجاوز جنسی به یک کودک یا نسل‌کشی کردن، کار غلطی است -- چه به ما احساس خوبی بدهد و/یا سودی در آن باشد، و چه به ما احساس خوبی ندهد و سودی هم در آن نباشد.

پس، objective moral values وجود دارند.

برای یک متریالیست، objective moral values عقلاً نمی‌توانند وجود داشته باشند.

پس، متریالیسم دیدگاهِ معقولی نیست.
فعلا این لینک و ویدئو زیر رو ببین.فکر کنم برای شروع کافی باشه!!!
[video=youtube;Um2cWjfDVXo]http://www.youtube.com/watch?v=Um2cWjfDVXo[/video]



ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - kourosh_bikhoda - 11-17-2010

jooyandeh نوشته: تجاوز جنسی به یک کودک یا نسل‌کشی کردن، کار غلطی است -- چه به ما احساس خوبی بدهد و/یا سودی در آن باشد، و چه به ما احساس خوبی ندهد و سودی هم در آن نباشد.

فرض کنید نسلی که می دونیم در آینده تبدیل به یک گروه خشن و جنایتکار میشند مورد کشت و کشتار قرار بگیرند. آیا در اینصورت نسل کشی شده یا خیر؟ فکر میکنم کسی پاسخ خیر نده. در اینصورت پرسش دوم اینه که آیا این نسل کشی طبق حکم مطلقی که شما دادید (حکم مطلق در اخلاقیات همون احکام الهی هستند) اینجا هم پابرجاست؟[color="silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 02:26 pm ---------- ارسال قبلی در 02:24 pm ----------

[/color]
kourosh_bikhoda نوشته: فرض کنید نسلی که می دونیم در آینده تبدیل به یک گروه خشن و جنایتکار میشند مورد کشت و کشتار قرار بگیرند. آیا در اینصورت نسل کشی شده یا خیر؟ فکر میکنم کسی پاسخ خیر نده. در اینصورت پرسش دوم اینه که آیا این نسل کشی طبق حکم مطلقی که شما دادید (حکم مطلق در اخلاقیات همون احکام الهی هستند) اینجا هم پابرجاست؟

اگر موافق باشید جستار جدیدی برای این موضوع باز کنیم 53