دفترچه

نسخه‌ی کامل: من نمیدونم حرف حساب sonixax چیه، شما قضاوت کنید!
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2
ببین انقدر زیاد زیاد مینویسی که بگی بارته! باور کن هیچ کسی نمیخونه! من هم نمیخونم. بیخود زحمت نکش.
با گنده گویی و زیاده گویی فقط خودت رو مثل بادکنک باد میکنی! بعد با یک سوزن (داستان MD5) میترکی :))))
sonixax نوشته: ببین انقدر زیاد زیاد مینویسی که بگی بارته! باور کن هیچ کسی نمیخونه! من هم نمیخونم. بیخود زحمت نکش.
با گنده گویی و زیاده گویی فقط خودت رو مثل بادکنک باد میکنی! بعد با یک سوزن (داستان MD5) میترکی :))))

هه هه هه!
دیگه حتی تحریک هات هم روم تقریبا بی اثر شده.
تازه یه مقدار دلم بحالت میسوزه. بدجوری حالت گرفته شد حسابی کوبیدمتا E105
اشکال نداره بزرگ میشی یادت میره :e405:

گفتم که، همین که مجبور شد تا این حد مبتذل بشی و مدتها این همه یاوه گویی محض آشکار بکنی، برای تو نشانه و اثبات شکست و هزینهء زیادی بود که پرداختی. لجن مال شدی! ولی خب حالا به روی خودت نیاوردی، ولی خب که چی!؟ لجن مال شدن تو واضحه. البته بخش زیادیش هم تقصیر خودت بود چون خیلی لجبازی و نمیدونم مثل اینکه از بچگی اینطور بار اومدی فکر کردی با لجبازی بی پایان و بدون محدودیت همیشه جلوی هر آدمی میتونی کار خاصی از پیش ببری.
حداقل چیزی که هست عایدت شد اینه که من قبلا بیشتر روت حساب میکردم اعتبارت در نظرم بیشتر بود، ولی الان خیلی بهت شک دارم و دیگه بهت اون حس اعتماد و خوشبینی رو نخواهم داشت.
مثلا اگر کسی بود میخواست باهات شریک هم بشه در کاری تجارتی چیزی، بنظر من این رفتارهایی که نشون دادی باید باعث بشه در این امر تردید خیلی بیشتری بکنه احتمالا اصلا منصرف بشه. البته فقط بعنوان یک مثال میگم!
تو آدمی هستی که هوشت خوبه، اما در خیل زمینه ها اونقدری که اظهار نظر فتوا گونه میکنی و اغراق میکنی دانش و صلاحیت نداری.
از اون آدمهایی هستی که وقتی تحویلش میگیرن یا میبینه حریف نداره دو نفر ازش تعریف و تمجید میکنن حس میکنه اعتباری بدست آورده دو نفر چشمشون به دهن اونه، هر اراجیف و یاوه و چرندی رو هم اون وسطا راحت میچپونی واسه خودت!
یه مقدار بچه ای واقعا!
مثال زدم از یه نفر دیگه جای دیگه که گفتم اونم مثلا در بیزینس موفق بوده و تبلیغاتش خوبه، اونم تاحدی شبیه توئه. من اولش فکر میکردم چون توی کامپیوتر و برنامه نویسی آدم باهوش و باسوادیه توی زمینه های مهم دیگری هم حتما بقدر کافی تحقیق و تفکر و دانش و بینش داره، ولی بعد از یه مدت متوجه شدم که نه واقعا خیلی کمتر از اون حرفا اصلا دنبال چیز دیگه رفته و دانش و بینش و صلاحیت درست و حسابی داره. ولی توی بحثها کم و بیش وارد میشد اظهار نظر میکرد، که نظراتش از نظر پایه تفکر و منطق و علم و دانش در حد نظرات بچه ها بود.
تو هم یجورایی شبیه اون هستی.
و من در جریان این بحثها متوجه شدم که توی زمینه های دیگه پخی نیستی!
فقط مثلا اطلاعات و بینش و تجربت در بحثهایی مثل کمونیسم خیلی خوب بود واقعا درست و برجسته، و همچنین در بعضی بحثهای دیگری کم و بیش (ولی نه در اون حد کامل و بی نقص و بدون چپاندن فتواهای بی پایه و اغراق که عادته) مثلا بحثهای سیاسی و راجع به مذهب و اسلام و ج.ا. و این حرفا.
کلا آدمهای تنبل و راحت طلبی مثل تو طبیعی هست که نمیتونن در خیلی زمینه ها پخی بشن، چون برای پخی شدن نیاز به پیروی از راه اصولی و طی راه سخت و طولانی هست، مثل من که مدتهاست وارد بعضی از این راهها شدم و در حال زحمت کشیدن و پیمایش بودم، خب معلومه باید از فردی مثل تو اطلاعات بیشتر دانش و بینش و توانایی های واقعی بیشتری داشته باشم! این حقمه! هرکس چیزی رو که میخواد و براش زحمت میکشه بهش میرسه.
تو چیزهایی رو که دست کسی به این راحتی بهشون نمیرسه میخوای ساده نشون بدی یا شاید واقعا خودت هم اینطور فکر میکنی. ولی واقعیت اینه که بهتره از این به بعد در چیزهایی که تخصص و صلاحیت نداری همینطوری اظهار نظر نکنی اینقدر روی تصورات و حدسها و نتیجه گیری های پیشاپیش و روی هوای خودت مطمئن نباش!
واقعا آدمهایی مثل من کم هستن! چرا؟ چون باید هوش داشته باشی علاقه و استعداد داشته باشی و مابقی شرایط ویژه ای هم که میطلبه، همهء اینا در کنار هم جمع بشن تا شخصی مثل من درست بشه. آدمی که چند فن حریفه. آدمی که وقت داره شرایط داره انگیزه و خصوصیات شخصی لازم رو داره سالها بطور پیوسته مطالعات گسترده و عمیق بکنه، متون خشک و سنگین و پیچیده ای رو بخونه. آدمی که برعکس 99% افراد معمولی زندگی کرده و میکنه. چون افراد معمولی روی یک زمانبندی کم و بیش کلیشه ای و محدود وارد بازار کار میشن، زندگی عادی تری رو در پیش میگیرن، ازدواج میکنن، تشکیل خانواده میدن، زن و بچه، و مشغله هایی که طبیعتا کم و بیش گریبانگیر همشون میشه، حتی اگر ازدواج نکنن ولی دنبال سکس و عیاشی میرن و همین کلی از وقت و انرژیشون رو صرف خودش میکنه.
چطور چنین آدمهایی میتونن با آدمی مثل من برابری کنن؟ من سالها در خلوت خودم مدام در وادیهایی کار و مطالعه و تحقیق کردم پیشرفت کردم که اونا تا آخر عمرشون هم بهش نمیرسن اصلا درک نمیکنن منطقی نمیدونن.
برای بیشتر آدمها بعد از دوران تحصیل رسمی دیگه یادگیری های اساسی و گسترده تموم میشه. ولی من 10 ساله بعد از دانشگاه که یکسر دانشجو بودم اونم یک دانشجوی جدی و پرتلاش. انگار که چند رشتهء دانشگاهی پیشرفته و سنگین رو خوندم.
خودت تو چطور میتونی با من برابری کنی؟ حتی گیریم که ضریب هوشیت هم از من بیشتر باشه! (که اصلا فکر نمیکنم اینطور باشه) تو بقدر من زحمت نکشیدی. چیزهایی رو که من مطالعه کردم یاد گرفتم ازشون خبر نداری. تو در قیاس هنوزم یه آدم معمولی و جزو توده ها هستی. ولی من متفاوتم. استثنایی هستم.

متاسفانه شعور بالایی هم از خودت به نمایش نذاشتی E412
تو فقط یه مارمولک باهوش زرنگ هستی. ولی من بیش از اینم!
دانش شما در همون حدودی بوده که با ظرفیت و نیازهای زندگی شخصی شما تعیین شده.
یه زمانی شاید علاقه داشتی چیزهایی خوندی یاد گرفتی، ولی بیش از اون دیگه آدمهایی مثل شما دنبالش نمیرن براش هزینه نمیکنن. بعد خب مشکل اینجاست که میای با آدمی مثل من که صدها کیلومتر راههایی رو طی کرده که شما طی نکردید هیچوقت حتی شروع هم نکردید شاید اصلا ندیدید، جدال و لجبازی میکنی فکر میکنی به همین سادگیه و منم مثل خیلی های دیگه توخالیم آدم معمولیم! خیر دوست عزیز، من معمولی نیستم، فراتر از معمولی ام. شاید در بقیهء عرصه های زندگی عرضه نداشتم عددی بحساب نیام، اما در دنیای اندیشه در دنیای نبرد واقعی فکری در دنیای علم و دانش و فناوری، حداقل در محدوده ای مقوله هایی از اون، برای خودم قدرتی هستم، حتی قدرتی بزرگتر از تو و خیلی های دیگه.
خوبه تحریکاتم روت بی اثر شده که دو خط مینویسم در جوابش سه تا پست مینویسی :))))))))
بابا نابغه! بابا نیست در جهان! بابا یونیک! بابا یکی! بابا The One :))))
صفحات: 1 2