12-21-2012, 05:55 AM
Archive: goftman.com - آگاهی - #8
***
کارنگ
16-03-2005
پیک 29
ادامه دارد........
منتظر پرسش ها و نظرات دوستان هستم
***
پوزیدون
16-03-2005
پیک 30
گفتآورد:
نقل قول:فرستنده Orphéeچه
عاشق شدن را هم به
بقای ژن ارتباط دادید ؟!
بسیار خوب
حال كه چنین است ؛ مادی بودن مفهوم عشق را برای من ثابت كنید !
برای اثبات این امر ؛باید ثابت كنید انسان وقتی كه عاشق می شود و
یك حس مادی (به قول شما مادی ) جدید را تجربه می كند ؛ در اثر ورود
ماده به بدن فرد ؛ و همراه داشتن همیشگی یك حس مادی كه باید از ماده
تشكیل شده باشد ؛ وزن بیشتری پیدا می كند !
و
باید قادر باشید ؛ مقدار جرم عشق را نیز محاسبه كنید و توسط دستگاه های
مخصوص عشق را ثبت كنید !
هر مفهوم مادی ؛ قابلیت ثبت شدن در
دنیای مادی را دارد ؛ پس شما نیز برای من مفهوم عشق را اولا اثبات و
ثانیا نشان دهید !
منتظر هستم گرامی !
( پ. ن : اگر امكان دارد ؛ غده مورد
نگر را نیز نام ببرید ! )
كسی گفته است ماده باید این خواص را داشته باشد؟
شما؟
ماده چند بخش از یك موجودیت است ، تمامی این بخشها
ماده
نامیده میشوند ، برای مثال شما نمیتوانید بوی غذا
را یك ماده(با آن
تعریف كذایی شما از ماده) ماده در نظر بگیرید .
اما ماده خواص موجودیت را
نیز شامل میشود ، برای
مثال جاذبهی زمین یك خاصیت از یك موجودیت است كه
در
شرایط فلان بر اثر واكنش و كنش فلان ، ایجاد میشود ،
جزو خواص ماده
است و مادی..حال شما جرم بوی غذا
را برای من اندازه گیری كنید ، اگر
نتوانستید بپذیرید
كه بوی غذا الهی است و اسمانی است و..
رابطهی
بقای ژن و عاشقی به نگرم رابطهی تلاش
برای بقا و تولید مثل و.. است.
یعنی شما عاشق
عنصری میشوید كه برای حیات بهینهی شما
مستفید باشد
و این مبتنی بر همان اصل است.
پ.ن:نام غده را
فراموش كردهام ، جستجو میكنم شاید
منبع را یافتم و نام مورد نگر تقدیم
شد.
***
مزدك
16-03-2005
پیک 31
گفتآورد:
نقل قول:فرستنده پوزیدون
..
پ.ن:نام غده را فراموش كردهام ، جستجو میكنم شاید
منبع را یافتم و نام مورد نگر تقدیم شد.
به كاربرد گره ( غده ی) هیپوتالاموسhypothalamus ( و هیپوفیز hypophyse ) نگاه كنید.
***
Orphée
16-03-2005
پیک 32
گفتآورد:
نقل قول:فرستنده Kpaximanدرود
درود......
خب دست مریزاد. اینقدر فعالیت زیاده كه من یك روز دیر رسیدم به این تاپیك كلی عقب افتادم.....
خب واسه اینكه ما هم یه چی گفته باشیم:
باید بگم كه اساسا دیدگاه شما غلط است! ساختار مغز انسان یك شبكه عصبی
بسیار غول است كه دارای سلولهای بسیاری است. برای درك بیشتر باید شبكه عصبی
را توضیح دهم:
حال برگردیم به سوال شما: حافظه!
حافظه چیزی نیست جز تغییرات وزن شبكه برای تولید یك خروجی خاص بر اساس یك
ورودی خاص. مثلا شما میخواهید لغات انگلیسی را حفظ كنید. شروع میكنید به
تمرین یا همان آموزش. هی به مغزتان میگویید كه با ورودی «كتاب» باید خروجی
«Book» باشد. و مغز شما مدام وزنهای ارتباطات میان نورنهایش را تغییر
میدهد تا با این ورودی خروجی مورد نظر تولید شود. این تغییر وزن در مغز به
صورت تغییرات شیمیایی انجام میشود. سیگنالها هم در مغز سیگنالهای
الكتریكی هستند كه تا آنجا كه یادم است توسط فركانس اطلاعات را منتقل
میكنند. حال شما با هر بار تلاش برای حفط كردن معنی «كتاب» مقداری تغییر
شیمیایی در سلولهای ذهن خود ایجاد میكنید. این تغییرات باعث میشوند كه
مغز شما با ورودی كتاب خود به خود «Book» را در خروجی تولید كند. حال اگر
سالها از این موضوع بگذرد مغز شما برای به خاطر سپردن موضوعات دیگر وزنها
را دوباره عوض میكند و دیگر با ورودی كتاب در خروجی «Book» را تولید
نخواهد كرد.
اما اگر از این كلمه كتاب و معنیاش شما بارها و بارها استفاده كنید این
شبكه همواره وزنهایش طوری خواهد بود كه ورودی و خروجی صحیح خواهند ماند.
حتی اگر كلمات دیگری نیز به حافظه شما سپرده شده باشند باز وزنها طوری
خواهند بود كه تمام ورودیها را به خروجیهای مناسب مرتبط خواهد كرد. این
مساله به دلیل همان یكتا نبودن شبكهایست كه «كتاب» را به «Book» مرتبط
میكند.
حال با توجه به این مقدمه بسیار طولانی حافظه ما چیزی نیست جز یك شبكه عصبی
كه در مدام در حال تغییر وزنهای خود است. تغییر در وزنها هم به معنی
تغییرات شیمیایی برای تقویت كردن و یا تضعیف سیگنال الكتریكی است كه از یك
نورون به نورون دیگر فرستاده میشود (در تغییر شیمیایی جرم ثابت میماند).
ضمنا حافظه ما حجم دارد. حجم به این معنا كه شبكه ممكن است Over Train شود و
ارتباط ورودی و خروجیهای قبلی را از یاد ببرد. یعنی برای تنظیم خود به
گونهای كه ورودیهای جدید را به خروجیهای جدید مرتبط سازد باید وزنها را
به هم بزند و این بهم زدن ارتباط میان ورودی و خروجیهای قبلی را به هم
میزند.
پاسخ سوال آخر هم این است كه حافظه متشكل از جرمی است كه همیشه در حال تغییرات شیمیایی است. اما جرم كلش ثابت است.
پاسخ عشق را در نوشته بعدی میدهم.
شاد باشید......
سپاس از توضیحات شما درباره نحوه كاركرد سیستم عصبی !
اما من پاسخ خود را نگرفته ام ؛ چگونگی كار سیستم عصبی تغییری در سوال من ایجاد نمی كند !
اجازه دهید سوالات خود را به گونه ای دیگر دسته بندی كنم :
۱ : واحد حافظه دارای جرم است و یا خیر ؟!
۲ : یك واحد حافظه قابلیت پاك شدن و ذخیره سازی دوباره اطلاعات را دارد ؟! اگر این طور است اطلاعات پاك شده قبلی چه خواهد شد ؟!
۳: شما اشاره كردید حافظه متشكل از جرمی است كه همیشه در حال تغییرات
شیمیایی است. اما جرم كلش ثابت است ؛ خوب چطور این جرم كلی یكسان است ؟!
یعنی مقدار ماده محدودی برای حافطه اختصاص داده شده است ؟! تغییرات جرمی كه
در اثر عملیات شیمیایی به وجود می آیند چه خواهند شد ؟! آیا اطلاعات ذخیره
شده نیز از جنس ماده هستند ؟! اگر اینگونه هست چطور می توان آنها را نیست و
نابود كرد و ماده جدیدی را جایگزین آنها كرد ؟!
شاد باشید !
.Unexpected places give you unexpected returns