دفترچه

نسخه‌ی کامل: هدف محمد هدایت بوده نه چیز دیگه!
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
با سلام

در اینکه هدف محمد از اعلان پیامبری هدایت بوده شکی نیست مثلا توجه کنید:

"به جنگ تبوک بیایید و دختران و زنان زرد رومی را بدست آورید."

(تفسیر طبری 148/10-تفسیر الدر المنثور 213/4-تفسیر کشاف 265/2)

اصلا پیامبر دنبال این نبوده که ترتیب زن و بچه رومیها رو بده بلکه به دنبال هدایت رومیان بوده!

شک دارید؟!
کلا همونطور که قبلا بارها گفتم دین ها خیلی غیرعلمی و بی سر و ته هستند.
چاره ای نیست جز اینکه بهشون نچسبید! وگرنه آدم ته میگیره E415
امروزه زمان معنویت است نه ادیان و مذاهب.
در این عصر روشنگری و عقل و خرد و علم مدرن کی میره ادیان و مذاهب چند هزار سال پیش رو تبعیت کنه؟ بنظر منکه واقعا احمقانس و بیشتر افراد نادان و احمق و کودن هستن که هنوزم میرن دنبال این چیزا. افرادی که از علم و خرد و زیرکی این عصر، بهرهء کمی دارن. البته خب تعداد این افراد کم هم نیست!
در نگر یک دانشمند، یک آدم باهوش و زیرک، ادیان بیشتر شبیه خرافات و افسانه هستند. و دلیلی ندارد فرضی خلاف این را معیار قرار دهد.
ولی با وجود تمام اینها اگر نگاه کنیم در ادیان و مذاهب هم یکسری مشترکات واضح و معقول و تفکربرانگیزی هست. نمیتوان اینها را نادیده گرفت و بنظر بنده مسائلی بسیار حساس هستند و میتوان گفت احتمالا در ادیان هم مهمترین و اساسی ترین چیزها همان ها هستند. بطور مثال وقتی دین از نیکی به پدر و مادر میگوید، بخصوص مادر، این با واقعیت و تجربه های شخصی بنده و وجدانم نیز تطابق کاملی دارد، و عظمتی در پس این آموزه نهفته است که درکش میکنم، وجودم به لرزه در می آید! این را درک میکنم که عمل نکردن به چنین توصیه ای چقدر کوری و اشتباه بزرگیست.
یا وقتی که از یتیم صحبت میکنه در قرآن. وای اونم وجود آدم رو به لرزه درمیاره!
مسکین هم که در درجات بعد.
یه چیزهایی هست آدم وجودی درک میکنه.
m@hdi نوشته: "به جنگ تبوک بیایید و دختران و زنان زرد رومی را بدست آورید."

(تفسیر طبری 148/10-تفسیر الدر المنثور 213/4-تفسیر کشاف 265/2)

متن عربی این روایت رو دارید ؟
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"وَإِن یُرِیدُوا أَن یَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذِی أَیَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ (62) وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ ۚ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مَّا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ ۚ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ (63) یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ (64) یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِن یَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ ۚ وَإِن یَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَفْقَهُونَ (65) الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِیكُمْ ضَعْفًا ۚ فَإِن یَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ ۚ وَإِن یَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ یَغْلِبُوا أَلْفَیْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ (66) مَا كَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَكُونَ لَهُ أَسْرَىٰ حَتَّىٰ یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ ۚ تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَاللَّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ ۗ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ (67) لَّوْلَا كِتَابٌ مِّنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِیمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ (68) فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَیِّبًا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (69)"
"هم اگر می خواهند که دغلی می کنندت باز چون رسیدگی گرت خداوندِ اوست کسی دست گرفتت به یاری اش هم به باورمندان 62هم خو یکی کرد میان دلهشان تا گر پرداخت کنی چه در زمینست همگی چه خو یکی کردی میان دلهاشان؟ هم تا برای بود خداوند خو یکی کرد میانشان چونست خیلی شکست ناپذیری خیلی فرمانروایی 63ای هر آن پیامبر رسیدگی گرت خداوندِ هم کسی پیروی کردت از باورمندان 64 ای هر آن پیامبر بگداز باورمند گشته ها بر جنگ کشتن اگر هست ازتان بیست تایی شکیبایی واژگون میشوند دویستی هم اگر هست ازتان صدی واژگون می شوند هزاری از همانانی رویگرداندند به که چونند همخویشانی نباشد درمی یابند 65 اکنون آهسته کرد خداوند بارهء تان هم دانست که چون درتان سستیست باز اگر هست ازتان صدی شکیبایی واژگون می شوند دویستی هم اگر هست ازتان هزاری واژگون می شوند دوهزاری به گوش رسانیِ خداوند هم خداوند با شکیبایانِ 66چیست برای پیامبری که هست تا برایش زندانی تا هنگامی کلفت می شود در زمین می خواهید برپاییِ نزدیکُ هم خداوند می خواهد واپسینُ هم خداوند خیلی شکست ناپذیری خیلی فرمانروایست 67 گر نباشد نوشتاری از خداوند پیشی گرفت تا برای می سایدتان در چه گرفتید ناگواری خیلی بزرگی 68باز بخورید از چه ارزانی گرفتید آزادی پاکیزه ای هم بدارید خداوندُ چون خداوند خیلی درست سازی خیلی مهربانیست69"
خداوند در سخنش نگفته بروید پی زنان رویگردان تازه جلوگیری هم شدیم که برای کلفت شدن پی زندانی کردن باشد پیامبری, این کار می شود ویرانکاری در زمین هم خداوند واپسینُ واسه مان خواسته هم زندگی نزدیک جز بهرهء کمی نیست ای مهرگستر بر تو تکیه کردم که نباشد خدایی جز تو هم سویت پی درپی برگشت کننده ام
Anarchy نوشته: متن عربی این روایت رو دارید ؟

"اغزوا تبوک تغنموا بنات الاصفر و نساء الروم"
mbk نوشته: خداوند در سخنش نگفته بروید پی زنان رویگردان تازه جلوگیری هم شدیم که برای کلفت شدن پی زندانی کردن باشد پیامبری

بارها به شما گفتم ملاک فقط قرآن نیست بلکه سنت هم هست. این یکی تواتر داره بین چند کتاب مهم سنت پس محمد واقعا این را گفته. در اینکه محمد به دنبال زن و بچه کفار نبوده که شکی نیست مخصوصا در آیه 24 نساء که میگوید زنان شوهردار بر شما حرام شده است مگر زنانی که مالک آن شده اید! یعنی اگر یک برده با زنش به اختیار مسلمانی درآمد برده نباید از اینکه مسلمان ترتیب زنش را میدهد ناراحت شود! قرن 21 هست شما هم راحت پشت کامپیوترت نشستی از پیامبرت دفاع میکنی ولی اگه 1400 سال پیش زندگی میکردی و برده یک مسلمان بودی و شاهد این بودی که اربابت زنت رو برده تو پستو داره ترتیبشو میده چه حسی پیدا میکردی؟! آیا باز هم از اسلام دفاع میکردی؟!

بیایید شان نزول این آیه را ببینیم:

تفسیر طبری جلد 5:

"ابی سعید گفت (در جنگ با اهل اوطاس) ما زنانی را اسیر گرفتیم که شوهر داشتند. پس ما کراهت داشتیم که بر آنان بیفتیم (با آنان آمیزش جنسی کنیم) در حالی که شوهر داشتند. ما از پیامبر پرسیدیم سپس آیه ی والمحصنات من النساء ... نازل شد و برای ما آلت جنسی آن زنان را حلال کرد."

این حدیث در معتبرترین منابع اسلامی دیگر مثل صحیح مسلم، سنن نسائی، سنن ابوداوود و غیره آمده است.

یک لحظه خوب توجه کنید! عرب بدویی که تازه از به قول شما مسلمین جاهلی در آمده و عاقل شده هم ساده ترین اصول اخلاقی را میدانسته! میدانسته که زشت است که به زنی که شوهر دارد تجاوز کند ولی پیامبر بی صفت اسلام آیه نازل میکند و میگوید نخیر! بر شما حلال است!

شما خودت مرزنشین بودی و زن داشتی و عده ای با عقیده ای مخالف عقیده تو به روستایت حمله میکردند و زنت را میبردند و بهش تجاوز میکردند چه حسی نسبت به اون افراد داشتی؟! میگفتی خب من کافرم حقم اینه؟! خب بر چه مبنایی صرفا عقیده اون بی صفتی که زن تو رو دزدیده و بهش تجاوز کرده صحیح است؟! میگفتی بر مبنایی غیر قابل توضیح صحیح است؟! خب زن تو چه گناهی کرده که باید بره زیر اون نره خر؟! میگی زنت حق مسلم اون نره خره؟!

شما جدا خودت رو زدی به نفهمی وگرنه تا الان باید میفهمیدی که اسلام لکه ننگی بر جامه بشریت هست.
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"هو أعلم بكم إذ أنشأكم من الأرض وإذ أنتم أجنة فی بطون أمهاتكم فلا تزكوا أنفسكم هو أعلم بمن اتقى 32النجم"
"اوست داناتر بهتان گداری پدیدارساختتان از زمین هم گداری شما پنهانید در شکمهای مادرهاتان باز نباشد پاک می دانید خودیهاتان اوست داناتر به کسیست بیم می دارد 32ستاره"
من نمی خواهم پاک بدانم کسی را چون ندیدمشان هم ناپاک بدانم اگر پیامبر اینُ گفته خداوند چنین دستوری نداده تازه بارهء "ملکت ایمان" به چیزهایی دستگیرم شده که آن نیستش که در برگردانهای فارسی یا خود زبان عربی گفتند خودم را دانا پاک نمی دانم شاید نادرست گفته باشم به دیدم می شود "دارا گشته پیمانتان" نه که {کنیز} باشدکنیز {عبد} می شده
پس در همان نشانه یا آیه چنین برداشتی دارم
{آمیزش با زنان بند همسر شده نارواست جز دارا گشته پیمانتان(می شود همسر خودتان)} که زنانُ با گره نامه عقد کردن به خانه خود آوردیم نه با هرزگی بی بند باری
شیعه ها چیزی به نام صیغه متعه دارند به آیه ء توی آیهء 83 نساء این جور در می آید که مردانی توان آمیزش در درازا با زنانُ ندارند اینگونه آمیزشُ داشته باشند با دستور سرپرستان دختران که
فرازی برایم نیست اگر دروغ بپندارید همانگونه که پیامبرانی مانند نوح دروغ پنداشته می شدند میان مردان هم زمانشان
خداوندا گفته اتِ که نیست برای آدمی جز چه تلاش کرد پس مرا دلسرد از گفته های دیگران مکن