دفترچه

نسخه‌ی کامل: بررسی دلایل ضعف ایرانیان در انجام کارهای گروهی !
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
دوستان شاید شما هم تا به حال متوجه شده باشید که ایرانیان در کارهای گروهی به شدت ضعیف عمل میکنند .
از ورزشهای گروهی مثل فوتبال و بسکتبال و والیبال و ... بگیرید تا ساختن سازه های مهندسی ، تحقیقات علمی و ...
ولی به جاش در کارهای انفرادی بسیار موفق هستند ! که باز هم میشه به ورزشهای تک نفره مثل کشتی و جودو و کاراته و ... اشاره کرد و یا سازه هایی که طراح و مجریش یک نفر بوده یا تحقیقات علمی ای که به صورت تیمی انجام نشده !

به نظر شما دلیل این ضعف در انجام کارهای گروهی چی هستش و چگونه میشه این نقاط ضعف رو برطرف کرد ؟!
به نگر من هیچ کجای جهان کار گروهی خوبی انجام نمی‌شود. تنها جایی که کار گروهی کار می‌کند در شرکت‌ها و .. است که آن هم در برابر دست‌مزد است.
یک قهرمان کشتی قدیمی رو یکبار اورده بودند مصاحبه میکردند باهاش میگفت موفقیتهای ورزشی برای ایرانیان دیمی هست،دقیقن هم همین هست،یعنی قسمت مدریت و برنامه ریزی در اکثر قریب به اتفاق مسائل صفر هست.هر چی که هست یا نتیجه تلاشهای فردی هست یا نبوغ فردی و شانس.مشکل اصلی هم نبود دسیپلین و گفتگو و ارتباط منطقی هست.در همین آلمان مثلن با برتری نسبی در این موارد یبینیم نتایج کارها و ورزشهای گروهی هم بهتر هست برای مثال.
sonixax نوشته: دوستان شاید شما هم تا به حال متوجه شده باشید که ایرانیان در کارهای گروهی به شدت ضعیف عمل میکنند .
از ورزشهای گروهی مثل فوتبال و بسکتبال و والیبال و ... بگیرید تا ساختن سازه های مهندسی ، تحقیقات علمی و ...
ولی به جاش در کارهای انفرادی بسیار موفق هستند ! که باز هم میشه به ورزشهای تک نفره مثل کشتی و جودو و کاراته و ... اشاره کرد و یا سازه هایی که طراح و مجریش یک نفر بوده یا تحقیقات علمی ای که به صورت تیمی انجام نشده !

به نظر شما دلیل این ضعف در انجام کارهای گروهی چی هستش و چگونه میشه این نقاط ضعف رو برطرف کرد ؟!

با دیدگاه مهربد موافقم. مساله خودخواهی و تمایل به پیگیری اهداف شخصی بیشتر صفتی انسانی است تا ایرانی. منتها در همان زمینه ها که گفتید در کشورهای دیگر مدیریت و نظم به شدت رعایت می شود. حال هر چه این سیستم مدیریتی قویتر عمل کند گروه در رسیدن به اهداف موفقتر است. نمونه برترش مدیریت آلمانی که به خوبی در فوتبال آلمان شاهدش هستیم.
من که رویکرد این آلمانی‌ها در کار کردن و زندگی را بیشتر افسرده کننده می‌بینم. ماشین‌وار و بی‌ نو‌آوری.
مهربد نوشته: من که رویکرد این آلمانی‌ها در کار کردن و زندگی را بیشتر افسرده کننده می‌بینم. ماشین‌وار و بی‌ نو‌آوری.

البته موافقم که نظم و دسیپلین اینجوری میتونه یکنواخت و حوصله سر بر باشه ولی اونقدر هم محافظه کار و دور از خلاقیت نبوده،حداقل از نظر آماری،هم اگر از نظر علمی و تکنولوژی ببینیم از مراکز اصلی اختراع و ابدا بوده و هم از نظر فکر و فلسفه که مرکز تولید فیلسوفهای بزرگ بوده و ایده های انقلابی.
[عکس: 16.jpg]