kourosh_bikhoda نوشته: متوجه منظورت نشدم.
ماهیت پدیدهها را آنچه در عمل اتفاق میافتد، نه تئوری یا آنچه ما دوست میداشتیم باشند.
kourosh_bikhoda نوشته: به هر حال دعاوی خانوادگی یکی از چالش های هر سیستم حقوقی در دنیاست. خیلی از سیستم های حقوقی این مساله رو با تقسیم مساوی اموال زندگی حل کردند. اینجا ما راهی جز تدوین قانون های جامع و مانع نداریم. من نمیگم در قانون حقوقی خانواده امروز ایران 100درسد اشکال هست. من میگم اگر اشکالی هست راه حلش از قانونگذاری و حقوق میگذره نه از فرهنگ. چیزی که پرسش اصلی این جستار بود.
منهم اتفاقا در تایید حرفت گفتم که در ایران وضع قوانین بد است. میگویم ایراد کار تماما (و شاید اساسا) از بیابانی بودن آن نیست و در جاهای دیگر هم این مشکللات هست، مشکلاتی که چنان لاینحل نبوده و نیستند چرا که تا چند دهه پیش به این شکل وحشتناک وجود نداشتند.
همچنین من معتقدم که مشکل هم حقوقیست و هم فرهنگی، ولی بعد فرهنگی آن از نظر من پررنگتر است.و در همین راستا و بحاطر قبول ایراد بعد حقوقی و برای باز شدن بحث بئد که من پرسشهای بالا را پرسیدم.
Russell نوشته: همچنین من معتقدم که مشکل هم حقوقیست و هم فرهنگی، ولی بعد فرهنگی آن از نظر من پررنگتر است.و در همین راستا و بحاطر قبول ایراد بعد حقوقی و برای باز شدن بحث بئد که من پرسشهای بالا را پرسیدم.
به نام هلو انجیری همیشه شیرین
اینجا یک دور وجود داره که برای خود من تا حدی گنگ هست ولی راه حلی براش دارم. اونم اینه که قانونگذار با استناد به ارزش های فرهنگی اقدام به وضع قانون میکنه. از طرفی هم فرهنگ ممکنه در طول زمان با وضع و اجرای قوانین دگرگون بشه. مثلن من یادمه 10 سال پیش کسی کمربند ایمنی میبست همه نگاهش میکردند و مسخره. ولی الان کسی نبنده بد نگاهش میکنند. میبینی که همین مردم از خودراضی به ظاهر فرهنگ ناپذیر و عقب مانده ایران هم قابلیت اینو دارند که در صورتی که حکومت نیت خیر و نیت فرهنگی داشته باشه، به تراز بالاتری از انسانیت و آگاهی جابجا بشوند.
پس اگر فرهنگ از قانون تاثیر میگیره و قانون خودش به فرهنگ نگاه میکنه، تکلیف چیه؟ پاسخ من اینه که ما در صورت داشتن قانونگذاران دلسوز و فرهیخته میتونیم فرهنگ رو بهبود ببخشیم. مثلن نگاه کنید به کشورهای خلیج فارس. یک قرن پیش بادیه نشین و چادرنشین بودند. تصاویر در وب وجود داره. ولی سر کار آمدن دولتمردان آدم حسابی که به فکر اون منطقه بودند باعث شد الان ده ها سال از ایران جلو باشند.
kourosh_bikhoda نوشته: به نام هلو انجیری همیشه شیرین
شما هم بلد بودی و رو نمیکردی ها کلک !!
kourosh_bikhoda نوشته: اینجا یک دور وجود داره که برای خود من تا حدی گنگ هست ولی راه حلی براش دارم. اونم اینه که قانونگذار با استناد به ارزش های فرهنگی اقدام به وضع قانون میکنه. از طرفی هم فرهنگ ممکنه در طول زمان با وضع و اجرای قوانین دگرگون بشه. مثلن من یادمه 10 سال پیش کسی کمربند ایمنی میبست همه نگاهش میکردند و مسخره. ولی الان کسی نبنده بد نگاهش میکنند. میبینی که همین مردم از خودراضی به ظاهر فرهنگ ناپذیر و عقب مانده ایران هم قابلیت اینو دارند که در صورتی که حکومت نیت خیر و نیت فرهنگی داشته باشه، به تراز بالاتری از انسانیت و آگاهی جابجا بشوند.
پس اگر فرهنگ از قانون تاثیر میگیره و قانون خودش به فرهنگ نگاه میکنه، تکلیف چیه؟ پاسخ من اینه که ما در صورت داشتن قانونگذاران دلسوز و فرهیخته میتونیم فرهنگ رو بهبود ببخشیم. مثلن نگاه کنید به کشورهای خلیج فارس. یک قرن پیش بادیه نشین و چادرنشین بودند. تصاویر در وب وجود داره. ولی سر کار آمدن دولتمردان آدم حسابی که به فکر اون منطقه بودند باعث شد الان ده ها سال از ایران جلو باشند.
آری، من هم قبول دارم که بعضی وقتها تغییر مثبت میشود داد و البته در بسیاری موارد تغییر موثر میشود داد و تغییر منجر به ناهنجاری بدتر و نابودی ارزشهایِ قدیمی همچنان تغییر موفق بحساب میآید (ولو اینکه موقت و ناپایدار باشد) . ولی بنظر من این نتیجه اشتباه است که مواردی که نتیجه گرفته نمیشود بخاطر اشتباه افراد مسئول و بیملاحظگی بوده بلکه معتقدم این مساله به خود مدرنیسم مربوط میشود.
در مورد مثال کمربند (که بنظرم مثال بسیار خوبیست که) مطرح کردی باید بگویم، بستن یا نبستن کمربند خصایصی دارد که آنرا از مبحثی مثل ازدواج و خانواده جدا میکند.مهمترینش اینکه خانواده پدیدهایست اساسا سنتیُت در حالی که خودرو پدیدهایست مدرن و نوظهور که «بیفرهنگی» در آن با «بیفرهنگی» در روابط خانوادگی متفاوت.
مثال کمربند از جهتی دیگر هم مثال خوبیست چرا که نبستن آن کاملا در هماهنگی با آزادیهای فردیست. چنانچه اتفاقا در آمریکا قانونی شدن آن مدت بسیار زیادی طول کشید چرا که با نبستن کمربند تنها باعث آسیب مستقیم به خود میشوید و از منظر احترام به آزادیهایِ فردی ایرادی متوجه آن نیست.
Russell نوشته: آری، من هم قبول دارم که بعضی وقتها تغییر مثبت میشود داد و البته در بسیاری موارد تغییر موثر میشود داد و تغییر منجر به ناهنجاری بدتر و نابودی ارزشهایِ قدیمی همچنان تغییر موفق بحساب میآید (ولو اینکه موقت و ناپایدار باشد) . ولی بنظر من این نتیجه اشتباه است که مواردی که نتیجه گرفته نمیشود بخاطر اشتباه افراد مسئول و بیملاحظگی بوده بلکه معتقدم این مساله به خود مدرنیسم مربوط میشود.
به نام ایالات همیشه متحده
البته ما در ایران همه جورشو داشتیم. تجربه کشف حجاب هم که سال ها بعد خر قانون رو گرفت.
Russell نوشته: شما هم بلد بودی و رو نمیکردی ها کلک !!
تازه کجایش را دیده ای :e405: