07-09-2015, 05:00 PM
این تاپیک رو ندیده بودم!
اسلام به عنوان یک دین نیاز به پیامبر دارد. دارد؟ بله. محمد. این پیامبر باید نشان دهد که از طرف خدا آمده. نشانه اش چیست؟ معجزه. محمد معجزه دارد؟ خیر! در تمامی نقاط قرآن اگر جستجو کنید میبینید که محمد هنگامی که یهودیان یا مشرکان از او معجزه میخواهند طفره میرود و مثلا به یهودیان میگوید شما پیامبران پیشین را کشتید یا به مشرکان میگوید معجزه هم بیاورم ایمان نمیاورید. البته مسلمین جمله "شکافته شدن ماه" را معجزه پیامبر میدانند حال آنکه:
1-اگر پیامبر چنین معجزه ای میکرد باید مردم سرزمین های اطراف هم متوجه میشدند که نشدند!
2-خدا نمیاد "تنها معجزه عینی" پیامبرش را در نصف یک آیه مبهم جا کند! حداقل توی چند تا آیه در مورد معجزه توضیح میدهد.
3-اگر پیامبر چنین معجزه ای کرده بود پس چرا در جاهای دیگر بهانه میاورد؟! میتوانست بگوید من ماه را شکافتم! ندیدید؟!
معجزات دیگر پیامبر هم در کتب سنت هم چرته! چیز به این مهمی باید تو قرآن بیاد نه 100 سال بعد از محمد یکی بیاد بگه فلانی از قول بمانی که مثلا ندیده ابن عباس میشه روایت کرده یکی شاش محمد رو خورد دیگه گرسنه نشد! (نخندید این روایت در کتاب سنن دار قطنی واقعا اومده!)
معجزه دیگری که به پیامبر نسبت میدهند بیسواد بودن اوست که به 2 دلیل معجزه محسوب نمیشه:
1-محمد حداقل 15 سال کاروان های تجارتی خدیجه را رهبری میکرده مسخره است که مسئول کاروان تجارتی بیسواد باشد!
2-اصلا بیسواد بوده بی عقل که نبوده! نوشتن قرآن هم که کار کاتبان وحی بوده. گفتن آیات قرآن که مشتی افسانه و قانون پیشینیان با اندکی تفاوت بوده و تهدید به جهنم و وعده به بهشت و یه مشت سوره مزخرف مثل قسم به فلان وقتی که بمان شود! قسم به نارنگی وقتی که خورده شود! قسم به باد معده وقتی که خارج شود! امثال اینها که سواد نمیخواد! میخواد؟!
معجزه دیگری که به محمد نسبت میدهند آوردن کتابی مثل قرآن است که این هم به چند دلیل معجزه محسوب نمیشود:
1-خود محمد بسیاری از آیات را از اشعار برخی اعراب دوره جاهلیت بطور نسبی و بعضا بطور کامل برداشته است که مثال هایش در کتاب نقد قرآن دکتر سها آمده است.
2-بعضی میگویند قرآن آهنگین است که این هم دلیل نمیشود چرا که بسیاری از آیات (مخصوصا آیات مدنی) آهنگین نیستند. نکته بعدی اینکه بسیاری از آیات آهنگین قرآن معنی واضحی ندارند که باعث شده پس از گذشت 1400 سال هنوز حتی مفسران عرب زبان هم در مورد معنی این آیات اختلاف نظر داشته باشند! حال آنکه مفسر فارسی زبان آیت الله طباطبایی که به قول آیت الله مطهری بهترین تفسیر تاریخ اسلام را نوشته (!) میگوید این مسئله خودش معجزه هست!!! اگه زنده بود بهش میگفتم اگه گفتن حرفای مبهم معجزه هست بیا با من بریم تیمارستان چند تا پیامبر بهت معرفی کنم!
3-اگر قرآن از نظر عرفان خیلی خفنه خب مثنوی مولوی خفن تره! قرآن اصلا عرفان نداره و ملاکش برای دعوت به خدا تهدید و ارعاب در درجه اول و بعد از آن وعده و وعیده ولی مولوی خدا را چون شایسته پرستش هست میپرسته نه بخاطر تهدید و وعده! عرفان واقعی اینه. اگه قرآن از نظر عشقی (!) بودن و آهنگین بودن خفنه که دیوان غزلیات حافظ خفن تره! بعضیا میگن حافظ چون حافظ قرآن بوده این غزلیات رو تحت تاثیر قرآن گفته!!! غزلیات حافظ مبناش عشقه چیزی که در قرآن اصلا وجود نداره! برای مسلمانان واقعی عشق بی معناست و تنها تجلی عشق در ایمان آنهاست نه نسبت به معشوق! (چه زمینی چه آسمانی) مسلمانان واقعی کاملا آدمهای حسابگری هستند و بسیاری از شهدای انقلاب و جنگ نه بخاطر سرنگونی ظالم یا دفاع از وطن بلکه بخاطر رفتن به بهشت جانفشانی میکردند! از نظر آهنگین بودن هم که گفتم بسیاری از آیات قرآن آهنگین نیستند و اونهایی هم که آهنگین هستند اکثرا مبهم هستند که این کار رو شاعران درجه 3 هم میتونن انجام بدن! اگه قرآن از نظر فلسفی (!) خفنه که رباعیات خیام خفن تره! قرآن با قاطعیت میگم "هیچ جا" برای اثبات توحید و معاد و نبوت (یعنی اصولش!) دلیلی نیاورده است! واقعا حیرت انگیز نیست؟! خدای اسلام از آوردن حتی "یک دلیل" برای حرفاش عاجزه! تمام قرآن تهدید و وعده هست و استدلال هیچ جایگاهی نداره چه برسه به اینکه بخوایم از قرآن "فلسفه اسلامی" استخراج کنیم! (کاری که بسیاری از نادانان کردند و توی حوزه چنین درسی وجود دارد!)
پس کلا اسلام زیر سواله. گفتن اشتباهات یک کتاب یا یک تفکر موقعی درست است که مشکل ریشه ای وجود نداشته باشد.
وقتی که میتوانیم با پیش کشیدن سخنان بالا ریشه اسلام رو بسوزونیم چرا به دنبال قطع شاخه ها باشیم؟
اسلام به عنوان یک دین نیاز به پیامبر دارد. دارد؟ بله. محمد. این پیامبر باید نشان دهد که از طرف خدا آمده. نشانه اش چیست؟ معجزه. محمد معجزه دارد؟ خیر! در تمامی نقاط قرآن اگر جستجو کنید میبینید که محمد هنگامی که یهودیان یا مشرکان از او معجزه میخواهند طفره میرود و مثلا به یهودیان میگوید شما پیامبران پیشین را کشتید یا به مشرکان میگوید معجزه هم بیاورم ایمان نمیاورید. البته مسلمین جمله "شکافته شدن ماه" را معجزه پیامبر میدانند حال آنکه:
1-اگر پیامبر چنین معجزه ای میکرد باید مردم سرزمین های اطراف هم متوجه میشدند که نشدند!
2-خدا نمیاد "تنها معجزه عینی" پیامبرش را در نصف یک آیه مبهم جا کند! حداقل توی چند تا آیه در مورد معجزه توضیح میدهد.
3-اگر پیامبر چنین معجزه ای کرده بود پس چرا در جاهای دیگر بهانه میاورد؟! میتوانست بگوید من ماه را شکافتم! ندیدید؟!
معجزات دیگر پیامبر هم در کتب سنت هم چرته! چیز به این مهمی باید تو قرآن بیاد نه 100 سال بعد از محمد یکی بیاد بگه فلانی از قول بمانی که مثلا ندیده ابن عباس میشه روایت کرده یکی شاش محمد رو خورد دیگه گرسنه نشد! (نخندید این روایت در کتاب سنن دار قطنی واقعا اومده!)
معجزه دیگری که به پیامبر نسبت میدهند بیسواد بودن اوست که به 2 دلیل معجزه محسوب نمیشه:
1-محمد حداقل 15 سال کاروان های تجارتی خدیجه را رهبری میکرده مسخره است که مسئول کاروان تجارتی بیسواد باشد!
2-اصلا بیسواد بوده بی عقل که نبوده! نوشتن قرآن هم که کار کاتبان وحی بوده. گفتن آیات قرآن که مشتی افسانه و قانون پیشینیان با اندکی تفاوت بوده و تهدید به جهنم و وعده به بهشت و یه مشت سوره مزخرف مثل قسم به فلان وقتی که بمان شود! قسم به نارنگی وقتی که خورده شود! قسم به باد معده وقتی که خارج شود! امثال اینها که سواد نمیخواد! میخواد؟!
معجزه دیگری که به محمد نسبت میدهند آوردن کتابی مثل قرآن است که این هم به چند دلیل معجزه محسوب نمیشود:
1-خود محمد بسیاری از آیات را از اشعار برخی اعراب دوره جاهلیت بطور نسبی و بعضا بطور کامل برداشته است که مثال هایش در کتاب نقد قرآن دکتر سها آمده است.
2-بعضی میگویند قرآن آهنگین است که این هم دلیل نمیشود چرا که بسیاری از آیات (مخصوصا آیات مدنی) آهنگین نیستند. نکته بعدی اینکه بسیاری از آیات آهنگین قرآن معنی واضحی ندارند که باعث شده پس از گذشت 1400 سال هنوز حتی مفسران عرب زبان هم در مورد معنی این آیات اختلاف نظر داشته باشند! حال آنکه مفسر فارسی زبان آیت الله طباطبایی که به قول آیت الله مطهری بهترین تفسیر تاریخ اسلام را نوشته (!) میگوید این مسئله خودش معجزه هست!!! اگه زنده بود بهش میگفتم اگه گفتن حرفای مبهم معجزه هست بیا با من بریم تیمارستان چند تا پیامبر بهت معرفی کنم!
3-اگر قرآن از نظر عرفان خیلی خفنه خب مثنوی مولوی خفن تره! قرآن اصلا عرفان نداره و ملاکش برای دعوت به خدا تهدید و ارعاب در درجه اول و بعد از آن وعده و وعیده ولی مولوی خدا را چون شایسته پرستش هست میپرسته نه بخاطر تهدید و وعده! عرفان واقعی اینه. اگه قرآن از نظر عشقی (!) بودن و آهنگین بودن خفنه که دیوان غزلیات حافظ خفن تره! بعضیا میگن حافظ چون حافظ قرآن بوده این غزلیات رو تحت تاثیر قرآن گفته!!! غزلیات حافظ مبناش عشقه چیزی که در قرآن اصلا وجود نداره! برای مسلمانان واقعی عشق بی معناست و تنها تجلی عشق در ایمان آنهاست نه نسبت به معشوق! (چه زمینی چه آسمانی) مسلمانان واقعی کاملا آدمهای حسابگری هستند و بسیاری از شهدای انقلاب و جنگ نه بخاطر سرنگونی ظالم یا دفاع از وطن بلکه بخاطر رفتن به بهشت جانفشانی میکردند! از نظر آهنگین بودن هم که گفتم بسیاری از آیات قرآن آهنگین نیستند و اونهایی هم که آهنگین هستند اکثرا مبهم هستند که این کار رو شاعران درجه 3 هم میتونن انجام بدن! اگه قرآن از نظر فلسفی (!) خفنه که رباعیات خیام خفن تره! قرآن با قاطعیت میگم "هیچ جا" برای اثبات توحید و معاد و نبوت (یعنی اصولش!) دلیلی نیاورده است! واقعا حیرت انگیز نیست؟! خدای اسلام از آوردن حتی "یک دلیل" برای حرفاش عاجزه! تمام قرآن تهدید و وعده هست و استدلال هیچ جایگاهی نداره چه برسه به اینکه بخوایم از قرآن "فلسفه اسلامی" استخراج کنیم! (کاری که بسیاری از نادانان کردند و توی حوزه چنین درسی وجود دارد!)
پس کلا اسلام زیر سواله. گفتن اشتباهات یک کتاب یا یک تفکر موقعی درست است که مشکل ریشه ای وجود نداشته باشد.
وقتی که میتوانیم با پیش کشیدن سخنان بالا ریشه اسلام رو بسوزونیم چرا به دنبال قطع شاخه ها باشیم؟