درود
وبلاگ معروف شمر یک وبلاگ پربازدید در اوایل رواج وبلاگنویسی در ایران بود.
مثل فلفل تند و تیز علیه واپسگرایان مسلمان بود.
برخی نوشته ها طنز بود و برخی دیگر مسایل دیگر.
مدتی است دیر آپدیت میشود و دیدم دوباره برخی مطالب آن را مثل مطالب امام نقی نقل کنم، بد نیست.
آدرس وبلاگ شمر:
شمرنامه
Thursday, January 02, 2003
نخستین آگهی بازرگانی در شمرنامه
[COPY]بکوری چشم دشمنان ما آوازه شمر و شمرنامه از اقصی نقاط عالم گذشته است و کاسبکاران سراسر جهان برای امر مقدس بازاریابی کرورکرور آگهی بازرگانی برایمان می فرستند تا در
شمرنامه به آگاهی امت شله زرد خور برسانیم از آنجایی که ما قوانین بازار آزاد سرمایه را به پشممان حساب نمی کنیم به بسیاری از این شرکتها بیلاخ داده ایم و تنها آگهی های را می
پذیریم که بگونه ای با رخداد عاشورا پیوند داشته باشد بهررو نخستین آگهی بازرگانی که در زیر می آوریم از فروشگاههای زنجیره ای کربلا است که شعبه های بسیاری در سراسر جهان دارد
سرپرست آگهی های بازرگانی شمرنامه
خالد ابن ولید[/COPY]
حراج زمستانی در فروشگاه های زنجیره ای کربلا
بمناسبت فرارسیدن سال نو میلادی و هم زمان با آغاز حراج فروشگاههای کفاردر فرنگستان و ینگه دنیا فروشگاههای زنجیره ای کربلا افتخار دارد که آغاز حراج زمستانی خود را به آگاهی امت شله زرد خور برساند و اقلام زیر با تخفیف پنجاه درصدی در اختیار مشتریان عزیز خود می گذارد:
شورت و کرست زینب از جنس ابریشم،
شورت زینب کون نمااست حتی اگر کون قمر خانمی دارید پس از پوشیدن این شورت باسن جنیفرلوپز را خواهید داشت.
کرست زینب به تایید سارا لوئیس یانگ و فاطمه فیل (حضرت زهرا) کس رسیده است
روسری و مانتوی زهرا از آخرین مدلهای اروپایی و آمریکایی آزمایش و تایید شده بوسیله بانوان مسلمان ایرانی که یک لنگشان در فرنگستان وینگه دنیا و لنگ
دیگرشان در ایران است.
زیرپوش زهرا سکسی با لطافت دخت بیغمبر، اگر هیکل خدیجه کبری را دارید غصه نخورید با پوشیدن این زیر پوش هیکلی چون لیلا و شوهری به حریصی امام
حسن مجتبی خواهید داشت
چهل کلید مشکل گشا قابل نصب بر گردنبد و کاسه دعا تبرک شده در عتبات،هم فال هم تماشا. برای درمان چشم زخم و قفل کردن شوهران سربهوا
لباس عروس لیلا
لباس دامادی علی اکبر
حجله قاسم با مخلفات
اسپند و کندور آستان قدس بوی خوش امام رضا را به خانه خود ببرید، زیاد کننده قوه باه در مردان و افزون گر حس حشری در زنان
نوار بهداشتی زینب: بافته شده از الیاف طبیعی چون محاسن رسول الله، نم پس نمی دهد. قابل شستشو با کابرد این نوار در دنیا و آخرت اجر خواهید برد و
شوهرانتان بوی حیض شما را حس نخواهند کرد. و هنگام فعالیتهای اجتماعی احساس لیس زدن بوسیله محمد رسول الله را خواهید داشت
پوشک علی اصغر فرآورده چرم شتر یاد آور مظلومیت و پاکی علی اصغردر روز عاشورا
.پودر عتبات: زگهواره تا گور با پودر عتبات. برای پیشگری از سوختگی بین پای کودکان، همچنین قابل استفاده در خاک سپاری پدربزرگ و مادر بزرگ
وازلین زین العابدین، برای درمان انواع ترکهای پا و بین پا
شامپو علی ابن ابی طالب برای پرورش شپش ، جلوگیری از ریزش مووبیماری گری وکچلی
دستکشهای ابولفضل عباس از شستشو تا دستکشهای زینتی
انواع و اقسام کیرکشهای (کاندوم) تایلندی با عطر و بوی اسلامی
کیرکش عاشورا: با طعم و عطر شله زرد با روغن حیوانی اعلا، با استفاده از این کیرکش هر شب جمعه به زیارت عاشورا بروید
کیرکش لیلهَ القدر با عطرو طعم زولبیا و بامیه: هر شب جمعه را شب قدر کنید
کیرکش اربعین: با عطر دارچین و طعم حلیم و چربی روغن حیوانی، یاد آور اربعین حسینی
کیرکش زبرالدین، با خارهای محمدی مخصوص خواهرانی که در اثر کثرت جماع احساسات لطیف اسلامی خود را از دست داده واز رفت آمد ذکرالدین در حین عمل جماع چیزی دستگیرشان نمی شود . با استفاده از این کیرکش مزه فراموش شده ذکررا به فرج مستعمل خود باز گردانید ، استفاده ازاین کیرکش از سوی اعظم طالقانی توصیه میشود.
دستمال توالت کلام الله با آیاتی از قرآن مجید و عطر محمدی: برای پاک کردن انواع نجاسات از اسهالی تا سفت و سنگی یبوسیتی
آفتابه تاشو مخصوص مسافرت در بلاد کفر. طراحی شده بوسیله آیت الله مکارم شیرازی و تولید شده در کارخانجات اسلام پلاست در تایلند، لوله این آفتابه چون کیرکاشی(didlo ) طراحی شده و خواهران می توانند در هرزمان حتی در توالت هواپیما آنرا مورد استفاده قرار دهند، دهانه و گلوی این آفتابه فرج وار است و قابل استفاده برادران دینی است
.
"آفترشیت" After Shit(پس از گُه) رسول الله برای از بین بردن بوی تعفن بس از تخلیه در مستراح. تخلیه مطبوع با آفترشیت رسول الله.
""آفتر شیو" After Shave شیخ پشم الدین با عطر و بوی آشغالدانی وفاضل آبهای قم و مشهد، برای استفاده در محل کار، مسجد و نماز جمعه.
.
همچنین خرسندیم که به آگاهی امت مسلمان برسانیم که بوفه فروشگاههای زنجیره کربلا با اطمعه و اغذیه زیر آماده پذیرایی از مشتریان عزیز می باشند
سوپها
کله پاچه امام حسینی
سیرآبی مسلم ابن عقیل
سوپ گردن حسینی
سوپ سردست ابولفضل عباس
انواع کباب منقلی
جگر کبابی زینب
دل و قلوه کبابی فاطمه زهرا
دنبلان امام حسن مجتبی
کوبیده زینب
بره کباب علی اصغر
دنده کباب فاطمه الزهرا
دسرها
شله زرد، حلیم ،حلوا شکری، زولبیا و بامیه
نوشیدنی
مولا کولا
شربت شهادت
دوغ آبعلی با گاز مولا کولا
خانواده شهدا و جانبازان از تخفیف صلواتی در بوفه برخوردار خواهند بود
شمرنامه
Friday, February 21, 2003
اگر گلسرخی زنده بود و به زندانهای حکومت اسلامی می افتاد
[COPY]
اینروزها گروه های که هر چیزی را در راه سیاستهای خود می فروشند از دفاعیات زنده یاد خسرو گلسرخی استفاده سیاسی کرده و بدینگونه تبلیغی برای دار و دسته اصلاح طلبان حکومت اسلامی کنند و از آن چماقی ساخته و بر سر مردم جان بلب آمده از حکومت اسلامی می کوبند. اگر گذر خسرو گلسرخی در این سالها به زندان های حکومت اسلامی می افتاد بدون تردید دادنامه اش بدینگونه می بود.[/COPY]
انالحیاته والشیعه امت الفساد.
سخنم را با گفتهای از شمر بزرگمرد خلقهای خاورمیانه آغاز میكنم من كه یك ماركسیست-لنینیست هستم برای نخستین بار عدالت اجتماعی و مردم سالاری در سخنان شمر یافتم و سپس از مكتب اسلام گریختم و آنگاه به سوسیالیسم رسیدم.
من در این دادگاه برای جانم چانه نمیزنم و حتی برای عمرم،من قطرهای ناچیز از عظمت خلقهای مبارز ایران هستم خلقی كه مزدكها و مازیارها و بابكها، یعقوب لیثها ،ستارها و حیدر اوغلیها، پسیانها و میرزا كوچكها، ارانیها، روزبهها و وارطانها داشته است. آری من برای جانم چانه نمیزنم چرا كه فرزند خلق مبارز و دلاور هستم.
از امت شیعه سخنم را آغاز كردم اسلام حقیقی و مسلمانان در ایران همواره پدر جنبشهای رهاییبخش ایران در آورده اند. شیخ فضل الله نوری ها، کاشانی ها، سید محمد بهشتی ها، باهنرها ،خلخالی ها، گیلانی ها، خمینی ها نمودار صادق این دیوسها هستند و امروز نیز اسلام حقیقی دین خود را به جنبشهای آزادیبخش ملی ایران ادا میكند، آزادی خواهان را گروه گروه سر به نیست کرده و می کند، نیمه شبها به خوابگاه دانشجویان حمله میکند و لقمه دهان مردمان را دزدیده و به حلقوم سیری ناپذیر آخوندها و فرزندان بیشمار آنان می ریزد،
هنگامیكه ماركس میگوید: در یك جامعه طبقاتی ثروت در سویی انباشته میشود و فقر و گرسنگی و فلاكت در سوئی دیگر در حالیكه مولد ثروت طبقه محروم است؛ با اینکه علی میگوید: قصری برپا نمیشود مگر آنكه هزاران نفر فقیر گردند؛ زمین تا آسمان توفیر است، علی خودش خیلی پول دوست بود و برای بدست آوردن فدک، فاطمه زهرا را به گاییدن داد. چنین است كه میتوان در این تاریخ از علی به عنوان نخستین شارلاتان جهان نام برد و نیز از سلمان پارسیها و اباذر غفاریها بعنوان نخستین وطن فروشان بسیجی.
زندگی حسین نمودار زندگی كنونی رهبران حکومت اسلامی است كه دلار درکف به حساب خلقهای محروم میهن به خوشگذرانی مشغولند. او آدم مظلوم نما، بی فرهنگ، جانماز آبکش، شهوتران، قدرت پرست و در یک سخن آدم مادر جنده ای بود و یزید، مردی هنر دوست، فرهیخته، شاعر و مردم دوست بود.حسین خریت کرد و سرش را در راه اهداف ننگینش بر باد داد ، هرچند آخوندها کوشش کرده اند تاریخ را باژگون و حسین را خوب نشان دهند، ولی آنچه که امروز مردم ایران از حکومت نواده گان حسین می بینند، میدانند که حسین چه گُهی بوده است و چه خوابی برای مردم آنزمان دیده بود و حق را به یزید می دهند.
آنچه را که آخوندها تكرار كردند و میكنند راه حسین است. بدینگونه است كه در یك جامعه ماركسیستی اسلام حقیقی حتی بعنوان یك روبنا پشیزی نمی ارزد و ما نیز به چنین اسلامی ، اسلام حسینی و اسلام علی می شاشیم. اتهام سیاسی در ایران نیازمند اسناد و مدارك نیست خود من نمونه صادق اینگونه متهم سیاسی در ایران هستم، کافی است به آخوندی نگاه چپ بیاندازی و بگویی بالای چشمت ابرو است، بسیاری از جوانان این سرزمین در خرداد ماه 60 بجرم داشتن یک اعلامیه اعدام شدند(یكی از عمال اصلاح طلبان فریاد میزند:دروغه)، در خرداد 60 چنان كه در كیفرخواست آمده به اتهام تشكیل یك گروه كمونیستی كه حتی یك كتاب نخوانده است دستگیر میشوم. تحت شكنجه قرار میگیرم انگشتانم را لاجوردی می برد، چشمم را کچوئی از کاسه در می آورد، خونم را خمینی فتوا می دهد برای پاسداران خون آشام بگیرند و ...
در اینجا محاکمه 5 دقیقه ای گلسرخی پایان می یابد و او را برای تیرباران کردن به پای دیوار الله اکبر می برند.
دادنامه گلسرخی
شمرنامه
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان "والذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله و لم یصروا علی ما فعلوا و هم یعلمون""هم کسانی گُداری انجام دادند زشتکاری یا ستم کردند خودی هاشان بازگو شدند خداوندُ باز خواهند درست شدن برای گناهانشان هم کیست درست می کند گناهانُ جز خداوند هم نبوده پافشاری می کنند بر چه انجام دادند هم آنها می دانند" تا کی می خواهید روی به کارهای ناپسند آورید ؟آیا ارزش آدمی به اینست که تن به هر کج روی دهد یا فرمانبردار یگانه فرماندهء آسمانها هم زمین شود که پاک بودن را دوست دارد هم پاکان را به بهشت می برد،خداوندا مرا نماز خوان هم پردازنده دارایی پاکیزه هم سرکیسه شل داشته باش نه چشم تنگ
Tuesday, March 04, 2003
ایران را سراسر کربلا می کنیم
دوست گرامی گیله مرد در پیام خود مینویسد:
شمر جان .
تو كه در صحراى كربلا ، آنطور مردانه و شمر وار !! سر حسین بن على بن ابیطالب بن حمار بن حمار را بریدى ، چرا این ریقوى مافنگى بیمار زین العابدین را
به درك اسفل نفرستادى تا نسل این شجره خبیثه از روى زمین بر داشته شود و ما گرفتار نواده ها ى آن نابكاران نشویم ؟؟؟
فكر نمیكنى بابت این كوتاهى كردن هایت باید ترا مجازات كرد و محكوم ات كرد كه چهار صد بار دور حرم مطهر امام خمینى " م . ج " قدم آهسته راه بروى و
زیر لب سوره " بقره " را براى همه ى گاو هایى كه هنوز به اسلام عزیز اعتقاد دارند بخوانى ؟؟؟
گرامی گیله مرد سبز اندیش
داوریت را در مورد خودمان می پذیریم اما محکومیت را نه، در روز عاشورا زین العابدین ناخوش خود را به موش مردگی زد و از نخستین کسانی بود که لبی به شله زرد سیدالشهدا زد و ما هم ویرا بخشیدیم، اینرا هم بگوییم که هنوز باورمان نمی آید که خود تکثیری میکروبی در توان چنین "جانور ناخوشی" و یا بهتر بگوییم به گفته شما "ریقوی مافنگی" باشد که اینهمه سید پس بیندازد. بهررو این بجای خود که ما کارمان را درست به سرانجام نرساندیم، اما امت شله زرد خور، برهنه خرسند، آخوند نواز و انگل پرور هم این وسط بی گناه نیستند هر سال کرور کرور پول بی زبان، بنام فطریه، خمس و زکات و هزار کوفت زهرمار دیگر به حساب سیدان می ریختند، و همه ساله محرم و صفر را مانند پدر مردگان سر میکردند و از پیر تا جوان سیه می پوشیدند.
شاهان دیوث ایران زمین از دوران صفویه تا این آخری ممد دماغ، که همه ملت ستیز و آخوند پرور بودند، هم این وسط بی گناه نیستند، مگر آن مردک کلاه بردار سر دودمان رضایی ها(پهلوی) که آوازه بیماری زمینخواری اش جهان را گرفته بود به زمینهای موقوفه امام هشتم شیعان جهان نگاهی انداخت و از این هم گذشته مگر هنگامی که کوری و کچلی در ایران بیداد میکرد پول فراوانی از حساب ملت ایران برای بازسازی و طلا کاری گور حسین ابن علی نفرستاد. مگر همین ممد دماغ خود را کمر بسته امام رضا نمی خواند و مگر به دست بوسی آخوندها از بروجردی گرفته تا کاشانی و شریعتمداری نمی رفت، مگر بخشی از بودجه کشوری را به سازمان اوقاف نمی داد که خرج سیدان و سیدزادگان کنند. اصلا چرا دور برویم مگر همینها خوشنامانی که اینروزها سنگ اصلاح طلبی در حکومت اسلامی را به سینه میزنند، کم کمک نواده گان حسین ابن علی کرده و می کنند. خب همه اش که نباید گردن ما بیافتد. با این همه می پذیریم که کارمان را به درستی به پایان نبرده بودیم اما سوگند می خوریم که اینبار کار را یکسره کنیم. و همینجا می گوییم که:
ایران را سراسر کربلا می کنیم.
به همت زنان و مردان آزاده ایرانی، در سراسر ایران زمین و در هر شهر و روستا، بر هر کوی و برزن، کربلایی راه خواهیم انداخت و بر آستین کوته آستینان دستار بند از خرد تا کلان چوب خواهیم کرد.
شمرنامه
Monday, March 10, 2003
چرایی و چگونگی رخداد کربلا
1321 سال از رخداد کربلا میگذرد، در این درازنا امت مفلوک شله زرد خور به پیروی از آخوندهایی که بازگو کردن بازگون و شیادانه کربلا و عاشورا تنها هنرشان
است ، همه ساله به سروروی خود کوبیده تعزیه گردانیده است، میلیاردها تن شله زرد فرآورده، و میلیونها لیتر آبغوره گرفته و کرورکرور پول به جیب آخوندها
ریخته، بدون اینکه بدانند جنگ ما با حسین ابن علی در کربلا بر سر چه بوده، و چرا حسین سر خود و کس خواهر و زنان بیتش را در این راه بر باد داد. بنام یکی
بازیگران و آفریننده گان کربلا، در بایسته میدانیم که چرایی و ریشه های تاریخی این رخداد به آگاهی امت برسانیم، ریشه این رخداد را می باید در رویدادهای صدر
اسلام که بخشی بزرگی از آن در رختخواب محمد رسول الله این سرچشمه وحی رخ داد، جست.
از نزول مفتاح الفرجین تا پایان خلافت علی
همانگونه که همگان دانند پس از فتح مکه بدست سربازان محمد در دهم ماه رمضان سال هشتم هجری، محمد برای آب چشم گرفتن از سران قبایل عرب و
دشمنان از یکسو و برای بوجود آوردن الگاریشی خانوادگی و محکم کردن پیوند خونی از سویی دیگر، دختران سران تمامی قبایلی که پیش از فتح مکه مخالف
دین اسلام بودند به پیوست حرمسرای خود در آورد. از آنجایی که حضرتش در آن زمان سالخورده و بهوت افسرده گردیده بود و حتی از پس کُس خدیجه کبری بر
نمی آمد، نمی توانست جوابگوی این همه زن باشد و پایه های امپراتوری اش که در حرمسرایش بود بهمین دلیل لرزان گشته بود ، زین روی محمد به مدت سه
ماه همه شب به غار حرا رفته و از خدای خود تقاضای شفای عاجل نموده تا اینکه از سوی جبرئیل فرشته کارچاقکن الله بوی مژده داده شد که الله بزودی برایش
آیاتی شفا بخش خواهد فرستاد و در دهم ماه محرم سال نهم هجری معجزه الهی به واقعیت پیوست و مجموع آیات شفا بخش که معروف به مفتاح الفرجین*
باشند بوسیله جبرئیل بر محمد نازل گردید و به پیوست آن دستور عمل کاربرد این آیات بگونه ای شفاهی به محمد داده شد که بنابر آن می بایست پس از قرآئت
این آیات را در پارچه سبز رنگی پیچیده و به خایه خود آویزان و بدینگونه قوه باه هزار برابر کند. افزون بر این قرار بر این شد که این آیات تا زمانی محمد زنده است در
انحصار وی و پس آن تنها در دسترس خانواده آل طهارت قرار گیرد تا امت محمد را در روی زمین پراکنده سازند. بدینگونه راه برای نخستین انقلاب ایدئولوژیک در تاریخ
اسلام هموار گردید.
باید یاد آوری کرد که در دین یهود و مسیحی نیز به بگونه ای ناروشن به معجزات این آیات اشاره گشته است، یهودیان بر این باورند که عصای موسی از معجز
آیاتی از این دست بوده که چنان کارکردی داشته، مسیحیان نیز بر این باورند که روح القدوس از راه این آیات وارد رحم مریم عذرا گردیده است.
بهررو محمد رسول الله آیات را خواند و خون جلوی چشمانش را گرفت آیات را در پارچه سبزی پیچیده به خایه مبارک آویزان کرده و برای آزمون آن، هراسان خود را
حرمسرا رسانید و به جماع الثلاثه با سوده و خدیجه کبری پرداخت. یاداشت زیر بخشی از نوشته محمد از کتاب نهج الصفا** به زبان خودش در باره همان شب
است.
مفتاح الفرجین را خواندم،
بسم الله القاسم الفرجین و الرحمن الذکرین
الم. (1)یا اطول الذاکرین، یا مفتاح الفرجین، (2) الحمدالله الذی خَلَقَ الفرجین و الذاکرین و خلق المعقدین و ما فی المعقدین(3) ادخول بسمک ربی اَسخُر بسمک
الذی و لا خوف من الباب المنفرجهَ الفَرَجیّن و لا تعجیل فی التقارب فی الباب المعقدین(4) واللهُ یُحبُ الحـادهَ الفرجین ، (5)الله سخر لکم کُلُل الفرجین وما فی
المعقدین.
از خواندن مفتاح الفرجین احساس خوبی به من دست داد، عرق سردی وجودم را گرفت، روح الله در کیرم دمیده شد، خواستم کون جبرئیل که آیه را برایم آورده
بود بگذارم که گریخت ، بشتاب خود را به خانه رساندم و به اتاق خدیجه کبری رفتم، میدانستم که او با سوده عادت دارند باهم ور بروند، اشتباه نکرده بودم، 69
خوابیده و با چوب کشک ساب به پمپیدن یکدیگر سرگرم بودند، خدیجه تا چشمش به من اوفتاد گفت یا رسول الله برو کمی نخود سیاه بخر، چیزی نگفتم و به
سویشان رفتم. سوده ترسید خواست برخیزد که دستش را گرفتم و بر کیر خود که چون رگ غیرت مسلمانی ام راست ایستاده بود نهادم، تعجب کرد 5 سال آزگار
بود که اینگونه راست نکرده بودم و گفتم "لا خوف من الذکر رسول الله"، خواست برود چراغ را خاموش کند گفتم نه نرو، جلبیه خود را از تن بر گرفتم و بر روی خدیجه کبری خزیدم، و ذکرم را بر کس گشادش که تا همین چند دقیقه پیش میهماندار چوب کشک ساب بود نهادم، از معجز الله کیرم چون گردن شتر کلفت شده بود، کس گشاد و بی ریخت و قواره خدیجه کبری، چون کس مریم عذرا برایم تنگ به نظر می آمد و چون کفشی که از چرم شتر ساخته باشند به جیر و جار اوفتاد، در همان حال دستم را به میان لنگ سوده بردم و انگشت سبابه را در کونش و انگشتی دیگر را بر کسش فرو بردم، از سوده خواستم که بر خیزید و روی صورت
خدیجه بنشیند تا خدیجه کسش را بلیسد و من کونش را، در حالی که به گاییدن خدیجه سرگرم بودم برای نخستین بار مزه کون سوده را چشیدم، زبانم را در
کونش فرو کردم اصلا بوی بدی نمی داد، در همان حال خدیجه کس سوده را می لیسید، باسن سوده را به کناری زده و از خدیجه کبری لبی گرفتم. کیرم را از
کس خدیجه بیرون کشیده و به سوی باسن سوده رفتم، کسش را دوباره روی صورت خدیجه قرار دادم و او مشغول لیسیدن گردید، کیرم را بر باب المعقد سوده نهادم و سرش را فرو کردم، خشک بنظر می رسید بیرون کشیدم و به دهان خدیجه که مشغول لیسیدن کس سوده بود نهادم و گفتم خیسش کن، و تمامی آنرا بر حلق تشنه کیریش فرو بردم، لختی چند کیرم را از حلق مادر فاطمه بیرون کشیدم و به باب اُلمعقد سوده رسانیدم و به آرامی همه اش را در آن معقد مقدس فرو بردم، احساسی عجیب به من دست داد به مانند نخستین دیدارم با جبرئیل، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر ناخواسته اشهدی شهوتناک از زبانم جاری شد، اشهد ان لا قواد الا الله، اشهد ان محمداَ ذکر الله، حی الی الصفا،حی الی الجماع. سوده از شدت جماع مدهوش گردید پس کیرم را از کونش بیرون کشیده و به گایش
حلق خدیجه پرداختم و معجزی دیگر پدیدار شد از آمد و شد ذکرم در حلق خدیجه کلمه لا اله الالله گفته می شد و....
در سال نهم هجری بسیاری از قبایل بادیه نشین به محمد رجوع کرده امان گرفته و اسلام آورده و محمد رسول الله بدون ترس از ناتوانی جنسی دختران تمامی آنان را بزنی گرفت و بپیوست حرمسرای خود در آورد در ادبیات اسلامی این گروه از مسلمانها "وفدها" نامیده میشوند . از معجز این آیه محمد هرشب بعد از نماز مغرب و عشا تلاوت کنان به قرآن به حرمسرای خود میرفت و تا اذان صبح به جهاد اکبر و جماع با زنان حرمسرا می پرداخت. از سعدبن یسوه شنیدیم که محمد حتی در طول روز که برای سر زدن به امور شترهای خود به بیابانهای اطراف میرفت از معجز این آیه در امان نبود و به جماع با شتران و خران و درندگان و چرندگان میپرداخت، اساس بسیاری از تئوری های علوم اسلامی که امروزه در توضیح المسائل آیات عظام آمده از برکت جماع پیغمبر است با بسیاری از مهره داران در آندوره جانور شناسی از تاریخ صدر اسلام. به سخن دیگر گسترش همه جانبه فقه اسلامی (بویژه تئوری انواع جماع با حیوانات، تشریح الدخول و آناتومی آلات تناسلی حیوانات از حلال و حرام گرفته تا مکروه) نتیجه دیگری است از معجزات این آیات. ناگفته نماند که بسیاری از علمای شیعه بویژه از گونه ملی مذهبی آنان بر این باورند که داروین ایده "تئوری انواع" را از کتب فقه اسلامی گرفته است، مقلد بودن و احتیاج به مرجع تقلید داشتن شیعیان، همانا نشان از آن دارد که امت شیعه از نژاد بوزینه های هستند که از جماع رسول الله با بوزینه های صحرای حجاز پدیدار گشته اند و تاکید دارند که غیر از محمد دو تن دیگر از پیامبران یعنی نوح و سلیمان به جماع با حیوانات پرداخته اند.
شهادت خدیجه کبری و جماع الوداع
در تابستان سال دهم هجرت هنگامی که محمد با حرمسرای خود در پشت بام بسر می برد و با زنان خود به مقاربت مشغول بود بین ماری (اسیری از قوم نصاری
الحدیده) و خدیجه کبری بر سر نوبت جماع جنگی در گرفت و که به پرت شدن خدیجه کبری از پشت بام و شهادت وی آنهم با کونی برهنه انجامید، از بلال حبشی
که خواجه محرم حرمسرای پیغمبر بوده نقل است که حضرت محمد خود غسل کفن و دفن خدیجه را بعهده گرفت و برای رعایت عدل اسلامی در مورد جماع با
همسران هنگام غسل دادن خدیجه کبری، لنگهای آن شهید را به دوش انداخته و به جماع با میت پرداخت، در نزد مسلمانان این واقعه به "جماع الوداع" مشهور
است. پس از این واقعه است که عطش پیغمبر به زنان دوصد چند شعله ور گردید و به حجم حرمسرای خود روز به روز می افزود،
مرگ محمد، اختلاف شیعه و سنی بر سر تعیین خلیفه
علمای شیعه بر این باورند که عایشه در سحرگاه 14 صفراز سنه یاز دهم هجری هنگامی که حضرت محمد مشغول غسل جنابت بود بگونه ای اتفاقی آیه مفتاح الفرجین را
که در پارچه ای سبز پیچیده شده بود و از خایه پیامبر جدا، دید و پس از خواندن، آنرا برداشت و خط نبشته ای دیگری را در همان پارچه سبز پیچید. آنشب
هنگامی که حضرت محمد به خانه برگشت جان تکان خوردن نداشت و یکسر به خواب رفت و روز بعد هنگامی که پی برد مفتاح الفرجین گم شده است به سختی
بیمار و ناتوان گردید و در 28 صفر پس از کتک خوردن از دست یکی از همسران "ذبیحه" که از اسرای خیبری بود (که نوبت جماع داشت و از ناتوانی رسول الله به
خشم آمده بود) دارالفانی را وداع گفت. بر خلاف علمای شیعه، بسیاری از پیروان اسلام حنفی و شافعی بر این باورند که پیامبر اسلام خود این آیه و
دستورالعمل آنرا به عایشه داده است و با این کارش ابوبکر پدر عایشه به سمت نخستین خلیفه و یا جانشین پس از خود برگزید.
تا آنجا که ما میدانیم عایشه این آیه را به پدر خود واگذار نکرد وگرنه پس از آن به عمر و سپس به عثمان میرسید، اینکه این آیات در قرآنی که در زمان عثمان و
بدستور او و برای نخستین بار گرد آوری شده نمی باشد نشان از آن دارد عایشه این آیه را برای خود نگهداشته بود. ما میدانیم عایشه این آیه را به چوچوله خود
بسته بود و به همین دلیل به جماع لاینقطع با بسیاری از اصحاب پیامبر از انصار و مهاجرین گرفته تا وفدها پرداخت، این گروه از یاران پیامبر به خوارج مشهور گشتند
و معروف ترین آنان طلحه و زبیر می باشند. پس جنگ جمل و کشته شدن طلحه و زبیر بدست علی عایشه مدتی را در زندان علی گذراند، اما پس از آزادی به
شام رفته و به همسری معاویه در آمد و برای خشنودی معاویه این آیه در اختیار وی قرار داد و تا هنگام مرگ علی این آیه در دست معاویه ماند.
*مفتاح الفرجین : همانگونه که قول داده بودیم اصل این آیه را به بیت آیت الله استمنا فرستاده ایم، اما از قرار معلوم ایشان در پی خطابه سیزده وجبشان که به
دیدار ایشان با امام زمان پرداخته بود در حصر خانگی بسر می برند. لذا از جناب رهبر وبلاگستان خواهشمندیم که یا امر به شکستن این حصر نمایند و یا خود
دست بالا زده تفسیری از این آیات نوشته به اطلاع امت همیشه آن لاین برساند.از تفسیر های جانبی از سوی سایر اهالی وبلاگستان نیز استقبال می کنیم.
** نهج الصفا : همانگونه که همگان دانند محمد کتابی بنام نهج الفصاحه دارد، نهج الصفا یاداشتهای روزانه آن حضرت است که هیجگاه منتشر نشده است، این
کتاب را عایشه پس از مرگ محمد بدون اینکه به کسی بگوید برداشت و سپس به معاویه سپرد. نسخه اصلی این کتاب در موزه شرق شناسی لندن نگهداری
میشود، و نسخه بدل آن در موزه دمشق موجود است، شایع است که پاره نوشته هایی از نهج الصفا در مدارس دینی و حوزه های علمیه تدریس می شود.