02-20-2012, 11:48 PM
یکی از مهمترین فرنودهای شخصی من در یادگیری پارسی سادهاندیشی و کاربردی بودن آن در اندیشیدن و فکر کردن است.
شوربختانه در زبان فارسی کنونی بسیاری از واژگان دانشیک بی سر و ته و از زبانهایی گوناگون مانند عربی، انگلیسی،
لاتین، فرانسه و چندتایی هم شاید اسپرانتو! وامگیری شدهاند که فرآیند یادگیری و فکر کردن را بیفرنود، دشوار و پیچیده کرده است.
اگرچه بسیاری هم واژگانی هستند که ما همواره ریشه لاتین یا یونانی آنها را برتری میدهیم و به بیان دیگر، واژگان بینالمللی یا جهانی میشناسیم.
دانستن برابرنهاد پارسی این دسته از واژهها نیز البته کاربردی است و در گذر زمان، بسیاری از آنها بهتر و شایستهتر از نمونه خارجی خود شناخته میشوند.
در این جُستار این دسته از واژگان و اندریافتها (مفاهیم) دانشیک را بررسی میکنیم. بیشتر برابرنهادها از نمونه رسمی
شناخته شده خود هستند، شماری هم پیشنهادی و مندرآوردی هستند. تلاش میکنم ریشه بیشتر این واژگان را نیز بیاورم.
شوربختانه در زبان فارسی کنونی بسیاری از واژگان دانشیک بی سر و ته و از زبانهایی گوناگون مانند عربی، انگلیسی،
لاتین، فرانسه و چندتایی هم شاید اسپرانتو! وامگیری شدهاند که فرآیند یادگیری و فکر کردن را بیفرنود، دشوار و پیچیده کرده است.
اگرچه بسیاری هم واژگانی هستند که ما همواره ریشه لاتین یا یونانی آنها را برتری میدهیم و به بیان دیگر، واژگان بینالمللی یا جهانی میشناسیم.
دانستن برابرنهاد پارسی این دسته از واژهها نیز البته کاربردی است و در گذر زمان، بسیاری از آنها بهتر و شایستهتر از نمونه خارجی خود شناخته میشوند.
در این جُستار این دسته از واژگان و اندریافتها (مفاهیم) دانشیک را بررسی میکنیم. بیشتر برابرنهادها از نمونه رسمی
شناخته شده خود هستند، شماری هم پیشنهادی و مندرآوردی هستند. تلاش میکنم ریشه بیشتر این واژگان را نیز بیاورم.