دفترچه

نسخه‌ی کامل: جستار آزاد تالار‌ ادبسار و هنر
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5
دوستان ادب دوست این تالار.
آیا مایل هستید که سلسله موضوعاتی در این تالار بسازیم با نامهایی چون "شاهنامه خوانی" "مولانا خوانی" حافظ خوانی و ... که هر بار چند بیت از اشعار این بزرگان را نوشته و شرح و تفسیر واژگان و مسائل مربوطه را در زیرش قرار بدهیم، سپس پیرامون آن بحث کنیم؟ (البته تفسیر شخصی یا بعبارتی "تاویل" نه!)
من تمایل دارم بخش شاهنامه خوانی را با داستان رستم و سهراب یا رستم و اسفندیار یا سیاوش و ... آغاز کنم.
البته برخی شاید گمان کنند ما داستانهای این مجموعه را می دانیم. اما من معتقدم نگاه داستانی نباید به شاهنامه بشود. برای شروع باید از این داستانهای مشهور آغازید. اگر گرم شدیم ادامه می دهیم...
این پیشنهاد من بود.
پیروز باشید
دوست من ادامه بدید
خیلی هم خوب هست

ضمنا ما تاپیک با موضوع اشعار سعدی حافظ و مولانا رو داریم
دوستان این فیلم به نظر جالب میاد. کمتر از یک سال دیگه پخش میشه. داستانش درباره افسانه طوفان نوح هست. کنجکاوم بدونم از چه دیدی به این داستان پرداخته. منظور اینکه نسبت به ادعای ادیان در این مورد چه دیدگاهی رو ابراز کرده!! اگر کسی اطلاعی داشت به ما هم بگه...

اینکه کارگردانش Darren Aronofsky هست هم جالبترش میکنه.E14c

Noah (2014) - IMDb
[FONT=Times New Roman]جیغ یک گربه ام و زندگی ام در گونی ست

بغض را می کنم و گریه ی من قانونی ست

شب شده می روم از خواب به رؤیایی که...

خواب، خونی و شبم خونی و رؤیا خونی ست!

آنچه گفتم شدی و آنچه نگفتم بودی

گربه ی مرده شدم، گریه ی جفتم بودی

نه لبی مانده به بوسه، نه لبی روی لبی

منم و استرس و خاطره هایی عصبی

مثل یک بغض گلوگیر، پُر از لخته ی خون

تف شدم از شب غمگین تو با بی ادبی

خسته از قبل، ولی خسته تر از آینده

تف شدم بر سر سیگاری ِ تو با خنده

دشمنانم وسط ِ کوچه معطّل بودند

و رفیقان که همه بر سر ِ منقل بودند!

چامه از سید مهدی موسوی




پارسیگر
اینکه در زبان فارسی می گوییم خاهر ولی خواهر نوشته میشه. چرا هنوز به این صورت می نویسیم؟
چه نیازی هست؟
یه نفر نوشته: اینکه در زبان فارسی می گوییم خاهر ولی خواهر نوشته میشه. چرا هنوز به این صورت می نویسیم؟
چه نیازی هست؟

از همپوشانی میان واژگان پیش‌میگیرد:

خاستگاه ≠ خواستگاه
خواستگار ≠ خاستگار
خواستن ≠ خاستن (خیزیدن)
خوان ≠ خان
...


پارسیگر
یعنی اگر یکی بهمون گفت زبان شما مسخره ست و اونجوری که میگید، نمینویسید.، سرمو بندازم پایین و بگم حق با تو هست؟
یه نفر نوشته: یعنی اگر یکی بهمون گفت زبان شما مسخره ست و اونجوری که میگید، نمینویسید.، سرمو بندازم پایین و بگم حق با تو هست؟

نه سرتان را بالا بگیرید, همین چیزیکه گفتم را بگویید! (:
Mehrbod نوشته: نه سرتان را بالا بگیرید, همین چیزیکه گفتم را بگویید! (:

معانیش رو هم مینوشتی خوب بود مهربد جان !
خواستگار و خاستگار رو میگم .
sonixax نوشته: معانیش رو هم مینوشتی خوب بود مهربد جان !
خواستگار و خاستگار رو میگم .

همه شان که معنی‌ای ندارند, ولی خوب دستمان باز است چمی ببندیم.

خاستگاه = سرچشمه, جاییکه یک چیز از آن برخاسته
خواست+گار = کسیکه خواهش میکند.
خاست+گار, خاستگر ≈ originator

خان = ریشه, source
پس:
[INDENT]
بازخان = open-source
بازخوان = reread
...

[/indent]


پارسیگر
صفحات: 1 2 3 4 5