دفترچه

نسخه‌ی کامل: معجزه علم: زنده کردن مردگان!!!
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3
عمرش به دنیا بوده و عجلش نرسیده بوده. خواست الله قادر مطلق بوده. وگرنه اگر جز این بود زنده نمیشد.
viviyan نوشته: روی موش ها تحقیق شده. ثابت شده که در زمان مرگ به خاطر کاهش "اکسیژن و قند"رسانی به مغز فعالیت الکتریکی مغز افزایش پیدا میکنه. و حدس میزنند این کاهش "اکسیژن و قند" رسانی به مغز در انسان هم باعث ایجاد توهماتی از قبیل تونل نور و خارج شدن از جسم و ... میشه و بعد که با احیای قلبی - ریوی به زندگی برمیگردند، ادعا میکنند که زندگی پس از مرگ رو تجربه کرده اند.

در خواب هم تجربه خوابیدن یکسان هست اما نوع خواب هایی که دیده میشود یکسان است؟ نرسیدن اکسیژن و قند که منجر به توهم میشود یکسان است اما توهمات افراد با یکدیگر متفاوت هست اما چرا در این مورد توهمات انقدر شبیه به یکدیگر هستند؟ آیا 10 ها یا شاید 100 ها تجربه مشابه را توهم مینامند؟ یا بعضا کسانی که ادعا میکنند از جسمشون خارج شده اند میگویند اتفاقاتی که مثلا در اتاق عمل رخ میداده را می دیده اند. آیا اینها هم توهم هست؟
m@hdi نوشته: در خواب هم تجربه خوابیدن یکسان هست اما نوع خواب هایی که دیده میشود یکسان است؟ نرسیدن اکسیژن و قند که منجر به توهم میشود یکسان است اما توهمات افراد با یکدیگر متفاوت هست اما چرا در این مورد توهمات انقدر شبیه به یکدیگر هستند؟ آیا 10 ها یا شاید 100 ها تجربه مشابه را توهم مینامند؟ یا بعضا کسانی که ادعا میکنند از جسمشون خارج شده اند میگویند اتفاقاتی که مثلا در اتاق عمل رخ میداده را می دیده اند. آیا اینها هم توهم هست؟
کسانی که از بستر فرهنگی یکسان میایند، پندار های یکسان در اینجا دارند.مسلمانان سنی هرگز خواب زیارت مشهد و یا دیدار با ابالفضل را ندارند.
در تلویزیون هم همه ما میبینیم که در اتاق کارپزشکی ( جراحی) چه میگذرد، همان را برای خودمان میبینیم.
cool نوشته: زن 41 ساله استرالیایی که مرگ وی بر اثر حمله قلبی طی 42 دقیقه از نظر بالینی قطعی شده بود توسط دستگاهی با فناوری بالا که خون را به مغز رساند به حیات بازگشت.
کران‌‌نمایی ( تعریف) مرگ اکنون دیگر ایست تپش دل نیست، بساکه از میان رفتن کارکرد مغز است که پس از نرسیدن خون ( اکسیژن) در بیست باریکه (دقیقه) بی بازگشت میشود چرا که همه یاخته هایی که کارکرد های روانی و منشی و جز آن را کنترل میکنند از میان رفته اند. پیکر چنین کسی را باز میشود با دستگاه " زنده" نگاه داشت ولی او دیگر زنده ی راستین نیست، با گیاه هیچ دگرسانی ( تفاوت) ندارد. بر این پایه این زن هنوز "نمرده" بوده ( از دید مرگ مغزی ) و گفتن واژه ی "مرده" به او تنها از روی کران‌نمایی نادرست و کهنه ای بوده که با ایست دل شناخته میشود.
مزدك بامداد نوشته: کسانی که از بستر فرهنگی یکسان میایند، پندار های یکسان در اینجا دارند.مسلمانان سنی هرگز خواب زیارت مشهد و یا دیدار با ابالفضل را ندارند.

خب این چه ربطی به سوال من داشت؟! بنده میگویم یا چیزی ندیده اند یا تجربه تونل نور و خروج از جسم را داشته اند. معتادان به شیشه هم توهم میزنند اما شما میتوانید به الگویی از توهمات آنها برسید؟ توهمات متفاوت است اما در اینجا ما شاهد توهمات یکسان هستیم. 10 ها یا شاید 100 ها تجربه مشابه را که توهم نمینامند!
m@hdi نوشته: خب این چه ربطی به سوال من داشت؟! بنده میگویم یا چیزی ندیده اند یا تجربه تونل نور و خروج از جسم را داشته اند. معتادان به شیشه هم توهم میزنند اما شما میتوانید به الگویی از توهمات آنها برسید؟ توهمات متفاوت است اما در اینجا ما شاهد توهمات یکسان هستیم. 10 ها یا شاید 100 ها تجربه مشابه را که توهم نمینامند!
پندار ها از داده هایی که در مغز هستند میایند و این داده ها در بستر فرهنگی به مغز راه یافته اند. پس پندار های کسانی که در یک زمینه و بستر فرهنگی بزرگ شده اند، میتواند تا درسد بالایی یکسان باشد. در زمینه های دیگر هم همین است، برای نمونه برای مردم ایران خورشت قورمه خوشمزه مینماید ، برای مردم عربستان آبگوشت سوسمار خوشمزه مینماید. خواب هایی که مردم ایران می بینند که به زیارت مکه و چه میدانم کربلا دست یافته اند را روسها نمی بینند ! کمابیش همه ی مردم جهان هم خواب میبینند که پول هنگفتی بدستشان افتاده ! پس هزاران و بساکه میلیونها پندار همانند بازهم پندار هستند و گروهی بودن آنها، آنهارا به پرهون (دایره) هستی فربودین ( وجود واقعی) نمی آورد!
مزدك بامداد نوشته: پندار ها از داده هایی که در مغز هستند میایند و این داده ها در بستر فرهنگی به مغز راه یافته اند. پس پندار های کسانی که در یک زمینه و بستر فرهنگی بزرگ شده اند، میتواند تا درسد بالایی یکسان باشد. در زمینه های دیگر هم همین است، برای نمونه برای مردم ایران خورشت قورمه خوشمزه مینماید ، برای مردم عربستان آبگوشت سوسمار خوشمزه مینماید. خواب هایی که مردم ایران می بینند که به زیارت مکه و چه میدانم کربلا دست یافته اند را روسها نمی بینند ! کمابیش همه ی مردم جهان هم خواب میبینند که پول هنگفتی بدستشان افتاده ! پس هزاران و بساکه میلیونها پندار همانند بازهم پندار هستند و گروهی بودن آنها، آنهارا به پرهون (دایره) هستی فربودین ( وجود واقعی) نمی آورد!

منظور شما را فهمیدم که چیست اما باز هم میگویم این چه ربطی به سوال من دارد؟ چه یک ایرانی چه یک عرب چه یک روس چه یک آمریکایی به کنار از اینکه چه دوست دارند و چه باوری دارند در هنگام تجربه نزدیک به مرگ یک توهم یکسان دارند که همان تونل نور و خارج شدن از جسم هست حال آنکه میبینیم همه انسان ها خواب میبینند اما خوابشان یکسان نیست. همه معتادان به شیشه توهم میزنند اما توهمشان یکسان نیست. من نمیخواهم از این سوالم وجود خدا و روح و تناسخ و اینها را اثبات کنم بلکه میخواهم بگویم همینطور راحت نمیشود گفت توهمه و تمامی این تجربیات را زیر سوال برد. اگر توهمه پس این همه شباهت در توهمات اتفاقیه؟! باید تحقیقات بیشتری صورت پذیرد و علت یکسان بودن این تجربیات مشخص شود و تا اون روز نمیتوان با گفتن اینکه همه اینها توهم هست تمامی جوانب را در نظر نگرفت.

مزدك بامداد نوشته: ‮دانش و فن‬ - ‭BBC ‮فارسی‬ - ‮در لحظه مرگ فعالیت مغز افزایش پیدا می‌کند‬

در لحظه مرگ اکسیژن و قند به مغز نمیرسد و علت توهم نرسیدن اکسیژن و قند هست. خب من هم در جواب میگویم اینکه شما پارانوید هستید به این معنا نیست که کسی نمیخواهد شما را بکشد!
m@hdi نوشته: منظور شما را فهمیدم که چیست اما باز هم میگویم...
خوابها در ریزه کاری ها یکسان نیست ولی در کلان، خوابهای یکسان فراوان است، خوابهایی آرزویی، مانند رسیدن به پول یا مکه یا خوابهای جنسی، مانند کام گیری یا خوابهایی که از نگرانی پدید میایند، مانند خواب مرگ و میر و ویرانی و ...
هر کسی هم که گرسنه خوابیده باشد ، بیاد دارد که خواب خوردن را دیده است ولی در ریزه کاری اش ، یکی نان خورده و دیگری چلو!
----
من آماری که از همه ی گونه مردم جهان در این باره ( پندار های زمان مرگ) گرفته باشند ندیدم، به وارونه، بیشتر این گزارش ها وابسته به باختر زمین و جاهایی است که در دین های انان، چیزی بنام روح ، که گویا سبک تر از پیکر است ( و بالا میرود!) در میان است. از سوی دیگر ساختار مغز آدمیان هم کمابیش یکسان است و جای شگفتی نیست که پندار های پایه ای آنان هم در این هنگام "مرگ" یکسان باشد، برای نمونه تونل نور که ما در هنگام روشن کردن تلویزیون های لامپی باستانی هم داشتیم !
[SIZE=3][/SIZE]
مزدك بامداد نوشته: خوابها در ریزه کاری ها یکسان نیست ولی در کلان، خوابهای یکسان فراوان است، خوابهایی آرزویی، مانند رسیدن به پول یا مکه یا خوابهای جنسی، مانند کام گیری یا خوابهایی که از نگرانی پدید میایند، مانند خواب مرگ و میر و ویرانی و ...
هر کسی هم که گرسنه خوابیده باشد ، بیاد دارد که خواب خوردن را دیده است ولی در ریزه کاری اش ، یکی نان خورده و دیگری چلو!

خب این همه تفاوت! شما چگونه میخواهید خواب ها را با این همه تفاوت دسته بندی کنید؟! اگه یکی انقدر بیکار باشه و خواب 1000 نفر رو مورد مطالعه قرار بده در نهایت به 10 ها دسته بندی خواهد رسید!

مزدك بامداد نوشته: من آماری که از همه ی گونه مردم جهان در این باره ( پندار های زمان مرگ) گرفته باشند ندیدم، به وارونه، بیشتر این گزارش ها وابسته به باختر زمین و جاهایی است که در دین های انان، چیزی بنام روح ، که گویا سبک تر از پیکر است ( و بالا میرود!) در میان است. از سوی دیگر ساختار مغز آدمیان هم کمابیش یکسان است و جای شگفتی نیست که پندار های پایه ای آنان هم در این هنگام "مرگ" یکسان باشد، برای نمونه تونل نور که ما در هنگام روشن کردن تلویزیون های لامپی باستانی هم داشتیم !

منطقی پشت حرف های شما نمیبینم! ساختار مغز آدمیان کمابیش یکسان است اما خواب هایی که میبینند بسیار متفاوت! ساختار مغز آدمیان کمابیش یکسان است و شیشه ای که معتادان شیشه استفاده میکنند هم کمابیش یکسان است اما توهمات بسیار متفاوت! این همه تفاوت در خواب ها و توهمات وجود دارد اما چرا در این مورد خاص (مرگ) تجربه ها (یا به قولی توهمات) انقدر یکسان هستند؟ آیا این شک برانگیز نیست؟ امیدوارم دانشمندان به تحقیقاتشان در این زمینه ادامه بدهند تا تصویر روشن تری از وضعیت انسان در لحظه مرگ مشخص شود تا شاید بتوان فهمید بعد از مرگ چه میشود.
صفحات: 1 2 3