پاتوق شب نشینی -
سارا - 09-09-2015
Mehrbod نوشته: !!!
من از "نشانهها"ی یک چیز سخن گفته بودم, شما از "تعریف".
نشانهها ≠ تعریف.
نشانههایِ سرماخوردگی سرفه کردن است. ولی سرفه کردن تعریف سرماخوردگی نیست.
چرا برای من تعریف سرماخوردگی همانا سرفه می باشد !! این چند صباح باقی مانده از عمرم در این فروم را دوست دارم دیگر مثل خودتان باشم مثل خودتان بحث کنم چون واقعا ......
Mehrbod نوشته: جدا از اینکه این سخن چه اندازه پرت و بیهوده است, بازی با لاجیکستان و تاجیکستان را مفراموشید.
انگلستان هم واژهیِ بسیار خوبیست, به من بود ژرمنستان و آمریکستان هم میافزودم.
مغالطه + سفسطه
کار ِ همیشه ی شما!!
Mehrbod نوشته: برای "عالم معنا" هم "هپروتستان" بدک نبود ... (:
بسیار هم عالی است :))) نیچه یا همون نیچه ی شماها راست گفته که هرچه که بیشتر اوج بگیری در نظر مردمی که
پرواز را نمی فهمند حقیرتری!!!
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 09-09-2015
سارا نوشته: چرا برای من تعریف سرماخوردگی همانا سرفه می باشد !! این چند صباح باقی مانده از عمرم در این فروم را دوست دارم دیگر مثل خودتان باشم مثل خودتان بحث کنم چون واقعا ......
پس کسیکه سرفه میکند و گلودرد گرفته, ولی سرما نخورده کیست؟!
یا کسیکه سرفه میکند چون فلفل توی گلوش پریده چیست, سرما خورده؟
سارا نوشته: مغالطه + سفسطه
کار ِ همیشه ی شما!!
دربارهیِ ژرمنستان و دیگرها بیشوخی گفتم, ولی اگر شما هم جدی گفتید که لاجکیستان نادرست
است چون یک واژهیِ بیگانه به -ستان چسبیده, خب فلسفهیِ زبان را از بیخ و بن نگرفتهاید و
تازه یکی باید همین را برگردد به خود شما بگوید که نمونهوار "تحلیلگر" را ساختهاید.
سارا نوشته: بسیار هم عالی است :))) نیچه یا همون نیچه ی شماها راست گفته که هرچه که بیشتر اوج بگیری در نظر مردمی که پرواز را نمی فهمند حقیرتری!!!
همین است دیگر, به یک سخنی دست میآوزید و از آن بالا میروید و احساس کنترل بیهوده میکنید.
کسیکه اکس زده هم اوج میگیرد و دیگران در چشم او خوار میشوند,
کسیکه روانگسیختگی (شیزوفرنی) دارد هم خودش را خدا میبیند!
اینجا سنجه برای اینکه ببینیم کسی براستی اوج گرفته یا نه در عالم هپروت
فرورفته چیست؟ اینکه خوش خوشانش میشود و درویش سرخوش است؟
پاتوق شب نشینی -
سارا - 09-09-2015
Mehrbod نوشته: پس کسیکه سرفه میکند و گلودرد گرفته, ولی سرما نخورده کیست؟!
یا کسیکه سرفه میکند چون فلفل توی گلوش پریده چیست, سرما خورده؟
آنهم نوعی سرماخوردگی است سرماخوردگی انواعی دارد که یک نوع آن ناشی از فلفل است!
(همانطور که مرا آزار دادید باید تقاص ببینید!!)
Mehrbod نوشته: دربارهیِ ژرمنستان و دیگرها بیشوخی گفتم, ولی اگر شما هم جدی گفتید که لاجکیستان نادرست
است چون یک واژهیِ بیگانه به -ستان چسبیده, خب فلسفهیِ زبان را از بیخ و بن نگرفتهاید و
تازه یکی باید همین را برگردد به خود شما بگوید که نمونهوار "تحلیلگر" را ساختهاید.
یادتان می آید که بهتان گفته بودم روزهای اول حضورم در اینجا فکر کردم جناب mbk هم پارسیگریست ! و شما خیال کردید مسخره می کنم و فرمودید زبان پارسی و این چیزها آسیب گاه ِ من نیستند !! دارم می بینم که چقدر هم نیستند :))
Mehrbod نوشته: همین است دیگر, به یک سخنی دست میآوزید و از آن بالا میروید و احساس کنترل بیهوده میکنید.
کسیکه اکس زده هم اوج میگیرد و دیگران در چشم او خوار میشوند,
کسیکه روانگسیختگی (شیزوفرنی) دارد هم خودش را خدا میبیند!
اینجا سنجه برای اینکه ببینیم کسی براستی اوج گرفته یا نه در عالم هپروت
فرورفته چیست؟ اینکه خوش خوشانش میشود و درویش سرخوش است؟
با این حرفا دلتان را خوش کنید :)) خیلی به جا هم بود و از سر منطق بود ارباب! دیگر می خواهم تا زمانی که اینجا هستم شما را ارباب بنامم شما که خودتان هم فرمودید که در مقابلتان بنده ای بیش نیستم !! پس باید حتما شما را ارباب صدا کنم که یک وقت این حقیقت را فراموش نکنم و یکوقت خدای ناکرده حس همترازی با شما بهم دست ندهد!
پاتوق شب نشینی -
سارا - 09-09-2015
[MENTION=14]Mehrbod[/MENTION]
راستی ارباب اگر کسی علاوه بر شعر و ادبیات از موسیقی هم خوشش بیاید دوزِ هپروتی بودنش چقدر می شود؟ چقدر بی منطق خواهد بود؟
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 09-10-2015
سارا نوشته: آنهم نوعی سرماخوردگی است سرماخوردگی انواعی دارد که یک نوع آن ناشی از فلفل است!
(همانطور که مرا آزار دادید باید تقاص ببینید!!)
... (:
همینکه خواه ناخواه به درستی سخن من پی بردید بسنده است.
سارا نوشته: یادتان می آید که بهتان گفته بودم روزهای اول حضورم در اینجا فکر کردم جناب mbk هم پارسیگریست ! و شما خیال کردید مسخره می کنم و فرمودید زبان پارسی و این چیزها آسیب گاه ِ من نیستند !! دارم می بینم که چقدر هم نیستند :))
آسیبگاه که نه نیست, ولی خب چیکار کنم دارم بهتان کمی راه باریکاندیشی را هم نشان میدهم که نشانه را تعریف تفسیر نکنید.
تازه مگر برای ریاضی؟ هم اینجا نیامده بودید, رشتهیِ من همان ریاضیات بوده و
همین واکرانی (definition) و گردآیه (set) و زیرگردآیه (subset) برای آغاز بد نیستند.
سارا نوشته: با این حرفا دلتان را خوش کنید :)) خیلی به جا هم بود و از سر منطق بود ارباب! دیگر می خواهم تا زمانی که اینجا هستم شما را ارباب بنامم
این ارباب را تنها برخی از دوستدخترهای من, آنهم نه بیرون, میگویند ها؟
سارا نوشته: شما که خودتان هم فرمودید که در مقابلتان بنده ای بیش نیستم !! پس باید حتما شما را ارباب صدا کنم که یک وقت این حقیقت را فراموش نکنم و یکوقت خدای ناکرده حس همترازی با شما بهم دست ندهد!
بگوییم شما پزشکی خواندهاید.
آیا در برابر من, شما یک پزشکاید یا نه؟
پس اگر شما یک "بنده"یِ خداپرست باشید, در برابر من یا در برابر هر کس
دیگری یک "بنده" خواهید بود, ولی "برای / for" یا "بندهیِ من / mine" نخواهید بود.
پس میبینید که من سخن نادرست یا گستاخانهای؟ نزدم, تنها کمی با برداشت شما از "در برابر" بازی کردم.
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 09-10-2015
سارا نوشته: من انیمیشن های ژاپنی را دوست دارم ولی از این انیمیشن ندید بدم می آید!! چون حتما این فرد هم کاراکتر اصلی انمیشین می باشد نه ؟ آنوقت در طول کارتون همه اش بیاد شما خواهم بود(((
http://anidb.net/perl-bin/animedb.pl?show=anime&aid=4521
+
مسابقه نمایار برتر ماه-دوره پنجم(نام نویسی)
پاتوق شب نشینی -
سارا - 09-10-2015
Mehrbod نوشته: آسیبگاه که نه نیست, ولی خب چیکار کنم دارم بهتان کمی راه باریکاندیشی را هم نشان میدهم که نشانه را تعریف تفسیر نکنید.
من خنگم چیزی یاد نمی گیرم ارباب از یک مسلمان ِ پسمانده ی هپروتی چه انتظاراتی دارید شما!!
Mehrbod نوشته: تازه مگر برای ریاضی؟ هم اینجا نیامده بودید, رشتهیِ من همان ریاضیات بوده و
همین واکرانی (definition) و گردآیه (set) و زیرگردآیه (subset) برای آغاز بد نیستند.
نه خیرم ! من برای فلسفه ی اسلامی آمده ام اینجا!! الان سر جستار "موسیقی معماری زمان و معماری موسیقی مکان" با جناب Rationalist به مفهوم ریاضی رسیدیم! نیازی ام به کمک ِ شما نیست!! دیدم آمده بودید در "فلسفه هنر" ترول کرده بودید!! اینقدر سواد دارم دیپلمم ریاضی بوده ارباب نه ادبیات!! متاسفانه مدرسمون فقط ریاضی داشت
کمبود امکانات سبب شد نروم ادبیات
(
Mehrbod نوشته: این ارباب را تنها برخی از دوستدخترهای من, آنهم نه بیرون, میگویند ها؟
من از اول حدس می زدم شما سادیستی هستید!!!Master آنها هم حتما بردگان ِ شما هستند نه؟
Mehrbod نوشته: پس اگر شما یک "بنده"یِ خداپرست باشید, در برابر من یا در برابر هر کس
دیگری یک "بنده" خواهید بود, ولی "برای / for" یا "بندهیِ من / mine" نخواهید بود.
پس میبینید که من سخن نادرست یا گستاخانهای؟ نزدم, تنها کمی با برداشت شما از "در برابر" بازی کردم.
سفسطه همراه مغالطه خواهشا نکنید! اصلا اگر راست می گویید چرا جواب پستم را در جستار ِ "خویشتنداری" ندادید؟ هر وقت کم می آورید ایگنورش می کنید:))))
پاتوق شب نشینی -
سارا - 09-10-2015
Mehrbod نوشته: http://anidb.net/perl-bin/animedb.pl?show=anime&aid=4521
+
مسابقه نمایار برتر ماه-دوره پنجم(نام نویسی)
چرا زحمت کشیدید من خودم الان با google image پیدا کردم کارتونش را :)
این طرف شاهزاده است و.. دوست ندارم ببنمش بهمان دلیلی که بهتان گفتم چون مرا یادِ شما می اندازد
((
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 09-10-2015
سارا نوشته: [MENTION=14]Mehrbod[/MENTION]
راستی ارباب اگر کسی علاوه بر شعر و ادبیات از موسیقی هم خوشش بیاید دوزِ هپروتی بودنش چقدر می شود؟ چقدر بی منطق خواهد بود؟
اینها هیچکدام پیوندی به هپروت ندارند. خوشی بردن ≠ هپروتی بودن.
چامه و ادبسار و موسیقی همه خوباند, آنچه خوب نیست جابجا گرفتن واقعیت با پندار (خیال) است.
هر چه بیشتر از واقعیتها دور بشویم, دوز هپروت بالاتر میرود و این بالا رفتن دوز پُرگاه به خوشی بیشتر هم میانجامد (correlated).
چرا از واقعیتها در وهلهیِ نخست دور میشوند؟ چون واقعیتها گاهی تلخ, ناخواستنی و دردسرآمیز اند. برای نمونه
این یک واقعیت بسیار تلخ است که همهیِ ما خواهیم مرد و این که پس از مرگ نیست و نابود میشویم نیز یک واقعیت تلختر دیگر است,
اکنون کسیکه نتواند این دومی را بپذیرد, بویژه در جهان مدرن که هرگز یک چرخهیِ زیست درست و طبیعی را نمیگذارند, نمیتواند هم
از زندگی دل بکند و برای همین نیاز به یک چیزی برای جایگزینی آن دارد, و گاهی این میشود دین (در گذشته بیشتر).
این روزها بیشتر از همه باور به تکنولوژیست و در ناخودآگاه بیشتر [نو]جوانها فروبروید
در انتظار ایناند که همین روزها مغزشان روی رایانهای چیزی آپلود شده و جاودان بشوند.
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 09-10-2015
سارا نوشته: نه خیرم ! من برای فلسفه ی اسلامی آمده ام اینجا!! الان سر جستار "موسیقی معماری زمان و معماری موسیقی مکان" با جناب Rationalist به مفهوم ریاضی رسیدیم! نیازی ام به کمک ِ شما نیست!! دیدم آمده بودید در "فلسفه هنر" ترول کرده بودید!! اینقدر سواد دارم دیپلمم ریاضی بوده ارباب نه ادبیات!! متاسفانه مدرسمون فقط ریاضی داشت کمبود امکانات سبب شد نروم ادبیات(
ترول کجا بود, زمان نشد بنویسیم که فَردید من این بود که سلیقه از زیباییشناسی جداناپذیر است و
برای برخی مانند من بیشتر زمانها سادگی و رسایی سخن زیباتر از پیچیدگی و لایهلایهبندی به چشم میاید.
سارا نوشته: من از اول حدس می زدم شما سادیستی هستید!!!Master آنها هم حتما بردگان ِ شما هستند نه؟
نه sadist میشود دگرآزار; این همه ادبسار به چه درد خوردهاند اگر در پایان روز dominant را با sadist یک کاسه میکنید ..!؟
در کنار آن, گرایش جنسی من نرمشپذیری بسیار بالا دارد و این یا آن, کار میکند.
--
همچنین آزاردن خودتان را با دگرآزارخواهی من یکی نگیرید, من شما را دارم برمیانگیزانم تا کمی از خشکاندیشی
در بیایید و افکران (افق) دیدتان گستردهتر شود (بساکه از آن عالم معنا به عالم واقعیت و خاکی ما هم نیمنگاهی بیاندازید).
سارا نوشته: سفسطه همراه مغالطه خواهشا نکنید! اصلا اگر راست می گویید چرا جواب پستم را در جستار ِ "خویشتنداری" ندادید؟ هر وقت کم می آورید ایگنورش می کنید:))))
این جستار را ببینید, من پاسخ [MENTION=48]Russell[/MENTION] را پس از یک سال دادم:
جستار آزاد تالار رایانگر،اینترنت،تلفن های همراه
پس خواهم داد, شکیبا باشید!