10-12-2013, 11:06 PM
مزدك بامداد نوشته: آنها که این پولهارا از شکم مادرشان با خود نیاورده اند، از بهره کشی بدست آورده اند
و چون سامانه[1] ی بهر[2] کشی و سرمایه داری دارای ستیز درونی است و همه ی مزدی
که سرمایه داران به کارگران میدهند، هرگز برابر بهای همه کالایی که این کارگران
می فراورند[3] (تولید میکنند) نیست، پس گاهی یکجا باید این دمل چرکین بترکد و گروهی
از سرمایه داران نتوانند بهای کالاها و یا سود سهام خود را دریافت نمایند و بدست
سرمایه داران دیگر خورده شوند! بازنده ی مهادین[4] اینها نیستند چون پول خود را که
نباخته اند، پول دزدیده شده از مردم را باخته اند. بازنده ی مهادین باز همان کارگران
بدبخت و مردم هماوار (معمولی) هستند که همان نان شب هم گاه گیرشان نمیآید،
بویژه در کشورهای سرمایه داری سختگیر که هتّا بیمه ی بیکاری درست و درمانی
هم ندارند! ولی این سرمایه داران و بویژه بانکها، زیان هایشان را از دولت و باژ[5] های
مردم بیچاره پس میگیرند ( سود به جیب من، زیان از جیب شما)
البته شما در پاسخ بالا مدعی بودید که بعضی از سرمایه داران مانند راکفلر و راسچایلد, ثروتشان را بدون کار و کوشش و از شکم مادرشان به ارث برده اند.
(ضمنا جان دی راکفلر یک زمانی نان برای خوردن نداشت و تمام امپراتوری اش را با دستان خودش ساخت. بعد از مرگش هم جز ثروت اندکی برای نوه هایش, تمامی ثروتش را که با سخت کوشی و هوش سرشارش ساخت, وقف عام کرد)
برگردیم به بحث. دمل چرکینی وجود ندارد که باید بترکد!
ذات منحنی اقتصاد در نوسان است.
--------------------
شما از چه روی ادعا میکنید که باید تمام سود فروش یک کالا یا خدمات به کارگران تعلق گیرد؟
آیا مدیران و استراتژیست ها و وکلا و مهندسان و متخصصان هویج هستند؟ سود یک واحد تولیدی در هر ابعادی به هوش و نبوغ این افراد بستگی دارد.
چرا کارگران دارای حق و حقوق یکسان با متخصصان هستند؟ چون ضعیف هستند؟
چرا سرمایه داران را همگی آدمخوار فرض کرده اید؟
شما با یک پیشفرض و حمله به مرد پوشالین برای خودتان نتیجه گرفتید.
بنده میتوانم در نوشته ی شما انواع سفسطه را پیدا کنم.
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد