m@hdi نوشته: جناب آرش بیخدا بخوبی توضیح داده اند که چگونه در اسلام همه چیز مادی هست. یک چیزی که الان به ذهن من رسید همان سفر خیالی محمد به سمت خدا هست که نوشته شده با الاغی به نام براق میرود در حالی که اگر محمد میگفت این سفر ماوراالطبیعی هست نیازی به الاغ نبود!
به نظر من هم بعدها فلاسفه مسلمان تحت تاثیر فلاسفه یونانی ماوراالطبیعه را وارد اسلام کردند تا یک مقدار بتوانند مفاهیم مسخره آمیز قرآن را تغییر دهند. اصلا کافیست نگاهی به عقاید وهابیون بیاندازید که کاملا بنیادگرایانه هست و عادت دارند هر چیزی را ظاهری بپذیرند و اصلا اهل تفسیر نیستند. آنها هم به ماوراالطبیعه اعقادی ندارند.
احتمال این چیزی که میگید هم هست... اما از اون طرف آیه هایی تو قرآن هست که اشاره به غیر مادی بودن خدا داره ظاهرا !!
نقل قول:سوره انعام آیه 103
لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِكُ الأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ
چشمها او را درنمىیابند و اوست كه دیدگان را درمىیابد و او لطیف آگاه است
سوره بقره آیه 55
وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ
و چون گفتید اى موسى تا خدا را آشكارا نبینیم هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد پس در حالى كه مىنگریستید صاعقه شما را فرو گرفت
سوره شوری آیه 11
فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا یَذْرَؤُكُمْ فِیهِ لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ
پدیدآورنده آسمانها و زمین است از خودتان براى شما جفتهایى قرار داد و از دامها [نیز] نر و ماده [قرار داد] بدین وسیله شما را بسیار مىگرداند چیزى مانند او نیست و اوست شنواى بینا
البته ما اعتقاد شخص محمد رو هم نمیدونیم چون قرآن که نویسندگان متعددی داشته و احتمال دخل و تصرف و بیان نظرات گاه متضاد افراد مختلف ، در اون خیلی زیاده... روایاتی هم البته داریم که اشاره به مادی بودن خدا داشته باشه !!
در مورد روح هم آیه ای در قرآن داریم که میگه اطلاعات ناچیزی در مورد روح داریم و احتمالا خود محمد یا نویسنده اون بخش از قرآن هم نمیدونسته چی باید جواب بده و برای اینکه ضایع نشه ، به صورت مبهم جواب داده ....
m@hdi نوشته: موضعش مخالف موضع من بود که میگفتم در اسلام همه چیز مادی نیست اما حالا که بهتر توجه میکنم میبینم که واقعا در اسلام همه چیز مادی هست و ماوراالطبیعه یک برساخته است توسط فلاسفه اسلامی برای توجیه برخی ایرادات اسلام.
در این همینه زمینه این مطلب رو بخونید که خود مسلمین ناخود آگاه به همین تضادی که در عقاید اسلامی هست اعتراف کرده و در صدد توجیه بر اومدن :
اندیشه قم
[TABLE="width: 0, align: center"]
[TR]
[TD="width: 100%, bgcolor: #eaf8f3"][TABLE="class: ntext, align: center"]
[TR]
[TD]پرسش :
عدم امکان دیدن خدا با چه دلایلی ثابت می شود؟
پاسخ :
گذشته از آیاتی كه ثابت مینماید كه رؤیت خداوند ناممكن است مانند آیات: «انعام، 103؛ اعراف، 143؛ نساء، 153؛ فرقان،21» از نظر عقل نیز این مطلب قابل اثبات است، زیرا لازمة رؤیت و دیده شدن خدا جسم بودن، مكان داشتن، جهت داشتن و دارای اجزا بودن می باشد، حال اگر ما بگوییم خدا دیده میشود، در این صورت باید بگوییم، خداوند جسم و ماده است و جسم بودن و مادی بودن با نیازمند بودن و مركب بودن ملازم است، نتیجه این میشود كه آنچه را كه ما خدا فرض كردهایم، خدا نباشد، بلكه مثل خود ما جسم و مركب و محتاج به اجزاء و نیازمند به مكان باشد.
به دیگر سخن رؤیت با چشم، جنبة مادی دارد و این امر مادی، حتما تعلق به امور مادی میگیرد و ممكن نیست انسان بتواند با ابزار مادی، ماوراء ماده و خداوند را ببیند.
علامه طباطبایی (ره) در این باره میگوید: رؤیت با چشم خواه با همین كیفیتی باشد كه امروز است و یاتحول به شكل دیگری پیدا كند، به هر حال یك امر مادی و طبیعی است كه با اندازه و شكل و رنگ و نور سرو كار دارد و اینها همه امور مادی و طبیعی است ومحال است به ذات پاك پروردگار چه در دنیا و چه در آخرت ارتباطی پیدا كند.
بنابراین، اگر در برخی از آیات یا روایات، تعبیراتی دیده شد كه با جسم بودن و دیده شدن خدا سازش داشت، باید به كمك دلیل عقلی و قرآنی و روایی، آن تعبیرات را طوری معنا كنیم، كه معنای جسم بودن و دیده شدن از آن استفاده، نشود مثلاً بگوییم معنای دیدن خدا، دیدن رحمت خدا است و منظور از ملاقات با خدا، ملاقات جزای اعمال و یا معنای صحیح دیگر است.
ولی باكمال تأسف گروهی از غیر شیعه با صراحت قائل هستند كه؛ خداوند درجهان آخرت، با همین چشم ظاهر رؤیت میشود! گاهی آن را تفسیر و توجیه میكنند كه خدا با حس دیگری كه آن را «حس ششم» مینامند و در آخرت خلق میشود، قابل رؤیت است. ظاهراً عمده چیزی كه آنها را وادار به پذیرش این عقیده كرده و در تنگنای تفسیر آن گرفتار ساخته است، در درجه اول روایاتی است كه در كتب خود از پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ ، نقل كردهاند و در درجه دوم، ظواهر بعضی از آیات قرآن است كه درست تفسیر نشده است.
برخی از نمونههایی كه از روایات نقل میكنند، عبارت است از:
1. در حدیثی از پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل كردهاند كه فرمود: «شما به زودی پروردگار خود را میبینید همانگونه كه این ماه را میبینید و برای دیدن او مشقتی ندارید و ازدحامی نمیكنید»!
[1]
2. در حدیث دیگر در همان كتاب از ابوهریره نقل میكنند كه رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ سؤال فرمود: «آیا به هنگام رؤیت ماه در شب چهارده با هم مزاحمتی دارید؟ اصحاب و یاران گفتند: نه!
فرمود: «همین گونه برای مشاهده پروردگارتان در قیامت ازدحام و مزاحمتی نخواهید كرد.»
3. در روایت دیگری در همان كتاب از «ابن رزین» نقل شده كه رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «پروردگار ما از مأیوس شدن بندگان و نزدیك شدن به دیگران خندید»!
راوی میگوید، پرسیدم ای رسول خدا آیا خدا هم میخندد؟ فرمود: آری!
گفتم: پروردگاری كه میخندد از هیچ نیكی فروگذار نخواهد كرد!
این روایات كه متأسفانه در منابع معروف آنها به طور مكرر نقل شده است و تنها قسمتی از آن را در بالا آوردیم، از آنجا كه مخالف صریح بعض آیات قرآن است كه میفرماید: «هیچ چشمی خدا را نمیبیند»
[2] و «هرگز مرا نخواهی دید ای موسی»
[3] مخالف حكم عقل نیز میباشد. و اگر توجیه و تفسیر روشنی برای آن پیدا نشود، باید گفت حتما جزء روایات مجعوله است كه به رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نسبت دادهاند.
عجب آن كه بسیاری از این روایات به شخص ابوهریره باز میگردد، كه از جهات مختلفی زیر سؤال است. از امام علی بن موسی الرضا ـ علیه السلام ـ نیز نقل شده است كه فرمود: «چگونه امكان داردكسی كه از سوی خداوند پیامهای صریحی آورده كه خدا هرگز دیده نمیشود، بعد ادعا كند كه مؤمنان روز قیامت خدا را میبینند، یا هر شب ازآسمان نازل میشود»
[4] چنین تضادی ممكن نیست.
وانگهی، روایات فوق همان گونه كه به مسأله رؤیت خدا اشاره دارند به مسأله جسمانی بودن آن نیز اشاره دارندو برای خداوند، صعود، نزول، خنده و قهقهه قائل شدهاند و این مطلبی است كه حتی اشاعره كه قائل به رؤیت خدا هستند، آن را نمیپذیرند، زیرا آنها نیز با صراحت در این باره میگویند: رؤیت خداوند به معنی جسم و جسمانیت او نیست.
هم چنین طرفداران مسأله رؤیت از میان آیات بیشتر بر آیة شریفه: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ»؛
[5] صورتهایی در آن روز شاداب و مسرور است و به سوی پروردگارش مینگرد استدلال می کنند.
در حالی كه كلمه «ناظره» از ماده «نظر» هم به معنی نگاه كردن آمده و هم به معنای انتظار كشیدن آمده است.
[6] وانگهی این آیه را كه از متشابهات است باید كنار آیات محكمی كه میفرماید: «هیچ چشمی خدا را نمیبیند» گذاشت و آن را تفسیر كرد.
احتمال دیگر در تفسیر آیه شریفه آن است كه بگوییم منظور از نگاه كردن، همان شهود باطنی و رؤیت صریح و خالی از هرگونه شك و تردید با چشم دل است.
[7] دلیل آن هم روایتی از انس بن مالك از پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ است كه فرمود: «آنها به پروردگارشان مینگرند بدون كیفیت و حد محدود و صفت مشخص».
[8] مسلما اگر منظور رؤیت با چشم باشد، محال است بدون كیفیت و صفت مشخص صورت گیرد.
علامه بزرگوار مرحوم سید شرف الدین در كتاب «كلمة حول الرؤیة» بعد از اشاره به احادیثی كه محدثان اهل سنت دربارة رویت خداوند در قیامت نقل كردهاند، میگوید: «آنها به گمان صحت این روایات، ناچار به راهی رفتند كه قائلین به جسمیت خداوند رفتهاند، راهی بر خلاف عقل و نقل، در حالی كه نه این احادیث صحیح است و نه چیزی است كه شرع و عقل آن را بپذیرد، ولی كثرت این احادیث سبب شده كه حكم عقل را كنار بگذارند و حتی به زحمت آیاتی از قرآن مجید را با آن تطبیق دهند، كاری كه هرگز انتظارش نمیرفت.»
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، پیام قرآن دارالکتب الاسلامیه، ج4، ص 221 ـ 254.
2. سبحانی، جعفر، الهیات و معارف اسلامی، موسسه امام صادق ـ علیه السلام ـ چاپ 4، 1376، ص 151.
3. علامه مجلسی، بحارالانوار، موسسه الوفاء بیروت ـ لبنان، ج4، ص 28 الی 33 و ج7، ص 119 الی 193.
4. شیخ صدوق، توحید، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ص 116.
[1] . سنن ابن ماجه، ج 1، مقدمه باب 13، حدیث 177.
[2] . انعام/ 103.
[3] . اعراف/ 143.
[4] . توحید صدوق، ج 9، ص 111.
[5] . قیامت/ 22 ـ 23.
[6]. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه المیزان، مترجم سید محمد باقر موسوی، انتشارات اسلامی، چاپ یازدهم، تابستان 1378، ج20، ص 186 و 185.
[7]. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، همان، ص 178.
[8]. ر.ک: الدر المنثور، ج6، ص 290.[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
[/TD]
[/TR]
[/TABLE]