m@hdi نوشته: بله پیمان بستن و یهودیان زدن زیرش ولی مردم عادی چه گناهی کردن؟! مگه در دادگاه نورنبرگ دستور دادن مردم آلمان رو گردن بزنن؟! توجه داشته باشید که بسیاری از فرماندهان نازی ها اعدام نشدن. با باقیمانده ارتش آلمان هم کاری نداشتن چه برسه به مردم آلمان! اون یکی قوم هم که رهبرشون رو محمد کشت و ترسیدن که هدف بعدی محمد اونا باشن. قوم دیگر هم که بخاطر خطایی که یک نفر کرده بود و مجازاتش هم مرگ نبود کلا کشته شدن! بعدشم شما گفتید یهودیا با اسلام مشکل داشتن و منم گفتم وقتی که محمد وارد مدینه شد و قدرت رو در دست گرفت به اندازه زمان فتح مکه که قدرت نداشت و اگه 3 قوم یهودی مدینه متحد میشدن میتونستن محمد رو شکست بدن ولی این کار رو نکردن چون مشکلی با اسلام نداشتن.
جالبه. مشکلی با اسلام نداشتن . بعد یه دفعه 3 قبیله میاد هرسه متفق القول میان پیمان صلح میبندن که محمد باهاشون کاری نداشته باشه و اونا هم با محمد کاری نداشته باشن . بعد برای جلب اعتماد محمد خودشون پیشنهاد میدن که اگه صلح رو زیر پا گزاشتن . محمد میتونه مردانشون رو بکشه و زنانشون رو به کنیزی ببره !!!! بعد تازه محمد اینجا ضعیفه و اونا قوین و چون با اسلام هم مشکلی ندارن و از روی حسن نیت جلو میان .
چند سال بعد که محمد دیگه ضعیف نیست . اینا پیمان رو زیر پا میزارن و احتمالا همچنان هم با اسلام مشکلی ندارن و یادشون رفته بوده که پیمان داشتن . بعدم نه رو در رو و از پشت خنجر میزنن . یعنی یه دفعه در سپاه دشمن دیده میشن .
بعدشم چه ربطی به المان داره .حرف از یه قبیلست با حدود 1000 نفر .بر فرض .تازه باز پیامبر حکم رو اجرا نمیکنه تا یهودیان یه حکم انتخاب کنن و متاسفانه اون نفر هم که بعنوان حکم انتخاب میشه حکم قرار داد رو میده .
نقل قول:بر سر یهودیان مدینه چه آمد؟ | زندیق
علی سینا و منتظری، قتل عام یهودیان | زندیق
حمله به بنی نضیر | زندیق
حمله به بنی قینقاع | زندیق
حمله به بنی قریظه | زندیق
بخش نخست – محاصره، تسلیم و دخالت اوس | زندیق
بخش دوم – سعد بن معاذ کیست؟ | زندیق
بخش سوم – حَکم شدن سعد بن معاذ، قضاوت او، پیاده شدن حُکم او و نتیجه گیری. | زندیق
ببین من یکی 2 تاشون رو خوندم . بقیشم میخونم و یکیشرو پایین تر برات یه مطلبی میزارم امیدوارم شما هم بخونی .
اما نظر خودم این دکتر سینا کلا در حال تخریبه و خشبختانه موفق هم نشده . میخوای برات دلیل بیارم . ؟ پیایین تر میگم .
نقل قول:اینکه کرم از یهودیان بوده را باید ثابت کنید. تحریف تورات و انجیل در قرآن نیامده و با توجه به تناقضات فراوان میان این 3 کتاب علمای اسلامی برای فرار از جواب میگن که تورات و انجیل زمان پیامبر تحریف نشده بوده! قرآن رو هم عثمان جمع آوری کرد.
کرم یهودیان رو که برات یه پست میدم باقلوا . بخونی حال کنی .
چقدر خوشحال شدم که به این مورد اشاره کردی . چرا اتفاقا قران در مورد یهودیت و مسیحیت مطالبی ارائه کرده . اما قران رو علی در زمان خلیفه دوم جمع اوری کرد و صحابه همه روش اوکی دادن و بعد احتمالا در زمان عثمان کتابت و نشر شد .
نقل قول:آیه یكم. بقره: 75
«اَفَتَطْمَعُونَ أَن یُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ یَعْلَمُونَ؛
آیا انتظار دارید به [آیین] شما ایمان بیاورند، با اینكه عدهای از آنان سخنان خدا را میشنیدند و پس از فهمیدن، آن را تحریف میكردند، در حالی كه آگاه بودند؟!»
لابد میخوای بگی این چه ربطی مثلا به یهودیت داره ؟ کافیه چند ایه قبل رو به این ایه اضافه کنی . داره راجعب موسی و قومش یه سری مطلب میگه .
یکی از اشکالاتی که به انجیل وارده میدونی چیه . اینکه هر یک از 12 هواریون جدا گانه انجیل رو نوشتن . نتیجش شد انجیلهایی مثل انجیل متی . انجیل لوقا و .... و اینا چون با هم بلحاظ نوشتاری فرق هایی داشتن دینشون دچار دردسر شد . الان انجیل های دیگه ای هم به بقیه هواریون نسبت میدن . حتی میگن انجیل مریم مجدلیه هم به تازگی از زیر خاک بیرون اومده .
اما در مورد ما این قضیه اتفاق نیفتاد و علی همهحابه رو جمع کرد و خودش یک کتاب رو نوشت . اگر کسی جمع آوری قران رو به عثمان نسبت داده خواسته از اعتبارش بکاهه . غرض داشته و قطعا منبع معتبری هم نداره .
نقل قول:ماجرای غدیر رو از اول بخون تا بفهمی که اصلا چرا غدیر شکل گرفت. این حرفای شیعیان جواب نیست خزعبلاتیست برای فرار کردن از جواب! بله دژخیمی مثل علی رو تاریخ به خودش ندیده!
ماجرای غدیر رو شما تعریف کن ببینم از منظر شما چی بوده . در ضمن از اینکه علی رو دژخیم معرفی کردی احساس خیلی بدی بهم دست داد .
نقل قول:طب سنتی اگه ارزش داشت امید به زندگی در بریتانیای 4 قرن پیش 40 سال نبود
بریتانیای 4 قرن پیش طب سنتی قوی نداشت وگرنه مثل ایران و چین پیرمرد ها و پیرزنهای زیادی درش دیده میشد . این طور نیست
نقل قول:این چیزی که شما بهش میگی دری وری رو پیامبرت گفته! پیامبر گفته علم اصلی علم دینه که تو قرآن هست و بقیه علوم فقط فضیلته
لطفا بگید روایتی رو که پیامبر گفته .
شاید منظورتون اینه
نقل قول:به روایت امام کاظم علیه السلام:پیامبر داخل مسجد شد، در آنجا مردمان را دید که پیرامون مردی گرد آمده اند. گفت: این چیست؟ گفتند علامه است.
گفت علامه ی چیست؟ گفتند: داناترین مردم به نسبهای اعراب و رویدادهای ایشان و جنگ های جاهلیت و اشعار عرب. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفت: این دانشی است که اگر کسی آن را نداند زیانی به او نمی رسد و چون آن را کسی بداند سودی برایش ندارد. سپس پیامبر گفت: سه چیز علم است: آیتی استوار، یا فریضه ای عادلانه یا سنتی برقرار و آنچه جز اینهاست فضل است.
آیتی استوار : نشانه ای قطعی
فرضیه ای عادلانه : نظریه
سنتی برقرار : نظم
دقیقا چیزی که همه علوم بهش میپردازه . نه ؟
نقل قول:مشکل از علما بوده و هست. در دوره قاجار مکتبخانه ها بعد از مشروطیت شکل گرفت و بنا به نظر علما علوم مدرن در مکتبخانه ها تدریس نمیشد چون نظر علما این بود که باعث کفر میشه. دانشگاه واقعی که واقعا آکادمیک بود و علوم مدرن رو هم تدریس میکرد رو رضا شاه تاسیس کرد نه امیرکبیر (دانشگاه تهران) بعد همین انقلاب خودمون هم دانشگاه ها رو تعطیل کردن به این بهونه که غرب زده هستن! چند سال پیش هم گیر داده بودن به کتب علوم انسانی و استاداشون. چرا؟! چون تو علوم انسانی از اسمش معلومه که انسان محوره و میگه به عقل رجوع کنید حال آنکه براساس اسلام تنها کارکرد عقل تفسیر دینه نه بیشتر! یعنی حرفی که از عقل بیاد هرچقدر هم که منطقی باشه اگه با دین در تضاد باشه مورد قبول نیست. اصلا شما بسیاری از اصول و فروع دین رو باید بدون دلیل عقلی قبول کنی (به قول علما "الله اعلم"!) پس اینو بدون که آخوند جماعت با علم میونه خوبی نداره چون ایرادات علم خودش رو مشخص میکنه! از این بفهم که بزرگترین نظریه تاریخ علم یعنی فرگشت تو کتب زیست شناسی گنجانده نشده چرا که بنا به نظر علما موجودات رو خدا آفریده و انتخاب طبیعی و امثالهم هرچقدر هم که سنگواره کشف شه از نظر علما کشکه! زنان هم نباید درس بخوانند هم بنا بر سنت هم همانطور که در مکتبخانه ها زنان حق ورود نداشتن و همانطور که روحانیون حتی میانه رو مثل شریعتمداری با حق رای زنان مخالف بودن (که کاملا فتوایی اسلامی بوده چون محمد گفته با زنان مشورت نکنید و همچنین وقتی کسی حق رای برای زنان قائل نباشه مطمئنا حق سواد آموزی هم براشون قائل نیست) و همانطور که الان در پاکستان طالبان رو میبینی که مدارس زنان رو بمبگذاری میکنه. این مسئله رو در نیجریه امروز هم میبینید تحت عنوان بوکو حرام (تحصیل ممنوع) داعش هم جلوی تحصیل زنان رو میگیره. اصلا مسئله تحصیل زنان در ابتدا فقط از این لحاظ مورد مناقشه بوده که آیا قرآن را به زنان آموزش بدهند یا نه وگرنه علما روی اینکه به زنان نباید علوم مدرن را آموزش داد اجماع داشتن. همین الانشم کم نیستن علمایی که میگن فقط توی شغلهایی مثل دکتر زنان و ماما و پرستاری زنان حق تحصیل دارن.
خیلی اصرار و پا فشاری داری که اسلام با علم مخالفه . پس الان کشورمون رو چی میبینی . یه کشور بی علم .؟ کاملا عقب مونده. این که یه عده بگن علوم انسانی مربوط به انسان محوریه دلیل میشه که اسلام داره میگه . اسلامی که به تو شناسوندن قطعا اسلام بدی هست . اما قبول داری اسلامی که من ازش حرف میزنم خیلی بهتره ؟ کی گفته داعش اسلامه . داعش دقیقا نقطه مقابل اسلامه . داعش تخریب اسلامه . بوکوحرام تخریب اسلامه . وهابیت تخریب اسلامه . فارغ از شیعه وسنی که هر دو به اصول پایبندن این نظرات شخصی بعضی ها از علما هم میتونه باشه که غلط بوده و بعدا میشه درستش رو پیدا کرد . اصلا تعریف علم همینه . یعنی یافتن درسترین جواب ها .
علم هم با گزر از روی اشتباهاتشه که رشد میکنه. نمونش
نقل قول:فرانسیس کریک و جیمز واتسون به خاطر کشف مارپیچ دوگانه DNA در سال 1953 به شهرت رسیدند، اما شیمیدانی به نام لینوس پاولینگ در همان سال نظریه خود درباره سهگانه بودن ساختار مارپیچ DNA را ارائه کرد. به گفته لیویو وی یکی از بزرگترین شیمیدانان جهان بودهاست که دوبار جایزه نوبل شیمی را دریافت کرده است، اما با وجود نبوغ بالا،در انتشار مقالهاش درباره نظریه DNA که به شدت نادرست از آب درآمد،عجله کرد. وی در این نظریه برای DNA به جای دو رشته، سه رشته درهم تنیده شده را متصور شدهبود. شدت اطمینان وی از موفقیت پیشینش در تشخصی ساختار پروتئینها ناشی میشد، درواقع وی قربانی موفقیت بزرگ سابقش شد.
بهر حال اشتباهات شخصی رو نمیشه به اسم اسلام تموم کرد .
همین قضیه فرگشت رو که الان 2 قرنه دارن روش کار میکنن . فقط یه نظریه مونده . اوجشم که داروین بود که خود علم از اون به عنوان یکی از بزرگترین اشتباهات علم یاد میکنه . ولی خودش باعث پیدایش علم وراثت شد .
نقل قول:براساس گزارش فاکسنیوز، ماریو لیویو از مرکز مطالعات علمی تلسکوپهای فضایی بالتیمور در کتاب جدیدش با عنوان اشتباهات درخشان به بررسی پنج اشتباه بزرگ علمی پرداختهاست،اشتباهاتی که نشان میدهند حتی نابغهترین افراد نیز خطا میکنند زیرا اکتشافات بزرگ نیازمند ریسککردن هستند و این ریسکها نیز گاه به اشتباهاتی بزرگتر تبدیل میشوند:1- وراثت داروین
چارلز داروین در سال 1859 با نظریه انتخاب طبیعیاش کشف بزرگی انجام داد. به گفته لیویو وی یک نابغه شگفتانگیز بود و ایده تکامل بر اساس انتخاب طبیعیاش و اینکه چگونه توانسته به چنین مفهوم فراگیری دست بیابد متحیر کننده است. به علاوه داروین دانش ریاضی نداشته و نظریه اش کاملا غیر ریاضی بودهاست. این کشف جایی شگفتانگیزتر میشود که بدانیم وراثت که در آن زمان داروین و دیگر دانشمندان درگیر آن بودند انتخاب طبیعی را ناممکن میسازد. خطای داروین عدم شناسایی تفاوتهای این ایده و نظریه جدیدش بود، به گفته لیویو اگر یک گربه سیاه را در میان میلیونها گربه سفید قرار دهیم،بر اساس نظریه وراثت ترکیبی داروین که ترکیب خصوصیات پدر و مادر را با ترکیب رنگ سیاه و سفید برابر میداند، گربه سیاه در میان میلیونها رنگ سفید از بین خواهد رفت و اثری از آن به جا نخواهد ماند.
این مشکل تا زمانی که موضوع وراثت توسط مندل مورد آزمایش قرار نگرفت روشن نشد. مندل در دهه 1900 توانست قطعه پازل انتخاب طبیعی را در جای درست خود قرار دهد و اعلام کرد یک یا چند خصوصیت پدر و مادر به جای ترکیب با یکدیگر، در فرزندان به صورت مجزا و مشخص نمود پیدا میکند.
علمی که ازش حرف میزین هم همیشه قطعی نیست . یک دارو و یک بیماری . اما در بدن های مختلف شرایط مختلف ایجاد میکنه که گاهی علم پزشکی براش جوابی نداره . پس علم ماهیتش اینه که ممکنه به غلط رفته باشه اما میتونه به راه درست تر هم برسه . علم دین هم چون همش از خود محمد نیست میتونه راه غلط رو بره . چنانچه یهودیان از این حربه ها بسیار استفاده میکنند .
نقل قول:اون حدیثی هم که گفتید مشخصه چرته چون در جایی دیگه پیامبرتون به ابوسفیان گفته بود میخوای عرب رو بر عجم مسلط کنی؟! گفت آره! گفت بگو لا اله الا الله! (رویای تسلط عرب بر عجم) وقتی در ایران یک زن ملکه شد گفت اینها قومی گمراه هستند که یک زن رو کردن رئیس خودشون! (وقتی پیامبر به ایرانی ها میگه گمراه چجوری بعدش گفته اینا باهوشن؟! اگه گمراهی بخاطر انتخاب یک زن به عنوان ملکه هست پس الان مردم آلمان گمراهترین مردم عالم هستن که صدر اعظمشون یه زنه حال آنکه این زن بزرگترین اقتصاد منطقه یورو رو داره هدایت میکنه!)
اوسفیان دشمن قسم خورده اسلامه بعد پیامبر بهش راه کار یاد بده . خودش و پسراش که ریدن به اسلاممون.
قطعا این شمایید که برای مطلبتون منبعی ندارید . پیامبر سخن دیگری هم قبل از مرگشون گفتن . اینکه بزودی شما بر سر نزول قران با ایران خواهید جنگید . اما روزی هم میآید که ایران بر سر تاویل قران با شما میجنگد .
شما حرف از پیش افتادن ژاپن و کره میزنید . من میگم ما مستامره نداشتیم هیچ بلکه مستامره هم بودیم . کره را مثال میزیند . میگم ما را درگیر جنگ کردن . و ما رو تخریب کردن . شما یه خورده منصف باشید . اینقدر خودمون رودست کم نگیریم .
نقل قول:هنوز هم از جواب دادن فرار میکنی! یک روحانیی که معتقد بود دین از سیاست جدا نیست جنگ 2 ساله رو از روی نفهمی کردش 8 ساله! یک روحانیی که معتقد بود دین از سیاست جدا نیست دستور اعدام هزاران نفر رو داد تا مخالفینش رو خفه کنه (تابستان 67) یک روحانیی که معتقد بود دین از سیاست جدا نیست کاری کرد که ایرانیانی که براحتی ویزای آمریکا رو میگرفتن و میرفتن سواحل هاوایی الان به دنبال آنتالیای ترکیه هستن و برای گرفتن گذرنامه شینگن باید هزار جور تحقیر بشن و بجای اینکه به دنبال رفتن به فرانسه و بریتانیا باشن به دنبال رفتن به مالزی و تایلند هستن!
شما یکی بیاد بزنه خونت رو داغون کنه و شما به زود اونو از خونه بیرون کنی و طرف هم که بی جان شده حالا شما خسارتت رو از کی میگیری . ما بعد 2 سال دشمن رو از خاک بیرون کردیم . اما تکلیف ما چی میشد . تکلیف این همه خسارت . این همه جان . قطعنامه ای که برا صلح آوردن برا ایران چه دست اوردی داشت . حالا این ایران بود که به جنگ مسلط بود . اما پای 30 40کشور دیگه برا کمک بیشتر به عراق باز شد . وقتی ایران تا چند کیلومتری بصره رفت جلو این هلکوپتر های کی بود که ایرانیان رو از پشت قیچی کرد . امریکا . جنگنده سوپر اتاندار رو کی به عراق داد . فرانسه . مورتارهای بدون سوت رو کی به عراق داد . فرانشه .
کمک های مالی اعراب . چرا؟ چرا همینا که دنبال سود بودن این تجهیزات پیشرفته رو به ایران نمیفروختن ؟ سلاح شیمیایی رو کی به عراق داد ؟
یه خورده منف باش . جنگ ما در ظاهر با عراق بود . در باطن با بیش از 30 کشور بود .
ایران که به قول شما فلج شده بخاطر تحریم . پس چه نیازی بهش حس میشه که بیان پای میز مزاکره ؟ فقط سلاح هسته ای . اگه مزاکره راه حل بود خوب همون اول میکردن پس چرا تحریم کردن . ببین مشکل اینا فقط اسلامه. ایدئولژی اسلام چیزیه که با نظام سرمایه داری اونا مخالفه . وگرنه چرا با اسلام ترکیه و عربستان و اینه مشکل ندارن . چون اسلام اونا رو خودشون دارن دیکته میکنن . حتی قرانهای عربستان رو ایه های جهادش رو حذف کردن . شما یه خورده منف باش .
نقل قول:بله همه مشکلات عالم بشریت از زمان حضرت آدم تقصیر یهودیان هست مدرکم لازم نیست مثل روز روشنه!
دشمنی یهودیت هم برات میگم . یهودیت یعنی مخالف انسانیت . تمام .
نقل قول:در تاریخ طبری آمده که حسن و حسین در جنگ طبرستان حضور داشتن. بعید میدونم کتاب تاریخیی بالاتر از تاریخ طبری در تاریخ اسلام نوشته شده باشه. ماجرای خلخال هم مربوط به زمان علی میشه و این کار علی انساندوستی نبوده و همان علی که این حرف رو زده اگه شوهر این زن جزیه اش را نمیداده اول گردنش رو میزده بعد به همون زنی که ازش طرفداری کرده تجاوز میکرده بعد بچش رو هم در بازار برده فروشان مدینه به حراج میزاشته! این همون دیدگاهی هست که حسن و حسین هم داشتن! غارت نامسلمانان جایز و شرابخواری حاکم مسلمان حرام است!
بعید ندونید . تاریخ طبری مال زمانی بسیار بعد تر از اون واقعست . حالا ازت میخوام متن زیر رو با دقت بخونی .
نقل قول:اما بن مایه دوم : تاریخ طبریتاریخ طبری - الطبری - ج ٣ - ص ٣٢٤– ٣٢٥می نویسد:
[SIZE=2]وحدثنی عمر بن شبة قال حدثنا علی بن محمد قال أخبرنی علی بن مجاهد عن حنش بن مالك التغلبی قال غزا سعید سنة ثلاثین فأتى جرجان وطبرستان معه عبد الله بن العباس وعبد الله ابن عمر وابن الزبیر وعبد الله بن عمرو بن العاص فحدثنی علج كان یخدمهم قال كنت آتیهم بالسفرة فإذا أكلوا أمرونی فنفضتها وعلقتها فإذا أمسوا أعطونی باقیه قال وهلك مع سعید بن العاص محمد بن الحكم بن أبی عقیل الثقفی جد یوسف ابن عمر فقال یوسف لقحذم یا قحذم أتدری أین مات محمد بن الحكم قال نعم استشهد مع سعید بن العاص بطبرستان قال لا مات بها وهو مع سعید ثم قفل سعید إلى الكوفة فمدحه كعب بن جعیل فقال فنعم الفتى إذ جال جیلان دونه * وإذ هبطوا من ( دستب ) ؟ ثم أبهرا ‹ صفحة 325 › تعلم سعید الخیر أن مطیتی * إذا هبطت أشفقت من أن تعقرا كأنك یوم الشعب لیث خفیة * تحرد من لیث العرین وأصحرا تسوس الذی ما ساس قبلك واحد * ثمانین ألفا دارعین وحسرا[/SIZE]حنش بن مالک تغلبی گوید : ...سعید سال سی ام آهنگ غزا کرد و سوی گرگان و طبرستان رفت . عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر وابن زبیر و عبدالله بن عمرو بن عاص با وی بودند ...همانطور که در این روایت مشاهده می کنید طبری در اینجا باز جریان لشکر کشی سعید را به گرگان و طبرستان مطرح می کند و حال آنکه اساسا نامی از امام حسن امام حسین(ع[SIZE=3])و حضور آنها در این جنگ نمی برد.و این در حالی است که طبری بر خلاف بلاذری سلسله سند روایت خویش را دقیقا بیان داشته است ولی با این حال نامی از امام حسن و امام حسین(ع) نمی برند. بهر روی نشانگر آنست که راوی اولیه سخنی از حضور حسنین به میان نیاورده است!![/SIZE]اما در جای دیگر از تاریخ طبری [SIZE=3]( تاریخ طبری ج٣- ص ٣٢٣– [/SIZE]٣٢٥)می بینیم که در صفحه ٣٢٣می نویسد: [SIZE=2]حدثنی عمر بن شبة قال حدثنی علی بن محمد عن علی بن مجاهد عن حنش بن مالك قال غزا سعید بن العاص من الكوفة سنة ثلاثین یرید خراسان ومعه حذیفة ابن الیمان وناس من أصحاب رسول الله صلى الله علیه وسلم ومعه الحسن والحسین وعبد الله بن عباس وعبد الله بن عمر وعبد الله بن عمرو بن العاص وعبد الله بن الزبیر وخرج عبد الله بن عامر من البصرة یرید خراسان فسبق سعیدا ونزل ....[/SIZE]حنش بن مالک گوید : سعید بن عاص به سال سی ام از کوفه به منظور غزا آهنگ خراسان کرد . حذیفه بن یمان و کسانی از یاران پیامبر خدا (ص ) باوی بودند ؛حسن و حسین و عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمرو عمرو بن عاص و عبدالله بن زبیر نیز با وی بودند ...اما در صفحة ٣٢٥می نویسد: [SIZE=2]وحدثنی عمر بن شبة قال حدثنا علی بن محمد قال أخبرنی علی بن مجاهد عن حنش بن مالك التغلبی قال غزا سعید سنة ثلاثین فأتى جرجان وطبرستان معه عبد الله بن العباس وعبد الله ابن عمر وابن الزبیر وعبد الله بن عمرو بن العاص فحدثنی علج كان یخدمهم قال كنت آتیهم بالسفرة فإذا أكلوا أمرونی فنفضتها وعلقتها فإذا أمسوا أعطونی باقیه قال وهلك مع سعید بن العاص محمد بن الحكم بن أبی عقیل الثقفی جد یوسف ابن عمر فقال یوسف لقحذم یا قحذم أتدری أین مات محمد بن الحكم قال نعم استشهد مع سعید بن العاص بطبرستان قال لا مات بها وهو مع سعید ثم قفل سعید إلى الكوفة ....[/SIZE]در این دو روایت باز تناقضاتی می بینیم که بسیار عجیب است، در این دو روایت می بینیم که طبری در صفحه ٣٢٣ کتاب خود اشاره به همراهان سعید در جنگ[SIZE=3]طبرستان دارد و در آن نام حسنین (ع) را می برد اما در روایتی دیگر و اتفاقا با همان سلسله سند در صفحه [/SIZE]٣٢٥ نامی از حسنین(ع) در حضور در طبرستان نمی برد!!و این همان چیزی است که فرضیه اضافه شدن نام امام حسن و امام حسین در شمار همراهان را بعدها و در زمانی معاصر خود نویسندگان-بلاذری و [SIZE=3]طبری- بیش از پیش تقویت می کند!!
[/SIZE]
بن مایه اول : فتوح البلدان –بلاذری :
در فتوح البلدان - البلاذری - ج ٢- ص ٤١١ و ترجمه آن صفحه ٤٦٨ آمده است:[SIZE=2]جرجان وطبرستان ونواحیها قالوا : ولى عثمان بن عفان رحمه الله سعید بن العاصی بن سعید ابن العاصی بن أمیة الكوفة فی سنة تسع وعشرین . فكتب مرزبان طوس إلیه وإلى عبد الله بن عامر بن كریز بن ربیعة بن حبیب بن عبد شمس ، وهو على البصرة ، یدعوهما إلى خراسان ، على أن یملكه علیها أیهما غلب وظفر . فخرج ابن عامر یریدها ، وخرج سعید . فسبقه ابن عامر ، فغزا سعید طبرستان ، ومعه فی غزاته فیما یقال الحسن والحسین أبناء علی بن أبی طالب علیهم السلام.[/SIZE]گرگان-جرجان- و طبرستان: گفته اند که عثمان بن عفان(خلیفه سوم) سعید بن العاصی بن امیه را در سال 29 (هجری) والی کوفه قرار داد. پس مرزبان توس بدو و عبد الله بن عامر بن كریز بن ربیعة بن حبیب بن عبد شمس ، والی بصره ، نامه ای نگاشت و آنان را بسوی خراسان دعوت نمود ...پس سعید و عامر هر دو آهنگ خراسان نمودند اما عامربرو پیشی گرفت پس سعید آهنگ طبرستان نمود در حالیکه گفته میشود حسن و حسین فرزندان علی بن ابیطالب در شمار همراهان وی بوده اند.ایرادهایی که بر این روایت وارد است :الف - در اینجا واژه گفته می شود بکار رفته که ناقل و راوی آن دقیق مشخص نشده و این کار روایت را ازاعتبار ساقط می کند چون سلسله سند دقیقا ذکر نشده است.ب - اما اگر موشکافانه روایت را به نقد بکشید می بینید در ابتدای روایت نویسنده می گوید:گفته اند سپس آنگاه که به حضور حسنین در[SIZE=3]طبرستان رسیده زیرکانه و در یک چرخش می نویسد: می گویند به عبارتی ابتدا فعل قالوا که فعل ماضی-گذشته- است آورده می شود و سپس فعل مضارع – حال و آینده – آورده شده است یعنی کسانی که نویسنده اصل روایت را از آنها گرفته کسانی بوده اند که در گذشته می زیسته اند و این روایت بدانها منتقل شده اما درباره حضور حسنین(ع) بکار بردن فعل مضارع حاکی از آنست که کسانی هم عصر نویسنده – بلاذری که هم عصر عباسیان است- به او گفته اند که احتمالا حسنین(ع) حضور داشته اند و این کار بکلی و به یکباره روایت را از هستی ساقط می کند!! چنانکه دانشمندان علم رجال و درایه دقیقا چنین شیوه ای را در آنالیز نهایی صحت یک روایت بکار میبرند.[/SIZE]
میدونی که در عربی صرف و نحو مو لادرزش نمیره . شماید جملات گزشته اینده ما فرقی زیادی در مفاهیم نداشته باشه ولی در عربی ایطور نیست.
ما وقتی به تاریخ رجوع می کنیم دلیل جاعلان اینگونه مطالب را در این زمینه را خواهیم دید: اعراب در طبرستان نبردهای سخت و طولانی و خونینی داشتند ، و اکثر این نبردها به دستور خلیفه دوم و سوم و لشکریان معاویه بود ، در اواخر دوره امویان ایرانیان به ائمه شیعه خیلی علاقه پیدا کردند به طوری که طبرستان که روزی مرکز مخالفت با اعراب بود و دژی در مقابل انان بود به یک پایگاه شیعی تبدیل شده بود! از آنجا که این کتب بعد از دوره امویان است در نتیجه احادیث بسیاری که به گفته همه در دوره امویان جعل شده بود به آنها راه پیدا می کند. احتمالا این روایتها برای این بوده که مردم طبرستان را از ائمه شیعه دور کنند! با این حربه که آنها در جنگ با شما شرکت داشتند حال آنکه دیدیم در کتب خودشان هم این روایتها ضعیف است.پس در نتیجه با وجود چنین تناقضات و اسناد نامعتبری نمی توان قائل به حضور امام حسن و امام حسین(ع) در جنگ ایران شد.
یه مطلب دیگه هم اینکه امام علی خودش در هیچ جنگی در زمان خلفا حضور نداشت و اتفاقا خلفا علی رو در این باره ملامت هم کردن و انگ ترسو بودن هم بهش زدن .
اما علی در زمان خلافت خودش هم اجازه نمیداد حسن و حسین به میدان برن چه برسه به اینکه اونا رو به جنگی بفرسته که خودش در اون نیست .
حضور امامان حسنین در طبرستان برای جنگ کاملا بی اعتباره .
شما میدونی الا جزیه چیه . این جزیه رو عربها از ایرانیا یاد گرفتن و قبلش به این معنا نبوده . جزیه رو اولین بار انوشیروان بود که ابداع کرد . یعنی مالیات سالیانه برای تامین امنیت منطقه . جزیه رو از مسلمان نمیگیرن چون در هنگام جهاد به همه واجبه که شرکت کنند . اما به اقلیت ها ی اون حکومت واجب نیست . برا همین برای تامین امنیتشون باید جزیه بدن . اونم سالیانه .
نقل قول:صلا چرا تا 100 سال پیش در جهان اسلام برده داری و برده فروشی رواج داشته؟! حتما در 1000 سال گذشته حکام یهودی بر مسلمین حکمرانی میکردن! اینه جوابتون؟! اصلا مگه شما نمیگید برده داری را اسلام تایید نکرده؟! پس چرا در قرآن آمده؟! در اسلام قتل و تجاوز نیست؟
شما با نظام برده داری غرب اشنا شدی و بعد اون رو به اسلام نسبت میدی . شلاغ و کار طاقت فرسا و ...
اسلام دیدگاهش خیلی فرق داره. دیدگاه اسلام سرپرستیه نه برده داری . شما وقتی کنیزی رو به خدمت میگیری برای سرپرستی اونه که بی سرپرست نمونه . تو جنگ که حلوا خیرات نمیکنن . حالا با این همه زن و بچه بجا مونده از جنگ باید چه کرد ؟ سرپرستی اونا واگزار میشه . هریک سرپرستی یک بچه یا زن یا نوجوان رو به عهده میگیره . طبیعیه که اینا هم قرار نیست بخورن و بخوابن و باید مثل بقیه کار کنن و در مراتب بالاتر کارهای الی رو انجام بدن .
اسلام برای غلام و کنیز اداب داره . گفته یا به عقد خودتون در بیارید یا برای اونها همسری انتخاب کنید . هیچ حقی برای تجاوز به کنیز وجود نداره . اینا اصلا اسلام نیست که شما میگی .
نقل قول:و زنان شوهردار [نیز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى كه مالك آنان شده اید.
میدانید شان نزول این آیه چی بوده؟! میدانید مسلمین از تجاوز به زنان مشرکان کراهت داشتند؟! و پیامبرتان گفت مهم نیست که شوهر دارند شما مالک آنها هستید؟! بعد مسلمین به آنها تجاوز کردند در حالی که شوهرانشان زنده بودند؟!
من که پست فطرت تر از محمد به عمرم ندیدم!
حتما میخوای بگی آیست . ولی چرا نصفس . درست رفرنس بده تا برات بگم که داری چرت برداشت میکنی .
وقتی در جنگ یه عده زن به جا میمونن و شوهرانشون جنازشون پیدا نمیشه یعنی فرار کردن و در رفتن و دیگه توحیطه اون حکومت اسلامی نیستن . چون میترسن برگردن . شما تظمین میدادی اگه زنان رو ول میکردن اونا اف میرفتن پیش شوهرانشون . یعنی میدونستن که الان کجان . تو راهکسی بهشون حمله نمیکرد . نخیر پسر جان . در اشتباهی . قران میگه شما میتونید با این زنان که شوهرانشون ولشون کردن ازدواج کنید . نگفته بپرید تجاوز کنید . هیچ سندی مبنی بر تجاوز نمیتونی ارائهکنی . زور نزن .
میبینی اسلامی که من برات میگم چقدر قشنگه . مشکل اینجاست که شما میگی این طور نیست و اسلام به این خوبی نیست . من میگم مگه میشه یه چیزی بد باشه و دست به دست بگرده و بعد تبدیل به یه چیز خوب بشه .؟
یه خورده منابعت رو باز بینی کن .
نقل قول:چرا ائمه؟! مگه پیامبرتان به صفیه در شبی که شوهرش رو کشت تجاوز نکرد؟!:
علی سینا و منتظری،صفیه زن یهودی پیامبر. | زندیق
صفیه همسر یهودی محمد | زندیق
اینا رو خودم . جالب بودن . مناظره کتبی ناقص از یه مرجع شیعه . و کلی ابهامات و توهینا لابلای سوالات دکترتون .
اون صفیه که مورد تجاوز قرار گرفته خودش سند زنده و خوبی برا این ماجراست نه ؟
"صفیه" تازه مسلمان، از رفتار پیامبر اکرم(ص) با خود چنین گزارش میدهد: «ما رأیت احداً قطّ احسن خلقاً من رسول الله: بطور قطع، شخصی را به حسن خلق رسول الله(ص) ندیدم»
ثمربخشی این تربیت را میتوان در این جمله «صفیه» یافت: وی در لحظات آخر عمر پیامبر(ص) قدردانی خویش و دلبستگی و فدایی بودنش نسبت به معلم بزرگ خویش را با جمله[B] «به خدا سوگند دوست دارم بیماری شما بر جان من بود و شما سالم میبودید» بیان میدارد
اینم از تاریخ تبری که اینقدر قبولش داری
پیامبر به صفیه فرمود: اگر مسلمان شوی، آزادت میکنم و تو را به همسری خویش درمیآورم، او اسلام آورد و پس از عدّه شرعی با او ازدواج کرد.(1)
در تاریخ طبری نیز آمده که از جمله اسرای خیبر، صفیه دختر حیی بن اخطب بود، که در اختیار پیامبر قرار گرفت.(2) ابن هشام، نیز صفیه دختر حیی بن اخطب را از اسرای جنگ خیبر به حساب میآورد که در اختیار پیامبر قرار گرفت.(3) یعقوبی مینویسد، پیامبر(ص) صفیه دختر حیی بن اخطب را برای خود برگزید و او را آزاد کرد سپس با وی ازدواج کرد.(4) در سنن نسائی نیز دربارة صفیه و انتخاب وی به عنوان همسر پیامبر آمده است.(5) بنابر این تمام مورخان دربارة صفیه و این که وی همسر پیامبر(ص) شد، اتفاق نظر دارند.
در طبقات ابن سعد، ج 8، ص 129، المستدرک على الصحیحین، ج 4، ص 28؛ سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 231 و 232 با صراحت مسلمان شدن صفیه را ذکر کردهاند. همچنین در کتاب «الصحیح من سیرة النبی الأعظم» روایت مسلمان شدن صفیه را نقل کرده است.(6)
در منابع متعددی از جمله: تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 56 (واقعه خیبر)؛ الطبقات الکبرى، ج 8، ص 129؛ سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 231 ـ 232 و اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج 5، ص 490، آمده که پیامبر «اعتقها و تزوجها» او را آزاد کرد و سپس با وی ازدواج نمود، که عبارت در برخی منابع، با یکدیگر اختلاف مختصری دارند ولی در تمام آنها، آزاد شدن صفیه توسط حضرت و ازدواج با وی آمده است.(7)
پس ازدواج پیامبر با صفیه بعد از مسلمان شدن او و آزاد شدنش به دست پیامبر بوده است و صفیه مجبور به این کار نشده است.
در مورد اینکه ادعا میشود که پیامبر در همان شبی که پدر و شوهر صفیه کشته شدند(پدر صفیه در جنگی عامل اصلیش دسیسه های خود یهودیان و در رأسشان پدر صفیه بود، کشته شد و شوهرش بخاطر قتل یکی از مسلمانان بعد از اتمام جنگ، به قصاص محکوم شده و اعدم شد)، با صفیه عروسی و زفاف فرمود، میگوییم که طبق اسناد تاریخی پیامبر بعد از کشته شدن شوهر صفیه در جنگ خیبر و مسلمان شدن صفیه و [B]تمام شدن عدّه وی با او ازدواج کرد،[/B] این موضوع در منابعی چون صحیح مسلم، ج 4، ص 147؛ سنن ابی داود، ج 2، ص 31؛ إمتاع الاسماع، مقریزی، ج 10 ص 218؛ جوامع السیره، ص 212، به نقل از تاریخ پیامبر اسلام، دکتر آیتی، ص 505 آمده است، خب بدون شک وقتی صفیه عده را نگهداشته است، مدتها بعد از مرگ شوهر و پدر با پیامبر عروسی و زفاف داشته است.
پینوشتها:
1. الطبقات الکبرى، ج 8، ص 129؛ المستدرک على الصحیحین، ج 4، ص 28؛ سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص231.
2. تاریخ طبری، ج 2، ص 298.
3. السیره النبویه، ج 3، ص 365 ـ 366.
4. تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 56.
5. سنن نسائی، ج 6، ص 133.
6. الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج 18، ص 83.
7. در صحیح مسلم، ج 4، ص 146 نیز این موضوع ذکر شده است.
دیدی گفتم . ازدواج . نه تجاوز . ازدواج اداب داره . مهریه داره . محبت داره . بیخودی از پیامبر مهربانی اشکال نگیر . این چیزای چرت و پرت رو یهودیا به خورد یه سری جیره خوار میدن که تخریب کنه .
نقل قول:تا دلتون بخواد از قرآن و سنت دلیل و مدرک دارم ولی اگه از قرآن دلیل بیارم میرید سراغ تفسیر علمایی که نونشون از اسلامه
من در قران به تفسیر احتیاج ندارم . قران برعکس برداشت بعضی ها خیلی مواقع خیلی صرح حرف رو میزنه و میتونه کفایت کنه .
نقل قول:دفعه قبل که شرط بستیم به شرطتون وفادار نبودید و زدید جاده خاکی پس دلیلی نمیبینم چند ساعت از وقتم رو صرف کنم تا از قرآن و سنت مدرک براتون جمع آوری کنم ولی بدانید همه حرف هایی که تاکنون زدم با مدرک بوده اما اگه شک دارید
دفعه قبل رو هنوز جواب رو براتون ارائه نکردم . چون لازم میدونم راجعبتون بیشتر بدونم . مثلا اینکه الا به خدا ایمان دارین یا نه ؟
این کتاب دکتر سها رم خودت بهم لینک بده که بعدا نگی نه این که شما میگی مال این کتاب نیست . خودت لینک کن .
یه بار دیگه میگم . احتمالا بنظر شما اسلامی که من دارم ازش حرف میزنم خیلی خوبه و مشکل اینجاست که شما میگی اسلام اینچنین نیست .
فرض کنید تعریف من درست باشه . با این فرض ایا اسلام باز هم بد است ؟
فرض کنیم اسلام چیزی باشد که شما میگید . پس چطور من از یک چیز خیلی بد به دریافت های خوبی رسیدم که اگه از نظر شما درست باشه ، خوبه ؟
[/B]