طنز و جوک امام نقی -
Agnostic - 03-19-2012
امام نقی در حال رفتن به مسجد بود. ناگهان چند غاز جلوی او را گرفتند و مانع حرکتش شدند. امام مقداری صبر کرد تا غازها بروند ولی آنها مانع راه رفتن نقی شدند. امام هم با خود گفت: ظاهرا قسمت نیست امروز من به مسجد بروم ولی خداوند متعال روزی برایم فرستاده. پس غازها را برداشت و به خانه برد، آنها روی نارقیکیو کباب کرد و با آب انگور خورد.
بعدا معلوم شد غازهای بیچاره از شر صاحب ظالمشان به امام پناه آورده بودند و میخواستند که امام ضامنشان شود
، ولی متاسفانه چون معجزه تکلم به زبان فصیح عربی را نداشتند،
نتوانستند به امام منظورشان را برساند.
امام و کج فهمی ها
*******************************
اُنظر الی المرغان الهواء @ کیف یسیر فی السماء @ بلا بنزین و بدون صدا @ فلعن الله علی رایت الاخوان @ فی الامور الله دخولان @ یقیمان الطیاره فی الهواء @ العدوان الی الله @ انّا نحن نسقط الطیاره من السماء @ لعلکم تتذکرون بی شعورها @
به مرغان هوا بنگرید @ که چگونه در هوا پرواز می کنند [نشانه اعجاز الله] @ بدون بنزین و آلودگی صوتی @ پس لعنت الله بر برادران رایت @ که در کار الله دخالت کردند @ طیاره هوا کردند @ و به دشمنی با الله بر خواستند @ ما هم هراز گاهی باعث سقوط طیاره ها می شویم @ تا عبرت بگیرید [ و تنها به احکام نورانی بول و غائط و طهارت بسنده کنید که تکلیف شده است و در امور الهی دخالت نورزید]
سوره مبارکه طیارة
**************************
اره ای از سخنرانی امام نقی در آستانه نوروز:
هر روز که مومن در آن جشن و شادی نکند و عنق باشد، مشکی بپوشد پشمالو باشد و بوی عرق و گلاب گُهی بدهد، آن روز عید است.
کنز الادرار/ باب شادی مومنین
**************************
هرکس که به امامش کمتر از 20 دینار عیدی بدهد و بمیرد به مرگ جاهلی مرده است.
سلسله احادیث امام نقی در 6 سالگی و در آستانه نوروز
**************************
امام نقی نقل میکند: اگر بیگانگان روش عوامفریبی ما مسلمانان را یاد میگرفتند چه ها که نمیکردند مثلا اگر ادیسون مسلمان بود لامپ مهتابی هایی که برای روشنایی صورت معصومین زمان بکار میرفت را به کجا فرو میکردند؟
امام و خاطرات کودکی
طنز و جوک امام نقی -
Agnostic - 03-19-2012
همانطور که می دانید الله تبارک و تعالی دارای خصایل متعددی است و هر کدام از این خصایل را در حد اعلا داراست. یکی از این خصایل ستودنی وی همانا بسیار نارسیست تشریف داشتن ایشان است
به صورتی که ایشان علاقه خاصی دارند که حیوانات و انسانها و اجسام و سنگ و در و دیوار و غیره در مقابل ایشان زانو زده و به یگانگی ایشان شهادت دهند.
در همین راستا از حضرت شمقدر با دو واسطه نقل است که در روز ازل تمامی آجیل ها مقابل الله به صف ایستادند تا بر اساس وظیفه شرعی و ملی به یگانگی او شهادت دهند.
گفته شده که آنروز عده ای از آجیل ها رستگار شدند و عده ای دیگر منافق.
حضرت شمقدر در این باره می فرماید : پسته ها و فندق های در بسته تنقلاتی هستند که شهادتین نگفتند و به این مصیبت دچار شدند.
یک چنین خدای چت و عقده ای ای داریم ما
من دیگه واقعاً نمی فهمم چرا شما ایمان نمی آورید
اندر احوالات شهادتین اجسام بی جان، بخش تنقلات، صفحه 20
****************************
امام نقی (عق) به هفت سین علاقه چندانی نداشتند و می فرمودند که هفت سین تهاجم فرهنگی از بلاد پارس می باشد و به جای هفت سین از سفره *هفت خین* استفاده می کردند که با فرهنگ اسلام سازگار تر است که شامل:
1.خون 2. خدعه 3 خدو 4.خشتک 5.خمس 6.خلط 7.خلا
منبع: سوره ابداعات آیه آخر
****************************
"در آخرت کاسه آجیل لب به سخن می گشاید.از وی می پرسند در تو چه بود؟
خواهد گفت بادام هندی و پسته خندان فراوان. پس صاحبش را حوری مشتی عطا خواهیم کرد.
از دیگری می پرسند.می گوید مرا جز تخمه جابانی هیچ نصیب نبود.پس صاحبش در قعر جهنم جای خواهد گرفت و سِوِن آپ داغ در حلق وی خواهیم ریخت. و ما بسیار خفن و دهن سرویس کن هستیم."
دستکاری های امام نقی در آیات قرعان پیش از عزیمت به خانه اقوام
[color="silver"]
---------- ارسال جدید اضافه شده در 08:56 pm ---------- ارسال قبلی در 08:53 pm ----------
[/color]********************
پاره ای از سخنرانی امام نقی در آستانه نوروز:
هر روز که مومن در آن جشن و شادی نکند و عنق باشد، مشکی بپوشد پشمالو باشد و بوی عرق و گلاب گُهی بدهد، آن روز عید است.
کنز الادرار/ باب شادی مومنین[COLOR="Silver"]
---------- ارسال جدید اضافه شده در 08:59 PM ---------- ارسال قبلی در 08:56 PM ----------
[/COLOR]*************************
مردم ما بیشتر ازینکه گشنه باشن
چشمشون گشنه اس
حال ندارم توضیح بدم بیشتر ازین!!
جلسه خصوصی امام نقی(رپته) با شمقدر و عفیر در مورد عیدی سال نو مردم سامرا
روایاتولکسار بخش جلسات خصوصی امام
طنز و جوک امام نقی -
Agnostic - 03-20-2012
ابو ابن الشجاع (پدر پسر شجاع) نقل میکند که زمانیکه هاجر همسر حضرت ابراهیم (عق) به دنبال آب بین کوه های صفا و مروه بود, به قدرت لایزال الهی زیر پای اسماعیل (غق) چشمه ای آب جوشید. حضرت ابراهیم که از ساختن کعبه خسته شده بود آمد لب چشمه تا آبی به دست و صورتش بزند که ناگهان احساس کرد دونفر پشت سرش هستند. تا سرش رو برگردوند دید حسنین ( ع ع ) با لبخند دارند بهش نگاه میکنند و .....
برگرفته از کتاب اساطیر الاولین - جلد آخرین ص 69
**********************
حضرت شمقدر(ص) هر روز در بازار سامرا گدايي ميکرد و مردم با نيرنگي٬ حماقت او را دست ميانداختند. دو سکه به او نشان ميدادند که يکي شان طلا بود و يکي از نقره. اما حضرت شمقدر هميشه سکه نقره را انتخاب ميکرد. اين داستان در تمام سامرا پخش شد. هر روز گروهي ميآمدند و دو سکه به او نشان مي دادند و حضرت شمقدر هميشه سکه نقره را انتخاب ميکرد تا اينکه روزی عفیر دوست صمیمی شمقدر از روی خیرخواهی به حضرت شمقدر گفت: هی شَمی، هر وقت دو سکه به تو نشان دادند٬ سکه طلا را بردار. اينطوري هم پول بيشتري گيرت ميآيد و هم ديگر دستت نمياندازند. حضرت پاسخ داد: ظاهراً حق با شماست عفیر جان٬ اما اگر سکه طلا را بردارم٬ ديگر مردم به من پول نميدهند تا ثابت کنند که من احمق تر از آنهايم. نمیدونی عفی جان تا حالا با اين کلک چقدر پول گير آوردم.
از کتاب "فکر نکن خیلی باهوشی"
تالیف حضرت شمقدر(ص
*******************************
امام نقی در پیام نوروزی خود با نام گزاری سال جدید به نام حمایت از تولید داخلی از همه مردم سامرا درخواست نمودند که از همین الان مشغول شده که ان شاالله تا پایان سال جمعیت هفتادوپنج میلیونی سامرا به صدوپنجاه میلیون نفر افزایش یابد.
(امام نقی و حمایت از تولید ملی)
*******************************
امام نقی هنوز تصمیم نگرفته اند امسال را چی نامگذاری کنند ،عسگری و سوسن و کنیزان دیگر در حال بررسی اند چه در سامرا هنوز به فاک نرفته و یا اجحافی در نوبت به فاک رفتن نشود در اولین فرصت از همین شبکه خبر رسانی خواهد شد ،((سامرا نیوز ))
*******************************
امام نقی (دایم النعوظ) هر عید به سامرا تی وی می آمد و به خود جرات می داد اسمی فرجواژه بر آن سال بگذارد! ساعتی نمی گذشت که هزاران جک و شعر در باب تمسخر آن بین مردم سامرا قیمیل و قلوتوث می شد و کاریزمای تخمی حضرتش را غایط مال می کرد...
نقش تکنولوژی در قی کردن ولایت ائمه.
[ATTACH=CONFIG]332[/ATTACH]
طنز و جوک امام نقی -
Agnostic - 03-20-2012
روزی عباس با وضعیتی رقت انگیز و هزار مصیبت تبر به دندان گرفت و بت ها را شکست و تبر بر دوش بت بزرگ گذاشت. فردای آنروز بزرگان شهر به بتخانه رفتند و از این صحنه شوکه گردیدند. عباس که گوشه ای ایستاده بود لبخندی بی معنا زد و گفت " ظاهرا بت بزرگ همه ی بتها را شکسته" و همزمان با چشم و ابرو به خودش اشاره می کرد. بزرگان جواب دادند البته که خودش شکسته! پس لابد توی چلاق کج شکستی!با فاقد النعوظت بی دست؟؟
روایت است که از آن پس ارج و قرب بت بزرگ به شدت افزایش یافت
و عباس آلت شده و سر افکنده به خود فحش میداد.
خاطرات امام نقی از حماقتهای عباس چلاق
***************************
امام نقی همیشه از کوته فکری و حماقت کلیمیان و نصرانیان در تعجب بودند که چرا کشته شدن و تجاوز به خودشان توسط امام را "حق مسلم" امام نقی نمیدانند؟!
امام نقی این خون ریزیها را کاملا "صلح جویانه"
و برای تامین چند واحد خون برای بیمارستان سامرا میدانستند.
***************************
مشکل عید دیدنی اینه که رفت و برگشته...اگر حذفی بود خیلی بیشتر حال میداد!
امام و مسائل مربوط به دادن عیدی
***************************
شمقدر سبزه هفت سین امام را خورد.امام عصبانی شد و میخواست شمقدر را بزند .شمقدر آیه " و الكاظمين الغيظ والعافين عن الناس" را خواند .امام پیشانی شمقدر را بوسید و از او در گذشت .
منقول است شمقدر برای کظم غیظ بهتر حضرت یک تف آب دار در صورت مبارکشان انداختند به طوری که لامپ تصویر آن حضرت سوخت
****************************
حضرت به دلیل اعتراض گروههای مدافع حقوق گیاهان،
رسم خوردن سبزیپلوی شب سال نو را مردود اعلام کرده و سوسمارپلو
را جایگزین آن نمودند.
طنز و جوک امام نقی -
Agnostic - 03-20-2012
در یکی از آخرین روزهای امامت امام نقی(ع)، امام به بالای منبر رفتند و فرمودند که ای مسلمین من به آخرین روزهای زندگی خویش نزدیک می شوم، اگر حقی از کسی ضایع کردم آماده ام که قصاص شوم. ناگهان تمامی صحابه شمشیر خویش را درآوردند.
امام فرمودند البته طبق آخرین جواب آزمایشم حالم اونجوریا هم که میگن بد نیست.
والا با این نوناشون
***********************
خداوند امتم را از سه چیز نگاه دارد اول ملا دوم ملا و سوم هم ملا چرا که هیچ ملایی به شهری در نیامد مگر آن شهر سر به تباهی نهاد...
(کلام النقی صحفه 125)
***********************
امام در نطق نوروزی خود در حرم خودشان فرمودند: این سرکرده ی علویان در سال گذشته که مزین به نام "جهاد اقتصادی" بود، چنان بر اقتصاد کلان کشور پارسیان غائط کرد که در تاریخ بی مثال بود، اکنون با نامگذاری "تولید داخلی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی" میخواهد کل اقتصاد خرد آن بلاد را نیز به بول بگیرد.
. اگر سال "صلح جهانی" اعلام میکرد، شکی نبود که تمامی دنیا به آن کشور حمله ور میشدند.
در پایان امام فرمودند: کپی رایت "کید دشمن" مربوط به شخص بنده بوده و این هندی کم از روی سخنرانی های ما کپی برداری نموده است.
اصحاب چنان به فکر فرو رفتند که تا چند ماه هیچ تمام خیاطین سامرا و حومه در حال دوختن خشتک های اصحاب بودند.
************************
طنز و جوک امام نقی -
Agnostic - 03-20-2012
نوروز بهانهای قرار داده شده که مردم به یاد امام نقی بیفتند و ما این سال را سال رفع مظلومیت از امام نقی نام نهاده و به تلافی ظلمی که شیعیان در حق ما روا داشته اند علویون و عباسیون را به مبارزه میطلبیم!
~بخشی از پیام نوروزی امام نقی~
طنز و جوک امام نقی -
Agnostic - 03-21-2012
وابستگی اسلام به بول و غائط برای ادامه زندگی همچون نیاز انسان است به آب و هوا برای نوشیدن و تنفس ...
فردقیچ نیقچه aka امام نقی
*************************
روزی قنبر از امام درخواست نمود تا به او بهشت و جهنم را نشان دهد. امام پذيرفت. او را وارد اتاقي نمود كه جمعي از مردم در اطراف يك ديگ بزرگ غذا نشسته بودند . همه گرسنه،نااميد و در عذاب بودند. هركدام قاشقي داشت كه به ديگ ميرسيد ولي دسته قاشقها بلند تر از بازوي آنها بود،بطوريكه نميتوانستند قاشق را به دهانشان برسانند! عذاب انها وحشتناك بود.
آنگاه امام فرمود: اكنون بهشت را به تو نشان ميدهم. او به اتاق ديگري كه درست مانند اولي بود وارد شد. ديگ غذا ، جمعي از مردم و همان قاشقهاي دسته بلند . ولي در آنجا همه شاد و سير بودند.
قنبر گفت : نمي فهمم ؟ چرا مردم در اينجا شادند در حالي كه در اتاق ديگر بدبخت هستند با آنكه همه چيزشان يكسان است؟ امام تبسمي كرد و گفت: خيلي ساده است ، در اينجا آنها ياد گرفته اند كه يكديگر را تغذيه كنند . هر كسي با قاشقش غذا در دهان ديگري ميگذارد، چون ايمان دارد كسي هست در دهانش غذايي بگذارد. پس ببین که بهشت و جهنم را خود ما می سازیم و نه هیچکس دیگری...
سپس هر دو سوار بر عفیر به سامرا برگشتند تا امام خود را برای ارائه ی خطبه ای مخوف همراه با مقدار متنابهی آتش و مذاب در مورد جهنم و نقش دادن سهم امام در فرار از آن آماده سازد.
امام و رفتارهای ضد و نقیضِ آگاهانه!
****************************
روزی امام نقی (ع) در خواب بدید که حسنین با لبخندی شیطانی برای آموختن وضو به سمت ایشان می آیند. عرق ریزان از خواب پرید و پایش شکست.
فردای آن روز در مسجد سامرا فرمودند که:
قربان قدتان ماجرای حسنین را کژ ندهید.
****************************
نقل است حسنین در روزهای نوروز به بهانه صله رحم! به خانه پیرمردان رفته و به آنها یاد میدادند که چگونه آجیل بخورند!
البته سر راهشان به خانه امام نقی (adj) هم میرفتند، امام هم که آن دو جانور را خوب میشناخت، مقداری پسته در بسته پوچ جلوی آن ها میگذاشت.
حسنین هم سعی میکردند با دندان در پسته ها را باز کنند. گفته میشود حسنین بعد از مدت زمانی با دندانی شکسته به خانه مراجعت میکردند.
****************************
روزی یکی از صحابه فرزند خود پیش امام آورد تا حضرت قدری وی را نصیحت کند. حضرت خطاب به صحابه فرمود: "چه شده، ای ابالعب"؟
- "این پسر امان از من و مادرش بریده یا نقی. هر غذایی که مادرش تهیه میکند او ایراد میگیرد و کفران نعمت میکند ولو لذیذترین غذاها باشد"
حضرت در حالی که به دوردست، جایی که حسنین در حال آموزش وضو به بنده خدایی بودند، می نگریست خطاب به ابن ابالعب فرمود:
- "ای پسر! آیا من از تو نسبت به خودت اولی تر هستم؟"
- "بلی یابن رسول الله!"
- "پس بدان که امامت روزی در خانه یکی از اهالی سرزمین پارس میهمان بود و وی سفره ای پهن کرد و در آن قدری سبزه و ماهی به اندازه بند انگشت، آن هم زنده و مقداری سیر و سرکه و سمنو و سمبل قرار داد و جهت تهیه مایحتاج از خانه خارج شد. پس امام تو سر سفره بنشست و از آن غذاهای عجیب تناول نمود تا راهی مستشفی گردید لیکن هرگز از آن غذای پارسی ایرادی نگرفت. پس تو نیز چنان باش."
کنز الاعمال فی الموال
**************************
امام نقی در حال شمارش پولهای قبر پدربزرگشان بود که ناگهان یکی مهندسین تحصیل کرده بلاد پارس با در دست داشتن طرح ساخت یک کارخانه در سامرا به خدمت امام رسید و عرضه داشت: امسال سال تولید ملی برای پارسیان نامیده شده ،اگر ۱ میلیون دینار وام بدهی کارخانهای میسازم که تمام مردان به کار مشغول شوند و دیگر فقیری در شهر نمیماند.
امام گفت این جماعت نباشند من هم دیگر امام نیستم این را بدان ( فقر ستون دین است)..............
طنز و جوک امام نقی -
Agnostic - 03-21-2012
به خدا سوگند تا وقتي كه صلهي ارحام، ياد قيامت، دعاي مقلب القلوب و ساير خزعبلات اسلامي را در آيين نوروز نچپانم لحظهاي آرام نخواهم گرفت.
امام و جنگ نرم با گبر و ترسا
*************************
ساده زيستي امام به حدي بود كه در سفرهي هفت سين خود به جز سنگ نمك چيزي نميگذاشتند. ايشان اين سفره را "سفره هفت سنگ" ميناميدند.
فرازي از كتاب "بر نقي در شعب نقيطالب چه گذشت"
*************************
نقل است که حسنین سر پیرمردان ساده لوح را با اموزش وضو گرم مینمودند و حضرت ابل فضل از پشت جیب انها را خالی میکرد.
*************************
آیا می دانستید امام نقی پایه گذار نظام اقتصادی نقمایه داری می باشد!
از ابن شاشول نقل است امام نقی به تاسی از جد بزرگ وارش امام جلق زن سابق و به قصد پاکی اصحاب پول اهالی سامرا را می گرفت و همواره می فرمود:
هیچ عمل نیکی نزد خداوند بهتر وثوابش زیادتر از دادن پول به امام نیست.یک درهم که به امام برسد بهتر از دو ملییون درهمی است که در راه خیر دیگر صرف شود. من در حالیکه ثروتم ازتمام اهلی سامرا بیشتر است باز هم از شما پول میگیرم زیرا هدفم اینست که شما پاکیزه شوید.
نقل است بعدها این شیوه اقتصادی در تمام کشورها با نام اقتصاد نقمایه داری - اسلامی باب شد.
امام و هوش اقتصادی نوشته ابن اراجیف
جوک فوق بر اساس احادیث واقعی زیر نوشته شده:
http://www.islamicecenter.com/ketaabkhaaneh/osool_kaafi/osool_kaafi_jeld_2_095.html
کتاب اصول کافی صفحه 489
- عـَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ دِرْهَمٌ يُوصَلُ بِهِ الْإِمَامُ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفَيْ أَلْفِ دِرْهَمٍ فِيمَا سِوَاهُ مِنْ وُجُوهِ الْبِرِّ
اصول كافى جلد 2 صفحه 489 روايت 6
ترجمه روايت شريفه :
امام صادق عليه السلام فرمود: يك درهم كه به امام برسد. بهتر است از دو ميليون درهمى كه در راه خير ديگر صرف شود.
- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنِّى لاَخُذُ مِنْ أَحَدِكُمُ الدِّرْهَمَ وَ إِنِّى لَمِنْ أَكْثَرِ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَالًا مَا أُرِيدُ بِذَلِكَ إِلَّا أَنْ تُطَهَّرُوا
اصول كافى جلد 2 صفحه 489 روايت 7
ترجمه روايت شريفه :
ابـن بـكـيـر گـويـد: شـنـيـدم امـام صـادق عـليـه السـلام مـى فـرمـود، مـن از يك نفر از مشا پـول درهـم مـى گـيـرم ، در صـورتـى كـه از هـمـه اهـل مـديـنـه متمول ترم ، فقط مقصودم اين است كه شما پاكيزه شويد.
- عـِدَّةٌ مـِنْ أَصـْحـَابـِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عِيسَى بْنِ سُلَيْمَانَ النَّحَّاسِ عَنِ الْمـُفـَضَّلِ بـْنِ عـُمـَرَ عـَنِ الْخـَيـْبـَرِيِّ وَ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ قَالَا سَمِعْنَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يـَقـُولُ مَا مِنْ شَيْءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ إِخْرَاجِ الدَّرَاهِمِ إِلَى الْإِمَامِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَيَجْعَلُ لَهُ الدِّرْهَمَ فـِى الْجـَنَّةِ مِثْلَ جَبَلِ أُحُدٍ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فِى كِتَابِهِ مَنْ ذَا الَّذِى يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ فِى صِلَةِ الْإِمَامِ خَاصَّةً
اصول كافى جلد 2 صفحه 488 روايت 2
ترجمه روايت شريفه :
امـام صـادق عـليه السلام مى فرمود: كارى نزد خدا محبوب تر از رسانيدن در اهم به امام نـيـسـت . هـمـانـا خـدا درهـم امـام را در بهشت مانند كوه احد قرار مى دهد (يعنى ثواب آن را از اعـمـال خـيـر ديـگـر بـزرگـتـر و بـيـشـتـر مـى دهـد، و ايـن تـشـبـيـه معقول به محسوس است و يا مقصود اين است كه دادن يك درهم به امام مانند دادن در اهمى به انـدازه كـوه احـد است به ديگران ) خداى تعالى در كتابش مى فرمايد (((كيست كه به خدا وامـى نـيكو دهد تا خدا وام او را بسيار چند برابر سازدـ 244 سوره 2))) امام فرمود: به خداى اين وام خصوص صله امام است .
***************************
طنز و جوک امام نقی -
Agnostic - 03-21-2012
*************************
حسنین : سلام پدر جان، شما داری اشتباه وضو میگیری! اینگونه نمازت هرگز به درگاه خداوند مقبول نمی افتد.
پیرمرد: این طرز وضو گرفتن را که من از آن بابابزرگ پفیوز شما یاد گرفتم که! الان هم من ۱۰۰۰ سالمه،حالا کی میخواهد این شونصد سال "نماز قضا" برای من بخواند؟ اصلا ریدم تو این دین بابا. سر کارگذاشتن مادر قحبه ها مردم رو ....
**************************
ابن ابوالحمار نقل می کرد که نقی (ع) ظهر ناقور سوار بر ذوالنقاح آب می آوردند که لشکر عمر بن زقاد دست راست حضرت را قطع کردند، حضرت آب را به دست چپ گرفتند و اما عباسیان آن را هم قطع کردند. حضرت خواستند مشک آب را به دهان بگیرند اما یاد علم لدنی خود افتادند
و فریاد برآوردند: «الاغ اون که من نبودم، ابیلفرض بود.»
و ابن ابوالحمار را با ذوالنقار به دو نیم مساوی تقسیم فرمودند.
امام و بی اعصابی هایش از دست صحابه ی بی حواس
******************************
هم اهل تسنن هم شیعیان هم بهائیان در روایاتشان از امام با نیکی یاد کرده اند، بطوری که جمیع اندیشمندان عالم و همچنین تمام دانشمندان و دانشجویان مقطع دکترا به اجماع گفته اند:
امام هیچگاه سر کسی را نبرید، مگر آنکه دلیل موجهی برای آن داشته باشد،
هرگز به زنی تجاوز نکرد، مگر اینکه آن زن را در جنگ بدست آورده باشد یا از بازار برده فروشان خریده باشد،
هرگز مالی از کسی ندزدید، مگر حق امام و خمس و فدیه و جزیه هایی که دریافت میکرد،
هرگز پیتزا و بیف استروگانف نخورد، خوراک او گوشت شتر و ملخ و مار کله سوسمار بود
و گاهی همچون جدش سنگ به دل خود میبست،
در وصف عدالت امام گفته اند روزی دو پسر نزد امام رفتند و گفتند که پدر ما مرده است و ما میخواهیم ارثیه او را که پنج کنیز است بین خود تقسیم کنیم، ولی پنج تقسیم پذیر بر دو نیست، امام یکی از کنیزان را برای خود بعنوان حق قضاوت برداشت
و به هر پسر دو کنیز داد.
طنز و جوک امام نقی -
Agnostic - 03-22-2012
امام نقی معتقد بود ازدواج های متعدد پیامبر با دختران قبایل مختلف دلیل سیاسی داشته و باعث میشده حضرت با قبایل دیگر دوستی برقرار کند .خود امام نقی از این اصل استفاده میکرد و دردیدار با سفرای خارجی هنگام دریافت استوار نامه،در آنها فرو میکرد .
امام و دیپلماسی تهاجمی
استوار نامه بدون دختر ۹ ساله پذرففته نمی شود،/حتا شما /((تابلوی نصب شده مقابل کاخ امامت سامرا ))
*****************************
شمقدر پس از سال ها تحقیق در آزمایشگاه ،جرم دقیق الکترون رو محاسبه کرده بود و بابت این مساله اولین جایزه نوبل علمی را در تاریخ سامرا دریافت کرد
.این مسله مورد استقبال امام قرار نگرفت
.
همزمان عفیر در مسابقات قرآئت قرآن بخش تجوید نایب قهرمان شد
و امام او را بسیار تشویق کرد .
از امام علت را پرسیدند .فرمود :نوبل برای من مهم نیست .اصولن چیزی که برای آمریکایی ها مهم باشه ، برای من مهم نیست .
امام نقی و اولویت بندی ها
******************************
هيچكس از جاش تكون نخوره! اگه يه قدم جلوتر بياين ميگوزم!!!
پيرمرد خطاب به حسنين پس از غافلگير شدن در صحن مسجد.
لابد قدرت حدث اون پیرمرد میتونسته وضوی حسنین رو هم باطل کنه. شاید خود امام یا یکی از صحابه بوده!
****************************