Rationalist نوشته: درود بر راسل گرامی!
در این مورد @Dariush گرانقدر به خوبی توضیح دادند. و به نظر من، برای آشنایی اولیه، دنیای سوفی می تواند بهترین گزینه باشد، زیرا فلسفه را در قالب داستانی شیوا بیان نموده و چندان مفصل و تخصصی به مکاتب فلسفی نپرداخته است.
در گام بعدی برای آشنایی بیشتر، تاریخ فلسفه ویل دورانت گزینه مناسبی است. ویل دورانت قلمِ ساده و شیوایی در نگارش داشته است؛ اما به نگرم همچون بسیاری از اساتید و فیلسوفان دیگر، در مورد شوپنهاور، به وضوح عقاید شخصی خود را در بیان بی طرفانه تاریخ وارد کرده است.
اما جدا از بحث پیرامون بن مایه های تاریخ فلسفه، به باور من قدم نخست برای فلسفیدن و مطالعه تاریخ فلسفه، درک ارزش و مفهوم "فلسفه" و درک اهمییت مطالعه "تاریخ فلسفه" می باشد. تا همواره با لذت،علاقه و هیجان بتوانیم به فلسفیدن بپردازیم.
درود رشنالیست عزیز، از اینکه باز هم مطالبت را اینجا میخوانم خوشحالم
من دقیق متوجه منظورت از اهمیت تاریخ فلسفه در درک ارزش فلسفه نشدم، بنظر منکه اکثر آنچه در تاریخ فلسفه آمده چندان عملی نبوده و در نگاه اول شاید حتا باعث پایین آمدن ارزش فلسفه در نظر خواننده شود.
Rationalist نوشته: سخنتان صحیح است؛ ولی بیان این سخن در موردِ مطالعه ی تاریخ فلسفه در قالب کتابی چون راتلج یا کاپلستون با هدف آشنایی و شناخت اولیه از مکاتب فلسفی گوناگون، چه معنایی دارد؟
کتابهای تاریخ فلسفه امروز در واقع متفاوت نسبت به مثلا تاریخ ریاضیات پیدا کردهاند. در کتاب تاریخیای که پیرامونِ علوم منتشر میشود، خواننده خود به خود میرود که سیر تاریخی و تکوینی علمِ مربوطه را با توجه به اسناد و مدارکِ متقنی که در آن کتاب آمده، مطالعه کند و توقعی از این که علمِ مربوطه را به واسطهی مطالعهی آن کتاب تاریخ بیاموزد، نخواهد داشت. در مورد تاریخ فلسفه موضوع چیز دیگریست و خواننده معمولا به دنبالِ راهِ حلی میگردد که به واسطهی آن بتواند بداند فلسفهی آناکساگوراس، امپدکلس، افلاطون، ارسطو تا هایدگر و نیچه را درک کند و وقتی با تحلیلهای سطحی و پر از اشتباه روبرو میشود، یک نگرشِ سطحی از اندیشههای یکایکِ این فلاسفه به دست میآورد : «عه؟ پس حرفِ نیچه همین بود؟» و ... . پژوهشگر جدی فلسفه از تاریخِ فلسفه باید همان استفادهای را بکند که یه محقق علوم از کتب تاریخ علم؛ برای بررسی و شناختِ راستینِ اندیشههای فلاسفه، باید مستقیما و بلاواسطه به آثارِ همانها مراجعه کند.
در مورد تاریخ فلسفهی راتلج، با قاطعیت میگویم که چیزی غیر از تاریخ فلسفه است! گنجینهایست غنی از مقالاتِ پرمایه که در آن حقیقتا به سختی بتوان ایراد یا سطحینگری یافت.
Russell نوشته: من دقیق متوجه منظورت از اهمیت تاریخ فلسفه در درک ارزش فلسفه نشدم، بنظر منکه اکثر آنچه در تاریخ فلسفه آمده چندان عملی نبوده و در نگاه اول شاید حتا باعث پایین آمدن ارزش فلسفه در نظر خواننده شود.
راسل گرامی؛
منظورم در گام نخست،
درک ارزش و اهمییت خودِ فلسفه و در پی آن، دریافتن ارزش و اهمییت مطالعه
تاریخ فلسفه بود. نه بر عکس آن!
از کسی که چندان با خودِ
فلسفه آشنایی ندارد و یا برای فلسفه ارزش و اهمییتی قایل نیست، یا اینکه هدفش از فلسفه خواندن،با کلاس دانستن آن و یا جلب نظر دیگران است؛ نمی توان چشم داشت این را داشت که به مطالعه کتاب های قطور و چند جلدی، پیرامون تاریخ فلسفه(آن هم با شوق و علاقه) بپردازد.
Dariush نوشته: پژوهشگر جدی فلسفه از تاریخِ فلسفه باید همان استفادهای را بکند که یه محقق علوم از کتب تاریخ علم
:e303:
و آیا موافق هستید که یک تفاوت مهم در "تاریخ دانش" و" تاریخ فلسفه" وجود دارد؟ که در مطالعه تاریخ فلسفه ما با بسیاری از مکاتب فلسفی آشنا می شویم که با وجود گذرِ زمانِ بسیار از پیدایش آنها، همچنان
به خوبی می توانند در توصیف و تبیین جهان امروز نیز کارآمد باشند؟ به طوری که آن مکتب فلسفی همچنان سرزندگی خود را حفظ کرده باشد! اما در مورد تاریخ دانش چندان این طور نیست و نظریه های دانشیک پیشین به واسطه ی ابطال توسط نظریه ها و تجربیات جدید، کارایی چندانی در جهان امروز ندارند.
Rationalist نوشته: :e303:
و آیا موافق هستید که یک تفاوت مهم در "تاریخ دانش" و" تاریخ فلسفه" وجود دارد؟ که در مطالعه تاریخ فلسفه ما با بسیاری از مکاتب فلسفی آشنا می شویم که با وجود گذرِ زمانِ بسیار از پیدایش آنها، همچنان
به خوبی می توانند در توصیف و تبیین جهان امروز نیز کارآمد باشند؟ به طوری که آن مکتب فلسفی همچنان سرزندگی خود را حفظ کرده باشد! اما در مورد تاریخ دانش چندان این طور نیست و نظریه های دانشیک پیشین به واسطه ی ابطال توسط نظریه ها و تجربیات جدید، کارایی چندانی در جهان امروز ندارند.
ببینید شما باید واقعیت را کنار هم داشته باشید و به خواندنِ کتابِ تاریخِ فلسفه بپردازید:
1-شما هرگز با یک کتابِ تاریخِ فلسفه نخواهید توانست به جان و عمقِ یک فلسفه راه پیدا کنید.
2-شما نمیتوانید همه چیز را در موردِ همه فلسفهها بدانید.
اگر با داشتنِ این دو پیشفرض به سوی کتبِ تاریخِ فلسفه میروید، ایرادی در کارتان نیست. پیشفرضِ اولی توصیح میدهد که چرا مستقیما باید به کتبِ خودِ فلاسفه مراجعه کنید و دومی علتِ وجودیِ کتبِ تاریخِ فلسفه را نشان میدهد.
در مورد گزنفون[SUP]۱[/SUP] یا زنوفان کسی مطالعه داشته است؟ به نظر می رسد او نخستین فیلسوفی بوده که با رویکردی شناخت شناسانه تک خدایی را در فلسفه اش بیان نموده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱.Xenophanes