بر خلوتنشین بیداد روا میدارند و بر او لای و لجن پرتاب میکنند. اما، برادر، اگر ستاره میخواهی بود بدین سبب بر ایشان کمتر متاب!
از نیکان و عادلان بپرهیز! آنان با خشنودی به صلیب میکشند هر آن کس را که خود فضیلتِ خویش را بنا کند. اینان از خلوت گزیده بیزار اند.
از سادگیِ مُقدّس نیز بپرهیز که هر چیز ناساده نزدِ او نامقدّس است. بی گمان اهلِ آتشبازی نیز هست؛ اهلِ بازی با خرمنِ آتشِ آدمسوزی!
از تاختهایِ عشق ات نیز بپرهیز! گوشهنشین چه زود به سویِ هر کس که با او رو به رو شود دستِ دوستی دراز میکند.
-- فردریش نیچه --
I do not believe in a fate that falls on men however they act; but I do believe in a fate that falls on them unless they
من به سرنوشتی که آدمها هر کاری هم بکنند بر سرشان می آیند اعتقاد ندارم؛ اما به سرنوشتی اعتقاد دارم که بر سرشان می آید مگر اینکه کاری بکنند.
-- G. K. Chesterton --
راستی این یاور از نوع خداباور بوده ها :e405:
بهرحال آدم باحالی بوده. من مقالهء ویکیپدیاش رو خوندم.
اغلب با اعتماد به نفس گفته میشود که خاستگاه انسان هرگز شناخته نمیشود،باید بگویم که نادانی بیش از دانش، به انسان اعتماد به نفس میبخشد: آنها که کم میدانند ادعا میکنند این یا آن مساله هرگز توسط علم حل نخواهد شد.
-- چارلز داروین --
kourosh_iran نوشته: بر خلوتنشین بیداد روا میدارند و بر او لای و لجن پرتاب میکنند. اما، برادر، اگر ستاره میخواهی بود بدین سبب بر ایشان کمتر متاب!
از نیکان و عادلان بپرهیز! آنان با خشنودی به صلیب میکشند هر آن کس را که خود فضیلتِ خویش را بنا کند. اینان از خلوت گزیده بیزار اند.
از سادگیِ مُقدّس نیز بپرهیز که هر چیز ناساده نزدِ او نامقدّس است. بی گمان اهلِ آتشبازی نیز هست؛ اهلِ بازی با خرمنِ آتشِ آدمسوزی!
از تاختهایِ عشق ات نیز بپرهیز! گوشهنشین چه زود به سویِ هر کس که با او رو به رو شود دستِ دوستی دراز میکند.
کلا این نیچه انسان مایوسی بوده به نظرم....
کل حرفاش حقیقت تلخه
حقیقت تلخ است. بخاطر همین باید دائم در تلاش بود تا قوی تر و سخت تر/مقاوم تر شد.
زندگی رحم ندارد. جهان و طبیعت به ما رحم نمیکنند. تنها ارادهء ماست که میتواند ما را مقاوم تر و زندگی را برایمان شیرین تر بسازد.
نیچه ما را آگاه میکند از حقایق و راهی که باید بپیماییم. تلخی او از امیدهای واهی و حرفهای قشنگ دلنشین مفیدتر است.
البته خیلی ها ظرفیت درک و استفاده از اینطور گفته ها را ندارند.
باید مبدل به ابرانسان گشت.
سرانجام مرگ خواهد بود.
اما مشکل اصلی زندگیست!
زندگی شکنجه گاه ما خواهد شد، برای سالهای طولانی، اگر ضعیف باشیم، اگر ترسو باشیم، اگر داروهای تلخ تقویت کننده را سر نکشیم! تلخی حقیقت با قدرتی که در نهایت میتوان از راه واقعیتگرایی بدست آورد برابری نمیکند.
[ATTACH=CONFIG]4625[/ATTACH]
[ATTACH=CONFIG]4626[/ATTACH]
[ATTACH=CONFIG]4627[/ATTACH]
اَلکسی دو توکویل [متفکر فرانسوی قرن نوزدهم] امکان ظهور نوع دیگری از وحشت حکومت استبدادی را مورد توجه قرار میدهد. آنجا که جبار، دیگر یک حاکم خودکامه مطلق نیست، بلکه اکثریتی فشرده است که با پراکندن ترسی که نتیجه سقوط مقامات سنتی است نظم لیبرالی را تضعیف میکند و از میان میبرد. توکویل در دوران پس از انقلاب فرانسه بود که مینوشت، دورانی که رژیم های کهن اروپایی یکی بعد از دیگری فرو میپاشیدند. در این موقعیت، مردم کمتر نگران از دست دادن جانشان بودند - همان چیزی که پایه فلسفه سیاسی هابز بود. - بلکه بیشتر نگران از دست رفتن حقایق سنتی، ماهیت مطلق ارزشهای اخلاقی، و چیزهایی از این قبیل بودند. میتوان گفت آنچه مردم از آن میترسیدند خود مدرنیته بود، مدرنیته ای که در آن خودشان را در معرض تهدید میدیدند. آنها از آینده بیمناک بودند، و به اعتقاد توکویل، برای علاج این ترس و هراسشان بود که میخواستند حکومت فوقالعاده سرکوبگری را برپا کنند که بتواند نظم را برقرار کند و هنجارهای پیشین را دوباره تثبیت کند.
-- لارس اسوندسن --
راستی من بیشتر اینا رو تاحالا از
ساعت و تقویم رسمی ایران | ساعت و تقویم رسمی ایران کپی کردما! خلاصه نگید یواشکی از اونجا کش میره و نمیگه. خلاصه کپی رایت و اینا :e057:
«وقتی نابغهای حقیقی در دنیا پیدا میشود میتوانید او را از این نشانه بشناسید: تمام ابلهان علیهش متحد میشوند.»
-- جاناتان سوئیفت (نویسنده سفرهای گالیور) --