نگر من اینه که استفاده از این دبیره بسیار ناپسند هست.
فرجام پارسی نویسی ما این است که ما در پارسی خود، واژه های خوبی داریم پس چرا از واژه های تازیک بهره جوییم؟
یا "چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است".
مگر ما از عرب ها متنفریم که بخواهیم همه نام و نشانشان را از فرهنگمان بکَنیم و دور بریزیم؟
مگر جز این است که برای این دبیره عربی کنونی جایگزینی شایسته نداشتیم؟
از این دبیره چه سودی میبریم که از دبیره کنونی نمیبریم؟
از این کار بیهوده چه سودی بدست میاید جز تلف شدن زمان و نیرو؟
چرا باید یک دبیره از نو بسازیم تا دبیره عربی کنونی را کنار بگذاریم و فریاد بزنیم که از عرب ها نفرت داریم؟ مگر در فرهود چنین است؟من که چنین نیستم و از این دبیره بهره نخواهم جست.
به نگر من بهره جویی از این دبیره دیگر نمودی از فاشیسم است!!!
دوستان نگر شما در مورد این دبیره چیست؟
Guyand behešto hure in xâhad bud - Ânjâ meyo širo angebin xâhad bud
Gar mâ meyo ma'šuq gozidim ce bâk - Con âqebate kâr cenin xâhad bud
پیشتر به همهی اینها ژرفتر و نکتهسنجانهتر پاسخ داده شده:
Samking نوشته: مگر ما از عرب ها متنفریم که بخواهیم همه نام و نشانشان را از فرهنگمان بکَنیم و دور بریزیم؟
عرب چه پیوندی به دبیره دارد؟
این دبیره مفتاش گران است، میخواهد ایرانی باشد میخواهد عربی!
Samking نوشته: مگر جز این است که برای این دبیره عربی کنونی جایگزینی شایسته نداشتیم؟
از این دبیره چه سودی میبریم که از دبیره کنونی نمیبریم؟
از این کار بیهوده چه سودی بدست میاید جز تلف شدن زمان و نیرو؟
این دبیره ناکارآمد است، زیرا:
نگارش استاندارد روی آن شدنی نیست؛ نمونه: نیمفاصله داریم و نداریم، گاهی "مردم ها" مینویسیم، گاهی "مردمها" مینویسیم، گاهی "مردمها" مینویسیم!
یا «"مفتاش" گران است»، «"مفتش" گران است»، «"مفت اش" گران است».
بزرگترین آشفتگی آن: سداگذاری روی این دبیره بایسته نیست، پس نمینویسند *
با دستور زبان پارسی جور نیست، برای نمونه در پارسی میانوند "و" داریم و میتوان دو واژه گفت + شنود را با این میانوند به هم چسبانده
و یک واژه نو برساخت: گفتوشنود؛ ولی چون دبیره ناکارآمده، آنرا "گفت و شنود" مینویسیم، که "و" بجای میاوند میشود and.
راستچین بودن آن مایهی دردسر است، شمارگان (که ریشهاشان هندی) باشد چپ به راست مینویسیم، نوشتهها را راست به چپ!
بسیاری از ویژگیها زبان پارسی توانایی خودنمایی ندارند و به سوی فراموشی میروند، برای نمونه ما در زبان پارسیک شناسهای (article) بنام "e" داریم، مانند Deraxt e، که در انگلیسی میشود The Tree،ولی از روی ناکارآمدی دبیره کنونی آنرا کمابیش همیشه "آن درخت" مینویسیم!
..
Samking نوشته: چرا باید یک دبیره از نو بسازیم تا دبیره عربی کنونی را کنار بگذاریم و فریاد بزنیم که از عرب ها نفرت داریم؟ مگر در فرهود چنین است؟من که چنین نیستم و از این دبیره بهره نخواهم جست.
به نگر من بهره جویی از این دبیره دیگر نمودی از فاشیسم است!!!
نام درست دبیره کنونی ما "Perso-Arabic یا پارسی/عربی" است، چون نه سراسر عربی است نه سراسر پارسی (:
کسی بدنبال کشتن و هلوکاست عربها نیست، میخواهیم زبانمان را سامانمند و ساده کرده و از این آشفتگی نابهنجار زشت کنونی دربیاوریم!
* نمونه، واژه Farhud که به یک ریخت بیشتر روی دبیره «پارسی جهانیک» خوانده نمیشود، در دبیره بیخود کنونی میتوان آنرا انگاشت:
فُرُهُوُد
فُرُهُوِد
فُرُهُوَد
فُرُهِوُد
فُرُهِوِد
فُرُهِوَد
فُرُهَوُد
فُرُهَوِد
فُرُهَوَد
فُرِهُوُد
فُرِهُوِد
فُرِهُوَد
فُرِهِوُد
فُرِهِوِد
فُرِهِوَد
فُرِهَوُد
فُرِهَوِد
فُرِهَوَد
فُرَهُوُد
فُرَهُوِد
فُرَهُوَد
فُرَهِوُد
فُرَهِوِد
فُرَهِوَد
فُرَهَوُد
فُرَهَوِد
فُرَهَوَد
فِرُهُوُد
فِرُهُوِد
فِرُهُوَد
فِرُهِوُد
فِرُهِوِد
فِرُهِوَد
فِرُهَوُد
فِرُهَوِد
فِرُهَوَد
فِرِهُوُد
فِرِهُوِد
فِرِهُوَد
فِرِهِوُد
فِرِهِوِد
فِرِهِوَد
فِرِهَوُد
فِرِهَوِد
فِرِهَوَد
فِرَهُوُد
فِرَهُوِد
فِرَهُوَد
فِرَهِوُد
فِرَهِوِد
فِرَهِوَد
فِرَهَوُد
فِرَهَوِد
فِرَهَوَد
فَرُهُوُد
فَرُهُوِد
فَرُهُوَد
فَرُهِوُد
فَرُهِوِد
فَرُهِوَد
فَرُهَوُد
فَرُهَوِد
فَرُهَوَد
فَرِهُوُد
فَرِهُوِد
فَرِهُوَد
فَرِهِوُد
فَرِهِوِد
فَرِهِوَد
فَرِهَوُد
فَرِهَوِد
فَرِهَوَد
فَرَهُوُد
فَرَهُوِد
فَرَهُوَد
فَرَهِوُد
فَرَهِوِد
فَرَهِوَد
فَرَهَوُد
فَرَهَوِد
فَرَهَوَد
Mehrbod نوشته: نگارش استاندارد روی آن شدنی نیست؛ نمونه: نیمفاصله داریم و نداریم، گاهی "مردم ها" مینویسیم، گاهی "مردمها" مینویسیم، گاهی "مردمها" مینویسیم!
میشود استانداردش کرد.
Mehrbod نوشته: بزرگترین آشفتگی آن: سداگذاری روی این دبیره بایسته نیست، پس نمینویسند *
ولی جایی که بایسته باشد میشود و میتوانیم سدا گذاری کنیم.
چنانکه اینهمه فرهود نوشتی و شد!!
Mehrbod نوشته: با دستور زبان پارسی جور نیست، برای نمونه در پارسی میانوند "و" داریم و میتوان دو واژه گفت + شنود را با این میانوند به هم چسبانده
و یک واژه نو برساخت: گفتوشنود؛ ولی چون دبیره ناکارآمده، آنرا "گفت و شنود" مینویسیم، که "و" بجای میاوند میشود and.
میشود استاندارد را بر این گذاشت که بنویسیم"گفتوشنود"
Mehrbod نوشته: راستچین بودن آن مایهی دردسر است، شمارگان (که ریشهاشان هندی) باشد چپ به راست مینویسیم، نوشتهها را راست به چپ!
به دردسرش نمیارزد!
Mehrbod نوشته: نام درست دبیره کنونی ما "Perso-Arabic یا پارسی/عربی" است، چون نه سراسر عربی است نه سراسر پارسی (:
کسی بدنبال کشتن و هلوکاست عربها نیست، میخواهیم زبانمان را سامانمند و ساده کنیکرده و از این آشفتگی زشت کنونی دربیاوریم!
پس همین خوبه!
دیگر خوشنویسی و نستعلیق هم از میان نمیرود در گذر زمان!!
SAMKING نوشته: میشود استانداردش کرد.
اگر بخواهیم این دبیره را بهمان خوبی پارسی جهانیک کنیم، باید چهار برابر انرژی بگذاریم!
فرنود میگوید که آدم زندگی را بر خودش سخت نمیکند و راه درست را میگزیند (:
SAMKING نوشته: ولی جایی که بایسته باشد میشود و میتوانیم سدا گذاری کنیم.
چنانکه اینهمه فرهود نوشتی و شد!!
نادرسته، یک واژه "فرهود" را هم من با سختی و رنج بسیار جا انداختهام و اگر شمار کلیدهای بایا برای نوشتن آن بریخت "فَرهود" را بشماریم (با در نگر گرفتن shift) میشود 8 کلید آنهم با سداگذاری کاستیمند، هنگامیکه farhud شش کلید با سداگذاری 100% است!
در کنارش کو؟ ما یک ماهه نمیتوانیم سدای چند خان (بیت) چامهسرای هممیهنمان را دربیاوریم و خود من با این دانشم ده باری
در ترانویسی (transliteration) و خوانش سدای چامگان لغزیدهام:
رباعیات «خیام» - صفحه 2
توانستن که فرنود نیست، "بایستگی و آسانی" دبیره پارسی جهانیک کجا، توانستن و هرگز نکردن دبیره کنونی کجا!
اینجا هم یک ماهی است ما پرسیدیم "کو"، کسی نگفت کجا
Mehrbod نوشته: Pazhuhande نوشته: گرامی تمامی این خوانش ها را می توان با بکار گیری نشانه های زیر و زبر و پیش و ساکت نشان داد. نمی توان؟
شدنش که میشود، ولی کو، کجا نوشتهاند؟
SAMKING نوشته: میشود استاندارد را بر این گذاشت که بنویسیم"گفتوشنود"
میشود هم "گفتوشنود" گذاشت، جدای این زمانیکه این استانداردها را میاوریم خواندنش بس سختتر و زشتتر هم میشود.
گفتوشنود را اکنون دیگر نمیدانیم Goftušenud بخوانیم یا Goftošenud، هنگامیکه پارسی جهانیک همیشه "تنها یکراه" برای خوانش وا میگذارد.
SAMKING نوشته: به دردسرش نمیارزد!
نه، در فرهود به دردسر نگهداریاش نمیارزد!
SAMKING نوشته: پس همین خوبه!
دیگر خوشنویسی و نستعلیق هم از میان نمیرود در گذر زمان!!
مگر کسی پیش روی خوشنویسان یا گرفته یا مگر کسی را وادار کردهاند از این دبیره ی "پارسیک/تازیک" بهره نجوید؟
زبان را که برای "خوشنویسان" یا "چامهسرایان" نساختهاند، زبان و دبیره را برای آسانیِ گفتگو میان مردمان ساختهاند و دبیرهی کنونی
در این راه بسیار ناکام و هتا سنگ انداز بوده، Pas bar mâ ast ke yek dabireye behtar jâygozin konim.
Sotude:
من هم با نگر استاد آریا و دوست گرامی ام مهربد همراستا هستم، ولی با اندگی دگرسانی در این باره! شاید همه ندانند که در کشور ژاپن، 4 گونه دبیره هست که هر همه ی آن ها کاربرد دارند و "رسمی" هستند: کانجی (kanji) ، کاتاکانا (katakana) ، هیراگانا (hiragana) و رُماجی (romaji=roman alphabet).
از میان دبیره های گفته شده در بالا، دبیره ی رُماجی، دبیره ی لاتین شده (Romanized) است و برای کاربردهای دانشیک، پژوهشی و کمک آموزشی از آن بهره گرفته می شود.
به نگر من نمی بایست دبیره ی کنونی پارسی را از بیخ و بن دِگـَراند (تغییر داد) و همچنین نباید آن را به روز رساند (آپدیت کرد) چون " آفتابه خرج لحیم است!!!"
چه خوب است که همانند ژاپن، چندین دبیره داشته باشیم و از هریک از آن ها در جای خود بهره ببریم. برای نمونه، دبیره ی لاتین (Romanized Persian Alphabet) بسیار درخور برای کاربردهای دانشیک(علمی)، پژوهشی و نوشتاری است. (به نگر من) همه ی کسانی که نسک های دانشیک (به دبیره ی عربی) را خوانده اند، دریافته اند که این دبیره به هیچگاه به درد نوشته های دانشیک و پژوهشیک نمی خورد و نیازی به سخن در این باره نیست چون بسیار آشکار است!
اگر ما همانند ترکیه، دبیره مان را از بیخ و بن بـِدِگـَرانیم، زاییده های آینده (نسل های آینده) نخواهند توانست با ادبسارهای چامه سرایان بزرگ ما "ارتباط برقرار" کنند؛ هتا اگر همه ی ادبسارهای نوشته شده به دبیره ی عربی را به لاتین برگردانیم، با "آثار باستانی" برجای مانده چه کنیم؟!! آیا می توان آن ها را هم به لاتین برگرداند؟!!! چه بخواهیم و چه نخواهیم، دبیره ی عربی دبیره ای است که نیاکان ما بیش از 1400 سال (هرچند به زور تیغ و شمشیر!) با آن نوشته اند و شما هیچ کشوری را (با این دیرینگی و فرهنگ پرمایه همچون ایران) نخواهید یافت که بخواهد سرمایه های فرهنگی و ادبی 14 سده ی خود را به یکباره به دور بیندازد!
آرمانم از سخنانی که گفته شد، این بود که می توان چندین دبیره را در کشور به "رسمیت" شناخت و از هریک در جای خود بهره گرفت؛ برای نمونه از دبیره ی لاتین می توان در نوشته های دانشیک و پژوهشی، نسک های دانشگاهی و آموزشگاه ها، رزونامه ها و چاپنامه ها (مطبوعات) و ... بهره گرفت. از دبیره ی عربی هم می توان در نوشته های ادبی و خوشنویسی و هُنَری بهره گرفت (هنچنانکه هم اکنون هم از آن بهره می گیرند).
اگر این نوشته، دراز و "طولانی" شد بر من ببخشید!
به مهر، نگرتان را در این باره بگویید تا به یک جایی برسیم!
درود برهمه ی دوستان!!
باید بگم که مهربد جان، من رو با زور کتک به این انجمن برگردوند!!!!!!!! ;)
من نگرم رو درباره ی این دبیره ی بیخود کنونی گفته ام و بازهم می گم که این دبیره به دردر نوشته های دانشیک، پژوهشی، سوادآموزی و... نمی خوره!! همین و بس!!
ولی باید این رو هم بگم که با دبیره ی unipers که [دست کم برای من] آشکار نیست چه جوری و از کجا ناگهان ساخته شد و دوستم مهربد بر بهره گیری از اون پا می فشاره، همراستا نیستم. به نگر من این دبیره (unipers) کاستی هایی داره که باید اون ها رو از میان ببریم، سپس بیاییم و به دیگران بگیم: "این بهترین دبیره ای ست که میشه با اون نوشته های پارسی رو نوشت و ... "پس برماست که از آن بهره بببریم!!""
اگر دوست دارید، کاستی هایی رو که من توی دبیره ی unipers می بینم، براتون برشمرم [به سان یک دوستدار دانش زبانشناسی و با 4سال پیشینه ی پژوهش در این باره!!!! ;)] !! درباره ی دبیره ی عربی که هتا سخنیدن درباره اش هدر دادن زمان هست و چیزی درباره ش نمی گم!! همین که داریم سرش "منت" می ذاریم و ازش بهره می بریم و (به نگر من تنها توی نوشته های هنری به درد می خوره)، از سرش هم فزون است (از سرش هم زیاده!!!!) پایان سخن!
کامیاب و سربلند باشید!
Sotude نوشته: ولی باید این رو هم بگم که با دبیره ی unipers که [دست کم برای من] آشکار نیست چه جوری و از کجا ناگهان ساخته شد و دوستم مهربد بر بهره گیری از اون پا می فشاره، همراستا نیستم. به نگر من این دبیره (unipers) کاستی هایی داره که باید اون ها رو از میان ببریم، سپس بیاییم و به دیگران بگیم: "این بهترین دبیره ای ست که میشه با اون نوشته های پارسی رو نوشت و ... "پس برماست که از آن بهره بببریم!!""
چه لغزشهایی ستوده جان؟ بگو.
دبیره UniPers از جای ویژهای نیامده، چندتا واکه افزوده مانند š دارد که در بیشتر زبانهای اروپایی دیگر به کار میرود (بر پاد نگرش میلاد، اینها unicode
هم نیستند، ascii هستند). واکه â نیز از دیرباز برای سدای "آ" به کار میرفته، گاهی آن نمادک بالایش یک رژ (خط صاف) بوده، اینور یک 8 پارسیک.
شیوهی نگارش آن نیز آسانترین و کم دست و پاگیرترین شیوهی شدنی است، همه بندواژهها به واژه پیشین خود میچسبند:
Sedây e Mehrbod
Sedây-e Mehrbod
Sedâye Mehrbod
چه چیز دیگری میخواهیم که ندارد؟
کشیدگی واژگان
feel vs. fill
«شیر خوراکی» در برابر «شیر فرآوردهای»
شوربختانه روی رایانه کشیدگی واژگان به بهای تایپ بیشتر خودمان است و اگر راهکار ساده یا نبوغآمیزی داری بگو، اگر نه بمانند همان انگلیسی تنها در خوانش و واگویش میتوانیم خودمان درست بخوانیم.
اینها هم که چیزی نیست، انگلیسی نشان داده که واژگان بی سر و تهی چون Acknowledge را هم مردم میتوانند درست بخوانند، این را به یک تازهکار بدهید آسکنُودلِجه میخواند (:
ذ vs. ز
درسته، ولی ما که دیگر این واکهها را نداریم، پس اگر با یک نویسه نشان دهیم هم درسته، هر چند میتوانیم اگر براستیِ براستی نیاز بود از یک نویسه دیگر مانند ž بهره بگیریم.
آغاز واژه با واکه بیسدا
در اینباره تا اندازهای هوده با شماست، ولی اگر با زبان آلمانی آشنایی داشته باشید با همین دبیرهی لاتین مینویسند و بر پاد انگلیسی و پارسیک، واژگان با واکههای بیسدا میاغازند:
Split Verben = شپلیت وربن
Split Verbs = اِسپلیت وربس (انگلیسی و پارسیک)
پس این را هم میتوانیم خودمان بمانند آلمانیها سرخود انجام دهیم، نیاز به دبیره نیست.
نویسههای بکار رفته
میخواهد Â باشد، میخواهد Ã یا Å یا Á باشد، دگرسانیاش چیست، به کار ببرید این اندازه ملانقط بازی نیاز نیست.
پ.ن.
کسیکه واژه "شیر فرآورده" را با "شیر جنگل" نادرست میگیرد، همان بهتر که برود با همین دبیره بنویسد (: