دفترچه

نسخه‌ی کامل: چراییِ نژادپرستی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2
Mehrbod نوشته: = فرسودن گفتمان.

کسیکه بروشنی میگوید نژاد بلندقد نداریم بروشنی با فرهودها هم سر و کار ندارد (یا شاید در زندگی اش کسی را از
چین ندیده؟ :e405:) و یا شاید تنها فرهودهایی را میپذیرد که در راستای تقویت باورهایش باشند —> political correctness

دسته‌بندی دیگران به اینکه چگونه دیگران را دسته‌میبندند هم ناجور است و چیزی بیشتر از یک یافتیگ (قانون سر انگشتی) نیست:
هر کسیکه میگوید نژاد‌ باهوشتر و کمهوشتر داریم نژادپرست نیست, ولی هر نژادپرستی میگوید که نژاد باهوشتر و کم‌هوشتر داریم.

دسته‌بندی مردم بر پایه‌یِ هیچ سنجه‌ای, خواه هوش باشد خواه نژاد,
خواه فرهنگ نه بد است, نه نااخلاقی, تا زمانیکه بر پایه‌یِ یافته‌هایِ راستین و فرهودین باشد.
دسته‌بندی شما بر پایه‌یِ اینکه مردم را دو دسته‌میکنید, آنهاییکه دیگران را بر پایه‌یِ نژاد دسته‌میبندند (نژادپرستها) و
آنهاییکه نمیبندند (آدمهای خوب) نیز از بیخ نادرست نیست (= یافتیگ است), ولی در جایگاه یک مِهاد نمیتواند به کار رود.

پارسیگر
شما از کل‌کل و دشمنی با کاربرانِ این سایت به هر بهانه‌ای گویا لذت می‌برید و برایش حاضرید یکجوری نژادپرستی را هم ماست‌مالی بکنید و به این منظور، منی که نژادپرستی را به چالش کشیده‌ام می‌توانم فرهیخته‌ی گرفتارِ نازنازی دچار هزار جور کژاندیشی و کژروی و فلان و بیسار هم بشوم. تمامِ اینها زمانیکه شخصِ مخاطب خود را پرچم‌دارِ ستیز با سرمایه‌داری نیز می‌داند(در حالیکه همه می‌دانیم نژادپرستی خود یکی از نمودهای به بند‌کشیدن و بهره‌جویی از انسان‌هاست) و آنکس که نژادی را پست یا دشمنِ خویش می‌شمارد را رها کرده، به منی که او را به چالش می‌کشد می‌تازد، یا نشان از عدمِ صداقت‌ش دارد و یا اینکه خود به آنچه می‌گوید باور ندارد و تنها به دنبالِ دلیلی برای گیر دادن به دیگران می‌گردد. هر چه که هست Ignore کردنِ بحث‌های اینچنی را زین‌پس، مثلِ الان به عنوانِ آخرین راهِ حل در نظر نخواهم گرفت.
خوش باشید.
Dariush نوشته: شما از کل‌کل و دشمنی با کاربرانِ این سایت به هر بهانه‌ای گویا لذت می‌برید و برایش حاضرید یکجوری نژادپرستی را هم ماست‌مالی بکنید و به این منظور، منی که نژادپرستی را به چالش کشیده‌ام می‌توانم فرهیخته‌ی گرفتارِ نازنازی دچار هزار جور کژاندیشی و کژروی و فلان و بیسار هم بشوم. تمامِ اینها زمانیکه شخصِ مخاطب خود را پرچم‌دارِ ستیز با سرمایه‌داری نیز می‌داند(در حالیکه همه می‌دانیم نژادپرستی خود یکی از نمودهای به بند‌کشیدن و بهره‌جویی از انسان‌هاست) و آنکس که نژادی را پست یا دشمنِ خویش می‌شمارد را رها کرده، به منی که او را به چالش می‌کشد می‌تازد، یا نشان از عدمِ صداقت‌ش دارد و یا اینکه خود به آنچه می‌گوید باور ندارد و تنها به دنبالِ دلیلی برای گیر دادن به دیگران می‌گردد. هر چه که هست Ignore کردنِ بحث‌های اینچنی را زین‌پس، مثلِ الان به عنوانِ آخرین راهِ حل در نظر نخواهم گرفت.
خوش باشید.

اینکه شما مرز میان گفتگوی جدی و دوستانه (پاتوق) را نمیدانید دشواری من نیست, اینها هم
چیزی بیشتر از سفسته‌یِ پرداختن به سخنگو (من) بجای سخن نبودند, ارزش منطقی = 0.

برای خواننده هم روشن نشد چگونه شدنی است در این جهان نژاد سیاهپوست داشته
باشیم, نژاد زردپوست داشته باشیم, نژاد قدکوتاه داشته باشیم ولی به هوش که رسید
ناگهان نژاد امان ته بکشد! شاید مگر زمانیکه پذیرش فرهودها وابسته به این میشود که چه
ما را خوش میاید و پذیرش چه برایمان دورنمای خوشی ندارد, یا همان political correctness؟


پارسیگر
صفحات: 1 2