شیرین جان اولا که ازدواجتو تبریک میگم
ازدواج برات چه معنایی داشت و چه موقع حس کردی حاضر هستی متعهد و متاهل بشی؟
حس بدی نداشتی؟
دلت برای مجردیت تنگ نمیشه؟
iranbanoo نوشته: شیرین جان اولا که ازدواجتو تبریک میگم
ازدواج برات چه معنایی داشت و چه موقع حس کردی حاضر هستی متعهد و متاهل بشی؟
حس بدی نداشتی؟
دلت برای مجردیت تنگ نمیشه؟
سپاس ایرانبانو جان. لطف داری.
راستش من یهویی ازدواج نکردم.حسم با چهار سال قبل که با شوهرم دوس شدم فرقی نکرده. من حس نکردم نیاز دارم ازدواج کنم دوست پسرم اصرار داشت ازدواج کنیم. وگرنه من ترجیح میدادم همونجور با هم دوست بمونیم ولی خب تو ایران نمیشد.
نه دلم تنگ نمیشه. ولی اینکه همش حواست به یکی دیگه هم باشه خسته کننده هست..e56:
:
درود
نسبت به کدامیک از کاربرها بی اعتنایید؟
نسبت به کدامیک احساس تنفر دارید؟
نسبت به کدامیک احساس دوستی دارید؟
نظرت در مورد ازدواج دختری که 4 سال از شوهرش بزرگتر است چیست؟
اگر قرار بود یک روز حیوان بشی، کدوم رو ترجیح می دادی که باشی؟
به زندگی پس از مرگ چقدر اعتقاد داری؟
اینو لطفا مفصل جواب بده :-) فرق یک دوست پسر فابریک و پایه و خوب و همیشه در دسترس و ... با شوهر چیه؟ من شنیدم میگن دنیای دوست پسر با شوهر زمین تا آسمون فرق داره.. خودم تفاوت های واضحش رو قبول دارم. ولی مگر هدف نهایی رابطه با جنس مخالف آرامش نیست؟ آرامش شوهر با دوست پسر خیلی تفاوت داره؟
آغوش جفتشون = آغوش عشق...
با سپاس از بانو شیرین برای شرکتِ نیمبندشان در صندلی داغ و دوستانی که حضور داشتند. از آنجا که بنا نیست جستارهای صندلی داغ بطور نامحدود باز بمانند، تا اطلاع ثانوی این جستار بسته خواهد ماند.