Dariush نوشته: احتمالا این را در مورد من گفته اید. من از زمانی که در مورد تکنولوژی از خودتان خوانده ام و پی اش را گرفته ام، نسبت بدان هرگز بی تفاوت نبوده و نیستم و بر آن خوشبینی گذشته را هرگز ندارم. در این مورد کارهایی هم کرده ام( در حدی که از دستم برآمده) که نمیتوانم آنها را اینجا بازگو کنم، اما خلاصه این است که محیط دانشی ای که من در آن هستم حداقل چند تنی را در این مورد آگاه ساخته ام و با چند استاد دانشگاه نیز گفتگو کرده ام و با یک استاد ایرانی الاصل در یکی از دانشگاههای معروف آمریکا از سریق ایمیل نیز گفتگویی جالب و ارزنده داشته ام که در وقتی مناسب پس از ویرایش آن را در همان جستار نقل خواهم کرد. خلاصه همانقدر که توانسته ام از ابزارها و فرصتهایی که داشتم برای آگاه کردن افرادی که در این حوزه فعال هستند بهره برده ام و کوشیده ام که آنها را به اندیشیدن در این مورد وادارم. من در برابر آنچه درست است ساکت نخواهم ماند چرا که همانطور که پیش از این گفتم، دانستن را فارغ از مسئولیت نمیدانم.
نیوشندهیِ من شما نبودید داریوش جان, تنها این بود که باید همدردیِ بسیار بالاتری با این دسته داشت.
بدید من دشواری این نیست کسی براستی نمیداند ب.ن. چه خدا باشد چه نباشد هرکس در این جهان میتواند آدم کشته و تبه کند و در زندگی بد باشد: خدا
تنها
پس از مرگ پادافره میدهد, همانجور که در نبود خدا هم تنها
پس از تَبه گوشمالی میدهند و به زندان میاندازند = دو آتوریته و فرایندی یکسان.
هر مسلمانی بیگمان این را میداند, ولی اگر در این پدافند ذهنی فرورفته باشد که اگر خدا نباشد جهان آشوب میشود و همه آدمخوار
و درّنده و اهریمن, اینجا دیگر هر چه بگوییم با اینکه مسلمان خود بخوبی درست اش را
میداند, ولی همچنان روی نگر اش پاخواهدفشرد.
همهیِ ما هم که اینجا هستیم در بازهای از زمان به خداناباوری رویآوردهایم چون آنرا جدا از تلخیِ درونی اش (خدا و زندگی جاودان نیست, همهیِ ما
یکروزی نیست میشویم), آنرا ایدون در زندگی
سودمند یافتهایم. اگر خداناباور باشیم بجای نیایش به پروردگار ناهستومند, ناچار ایم خود امان
بدنبال دَرمان چنگار باشیم و بجای افتادن به خاک افتادنِ درگاه خدا و بخشایش خواهی خود امان خانههایِ پادلرزه بسازیم و سونامیها را مهار کنیم.
پارسیگر