مهربد نوشته: سکولاریسم با خود مذهب دشمنی ندارد، تنها در قانونگذاری منطق و خرد همگانی را روا میداند: جدایی دین (اسلام، مسیحیت، زرتشتیگری و ..) از سیاست
آدم بی سواد و کم سواد (کسی که مطالعه ندارد و اندیشه هم نمیکند) تحت تاثیر ملایان با سکولاریسم می جنگد.
russell نوشته: من نمیدونم دونفر پیدا نمیشن تو این صدای آمریکا قدر یه نخود جرات داشته باشند.برای بحث سر فتوای فاضل لنکرانی و کشتن یه مخالف فکری رفتن گنجی رو آوردن با یه ملی مذهبی.مغلطه و دروغ رو دیگه تموم کردم یعنی،یارو میگه جهاد فقط برای دفاع هست و تازه برای کافر هم نیست مجازات کافر (تهدید و باجگیری به شکنجه ابدیش) فقط اخروی هست دنیوی نیست(اون 93 غزوه محمد هم احتمالاً با عمه بنده بوده،بعدش هم که رفقای غارش رفتند تا اونجا که میتونستند در ایران و مصر و اسپانیا جنگ دفاعی کردند)،محمد لیبرال بوده شماها خبر نداشتید،جان لاک بعدها حتماً با مرور قرآن مجید ایده لیبرالیسم به سرش زده.
گنجی هم میگه هر کس بسته به درک زمانی خودش قرآن رو میفهمیده،چون اون زمان برده داری بوده کسانی هم برداشت برده داری میکردند.یعنی داره به بیدینها یاد میده که اصولاً باید عقل و شرایط مکانی و زمانی رو سنجید(جوری که انگار ما داشتیم تا حالا انکار میکردیم و این داره به ما واقع بینی یاد میده).ولی فقط این وسط معلوم نیست که وسط بحث اخلاقی درباره حق نقد عقاید و با چاقو کشته نشدن این آقا وسط قبایل وحشی عربستان در 1400 پیش در افکار یک دیوانه مجنون مریض چه غلطی میکنه.یک جوری از اینکه محمد لیبرال بوده حرف میزنند که من با اون قطعیت درباره نزدیکترین آدم بخودم نمیتونم حرف بزنم،واقعاً ننگ بر همه اینها که بخاطر ماله کشی اینها و توهماتشون روزانه میلیونها نفر رنج بیهوده میبرند در حالی که با مبارزه با این دین وحشی میشه خیلی زندگی بهتری برای بشر درست کرد.
برای توحش زدایی از دین و جامعه امثال گنجی و بازرگان و سروش لازم است. اینها دموکراسی و لیبرالیسم و حقوق بشر را به نام اسلام به خورد ملت میدهند و بدین ترتیب آن دسته ملت که مذهبی هستند اسلام جدید را می پذیرند و به این ترتیب از جامعهو دین توحش زدایی میشود.
عیب این شیوه این است که سالانه ده ها هزار ملا و مداح در حوزه های علمیه ایران و عراق تربیت میشوند، و ملایان دموکرات و لیبرال نیستند آنها به واسطه مطالعه کتب تاریخ و حدیث و قرآن می دانند حضرت محمد راهزن و متجاوز و کلاه بردار و برده دار و ... بوده و الگوی آنها همچنان اسلام ناب محمدی خواهد بود و این امکان هست که ملت بی مطالعه ایران که مجذوب اسلام دموکرات ملی مذهبی ها است بعد از چند دهه دوباره از یک ملا که با خدعه و تقیه ملت را فریب میدهد؛ گول بخورند و دوباره یک حاکمیت اسلامی به ایران و جهان گند بزند.
چون ملت مذهبی راحت خر میشوند همانهایی که جذب اسلام دموکرات اکبر گنجی میشوند متاسفانه همچنان به خزعبلاتی چون قداست ملا و سید و امامزاده باورمندند و بعد از چند دهه یک خمینی دوم پیدا شوند دوباره عکسش را درماه دیده و فریبش را میخورند.[color="silver"]
---------- ارسال جدید اضافه شده در 02:45 pm ---------- ارسال قبلی در 02:44 pm ----------
[/color]
russell نوشته: من نمیدونم دونفر پیدا نمیشن تو این صدای آمریکا قدر یه نخود جرات داشته باشند.برای بحث سر فتوای فاضل لنکرانی و کشتن یه مخالف فکری رفتن گنجی رو آوردن با یه ملی مذهبی.مغلطه و دروغ رو دیگه تموم کردم یعنی،یارو میگه جهاد فقط برای دفاع هست و تازه برای کافر هم نیست مجازات کافر (تهدید و باجگیری به شکنجه ابدیش) فقط اخروی هست دنیوی نیست(اون 93 غزوه محمد هم احتمالاً با عمه بنده بوده،بعدش هم که رفقای غارش رفتند تا اونجا که میتونستند در ایران و مصر و اسپانیا جنگ دفاعی کردند)،محمد لیبرال بوده شماها خبر نداشتید،جان لاک بعدها حتماً با مرور قرآن مجید ایده لیبرالیسم به سرش زده.
گنجی هم میگه هر کس بسته به درک زمانی خودش قرآن رو میفهمیده،چون اون زمان برده داری بوده کسانی هم برداشت برده داری میکردند.یعنی داره به بیدینها یاد میده که اصولاً باید عقل و شرایط مکانی و زمانی رو سنجید(جوری که انگار ما داشتیم تا حالا انکار میکردیم و این داره به ما واقع بینی یاد میده).ولی فقط این وسط معلوم نیست که وسط بحث اخلاقی درباره حق نقد عقاید و با چاقو کشته نشدن این آقا وسط قبایل وحشی عربستان در 1400 پیش در افکار یک دیوانه مجنون مریض چه غلطی میکنه.یک جوری از اینکه محمد لیبرال بوده حرف میزنند که من با اون قطعیت درباره نزدیکترین آدم بخودم نمیتونم حرف بزنم،واقعاً ننگ بر همه اینها که بخاطر ماله کشی اینها و توهماتشون روزانه میلیونها نفر رنج بیهوده میبرند در حالی که با مبارزه با این دین وحشی میشه خیلی زندگی بهتری برای بشر درست کرد.
برای توحش زدایی از دین و جامعه امثال گنجی و بازرگان و سروش لازم است. اینها دموکراسی و لیبرالیسم و حقوق بشر را به نام اسلام به خورد ملت میدهند و بدین ترتیب آن دسته ملت که مذهبی هستند اسلام جدید را می پذیرند و به این ترتیب از جامعهو دین توحش زدایی میشود.
عیب این شیوه این است که سالانه ده ها هزار ملا و مداح در حوزه های علمیه ایران و عراق تربیت میشوند، و ملایان دموکرات و لیبرال نیستند آنها به واسطه مطالعه کتب تاریخ و حدیث و قرآن می دانند حضرت محمد راهزن و متجاوز و کلاه بردار و برده دار و ... بوده و الگوی آنها همچنان اسلام ناب محمدی خواهد بود و این امکان هست که ملت بی مطالعه ایران که مجذوب اسلام دموکرات ملی مذهبی ها است بعد از چند دهه دوباره از یک ملا که با خدعه و تقیه ملت را فریب میدهد؛ گول بخورند و دوباره یک حاکمیت اسلامی به ایران و جهان گند بزند.
چون ملت مذهبی راحت خر میشوند همانهایی که جذب اسلام دموکرات اکبر گنجی میشوند متاسفانه همچنان به خزعبلاتی چون قداست ملا و سید و امامزاده باورمندند و بعد از چند دهه یک خمینی دوم پیدا شوند دوباره عکسش را درماه دیده و فریبش را میخورند.
Agnostic نوشته: آدم بی سواد و کم سواد (کسی که مطالعه ندارد و اندیشه هم نمیکند) تحت تاثیر ملایان با سکولاریسم می جنگد.
من با شما همرای ام، ولی سکولاریسم
تنها چیزی است که ما میتوانیم و باید روی آن پافشاری کنیم.
سکولاریسم خردگرایی نیست که بگوییم بعدا پیادهسازی میکنیم، فرهنگسازی نیست که با گذر زمان بهتر کنیم، مقابله با نژادپرستی
و قومگرایی نیست که با گذر زمان کمتر شود، بلکه یک دستور بسیار ساده ولی مهادین است که آنرا یکبار و برای همیشه پیادهسازی میکنیم: جدایی دین از سیاست
البته سکولاریسم به خودی خود به پیشرفت نمیرسد، ولی تنها گام درست نخستینی است که در وضعیت کنونی ایران باید برداریم.
من در مورد مفید بودن نواندیشان دینی با شما و بقیه دوستان موافق نیستم،البته اینکه فرهنگ لیبرال سکولار و مدرن در جدال برابر فرهنگ دینی سنتی رو نابود میکند و جاذبه دارد شکی نیست.اما علت بوجود آمدن کسانی که آنها را به اسم بیمعنی مسلمان میانه رو خطاب میکنند جاذبه و فشار مدرنیته است.دفاع میانه رو ها بزرگترین سنگر برای بنیادگرایان است.اگر میانه روها بخاطر خدشه دار نشدن تعصباتشان و خدایی نکرده خدشه دار نشدن اسم اسلام از اسلام دفاع نمیکردند نبرد با بنیانهای اسلام و نقد آنها و کشتن و زندانی کردن تروریستهای وحشی کاری ندارد.
سرعت انطباق این تحجر فکری بسیار کمتر از تحولات و تکنولوژیست،نمونه بارزش ایران خودمان که شکست در سال 57 بلایی سر کشور آورد و دستاوردهایی را به باد داد که ساختن دوباره از اول آنها معلوم نیست چقدر طول بکشد.خلاصه اینکه اگر به امید آموختن جهان بر اثر تجربه شکست باشیم تا یکسری بعد از وارد شدن خسارت تازه به فکر اصلاح بیافتند به عصر حجر بر گشته ایم.
مساله من اینست که این آقایون هنوز هم اولویت اصلیشون حمله به سکولاریزم هست و دفاع از اخلاق اسلامیست تا حمله به اسلام بنیادگرا،مطمئن باشید امثال گنجی اگر مجبور باشند بین من و شما و یک اسلامگرا یا بین دفاع از آزادی بیان و اندیشه و دفاع از اعمال محمد یکی را انتخاب کنند ما را انتخاب نمیکنند(همونطور که در مراسم اهدای جایزه به کاریکاتوریست دانمارکی که گنجی و عبادی را دعوت کرده بودند رفتند اونجا و با اعتراض به دادن این جایزه تحجر و توحش فکری اسلامی خودشون را به همه نشان دادند).اساس این تفکر بر تمامیتخواهی و توحش بوده و هست،