04-23-2013, 09:55 AM
مالهالند درایو لینچ بیش از حد شبیه پرسونا برگمان هست , اگر پرسونا را دیده باشید به این شباهت پی می برید . مالهالند درایو
ایرادی که بهش وارد است به نظر من بیش از حد روانشناسانه است . به طور کلی مالهالند درایو مفهوم سرنوشت را تداعی میکنه
شما در طول فیلم شخصیت گمشده زن مو مشکی را مشاهده می کنید , خود جاده سرنوشت گمشده است .
در حین فیلم تفاوت شخصیتی هر دو را میشود تفکیک کرد و هرچه به پایان نزدیک می شویم قابل تشخیص نیست تا جایی که در
یک نقطه مانند قطعات پازل ( در مالهالند جعبه آبی ) به هم گره می خورند .
فیلم برای من بیشتر جنبه های هنری زیبایی داشت , سکانس اولیه یک ماشین در تاریکی و موسیقی زیبایی که دارد واقعا حس
گمگشتگی دارد . خود لینچ هنرمند مجسمه ساز و نقاش هست اگر اشتباه نکنم که نمیتواند به این مساله بی ربط هم باشد .
ایرادی که بهش وارد است به نظر من بیش از حد روانشناسانه است . به طور کلی مالهالند درایو مفهوم سرنوشت را تداعی میکنه
شما در طول فیلم شخصیت گمشده زن مو مشکی را مشاهده می کنید , خود جاده سرنوشت گمشده است .
در حین فیلم تفاوت شخصیتی هر دو را میشود تفکیک کرد و هرچه به پایان نزدیک می شویم قابل تشخیص نیست تا جایی که در
یک نقطه مانند قطعات پازل ( در مالهالند جعبه آبی ) به هم گره می خورند .
فیلم برای من بیشتر جنبه های هنری زیبایی داشت , سکانس اولیه یک ماشین در تاریکی و موسیقی زیبایی که دارد واقعا حس
گمگشتگی دارد . خود لینچ هنرمند مجسمه ساز و نقاش هست اگر اشتباه نکنم که نمیتواند به این مساله بی ربط هم باشد .