دفترچه

اگر اعتقادات اسلامی را نگاه کنیم از آن میتوانیم جبر را نتیجه بگیریم و از طرف دیگر همین جبر باعث مسخره شدن عالم میشود پس یا خدا موجود مسخره ای هست یا اینکه اگر مسخره نیست پس وجود ندارد. اما دلایل این استدلال من:

1-علم الهی نه تغییر پذیر هست نه خلاف پذیر و خدا هم از روز ازل همه چیز را میداند. اگر اختیار وجود داشته باشد امکان دارد انسان کاری کند که خدا نداند پس علم تبدیل به جهل میشود و میدانیم خدا جاهل نیست پس اختیار غیر ممکن است و جبر حاکم است.

2-خدا فقط در یک صورت میتواند بفهمد که ما چکار میکنیم و آن هم اینکه علت فلان تصمیم ما فلان عوامل باشد پس باز هم جبر حاکم است.

3-خدا در قرآن به جهنمیان میگوید اگر باز هم به دنیا برگردید همان کارهای قبلی را میکنید در صورتی که خدا فقط در صورتی میتواند چنین حرفی بزند که اختیاری در کار نباشد وگرنه با وجود اختیار امکان دارد فرد جهنمی با بازگشت به دنیا بهشتی شود پس باز هم جبر حاکم است.

4-خدا در جایی دیگر میگوید هرکه را بخواهد هدایت میکند و هرکه را بخواهد گمراه میکند و این سخن کاملا صریح است و استدلالات سستی مثل اینکه بگوییم انسان کاری کرده که مشمول این آیه شده قانع کننده نیست پس باز هم جبر حاکم است.

5-اختیار که وجود داشته باشد امکان دارد انسان در قلمرو قدرت خدا وارد شود و تغییراتی ایجاد کند و چنین چیزی غیرممکن نیست پس با در نظر گرفتن اینکه انسان نمیتواند وارد قلمرو قدرت خدا شود اختیار وجود ندارد پس باز هم جبر حاکم است.

همه اینها را کنار یکدیگر بگذاریم دنیا برای خدا تبدیل به فیلمی میشود که خدا از قبل همه سکانس هایش را میداند پس دنیا برای خدا لوث است پس چنین خدایی خود موجود مسخره ای هست و این دنیا بی هدف!

چه به جبر اعتقاد داشته باشیم چه نداشته باشیم با توجه به وجود جبر در اعتقادات اسلامی یا خدایمان مسخره هست یا اصلا اعتقادات اسلامی مسخره هستند و خدایی در کار نیست.