دفترچه

نسخه‌ی کامل: افسردگی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3
مهربد نوشته: راسل گرامی، هیچ‌کدام از نوشته‌های بالا کمکی کرد؟
آره مهربد،البته یه مدت خیلی شدید شده بود.الان یه مقدار بهتر شدم.
من وقتی افسردگی میاد سراغم یه لیوان قهوه که میخورم خیلی بهتر میشم
ویسکی هم برای رفع افسردگی خوبه. :d
shirin نوشته: من وقتی افسردگی میاد سراغم یه لیوان قهوه که میخورم خیلی بهتر میشم
ویسکی هم برای رفع افسردگی خوبه. :d


قهوه تایید می‌شود!

داروهای مخدر به دو دسته زیر بخش می‌شوند:
برای افسردگی، دسته نخست و انگیزنده‌ها پیشنهاد می‌شوند. دارو‌های
دژم ساز برای ریلکس شدن بکار می‌روند و فرد افسرده را می‌توانند افسرده‌تر کنند.


در راستای فرهشت جستار، یکی از شیوه‌های بسیار خوب و کارآمد دیگر برای درمان افسردگی زیاد، کم خوابی (SD: Sleep Deprivation) است:
و در حالتی که افسردگی ملایم باشد، کم خوابی می‌تواند اثر وارونه داشته باشد.

The bright side of being blue: Depression as an adaptation for analyzing complex problems
http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles...129978.pdf

In this paper, we explain the impairments associated with depression, cognitive and otherwise,
by hypothesizing that depression is an evolved stress response mechanism. The hypothesis
consists of a series of claims, depicted diagrammatically in Figure 1, of which we now give an
overview, and which are discussed in greater detail below.

When selection causes a trait to evolve, it does so because the trait has a gene-propagating
effect, which is called the trait’s function (Andrews, Gangestad, & Matthews, 2002a; Thornhill,
1990; G. C. Williams, 1966). The cumulative effects of selection for genes that promote a
specific effect often leaves the tell-tale signs of its workings on a trait, and such evidence can
be used to make inferences about past selection pressures (Andrews et al., 2002a; Thornhill,
1990; G. C. Williams, 1966). When a trait has features that proficiently promote a specific
effect, that will go a long way to demonstrating that the effect is an evolved function of the
trait because it is highly unlikely that chance processes could be completely responsible for
the trait’s features (Andrews et al., 2002a; Thornhill, 1990; G. C. Williams, 1966).

One effect of sad or depressed mood is to promote an analytical reasoning style in which greater
attention is paid to detail and information is processed more slowly, methodically, thoroughly,
and in smaller chunks
(Ambady & Gray, 2002; Edwards & Weary, 1993; Forgas, 1998; Gasper,
2004; Gasper & Clore, 2002; Schwarz, 1990; Schwarz & Bless, 1991; Yost & Weary, 1996).
Conversely, positive mood states promote heuristic or creative processing (Ambady & Gray,
2002; Isen, Daubman, & Nowicki, 1987).
The second claim is that depression coordinates a
suite of changes in body systems that promote rumination, the evolved function of which is to
analyze the triggering problem
. While analysis is used in science and many areas of modern
life, this claim proposes that it is part of the evolved human cognitive repertoire.

Analysis is time consuming and requires sustained processing, so it is susceptible to disruption,
which interferes with problem-solving. Depression induces changes in body systems,
producing effects that facilitate analytical rumination by reducing disruption (listed as body
system changes and facilitative effects in Figure 1).

Specifically, depressed affect:
(1) activates
neurological mechanisms that promote attentional control, which gives problem-related
information prioritized access to limited processing resources and makes depressive
rumination intrusive, persistent, resistant to distraction, and difficult to suppress;
(2) induces anhedonia, which reduces the desire to think about and engage in hedonic activities that could
disrupt problem-related processing; and
(3) promotes psychomotor changes that reduce
exposure to stimuli that could disrupt processing (e.g., desire for social isolation, loss of
appetite).

مهربد نوشته: قهوه تایید می‌شود!

داروهای مخدر به دو دسته زیر بخش می‌شوند:
یعنی الان ما که قهوه زیاد مصرف می کنیم معتادیم ؟!


شی فکر میکردیم شی شد ![عکس: 8.gif]
Anarchy نوشته: راسل گرامی لطفا یه کم بیشتر توضیح بدین.علائم خودتون رو با جزییات بیشتری بگین تا بتونیم کمکتون کنیم.این تست رو هم انجام بدین.

من این تستو انجام دادم. امتیازم 17 شد. گفته شده امتیاز 17 تا 20 یعنی نیازمند مشورت با روان پزشک. :e308:
من هم افسردگی گرفتم.
رفتم پیش دکتر و بهم قرص بوپروپیون داد. یکی دو هفته خوردم خیییلیییی خوش می گذشت!!!
فوق العاده بودم. هر دم سُهش شادی می کردم. در خواب، خوابیدنم را حس می کردم! میل جنسی ام طرز شگرفتی بالا زده بود.
ولی عوارض جانبی ای هم داشت بعد از یکی دو ماه ولش کردم. گرچه پزشک گفته بود حتماً باید یک سال بشود.
ولی من به خودم گفتم اگر با قرص میشود، پس بدون قرص هم میشود.
قرص را یواش یواش کنار گذاشتم. و هرکاری کردم که بهتر باشم.
و اکنون بهتر شده ام ولی هنوز جا دارد.
و فهمیده ام که همه سُهشهای ما از اندیشه ما برمی خیزد. کافی است اندیشه ها را دور بریزی.
ولی مهم اینه که چجوری دور بریزی.
به هر روی من در دور ریختن اندیشه ها تا اندازه ای کامروا گشتم.
Anarchy نوشته: این تست رو هم انجام بدین.

همچه تست‌هایی با متودولوژی دانشیک بدست نیامده و چرند است.
بهترین راه برای بازشناسی افسردگی تشخیص فرد بیمار است و نه تست بازی!
Alice نوشته: همچه تست‌هایی با متودولوژی دانشیک بدست نیامده و چرند است.
بهترین راه برای بازشناسی افسردگی تشخیص فرد بیمار است و نه تست بازی!

مگه کسی گفت این تست برای تشخیص قطعی هست ؟ گفتم برای هشدار فقط این تست رو دوستان بزنن...
صفحات: 1 2 3