مزدك بامداد نوشته: بیگمان آن کارگر هم مانند شما شباروز بشقاب شوری کرده و من کمتر کارگری دیدم
که به او پروانه[1] ی یللی تللی داده باشند! پس ان کارگر دیگر هم گاه توانسته پولی
گردآورد ولی در همپیشی[2] با دیگران، این پولش را به شمایی که کارتان بهتر گرفته میبازد.
کارگری که پولی جمع کرده باشد میتواند از آن با استفاده درست بهره برداری کند .
مزدك بامداد نوشته: (اگر هم به آمار بنگرید میبینید که بسیار شرکت نوپا و .. ورشکسته میشوند تا یکی پا بگیرد.)
اکثر این شرکتهای نوپا آنچنانکه خودتان هم میدانید نو آوری نداشته اند ، بلکه دنباله روی راه دیگران بوده اند . طبیعتن منِ تازه کارِ بدون تجربه و بدون ایده ی دنباله رو در صورتی که نوآوری نداشته باشم در رقابت با به طور مثال شمایی که سالهاست در همان کاری که من قصد ورود بهش را دارم شانسی ندارم .
ولی زمانی که نوآوری وجود داشته باشید میبینیم که بزرگترین غول فنآوری دنیا از درون یک پارکینگ کار خود را آغاز میکند .
از طرف دیگر منِ تازه کار یک راه نا موفق دیگر هم دارم ، ارزان فروشی - که ارزان فروشی اغلب به بُنجل فروشی مینجامد و فقط بدنامیش برای آدم میماند . به طور مثال اجناسی چینی با اینکه اکنون آن کیفیت در پیتی سابق را ندارند ولی کماکان بدنامی جنس بُنجل چینی یقه تجارتشان را گرفته .
مزدك بامداد نوشته: تازه اگر کارگری بتواند چنان درآمدی داشته باشد که جز هزینه ی خانواده و زندگی،
پس اندازی هم بنماید. پس همچنان که گفتیم، آنگاه که شما یک کارگر بگیرید،
آغاز به بهره کشی نموده و پولتان، نام سرمایه بخود[3] میگیرد. مهند[4] این است که
هوش کنید که در این سامانه[5] ی ددمنشانه، یا باید بهره کش باشید و دیگران را
لگد کوب کنید و یا خودتان لگدکوب دیگران شده و دستاورد کارتان را دیگران بخورند.
به نظر من یک اشتباهی که همواره بزرگانی چون شما میکنند این است که گمان میکنید شخص سرمایه دار یک پولی دارد با آن یک زمین / مغازه / کارخانه / شرکت میخرد . بعد یک عده را استخدام میکند و مینشیند از دسترنج آنها میخورد !!!
این دید اشتباه هستش . شخص سرمایه دار در کنار کارگرانی که در گردآوری سرمایه نُخستین نقشی نداشته اند کار میکند . از آنجایی که هم سرمایه اولیه و ابزار کار را فراهم کرده و هم خودش دارد کار میکند پس
باید حقوق و مزایای بیشتری داشته باشد .
مثالی که کسرا در باره نانوایی زد ، مشخصن کارگرانی که از سود سسیستم به شکل برابر بهره مند میشوند در تامین سرمایه اولیه هم نقش داشته اند . اینطور نیست که یک کسی به صرف اینکه کارگر است بیاید و از سیستم و نظامی که توسط کوشش و پول دیگران بوجود آمده و بدون آنها آن سیستم اصلن وجود نمیداشت به یک اندازه بهره مند شود .
مهربد 100 کیلو برنج دارد و میخواهد آن را بفروشد . من حاضرم برنج مهربد را کیلویی 10 دلار بخرم ، راسل حاضر است همان برنج را کیلویی 15 دلار بخرد . پس مهربد میرود آن را به راسل میفروشد ! حال اگر مهربد میخواهد آن را کیلویی 20 دلار بفروشد و خریداری برایش وجود ندارد معنیش این است که ارزش برنج مهربد کیلویی 20 دلار نیست . پس روی دستش باد میکند .
شما به جای برنج ، نیروی کار را جایگزین کنید . و طبیعتن نیروی کار یک مهندس که رفته سالها تحصیل کرده و پدرش درآمده با نیروی کار کسی که در آشپزخانه ظرف میشوید و زمانی که فرد مهندس داشته تحصیل میکرده دنبال یللی تللی بوده برابر نیست . برای همین مهندس مزد بیشتری میگیرد . و این یعنی عدالت .
مزدک گرامی توجه داشته باشید که من جوامعی مثل ایران رو مثال نمیزنم که اگر بخواهی درس بخوانی هم نمیتوانی ! جامعه مد نظر من جامعه ای مثل آلمان است که تحصیل رایگان و اجباری برای همگان است و تا دلتان بخواهد برای ادامه تحصیل کمک های دولتی و پول فراوان و شرایط ایده آل وجود دارد .
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری