12-09-2013, 07:32 PM
ایا اگر امیروز کسی اید با کتابی در دست وسخنانش همان سخنان کتب دینی هزاران سال پیش باشد واندکی هم ناهمگونی که در این کتابش گفته باشد که من اخرین پیامبر شما هستم وپیروان دیگر ادیان که به من نپیوندند بکشید وهیچ معجزه یا کار عجیبی وشق القمری هم انجام ندهد ایا باز شما به این شخص ایمان میاورید؟
اگر نه چرا پس به محمد که از ائین مهر پرستی وزرتشی ایرانیان رونشتی نوشته ومدعی پیامبری شده باورمندید ایا این رفتار دزدی وکلاهبرداری نبوده؟؟در زیر اندکی از این ائینرا میاورم.
آئین میترا در سراسر اروپا
پس از هخامنشیان در زمان سلوکیه و سپس در عصر اشکانیان آئین مهر پرستی از طریق آسیای صغیر و ارمنستان به کشور روم قدیم بسط و توسعه یافت و در سراسر اروپا گسترده و همه گیر شد.
آئین میترا توسط سربازانی که از ارمنستان بسوی غرب سرازیر شده بودند بتمامی اروپا سرایت نمود.
آئین میترا در سال 4842 میترائی به دانوب و در سال 4872 به استراسبورگ و در سال 4892 به اتریش رسیده و پس از آن در سراسر اروپا فراگیر شد.
پرستش میترا نه تنها در شهر روم که هنوز معبدی از او موجود است رواج یافت بلکه آئین مهر پرستی در ممالک اروپا از مشرق به مغرب گسترش یافت. یعنی از سواحل دریای سیاه تا جزایر بریتانیا پیروان کثیری پیدا کرد.
چنانچه در سال 4842 میلادی لیسینیوس در کنار رود دانوب معبدی بنام میترا بنا کرد.
در سال 1954 یک مجسمه نیم تنه از میترا در مرکز شهر لندن از زیر خاک بیرون آمد که فعلا در موزه شهرداری لندن نگاهداری میشود. در روی دیوار رومیها در شمال انگلند نیز نقشهای میترا دیده میشود. ( 12 )
و نیز در اکثر شهرهای آلمان نشانه ها و محرابهائی از میترا کشف شده است. کلاً تا قرن سوم میلادی در اکثر کشورهای اروپائی چون آلمان، ایتالیا، فرانسه، سوئیس، انگلیس و کشورهای اروپای شرقی آئین میترا از ادیان با ارزش و فراگیر مردم این سرزمینها بوده است.
جورج الکساندر از پایه گذاران کاتولیک مسیحی، بزرگترین دشمن میترا گرائی بوده و ضربات سنگینی با جنگهایش به این آئین وارد نمود.
محراب اسلامی = مهرابه پارسی
یاد آوری این نکته ضروریست که پرستشگاههای کوچک و خانوادگی میترا را مهرابه میگویند و محراب مساجد اسلامی نیز اقتباسی از مهرابه های میترا بوده است. برخلاف آنچه به غلط در تاریخ آمده است که :محراب اسلامی از حرب میاید و به معنی محل جنگ میباشد زیرا انسان در هنگامه پرستش خدا و یا خدایان که به جنگ نمیرود ؟ بلکه به راز و نیاز و خلسه و عبادت میرود.
میترا امروز همچنان در فرهنگ و سنن غرب با نام بابا نوئل باقی مانده است.
پس از آنکه مسیحیت جایگزین آئین میترا شد اکثر آداب و رسوم و سنن میترائی گرائی زیر پوشش مسیحیت در جوامع اروپائی باقی ماند از آنجمله:
- جشن کریسمس = جشن یلدا – تولد میترا
- حضور میرتا با نام بابا نوئل
- جشن سیزدهمین روز از بهار ( سیزده بدر ) با عنوان عید پاک
کریسمس که بیست و پنج دسامبر است با چند روز اختلاف همان جشن یلدای کهن میترائی گرائی است که بعنوان زاد روز میترا در اکثر نقاط جهان جشن گرفته میشده است.
هر چند یلدا به معنی شب بلند آمده است اما در اصل و زبان آشوری بمعنای تولد است که ولد و میلاد در زبان تازی نیز از همین یلد که بمعنی میلاد میترا است خارج شده است.
چهره بابا نوئل با کلاه مخروطی همان کلاه میترا است و ریش سپید نشانه پیری میترا و قبای سرخ نیز لباس کهن ایرانی است که سرخی آن بیانگر مژده و شادی و شور میباشد و گفتنی است که تا قبل از زردشت میترا ( یا مهر ) هدایائی در شب بلند یلدا برای کودکان میاورده است.
شب قدر که در قرآن آمده است و در اسلام از ارج و احترام خاصی برخوردار است نیز اقتباسی از شب یلدای ایران کهن بوده است.
مهدویت در میتراگرائی
عقیده به نجات دهنده و ناجی ( مهدی ) از روزگاران قدیم در ایران باستان رایج بود. میترا پرستان بر این باور بودند که میترا به آسمان بالا رفته است و همواره در انتظار بازگشت دوباره اش به زمین برای اصلاح بشر و نابودی شرارتها و ناپاکیها بودند. به عقیده ایرانیان باستان میترا نظام دهنده کون و نجات دهنده آن که تحت فرمان زمان است، چیزی جز خدای اوستای ایران باستان نیست که رنگ زروانی به خود گرفته است.
« میترا روزی خواهد آمد و آتشی را که همه جهان را میبلعد خواهد افروخت همچنانکه شیوا خدای هند چنان خواهد کرد. میترا نیز جهان را از لوث کثافات پاک کند و تاریکی و اهریمن را از میان براندازد.» ( 13 )
اندیشه مهدویت که از میترائیسم آغاز شده بود بعدها بنام سوشیانت همچنان نجات دهنده بشر در ادیان دیگر پارسی باقی ماند.
برخی چون دکتر علی شریعتی ، میترائیسم را آئین سحر و آئین جادو دانسته اند که بر اساس عدم آگاهی و شناخت کافی برداشتی اشتباه از بنیان این آئین داشته اند.
ولی آنچه مسلم است میترا پرستی همچون تمامی ادیان، بعدها توسط روحانیون مخصوصش به انحطاط و انحراف و حیله گری کشیده شده است که این انحراف بعدی هیچ ربطی به اندیشه اولیه میترا نداشته است. همانند تمامی ادیان اصلاح طلب و نجات بخش دیگر که در پی مرگ پیام آورش از سوی روحانیون به ابتذال و انحراف کشیده شده است. میترائیسم نیز جدا از این قاعده کلی نبوده ولی اینکه گمان کنیم این آئین از ابتدا بر سحر و جادو بنیان یافته است فکری خطاست. بویژه چنین سخنی از دکتر شریعتی که علیرغم اعتقادش به لائیسیته و اگزیستانسیالیزم و اومانیسم و غیره مسئول مذهبی نمودن جامعه ایران بود جای تفکر و تعجب است.
بهشت و جهنم
آئین زردشت اولین مذهبی است که قیامت را بصورتی مشخص تصویر میکند که بعد از مرگ انسان و جهان قیامت بزرگ پدید می آید. مردگان برمیخیزند و در برابر شمار( روز حساب ) قرار میگیرند و ترازوی عدالت برافراشته میشود و شخص اهورامزدا شاهین ترازو را بدست میگیرد و گناهان را میسنجد آنکه گناهان سنگین تر دارد دوزخ نصیب میبرد و آنکه سبک تر یا هیچ، بهشت. بهشت یعنی ( بهست ) جائیکه به است، خوب است و دوزخ یعنی جائیکه دژ بد است ، دژ جای ( بد جای ) جای بد است، جهنم است.( 21)
جهنمی که در اسلام بکار رفته است واژه ای برگرفته از ایران کهن است، زیرا جهنم در اصل گهنم بوده است که در زبان تازی ( گ ) جای خود را به «ج» داده است.
و نیز مسجد در ایران کهن، مزگت بوده است که در اسلام ( گ ) جای خود را به ( ج ) داده است!
مهدویت – پل صراط
و جبرائیل در آئین زردشت
مهدویت
در آئین زردشت باور به ناجی و مهدی ( سوشیانت ) و فرشته ای رابط بین خدا و پیامبر جبرائیل و پل صراط وجود دارد ( یعنی بر گرفته از افکار کهن ایران است ) که این باورها در بسیاری از مذاهب و فرقه های اسلامی ( یهودیت و مسیحیت ) نیز وارد و همچنان مانده است:
مهدی و ناجی در آئین زردشت با نام سوشیانت آمده است. سوشیانت به معنی رهاننده و نام سه تن از واپسین : یکم- دوم – سوم – پس از زردشت از تخمه وی به جهان خواهند بخشید. ( 22 )
و عجیب که در آئین زردشت چون ادیان ابراهیم که تمامی پیامبران ( موسی- عیسی- محمد) از تخمه ابراهیم هستند و مهدی نیز از نسل محمد پیامبر اسلام خواهد بود، سوشیانت ها ( پیام آوران و مهدیان بعد از زردشت ) نیز از تخمه او خواهند بود!
جبرائیل ( = فرستاده خدا ، رسول خدا )
جبرائیل که کلمه ای عبری است به معنای فرستاده و رسول خداست که در زبان پارسی سروش گفته میشود.
اگر مرد نیرنگ باز بد کنش پیش آید مهر دارنده دشتهای فراخ با گامهای تند گردونه تندرو خویش را شتابان سازد و سروش پاک و توانا و نریوسنگ چست و چالاک نیز همگام وی شوند... ( 23 )
در این متن اوستا نریوسنگ و سروش همان فرشته ایست که پیک و پیام آور اهورامزدا بشمار میاید، مانند: جبرائیل در اسلام. نام خاص نرسی از نام همین فرشته آمده است. (24 ) و سروش نیز پیام آور خداوندگار
پل صراط
در اوستا آمده است : من با همه آن کسانیکه به نیایش تو برگمارم از پل چینوت خواهم گذشت.
چینوت در لغت به معنی آزمانیده و باز شناسنده و در اصطلاح آئین زردشت نام پلی است که روان گذشتگان پس از مرگ از روی آن میگذرد و به بهشت یا دوزخ میرسد. ( 25 )
اگر نه چرا پس به محمد که از ائین مهر پرستی وزرتشی ایرانیان رونشتی نوشته ومدعی پیامبری شده باورمندید ایا این رفتار دزدی وکلاهبرداری نبوده؟؟در زیر اندکی از این ائینرا میاورم.
آئین میترا در سراسر اروپا
پس از هخامنشیان در زمان سلوکیه و سپس در عصر اشکانیان آئین مهر پرستی از طریق آسیای صغیر و ارمنستان به کشور روم قدیم بسط و توسعه یافت و در سراسر اروپا گسترده و همه گیر شد.
آئین میترا توسط سربازانی که از ارمنستان بسوی غرب سرازیر شده بودند بتمامی اروپا سرایت نمود.
آئین میترا در سال 4842 میترائی به دانوب و در سال 4872 به استراسبورگ و در سال 4892 به اتریش رسیده و پس از آن در سراسر اروپا فراگیر شد.
پرستش میترا نه تنها در شهر روم که هنوز معبدی از او موجود است رواج یافت بلکه آئین مهر پرستی در ممالک اروپا از مشرق به مغرب گسترش یافت. یعنی از سواحل دریای سیاه تا جزایر بریتانیا پیروان کثیری پیدا کرد.
چنانچه در سال 4842 میلادی لیسینیوس در کنار رود دانوب معبدی بنام میترا بنا کرد.
در سال 1954 یک مجسمه نیم تنه از میترا در مرکز شهر لندن از زیر خاک بیرون آمد که فعلا در موزه شهرداری لندن نگاهداری میشود. در روی دیوار رومیها در شمال انگلند نیز نقشهای میترا دیده میشود. ( 12 )
و نیز در اکثر شهرهای آلمان نشانه ها و محرابهائی از میترا کشف شده است. کلاً تا قرن سوم میلادی در اکثر کشورهای اروپائی چون آلمان، ایتالیا، فرانسه، سوئیس، انگلیس و کشورهای اروپای شرقی آئین میترا از ادیان با ارزش و فراگیر مردم این سرزمینها بوده است.
جورج الکساندر از پایه گذاران کاتولیک مسیحی، بزرگترین دشمن میترا گرائی بوده و ضربات سنگینی با جنگهایش به این آئین وارد نمود.
محراب اسلامی = مهرابه پارسی
یاد آوری این نکته ضروریست که پرستشگاههای کوچک و خانوادگی میترا را مهرابه میگویند و محراب مساجد اسلامی نیز اقتباسی از مهرابه های میترا بوده است. برخلاف آنچه به غلط در تاریخ آمده است که :محراب اسلامی از حرب میاید و به معنی محل جنگ میباشد زیرا انسان در هنگامه پرستش خدا و یا خدایان که به جنگ نمیرود ؟ بلکه به راز و نیاز و خلسه و عبادت میرود.
میترا امروز همچنان در فرهنگ و سنن غرب با نام بابا نوئل باقی مانده است.
پس از آنکه مسیحیت جایگزین آئین میترا شد اکثر آداب و رسوم و سنن میترائی گرائی زیر پوشش مسیحیت در جوامع اروپائی باقی ماند از آنجمله:
- جشن کریسمس = جشن یلدا – تولد میترا
- حضور میرتا با نام بابا نوئل
- جشن سیزدهمین روز از بهار ( سیزده بدر ) با عنوان عید پاک
کریسمس که بیست و پنج دسامبر است با چند روز اختلاف همان جشن یلدای کهن میترائی گرائی است که بعنوان زاد روز میترا در اکثر نقاط جهان جشن گرفته میشده است.
هر چند یلدا به معنی شب بلند آمده است اما در اصل و زبان آشوری بمعنای تولد است که ولد و میلاد در زبان تازی نیز از همین یلد که بمعنی میلاد میترا است خارج شده است.
چهره بابا نوئل با کلاه مخروطی همان کلاه میترا است و ریش سپید نشانه پیری میترا و قبای سرخ نیز لباس کهن ایرانی است که سرخی آن بیانگر مژده و شادی و شور میباشد و گفتنی است که تا قبل از زردشت میترا ( یا مهر ) هدایائی در شب بلند یلدا برای کودکان میاورده است.
شب قدر که در قرآن آمده است و در اسلام از ارج و احترام خاصی برخوردار است نیز اقتباسی از شب یلدای ایران کهن بوده است.
مهدویت در میتراگرائی
عقیده به نجات دهنده و ناجی ( مهدی ) از روزگاران قدیم در ایران باستان رایج بود. میترا پرستان بر این باور بودند که میترا به آسمان بالا رفته است و همواره در انتظار بازگشت دوباره اش به زمین برای اصلاح بشر و نابودی شرارتها و ناپاکیها بودند. به عقیده ایرانیان باستان میترا نظام دهنده کون و نجات دهنده آن که تحت فرمان زمان است، چیزی جز خدای اوستای ایران باستان نیست که رنگ زروانی به خود گرفته است.
« میترا روزی خواهد آمد و آتشی را که همه جهان را میبلعد خواهد افروخت همچنانکه شیوا خدای هند چنان خواهد کرد. میترا نیز جهان را از لوث کثافات پاک کند و تاریکی و اهریمن را از میان براندازد.» ( 13 )
اندیشه مهدویت که از میترائیسم آغاز شده بود بعدها بنام سوشیانت همچنان نجات دهنده بشر در ادیان دیگر پارسی باقی ماند.
برخی چون دکتر علی شریعتی ، میترائیسم را آئین سحر و آئین جادو دانسته اند که بر اساس عدم آگاهی و شناخت کافی برداشتی اشتباه از بنیان این آئین داشته اند.
ولی آنچه مسلم است میترا پرستی همچون تمامی ادیان، بعدها توسط روحانیون مخصوصش به انحطاط و انحراف و حیله گری کشیده شده است که این انحراف بعدی هیچ ربطی به اندیشه اولیه میترا نداشته است. همانند تمامی ادیان اصلاح طلب و نجات بخش دیگر که در پی مرگ پیام آورش از سوی روحانیون به ابتذال و انحراف کشیده شده است. میترائیسم نیز جدا از این قاعده کلی نبوده ولی اینکه گمان کنیم این آئین از ابتدا بر سحر و جادو بنیان یافته است فکری خطاست. بویژه چنین سخنی از دکتر شریعتی که علیرغم اعتقادش به لائیسیته و اگزیستانسیالیزم و اومانیسم و غیره مسئول مذهبی نمودن جامعه ایران بود جای تفکر و تعجب است.
بهشت و جهنم
آئین زردشت اولین مذهبی است که قیامت را بصورتی مشخص تصویر میکند که بعد از مرگ انسان و جهان قیامت بزرگ پدید می آید. مردگان برمیخیزند و در برابر شمار( روز حساب ) قرار میگیرند و ترازوی عدالت برافراشته میشود و شخص اهورامزدا شاهین ترازو را بدست میگیرد و گناهان را میسنجد آنکه گناهان سنگین تر دارد دوزخ نصیب میبرد و آنکه سبک تر یا هیچ، بهشت. بهشت یعنی ( بهست ) جائیکه به است، خوب است و دوزخ یعنی جائیکه دژ بد است ، دژ جای ( بد جای ) جای بد است، جهنم است.( 21)
جهنمی که در اسلام بکار رفته است واژه ای برگرفته از ایران کهن است، زیرا جهنم در اصل گهنم بوده است که در زبان تازی ( گ ) جای خود را به «ج» داده است.
و نیز مسجد در ایران کهن، مزگت بوده است که در اسلام ( گ ) جای خود را به ( ج ) داده است!
مهدویت – پل صراط
و جبرائیل در آئین زردشت
مهدویت
در آئین زردشت باور به ناجی و مهدی ( سوشیانت ) و فرشته ای رابط بین خدا و پیامبر جبرائیل و پل صراط وجود دارد ( یعنی بر گرفته از افکار کهن ایران است ) که این باورها در بسیاری از مذاهب و فرقه های اسلامی ( یهودیت و مسیحیت ) نیز وارد و همچنان مانده است:
مهدی و ناجی در آئین زردشت با نام سوشیانت آمده است. سوشیانت به معنی رهاننده و نام سه تن از واپسین : یکم- دوم – سوم – پس از زردشت از تخمه وی به جهان خواهند بخشید. ( 22 )
و عجیب که در آئین زردشت چون ادیان ابراهیم که تمامی پیامبران ( موسی- عیسی- محمد) از تخمه ابراهیم هستند و مهدی نیز از نسل محمد پیامبر اسلام خواهد بود، سوشیانت ها ( پیام آوران و مهدیان بعد از زردشت ) نیز از تخمه او خواهند بود!
جبرائیل ( = فرستاده خدا ، رسول خدا )
جبرائیل که کلمه ای عبری است به معنای فرستاده و رسول خداست که در زبان پارسی سروش گفته میشود.
اگر مرد نیرنگ باز بد کنش پیش آید مهر دارنده دشتهای فراخ با گامهای تند گردونه تندرو خویش را شتابان سازد و سروش پاک و توانا و نریوسنگ چست و چالاک نیز همگام وی شوند... ( 23 )
در این متن اوستا نریوسنگ و سروش همان فرشته ایست که پیک و پیام آور اهورامزدا بشمار میاید، مانند: جبرائیل در اسلام. نام خاص نرسی از نام همین فرشته آمده است. (24 ) و سروش نیز پیام آور خداوندگار
پل صراط
در اوستا آمده است : من با همه آن کسانیکه به نیایش تو برگمارم از پل چینوت خواهم گذشت.
چینوت در لغت به معنی آزمانیده و باز شناسنده و در اصطلاح آئین زردشت نام پلی است که روان گذشتگان پس از مرگ از روی آن میگذرد و به بهشت یا دوزخ میرسد. ( 25 )