05-14-2015, 08:20 AM
Mehrbod نوشته: من یک پیشنهاد کوچکی دارم, بکوشید کارهایی که دوست ندارید را بیشتر انجام دهید. برای نمونه احساس
میکنید, بی هدفی و بی مصرفی کاریست که دوست ندارید, بیایید [خود]آگاهانه زمانتان را دور بریزید و
بکوشید از عمد بی هدف و بی مصرف باشید. هتّا بهتر, راههایِ بیمصرف بودن و بی هدف بودن بیشتر پیدا کنید.
3 سال مدت زمان کافیی به نظر میرسد برای همه جور تمرینی! من درگیر شدم تا طرف کشته شود و من اعدام شوم. چی شد؟! نشد! بعدش رفتم نماز خواندم اونم 100 روز بعد هر نماز هم از خدا مرگ خواستم. چی شد؟! نشد! بعد با دیازپام خودکشی کردم. چی شد؟! نشد! بعد با ریسپریدون خودکشی کردم. چی شد؟! نشد! بعد رفتم تو اسک دین کون خودمو پاره کردم تا ملت رو ذهنشونو آزاد کنم تا هم هدفی داشته باشم هم احساس کنم بی مصرف نیستم هم زمانمو بگذرونم. چی شد؟! نشد! یه مدت هم صبح تا شب هیچ کاری نمیکردم میرفتم زیر لحاف یعنی همون بی هدفی و بی مصرفی که شما گفتید. چی شد؟! نشد! رفتم دنبال کارای سربازیم که برم سربازی اونجا تیر خلاص بزنم به خودم دکترا هم فهمیدن من کسخلم اونا هم که تخمشون نیست من خودکشی کنم با خودشون گفتن یه دفعه فرمانده یه دستور میده به کونم فشار میاد بعد با تیر میزنم تو مخ فرمانده بعد یقه اینا رو میگیرن! بخاطر همین گفتن معافیت دائم. پس چی شد؟! نشد! چند وقت پیش هم از خونه فرار کردم رفتم ناصرخسرو قرص برنج خریدم نگو تقلبی بوده خوردم هیچیم نشد. پس چی شد؟! نشد!
حال پیشنهاد شما چیه؟ راهی غیر از اقدامات دوباره برای خودکشی باقی میمونه؟