من یک عذرخواهی به دوستان بده کارم به خاطر نیمه کاره رها کردن این تاپیک، خیلی علاقه مند بودم سریع به افلاطون برسم ولی این وسط موانع کسل کننده ای مثل فیثاغوریان حضور داشتند که فهمیدنشان یک دوره کامل تاریخ یونان رو لازم داره، "ضیق" وقت هم که فراوونه، کاشکی وقت بشه مطالعه و نوشتن رو ادامه بدم، یا دوستان یه استقبالی کنن از این تاپیک و خودشون مدیریتش کنن.
Philo نوشته: من یک عذرخواهی به دوستان بده کارم به خاطر نیمه کاره رها کردن این تاپیک، خیلی علاقه مند بودم سریع به افلاطون برسم ولی این وسط موانع کسل کننده ای مثل فیثاغوریان حضور داشتند که فهمیدنشان یک دوره کامل تاریخ یونان رو لازم داره
برای داشتن یک زاویه ی دید مناسب و درک مطلوب از دوره های تاریخی فلسفه(حال در اینجا دوره یونان باستان)، آشنایی کافی با بستر فرهنگی و تمدن آن دوران تاریخی نیز حایز اهمییت می باشد.
به دید من بحث خواندن تاریخ فلسفه، تنها مرور سیر فلسفه در گسترده ی تاریخ نیست، زیرا نه فلسفه چیزیست که بتوان صرفا آن را دارای روند تکاملی در تاریخ خواند(چیزی که بسیاری می پندارند)
و نه هدف یک پژوهشگر تاریخ فلسفه می تواند چنین ساده و محدود باشد!
Ouroboros نوشته: یونانیان باستان همه دچار یک اشتباهی بودهاند و آن اینکه جهان باید با عقل سلیم هماهنگ باشد، یعنی چیزها «باید» به نحوی وجود داشته باشند، امروز ما میدانیم که وجود، همانطورکه هست اصالت دارد، و چیزها همانطورکه وجود دارند درست هستند. اینگونه بود که دموکریتوس نتیجه میگرفت باید ذرهای وجود داشته باشد که کوچکتر از آن متصور نیست، یا زنون نتیجه میگرفت از آنجاکه باید برای رفتن از الف به ب نیمی از آنرا طی کرد، و از آن نیمه باز هم نیمی را گذراند و ... پس حرکت کردن غیرممکن است!
مطالبی که در این پست بیان شده(خصوصا قسمت قرمز رنگ) بسیار اساسی و بحث برانگیز می باشند، در حالیکه توضیح، شفافیت و استدلال کافی در پس آنها برای من قابل مشاهده نیست!
آیا مقصود نگارنده از همه ی یونانیان باستان تک تک فلاسفه ی آن دوران می باشد؟ در حالیکه بعضا بسیاری از آنها در دوره هایی با اختلاف زمانی کم و یا حتی معاصر یکدیگر، دیدگاه های
فلسفی بسیار متفاوتی ابراز می داشتند! در راستای این سخنم، برای نمونه سه مکتب فیثاغوریان- الئاییان و اتم باوران را مقایسه کنید.
برای فهم فلسفه ی یونان باستان شما بایستی یک اطلاعات کلی و جنرالی از علوم پایه داشته باشید که شامل ریاضی و فیزیک و شیمی و زیست و.. علوم انسانی چون ادبیات و هنر و..
چرا که در یونان باستان یا کلن در قدیم چون دانش محدود بوده یک فرد می توانست آن علوم را فرا بگیره .
Secular نوشته: برای فهم فلسفه ی یونان باستان شما بایستی...
آیا شما در فلسفه ی یونان باستان مطالعاتی جدی داشته اید؟
Rationalist نوشته: آیا شما در فلسفه ی یونان باستان مطالعاتی جدی داشته اید؟
خب میشه گفت تا حدودی . من خودم رشته ام فلسفه ی علمه ولی خب کورسهایی رو مربوط به فلسفه یونان و ارسطو و افلاطون و فیثاغورث و.. اینا گذراندم.
Secular نوشته: خب میشه گفت تا حدودی . من خودم رشته ام فلسفه ی علمه ولی خب کورسهایی رو مربوط به فلسفه یونان و ارسطو و افلاطون و فیثاغورث و.. اینا گذراندم.
اگر مایل به گفتگو در این رابطه هستید؛ ممکن است به طور دقیق تر نام ببرید که در مورد کدام فلاسفه ی آن دوران مطالعه ی گسترده داشته اید؟
Rationalist نوشته: اگر مایل به گفتگو در این رابطه هستید؛ ممکن است به طور دقیق تر نام ببرید که در مورد کدام فلاسفه ی آن دوران مطالعه ی گسترده داشته اید؟
ببینید من رشته ی لیسانسم برق بود بعدش در فلسفه ی علم ادامه تحصیل دادم . خب با توجه به علاقه ای که به ریاضیات بود رفتم مکتب فیثاغورثیون را بیشتر روش زوم شدم و البته ارسطو .
Secular نوشته: برای فهم فلسفه ی یونان باستان شما بایستی یک اطلاعات کلی و جنرالی از علوم پایه داشته باشید که شامل ریاضی و فیزیک و شیمی و زیست و.. علوم انسانی چون ادبیات و هنر و..
چرا که در یونان باستان یا کلن در قدیم چون دانش محدود بوده یک فرد می توانست آن علوم را فرا بگیره .
درود دوست عزیز.
شاید اشتباه می کنید یا برای رساندن منظورتان از جمله بندی بدی استفاده کردین.
نوشتین برای فهم فلسفه یونان به پیشنیاز علوم پایه مثل شیمی و فیزیک نیاز است! البته افلاطون گفته بود فیلسوف باید ریاضی بداند ولی کلا ریاضیات یونان باستان تقریبا در حد ریاضیات دوره راهنمایی بوده و در فیزیک و شیمی خیلی عقب مانده بودند و این دو علم تازه در ۴۰۰ سال گذشته جوانه زدند.
البته ارشمیدس که در زمینه مکانیک و مکانیک سیالات اکتشافات خوبی داشت و ذیمغراطیس و اپیکور بصورت نظری بدون محاسبات ریاضی و آزمایش عقیده داشتند هر شی از ذرات اتم با خاصیت همان شی تشکیل شده. مثلا اتم چوب و اتم گوشت و ... که شبیه به نظریه اتم و ملکول بوده ولی خیلی سطحی و غیرکاربردی.
Agnostic نوشته: در فیزیک و شیمی خیلی عقب مانده بودند و این دو علم تازه در ۴۰۰ سال گذشته جوانه زدند.
البته ارشمیدس که در زمینه مکانیک و مکانیک سیالات اکتشافات خوبی داشت و ذیمغراطیس و اپیکور بصورت نظری بدون محاسبات ریاضی و آزمایش عقیده داشتند هر شی از ذرات اتم با خاصیت همان شی تشکیل شده. مثلا اتم چوب و اتم گوشت و ... که شبیه به نظریه اتم و ملکول بوده ولی خیلی سطحی و غیرکاربردی.
گمان نمی کنم کسی برای آموختن مباحث طبیعت شناسی و یا Cosmology به فلاسفه ی یونان باستان رجوع کند. بلکه در تفحص تاریخ فلسفه در دوره یونان باستان، اهدافی بسیار مهم تر می توان در نظر داشت. حال درنظر گرفتن و توجه به این اهداف، بیشتر بستگی به انگیزه و ژرفای کار فلسفی پژوهنده دارد.