12-08-2014, 07:57 AM
بطور کلی شما همش با یکسری مفروضات اثبات نشده صحبت میکنی، بدون اینکه خودت تونسته باشی اونا رو تعریف دقیقی بکنی و صحت تعریفت رو اثبات کنی (بطور مثال تعریف نیکی)، بعد میای واسه ما از بالا صحبت میکنی و روضه میخونی و منبر میری و نصیحت و سرزنش میکنی!!
من تعریف خودم رو از نیکی و در نتیجه چیزی که از موجود قادر مطلقی مثل خدا انتظار میره بیان کردم که بنظرم معقول هم هست و با وجدان و تجربه های شخصی بنده و با دریافتهای درونی بنده مطابقت داره. شما هم آلترناتیوی روشن و دقیقی که خلافش باشه و تونسته باشی ثابت کنی و معیارهای برتری برای درستی اون ارائه بدی نیاوری فقط مدام ادعا میکنی و یکسری مفروضات اثبات نشده داری واسه خودت و البته بصورت مبهم و کلی که دقیقا معلوم نیست سر و تهش چیه که بشه روش بحث بیشتری کرد!
من حداقل یه چیزی میگم که بنظر خودم معقوله و دلیلش رو هم سعی کردم براتون بگم، و وجدان و فطرت منم تایید میکنه. ولی شما عملا هیچ چیزی خلافش رو دقیقا تعریف و اثبات نکردی! چرا من باید عقیدهء خودم رو تغییر بدم؟ شما بگو! چرا میگی نظرم اشتباهه؟ دلیل و اثباتت چیه دقیقا؟
من میگم اگر مثل خدا قادر مطلق باشم و کسی هم نتونه بهم آسیبی برسونه به کسی نیازی نداشته باشم، چه دلیلی داره که کسی رو محروم کنم؟ چرا به همه خوشبختی و لذت ندم که برن حالش رو ببرن؟ چرا باید اصرار داشته باشم که حتما به من کورکورانه باور بیارن و منو ستایش کنن تا بهشون نیکی کنم و لذت و خوشبختی بدم؟ من شخصا هیچ دلیلی نمیبینم! نیکی واقعی اونیه که بدون چشمداشت باشه. و چنین نیکی ای قطعا باید از عهدهء خداوند قادر مطلق براحتی بربیاد! بعد شما میای مثال از انسانهای ضعیف و محدود میزنی!! تازه میتونید امتحان کنید به من ثروت بدید منم بین محرومان توزیع میکنم و از این بابت ازشون هیچی نمیخوام، حتی یک تشکر حتی اینکه به من احترام بذارن از من خوششون بیاد. آخه چرا باید به این دلایل خودخواهانه رنج و محرومیت رو بر دیگران روا بدارم، درحالیکه خودم کاملا خوشبخت و بی نیاز از اونا و هر نظر و احترام و تشکر اونا هستم؟
بخشیدن انسان به دیگران سخته، محدودیت داره، ولی برای خدا که هیچ سختی و محدودیتی نداره دیگه چه دلیلی داره که این کار رو نکنه؟ چرا باید به باور و ستایش خودش و اعمال شاقه مشروطش کنه؟
من تعریف خودم رو از نیکی و در نتیجه چیزی که از موجود قادر مطلقی مثل خدا انتظار میره بیان کردم که بنظرم معقول هم هست و با وجدان و تجربه های شخصی بنده و با دریافتهای درونی بنده مطابقت داره. شما هم آلترناتیوی روشن و دقیقی که خلافش باشه و تونسته باشی ثابت کنی و معیارهای برتری برای درستی اون ارائه بدی نیاوری فقط مدام ادعا میکنی و یکسری مفروضات اثبات نشده داری واسه خودت و البته بصورت مبهم و کلی که دقیقا معلوم نیست سر و تهش چیه که بشه روش بحث بیشتری کرد!
من حداقل یه چیزی میگم که بنظر خودم معقوله و دلیلش رو هم سعی کردم براتون بگم، و وجدان و فطرت منم تایید میکنه. ولی شما عملا هیچ چیزی خلافش رو دقیقا تعریف و اثبات نکردی! چرا من باید عقیدهء خودم رو تغییر بدم؟ شما بگو! چرا میگی نظرم اشتباهه؟ دلیل و اثباتت چیه دقیقا؟
من میگم اگر مثل خدا قادر مطلق باشم و کسی هم نتونه بهم آسیبی برسونه به کسی نیازی نداشته باشم، چه دلیلی داره که کسی رو محروم کنم؟ چرا به همه خوشبختی و لذت ندم که برن حالش رو ببرن؟ چرا باید اصرار داشته باشم که حتما به من کورکورانه باور بیارن و منو ستایش کنن تا بهشون نیکی کنم و لذت و خوشبختی بدم؟ من شخصا هیچ دلیلی نمیبینم! نیکی واقعی اونیه که بدون چشمداشت باشه. و چنین نیکی ای قطعا باید از عهدهء خداوند قادر مطلق براحتی بربیاد! بعد شما میای مثال از انسانهای ضعیف و محدود میزنی!! تازه میتونید امتحان کنید به من ثروت بدید منم بین محرومان توزیع میکنم و از این بابت ازشون هیچی نمیخوام، حتی یک تشکر حتی اینکه به من احترام بذارن از من خوششون بیاد. آخه چرا باید به این دلایل خودخواهانه رنج و محرومیت رو بر دیگران روا بدارم، درحالیکه خودم کاملا خوشبخت و بی نیاز از اونا و هر نظر و احترام و تشکر اونا هستم؟
بخشیدن انسان به دیگران سخته، محدودیت داره، ولی برای خدا که هیچ سختی و محدودیتی نداره دیگه چه دلیلی داره که این کار رو نکنه؟ چرا باید به باور و ستایش خودش و اعمال شاقه مشروطش کنه؟