نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سربازی اجباری
#1

[ATTACH=CONFIG]4327[/ATTACH]

سربازی اجباری در ایران به بردگی بردنِ دو سال از بهترین سالهای زندگی مرد ایرانی‌ست و معمولا نتایج و آسیب‌هایش تا پایان عمر با شخص همراه خواهند بود. جدا هر سال تعداد زیادی از جوانانِ سربازِ این سرزمین ِ نفرینی، لبِ مرزها، در درگیری با اراذل، در مانورهای ارتش و سپاه و ... جانِ خویش را از دست می‌دهند؛ آمارِ زخمی‌ها چندین برابر ِ اینهاست و تمامِ اینها منهای آسیب‌های جبران‌ناپذیر ِ روانی‌ست. موضوعِ تامل‌برانگیز این است که جامعه‌ی ایرانی هنوز می‌اندیشد که «سربازی پسر را مرد می‌کند» و اگر در جمعی به ضدانسانی بودنِ سربازی اشاره شود، کم پیش می‌آید که حرف‌تان را از روی سوسول‌بازی ندانند و بهتان پوزخند نزنند و یا اینکه در بهترین با روایت خاطراتِ شیرینِ خودشان از سربازی نکوشند نظر شما را در این مورد عوض کنند.

از آنجا که سربازهای نسلِ جدید به نسلِ دهه‌ی هفتاد رسیده که یعنی تعدادشان بسیار بسیار کمتر از سربازان دهه‌ی شصت است، جمهوری اسلامی هر روز تلاش نویی را برای تشدید شرایطِ سربازی آغاز می‌کند. در آخرین موردش، حداقل سن پدر برای اینکه پسر بتواند از طریق بندِ «پدرِ سالمندِ نیازمند ِ مراقبت» معاف شود، از 60 سال به 70 سال افزایش یافت. دیگر آنکه خبرهای غیررسمی و شایعات حاکی از آن است که گویا مدتی‌ست با سربازانِ لیسانسه نیز همچون سرباز صفر برخورد می‌شود (گویا قرار است زین پس به آنها درجه‌ی گروهبانی داده شود).

بر تمامِ مشمولان بسیار لازم است که بند بندِ مواردِ معافیت را با دقتِ فراوان مطالعه کنند و محتمل‌ترین راهکار برای گریختن از این مهلکه را بیابند. اما در صورتی که همه‌ی راهها برایشان بسته بود، پیشنهاد این است که از ایران به هر طریقی شده خارج شوند. بهترین حالت، خروج برای تحصیل است. 15 میلیون وصیقه از شما خواهند ستاند و در عوض شما می‌توانید بروید و دیگر بازنگردید! 15 میلیون پول هم در برابرِ دو سال از بهترین سال‌های عمرتان، همچون خریدن یک کشتی پر از طلا با 1000 تومان است. هر جای جهان توانستید بگریزید! از سنگاپور و مالزی و ترکیه گرفته تا آلمان و کانادا! هم‌اکنون شرایط ویزای تحصیل در اروپا بسیار سهل شده. نکته اینکه شما اگر دنشگاه دولتی و نوبت روزانه، لیسانس یا فوق لیسانس گرفته باشید، برای خارج شدن از ایران باید هزینه‌ایش را بپردازید. اگر لیسانس باشید و بخواهید برای فوق لیسانس خارج شوید، تا آنجا که یادم هست باید 3 میلیون تومان بپردازید و اگر فوق لیسانس دارید و بخواهید برای دکترا خارج شوید، باید 12 میلیون بپردازید(این مبلغ تا دوسال پیش نصف همین مقدار بود).

راهِ دیگر به نظرم فرار برای پناهندگی‌ست. یک قاچاقچی انسان پیدا بکنید و از ایران به یک کشور اروپایی مثل آلمان فرار بکنید. هزینه‌اش معمولا بیش از 20 میلیون نخواهد بود. همه‌ی چرندهایی که پیرامون دشواری‌های دوران پناهندگی می‌گویند را دور بریزید. بله، زندگی در کمپ‌های پناهندگی دشوار است، سر و کله زدن با انسانهای عجیب و غریب و ناشناس از کشورهای گوناگون و گاها عقب مانده جانکاه است و سرگردان و بلاتکلیف بودن روان‌آزار است، اما دو سال زندگی در کمپ‌های پناهندگی در آلمان و با تمامِ دشواری‌هایش هزار بار می‌ارزد به دو سال بردگی زیر تخم‌ها آخوندِ پشمکی! لازم به ذکر است که دو سال طول کشیدنِ پرونده‌ی پناهندگی شما در آلمان بسیار بعید است و معمولا در همان سالِ اول تکلیف‌تان روشن شده و اگر گاگول‌بازی درنیاورید در 90 درسد مواقع نیز با پناهندگی‌تان موافقت خواهد شد.


فایل‌های پیوست
.jpg artworks-000061640251-y35k7r-t200x200.jpg اندازه 19.69 KB  تعداد دانلود: 213

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ
#2

بدترین چیز سربازی اینه که شما اگه در بهترین حالت دکترا هم باشید و افسر وظیفه باشید از نظر یک گروهبان چلغوز کادری که دیپلمه هست و احتمالن از پایین ترین قشر اجتماع هم انتخاب شده تا "بله قربانگو"ی خوبی بریا بالادستی ها باشه، شما یه "سرباز" هستید. سرباز در فرهنگ کادری ها یعنی یه آدم بی ارزش و بی لیافت که باید هر کاری ازش کشید. البته به وقتش و آخرای سربازی میتونید کشیده خوبی به صورت این آدمای از خود راضی به درد نخور بزنید.

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ
#3

فقدان این جستار احساس می شد.

گرچه آن کسی که نوشتار بالا را نوشته به گمانم نفسش از جای گرم درمی آمده یا از قشر مرفهین بی درد جامعه بوده که فقط منافع آن ها را در نظر گرفته و از جانب آن ها سخن می گوید.

مانده ام کسی که 5 هزار تومان هم ته جیبش ندارد و هنوز پول توی جیبی اش را از پدرش می گیرد از کجا 15 میلیون تومان(!) بیاورد و بریزد توی حلق این مفت خورهای زورگیر!

یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!

"فریدون فرخزاد"
پاسخ
#4

کافر_مقدس نوشته: فقدان این جستار احساس می شد.

گرچه آن کسی که نوشتار بالا را نوشته به گمانم نفسش از جای گرم درمی آمده یا از قشر مرفهین بی درد جامعه بوده که فقط منافع آن ها را در نظر گرفته و از جانب آن ها سخن می گوید.

مانده ام کسی که 5 هزار تومان هم ته جیبش ندارد و هنوز پول توی جیبی اش را از پدرش می گیرد از کجا 15 میلیون تومان(!) بیاورد و بریزد توی حلق این مفت خورهای زورگیر!
مرفه بودم اما بی‌درد نبودم، الان مرفه نیستم اما کم‌دردتر از قبل هستم، گرچه در حالِ سگ‌دو زدن و فربه کردنِ شکم سرمایه‌دار هستم ولی از آنجا که خودم را می‌شناسم می‌دانم سالِ دیگر همین موقع هم مرفه خواهم شد و هم بی‌درد! من فکر می‌کنم جوانی که در ایران نمی‌تواند سالی حداقل 10 میلیون پس‌انداز کند در واقع لایق لقبِ بی‌عرضه است. پسر 19 ساله من میشناسم از همین اینترنت ماهی نزدیک 3 میلیون پول درمی‌آورد.

مرفه بی‌درد هم کنایه‌ایست شایسته‌ی کسی‌ست که با پولِ دَدی BMW می‌خرد و خانه در شمالِ شهر، نه کسی که از نوجوانی کار کرده و هر چه داشته و نداشته تماما حاصل دست‌رنج خودش بوده.

در ثانی، ما گمان نمی‌کردیم 15 میلیون عامل رفاه و بی‌دردی‌ست! آنچه ما می‌بینیم این است که در این تهران حداکثر خرج چند ماهِ شما خواهد بود! بسیاری از کسان من دیده‌ام با پدر یا خانواده‌ی خود معامله کرده‌اند که 20 میلیون به او بدهند تا او از ایران برود، در عوض او نیز دیگر هرگز چیزی از او نخواهد خواست. معامله‌ی عادلانه‌ای به نظر می‌رسد.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ
#5

سپاس از داریوش عزیز برای مطلب بجایش.
می‌گویم درباره‌یِ این قاچاق انسان و امنیت و نکات آن هم یک روشنگری کنیم بد نیست. همه در ایران بنوعی درگیر آن هستند.
بعد هم سوال اینکه داریوش مطمئنی قیمیت وثیقه هنوز همان 15 میلیون تومان است؟ این برای خیلی وقت پیش بود‌ها. عجیب است اگر مبلغ باج را زیاد نکرده باشند با این تورم و با کمبود سربازی که به آن خورده‌اند.

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#6

Russell نوشته: می‌گویم درباره‌یِ این قاچاق انسان و امنیت و نکات آن هم یک روشنگری کنیم بد نیست. همه در ایران بنوعی درگیر آن هستند.
راستش این موضوع بسیار پیچیده‌ایست. قاچاق انسان است و همه چیز کاملا غیرقابل پیش‌بینی. من در این زمینه جز اطلاعاتِ دستِ دوم از کسانی که تجربه‌اش کرده‌اند چیز دست اولی نمی‌دانم (دستِ اول یعنی اینکه خودم تجربه‌ای ازش داشته باشم). تا آنجا که من می‌دانم با 20 تا 30 میلیون تومان ضریب امنیت و اتکاپذیری تا حد زیادی بالا می‌رود و تقریبا می‌توانید با خیالِ راحت به آنطرف آب برسید. این البته هزینه‌ی اروپاست، اگر بخواهید به کانادا یا آمریکا برسید، هزینه‌ها تقریبا یک و نیم برابر است.
من پیشنهاد می‌کنم دوستانی که رنجِ این کار را کشیده‌اند اندکی روشنگری کنند(البته در جستار مهاجرت باشد به نظرم مناسب‌تر است). میلاد و کسرا که قاچاقی رفته‌اند می‌توانند بیشتر و بهتر توضیح بدهند.


Russell نوشته: بعد هم سوال اینکه داریوش مطمئنی قیمیت وثیقه هنوز همان 15 میلیون تومان است؟ این برای خیلی وقت پیش بود‌ها. عجیب است اگر مبلغ باج را زیاد نکرده باشند با این تورم و با کمبود سربازی که به آن خورده‌اند.
آری، برای خودِ من هم عجیب است که آخوند چطور با این مبلغ راضی شده؟!
ولی مبلغ همینی‌ست که گفتم، اینجا را ببینید.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ
#7

Dariush نوشته: من فکر می‌کنم جوانی که در ایران نمی‌تواند سالی حداقل 10 میلیون پس‌انداز کند در واقع لایق لقبِ بی‌عرضه است.

یعنی ماهی 800 هزار تومن پس انداز. در حالیکه حقوق ثابت وزارت کار برای هفته ای 44 ساعت 603 هزار تومنه E402

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ
#8

داریوش نوشتار بالا را تو نوشتی؟!! [عکس: 41.jpg]

شرمنده من فکر کردم از جایی کپی کردی! [عکس: 6.gif]

Dariush نوشته: من فکر می‌کنم جوانی که در ایران نمی‌تواند سالی حداقل 10 میلیون پس‌انداز کند در واقع لایق لقبِ بی‌عرضه است. پسر 19 ساله من میشناسم از همین اینترنت ماهی نزدیک 3 میلیون پول درمی‌آورد.
عزیزم ما داریم در مورد مردم عادی صحبت می کنیم، نه بچه پولدارها! آن کسی که در 19 سالگی ماهی 3 میلیون تومان درآمد دارد یک نابغه است، ولی این به آن معنا نیست که سایر نوجوان ها که توانایی چنین درآمدزایی را ندارند بی عرضه و گاگول باشند!

Dariush نوشته: در ثانی، ما گمان نمی‌کردیم 15 میلیون عامل رفاه و بی‌دردی‌ست! آنچه ما می‌بینیم این است که در این تهران حداکثر خرج چند ماهِ شما خواهد بود! بسیاری از کسان من دیده‌ام با پدر یا خانواده‌ی خود معامله کرده‌اند که 20 میلیون به او بدهند تا او از ایران برود، در عوض او نیز دیگر هرگز چیزی از او نخواهد خواست. معامله‌ی عادلانه‌ای به نظر می‌رسد.

حال فرض را بر این بگیریم که این معامله ی از دیدگاه شما عادلانه و از دیدگاه من احمقانه هم با موفقیت صورت گرفت، آخرش که چه؟! یک جوان 20 ساله ی بی تجربه از کشور فرار کند که چه بشود؟! برود اروپا بگوید خر من چند؟! آنجا خانه نمیخاهد؟! کار نمی خاهد؟! روی چه حسابی فکر می کنی اگر کسی خانه و کاشانه و تمام هستی اش را رها کند و به بلاد بیگانه مهاجرت کند بهتر است؟! (من این کار را عقلانی نمی دانم، مگر اینکه جان طرف در خطر باشد. )

از این گذشته مگر به یک فراری از خدمت سربازی پناهندگی می دهند؟! الان زندانی های باسابقه را هم به سختی پذیرش می کنند. گرفتن پناهندگی برای نرفتن به سربازی دیگر نوبر است!

یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!

"فریدون فرخزاد"
پاسخ
#9

تازه می فهمم چرا این قانون خدمت اجباری لغو نمی شود! تا زمانیکه ما فقط به فکر خودمان باشیم و اقسام کلک ها را به کار ببریم تا بلکه معاف شویم و ... راه به جایی نخاهیم برد و خدمت اجباری تا 200 سال دیگر هم پابرجاست.

کاش نصف این انرژی را صرف مبارزه و روشنگری جهت برچیده شدن این قانون می کردیم ، بدون اینکه نیازی باشد به کسی پول مفت بدهیم یا خود را آواره ی دیار غربت کنیم.

یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!

"فریدون فرخزاد"
پاسخ
#10

kourosh_bikhoda نوشته: یعنی ماهی 800 هزار تومن پس انداز. در حالیکه حقوق ثابت وزارت کار برای هفته ای 44 ساعت 603 هزار تومنه
این حقوق کارگز ساده است. شما کافی‌ست یک فنی را بیاموزید (که مثلا انواع برنامه‌نویسی و تکنولوژی‌های مربوط به کامیپوتر را بسیار سریع و کمتر از یکسال می‌توان آموخت) آنگاه در تهران می‌توانید تا 2 میلیون تومان در ماه پس از یکی دو سال تجربه‌ی کاری حقوق بگیرید. نیاز به مدرک دانشگاهی و این چیزها هم ندارد. شما اگر اوراکل بلد باشید، می‌توانید در ماه 5 ملیلون تومان هم حقوق بگیرید. اگر php را خوب بدانید (mvc, یک فریم‌روک مثل zend یا لاراول به همراه mysql و ajax و... ) می‌توانید به سادگی در ماه چند میلیون تومان پول دربیاورید. با سی شارپ و sql server و asp.net هم همینطور. یک کم عرضه می‌خواهد کوروش جان. تمامِ اینهایی که می‌گویم را دیده‌ام. همکلاسی دروه‌ی کارشناسی من صرفا به خاطر علاقه‌ای که به لینوکس داشت، برای کنجکاوی و سرگرمی روزی چند ساعت با لینوکس سر و کله می‌زد، هر بار که میدیدیمش داشت یک بلایی بر سر سیستمش می‌آورد. با همین بازی‌ها اندک اندک در لینوکس حرفه‌ای شد و اکنون در شرکت‌های بزرگ و گاها دولتی می‌رود debian administration and support انجام می‌دهد با ماهی کلی پول.

بیشتر اینهایی که می‌گویند «نمی‌شود و ... »، نمی‌خواهند یک تکانی به خودشان بدهند و می‌خواهند همانطوری با فلاکت زندگی بکنند وگرنه راه زیاد هست. یک دیپلم فنی‌حرفه‌ای داشته باشید می‌توانید تا 50 میلیون وامِ کم‌سود با بازپرداختِ طولانی مدت بگیرید و 6 میلیون‌اش را رشوه بدهید که دیگر کسی نیاید به کارتان سرک بکشد. یکی از اقوام، با این پول جا به جا کردن میانِ بانک‌‌ها الان میلیونر شده! یعنی به معنای واقعی کلمه او هتا یک ساعت هم کار نمی‌کند، فقط پول می‌گذارد در فلان بانک، از همان بانک 90 درصد پولی که گذاشته را وام می‌گیرد، دوباره همان وام را می‌برد بانک دیگری می‌گذارد و سودِ سپرده‌ی دومی را قسط وامِ بانکِ اولی می‌کند و با سودِ بانکِ اولی زندگی می‌کند. پس از دو سه سال، هم پولِ خودش را دارد، هم وامی که از بانکِ اول گرفته را و هم کلی سود در این مدت گرفته و بعد همین کار را دوباره انجام می‌دهد و ... .

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان