04-06-2014, 12:57 PM
Mehrbod نوشته: مرا یاد برخی میاندازد که هر بار خانه اشان میروی روی سندلیها و .. پارچه انداختهاند گردوخاک نگیرد.
که این دسته به پستا مرا خود یاد آنهایی میاندازند که همیشه میشکیبند یک روزی بیاید
که زندگی را سرانجام بیاغازند به آغازیدن;پارچهها, افسوس که این روز هم هرگز نمیاید!
پارسیگر
آخ گفتی مهربد جان،من چقدر از رفتن به چنین خانه هایی بدم می آمد،این وسواس مسخره میان زنان ایرانی هم از آن چیزهای چندش آور است،اما این عکس فوق العاده حس بدی به من منتقل می کند،از چهره ی عبوس صاحب فرتور که بگذریم من گمان می کنم دوست پسر قصه ایشان را قال گذاشته.:e058: